انسان شناسی

بررسی آیات ناظر به انسان‌شناسی در قرآن (1)
بدون شک تبین انسان از منظر قرآن مقتضی طرح مباحث پیچیده و تفصیلی در حوزه‌ی ویژگیهای روان‌شناختی، جامعه‌شناختی، زیست‌شناختی انسان است که از مجال نوشتار حاضر خارج است. برای پیجویی مسایل مبتلابه این پژوهش، شرح حقیقت انسان و چگونگی حرکت او همچنین نسبتش با جهان هستی کافی است. از این رو، بررسی آیات ناظر به انسان‌شناسی به شش مطلب توجه دارد که عبارت است از: حقیقت انسان، جایگاه انسان در جهان، حرکت انسان، وحدت نوع انسان در ذات، آزادی انسان و غایت انسان. بحثهای گوناگون انسان‌شناختی فلسفی در حد ضرورت ذیل همین دو عنوان و به طور خلاصه مطرح می‌شود.

1. حقیقت انسان از منظر قرآن

آیات قرآن درباره‌ی آفرینش انسان تبیینهای گوناگونی ارائه می‌کنند که برای دستیابی به یک نتیجه کلی می‌توان آنها را ذیل عناوین زیر مرتب کرد:
1. سابقه‌ی انسان «هیچی» است: «... لَمْ یَكُ شَیْئاً» (مریم: 67) و «... لَمْ تَكُ شَیْئاً» (مریم: 9). (1)
2. انسان «چیز قابل ذکری» نیست: «هَلْ أَتَى‏ عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَكُن شَیْئاً مَذْكُوراً» (انسان: 1).
3. انسان «خاک» است و از خاک آفریده می‌شود: «... إِنِّی خَالِقٌ بَشَراً مِن طِینٍ» (ص: 71)، «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلاَلَةٍ مِن طِینٍ» (مؤمنون: 12) و «... إِنِّی خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ» (حجر: 28). (2)
4. انسان «آب جهنده» است: «خُلِقَ مِن مَاءٍ دَافِقٍ یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ» (طارق: 7-6). (3)
5. انسان صورتهای گوناگونی از تطور جسمانی است: «ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّكِینٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً...» (مؤمنون: 14-13).
6. انسان خلق دیگری است، غیر جسمانی یا روح و امر است: «... ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ» (مؤمنون: 14)، «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی» (حجر: 29 و ص: 72).
نگاه ترکیبی به آیات پیشین نشان می‌دهد که انسان فارغ از آفرینش خداوند هویتی ندارد و حقیقت او در پیوند با خلقت حق تحقق می‌پذیرد. این پیوند که به پیدایش تدریجی و تکاملی جسم منجر می‌شود، او را از هیچی، سپس چیز غیر قابل ذکر، سپس خاک، سپس مایع پست، سپس نطفه، بعد خون بسته و استخوان و گوشت و در نهایت روح می‌رساند.
البته جمع‌بندی سه آیه «یَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی» (اسراء: 85)، «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئاً أَن یَقُولَ لَهُ كُن فَیَكُونُ» (یس: 82) و «خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَیَكُونُ» (آل عمران: 59)، معلوم می‌شود که مرحله‌ی اخیر خلقت انسان متفاوت از مراحل پیشین بوده است؛ زیرا نحوه‌ی ایجاد آن، ایجاد امری است نه خلقی و چنان که قبلاً گفته شد، عموم مفسران تفاوت میان ایجاد خلقی و ایجاد امری را پذیرفته‌اند. از سوی دیگر، این مرحله همراه شده است با توصیف ذات خداوند به «أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» که نشان دهنده‌ی برتری احسن المخلوقین نیز است. همچنین، تعبیر «ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ» نشان می‌دهد که ایجاد روح همراه با بدن است نه اینکه به وسیله بدن باشد؛ یعنی روح امر مجردی است که ایجاد آن، ایجاد امری ولی همراه و شاید مشروط به خلق بدن است. (4)
اگرچه برخی از آیات قرآن بدن انسان را آینه‌ی حق می‌داند، نظیر «وَفِی خَلْقِكُمْ وَمَا یَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آیَاتٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ» (جاثیه: 4) یا «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ» (روم: 20)، ولی تمام این نوع آیات و آیاتی که به ویژگیهای جسمانی انسان معطوف است، در هنگام مقایسه با آیه‌ی «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ» (فصلت: 53)، در گروه آیات آفاقی قرار می‌گیرند؛ زیرا انسان در این آیات همچون دیگر بخشهای جهان هستی، اثر‌ی است که با کمک فرایندهای استدلالی می‌تواند رهنمون به مؤثر، ‌یعنی خداوند خالق، عالم و مدبر باشد. الهیات می‌تواند به وسیله این آیات، روایات و دانشهایی که اطراف آنها وجود دارد، مقدمات رسیدن به خداشناسی برهانی را فراهم کند. در حقیقت، چهار دسته آیات مذکور به تهیه‌ی براهین تجربی خداشناسی منتهی می‌شوند و از این رو، در زمره‌ی علوم حصولی قرار می‌گیرند، بلکه آنها همان آیات آفاقی هستند که رؤیت آنها به معنای تحصیل علم حصولی درباره‌ی آنهاست.
بدون شک میان معرفت شهودی نفس نسبت به خویشتن به منزله‌ی آیینه‌ی حق با معرفت حصولی ما درباره‌ی انسان به منزله‌ی مخلوق خداوند تفاوت چشمگیری وجود دارد. انسان از آن جهت که یکی از مخلوقات خداست، شاهدی تجربی بر علم، حکمت، قدرت و... اوست و در زمره‌ی آیات آفاقی است، ولی نظاره‌ی آیات انفسی احتمالاً به شهود خداوند در درون مربوط است.
اگرچه آیات ناظر به سیر تکوینی و مراحل آفرینش انسان، متضمن این معناست که آدمی از آفرینش خداوند هیچ است، ولی آیات دیگری از قرآن این تبیین از هویت وابسته‌ی انسان را به طور آشکارتری اظهار می‌کند. به نظر می‌رسد آیه‌ی «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر: 15)، همچون آیه‌ی «كُلُّ شَىْ‏ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» (قصص: 88) که به صراحت فقر ذاتی تمام موجودات را اعلام می‌کند، متکفل معرفی شفاف‌ترین بیان از فقر ذاتی آدمی است. در این آیه غنی که صفت ذات حق است، در مقابل فقر قرار گرفته، پس احتمالاً با لحاظ تعبیر «الی الله»، فقر نیز صفت عینی ذات انسان (نه عارض بر ذات او) باشد؛ یعنی شما «فقیر بالذات» به خدای «غنی بالذات» هستید.
به عبارت دیگر، انسانها چیزی نیستند که محل فقر باشند و فقر، نظیر دانش دانشمند، بر آنها عارض نمی‌شود، یا در آنها حلول نمی‌کند، بلکه فقر عین ذات آنهاست؛ زیرا غنای محض حق مقتضی فقر محض اشیاء از جمله انسان است. در صورت ذاتی ندانستن فقر، لازم است در لحظه‌ای یا از حیثیت ویژه‌ای انسانها غنی باشند و در نتیجه، از همان حیث، مستقل از حق و محدود کننده‌ی غنای ذاتی حق تعالی شوند، در حالی که محدودیت درباره‌ی خداوند و صفات او مستحیل است و بنابراین، فقر انسان ذاتی اوست.
دست کم سه نکته مهم در آیه‌ی «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» وجود دارد که عبارت است از: نخست، تعبیر «ناس» تعبیر فراگیری است و به همه‌ی مردم تعلق می‌گیرد. در حالی که تعبیرات مؤمنین، کفار، انتم، انکم و غیره گروهی از انسانها را خطاب می‌کند. دوم، تعبیر فقراء و فقیر به معنای کم ثروت، بی‌ثروت، بی‌خانه، در راه مانده یا ضعیف نیست، گرچه این تعبیرها نیز در قرآن آمده است، ولی فقیر به معنای کسی است که ستون فقراتش شکسته، توان ایستادن بر پای خود و حفظ استقلال خود را ندارد، بلکه قائم به غیر است. (5) سوم، تعبیر «الی الله» با توجه به معنای جامعیت اسم الله نسبت به اسمهای دیگر خداوند، نشان می‌دهد که فقر فقیران تنها به خاطر روزی یا دانش یا قدرت و غیره نیست، بلکه همه جانبه است؛ یعنی اگر آیه می‌فرمود: «انتم الفقراء الی علیم حکیم» یا «انتم الفقراء إلی الرزاق ذوالقوة المتین»، باز هم فقر انسان به خدا را اثبات می‌کند، ولی درباره‌ی فراگیری و همه جانبه بودن این فقر جای تردید باقی می‌ماند. در حالی که انتم الفقراء الی الله، فقر همه جانبه و در نتیجه فقر ذاتی انسان را به الله که اسم جامع حق است نشان می‌دهد. (6)
بر این اساس، قرآن در آیات فراوانی (7) اعمال انسان را به خداوند نسبت می‌دهد و البته خداوند را شریک انسان یا احاطه کننده‌ی عمل انسان یا زمینه‌ساز عمل او معرفی نمی‌کند، بلکه ذات فقیر و تو خالی انسان مستلزم حضور فراگیر خداوند صمد است که حتی خلأ میان رگ گردن انسان با او، بلکه میان قلب آدمی با او را پر کند. انتساب بی‌واسطه‌ی ذات انسان و کارهای او به خداوند در قرآن علّیت تشکیکی حق را درباره‌ی انسان همچون تمام موجودات جهان تبیین می‌کند. تعبیر «لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» که تفصیلی از «لا اله الا الله» است، نشان می‌دهد که چنان که الهی غیر از الله نیست، وجودی غیر از وجود حق تعالی و هیچ توانی نیز جز حول و قوه‌ی او نیست؛ زیرا قوت و قدرت به تمامی از آن خداست: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً» (بقره: 165) و هر کسی هر کاری را با هر توان و نیروی مادی یا معنوی و شخصی یا ابزاری انجام دهد، بی‌واسطه به خدا مربوط است. کار مخلوقات عین ربط به کار خالق است؛ همان‌طور که وجود آنها عین ربط به وجود اوست. (8)
یکی دیگر از آیات قرآن که فقر ذاتی و فنای حقیقی انسان را تصریح می‌کند، آیه‌ی «إِنَّكَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَیِّتُونَ» (زمر: 30) است. اگرچه برخی از مفسران این آیه را ناظر به مرگ ارادی سالکان صراط مستقیم در دوره‌های مختلف حیات طبیعی‌شان دانسته‌اند، (9) ولی تعبیر وصفی «میت» نشان دهنده‌ی یک حقیقت مداوم و بلکه وصف ذاتی برای انسانها (تو و آنها) است. این آیه ناظر به زمان آینده نیست، بلکه اساساً تو مرده‌ای و آنها نیز مرده‌اند. ذات تو و دیگران مردگی، نابودی و فناست و این احیای حق و نور الهی است که ذات مرده‌ی تو و آنها را حیات می‌بخشد. استفاده‌ی مفسران از نور در معنای هستی می‌تواند همین تلقی را درباره‌ی آیه‌ی «أَوَمَن كَانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُوراً...» (انعام: 122) نیز توجیه کند.
بدین ترتیب، حقیقت ربطی یا فقر ذاتی انسان در آیات قرآن و با تعبیرهای مختلفی نظیر فقیر یا میت، منعکس می‌باشد. از همین جا معلوم می‌شود که چرا نسیان نفس (10) و عرفان نفس (11) رابطه‌ای مستقیم با نسیان رب و عرفان رب دارد، چون ذات انسان فقیر است و فقر الی الله دارد، پس یک حقیقت ربطی است؛ بلکه عین ربط «الی الله» است؛ بنابراین، شناخت حقیقت این ذات توخالی که با حضور فراگیر حق پر شده، عین شناخت طرف ربط و نسیان این ذات ربطی نیز عین نسیان خداوند است.
البته نمی‌توان عرفان نفس را صرفاً به علم شهودی فاعل شناسا نسبت به نفس منحصر کرد. آگاهی از فقر ذاتی نفس می‌تواند از راههای عقلی و فلسفی یا متون دینی و یا شواهد تجربی حاصل شود. چنان که غرض آیات قرآن از تصریح به فقیر بودن یا میت بودن یا هالک بودن انسان نیز فراهم آوردن امکان علم حصولی و یا کمترین توجه به دریافتهای تجربی یا شهودی خویشتن است. آنچه از بررسی آیات قرآن در زمینه‌ی تذکر به شواهد تجربی یا دریافتهای شهودی حاصل می‌شود، نوعی علم علم است که گرچه زمینه‌ی دریافتهای شهودی را می‌افزاید، ولی در هر صورت، دانشی مفهومی است و از دسته‌ی علم حصولی محسوب می‌شود.
علم انسان به خود و آثار و اعمال خود همچنین علم انسان (معلول) به خداوند (علت) از نوع علم شهودی است. ولی او برخلاف فرشته در شهود دائمی حقیقت خویش بسر نمی‌برد، بلکه دانش او تلفیقی از آگاهیهای حضوری و حصولی است و ورود دانشهایی که حاکی از جهان خارج است، همراه با تحریکات خاصی که متوجه بیرون از خود است سبب محدودیت، تضعیف یا حتی حذف علم حضوری او می‌شود. غفلت از دانشهای حضوری می‌تواند به کفر، الحاد و یا در موارد ضعیف‌تر به تبهکاری منتهی شود. بنابراین، غفلت از حقیقت ربطی خود و نسیان فقر ذاتی خویش منجر به نسیان مرجع ربط (مرجع رفع فقر) می‌شود. در این حالت، معنای واقعیت بسیار مهم «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» را که طرفین وجود ربطی (مبدأ و منتهای) او را نمایان می‌کند، نه به علم حصولی و نه به علم حضوری نمی‌فهمد.
در حالی که عطف نظر به حقیقت انسان سبب می‌شود انسان وجود ربطی خود را سایه‌ی مرجع ربط بشناسد؛ یعنی اول خدا را مشاهده کند، چون او بین انسان و قلبش (حقیقتش) حایل شده است (12) و سپس خود را ببیند. از این رو در شرح روایت «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، برخی «عَرَف» را فعل ماضی گرفته‌اند، یعنی اگر کسی خود را شناخت، پروردگار خویش را به تحقیق شناخته است.
به طور خلاصه، جنبه‌های مرآتی یا آیینه‌ای نفس عبارت است از:
1. نفس از جهت نقصهایش از جمله ضعف، جهل، فقر، بندگی و غیره آیینه ربی است که کمالاتش از جمله قوت، علم، غنا، مالکیت و غیره را به او بخشیده است و صفات ذاتی رب را منعکس می‌کند.
2. نفس از جهت احاطه‌ای که بر جنبه‌های مختلف و مراتب گوناگون یا تجلیات مختلف خود آیینه خداوندی است که احاطه بر جنبه‌های مختلف و مراتب گوناگون جهان هستی دارد.
3. نفس در صورتی که تحقق تام یابد و به مقام انسان کامل که آموزگار اسمای الهی به فرشتگان و آدمیان است، برسد، آیینه‌ی برتر حق یا آیه‌ی بزرگ او خواهد بود. (13) نفس انسان کامل شفاف‌ترین آیینه‌ی رب است. (14)
4. نفس از جهت اینکه می‌تواند مراتب گوناگون هستی را بنمایاند، می‌تواند با واسطه‌ی جهان‌شناسی به آیینه‌ی حق تبدیل شود. (15)
با مشاهده عالم در آیینه‌ی نفس انسانی می‌توان به خداشناسی رسید؛ (16) یعنی معرفت نفس نه تنها به طور مستقیم به معرفت رب می‌انجامد، بلکه معرفت نفس اساس شناخت جهان، بلکه همه‌ی موجودات است؛ چنان که «قرآن تفکر در نفس را مقدمه‌ی شناخت موجودات معرفی کرده است» (17) و شناخت همه‌ی حقایق را مسبوق به شناخت آن کرده است.
علاوه بر این، وجود انسانی در قرآن از جهات دیگری نیز آیینه‌ی حق تلقی می‌شود؛ چنان که آیاتی از قرآن به زیست اجتماعی انسان اشاره دارند و جنبه‌های مختلف آن را آیینه‌ی حق معرفی می‌کنند. این دسته از آیات خود دو گروه می‌شوند:
گروه اول، آیاتی هستند که به وجود روابط اجتماعی میان انسانها به عنوان نمود و آیینه‌ی حق اشاره دارند؛ نظیر «وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفُ الْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیَاتٍ لِلْعَالِمِینَ» (روم: 22)؛ «... وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ» (روم: 21) و «فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً» (آل عمران: 103).
گروه دوم، آیاتی هستند که به تاریخ انسانی نظر دارند و سرگذشت پیشینیان را بیان می‌کنند؛ نظیر آیات «روم: 42»؛ «انعام: 11»؛ «نمل: 69» و «اعراف: 86». این دسته از آیات قرآن دارای دو جنبه‌ی مرآتی هستند: آنها از این جهت که از غیب خبر می‌دهند و دانش پیامبر را از مواردی نشان می‌دهند که به روشهای معرفتی رایج و ممکن، تحقق آگاهی نسبت به آنها محال بوده است، آیینه‌ی خداوند خبیر و متکلم هستند. جهت دیگر، آیینه بودن این دسته از آیات به متن وقایع تاریخی باز می‌گردد. (18)

2. جایگاه انسان در جهان از منظر قرآن

آیات فراوانی از قرآن جایگاه ممتاز انسان را در جهان یادآور شده‌اند. در این میان، آیاتی که به خلافت انسان از سوی خداوند اشاره دارند، به طور آشکار امتیاز او را بر تمام موجودات نشان می‌دهند. لیکن خلافت الهی برای انسان مشروط به تحقق نفس اوست و تحقق نفس در گرو شناخت عوامل برانگیزنده و بازدارنده نفس است. تحقق نفس علاوه بر اینکه مقدمه‌ی معرفت حق است، شرط لازم برای تدبیر جهان یا خلافت در آن است. از آنجا که تحقق استعدادهای نفس امکانات تدبیر جهان را می‌افزاید، حوزه‌ی تدبیر جهان یا گستره‌ی خلافت در زمین با میزان فعلیت یافتن نفس ارتباط مستقیم دارد. البته به هیچ وجه از منظر قرآن رابطه‌ی انسان با جهان در تسخیر منحصر نمی‌شود، بلکه دست کم چهار نوع رابطه میان انسان و جهان در آیات ترسیم می‌شود:
1. برخی آیات انسان را با جهان مقایسه می‌کند؛ نظیر «إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً» (اسراء: 37)؛ «ءَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً‌ام السَّماءُ بَنَاهَا» (نازعات: 27)؛ «لَخَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ» (غافر: 57) و «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولاً» (احزاب: 72).
2. گروهی از آیات به احاطه‌ی جهان بر انسان اشاره می‌کند؛ نظیر: «وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ» (فتح: 7) و «لَهُ مَقَالِیدُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ» (شوری: 12)، همچنین آیاتی که مستقیماً از خلقت جهان به معاد انسانی منتقل می‌شوند، احاطه و کنترل انسان توسط جهان را منتقل می‌کند.
3. دسته‌ای از آیات به رابطه‌ی معرفتی میان جهان و انسان معطوف بوده، جهان را واسطه‌ی خداشناسی قرار می‌دهند؛ نظیر: «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى‏ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» (فصلت: 53)، «وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِكُمْ أَفَلاَ تُبْصِرُونَ» (ذاریات: 20-21) و آیات (جاثیه: 3-6)، «فصلت: 9-11» و «نحل: 14-17».
4. برخی آیات نیز تسخیر جهان برای انسان را مدنظر قرار داده‌اند؛ «اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ» (جاثیه: 12) و نیز آیه‌ی 13 سوره جاثیه؛ «وَسَخَّرَ لَكُمُ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» (نحل: 12)؛ «الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً... وَالَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ» (زخرف: 10-12) و همچنین آیات «بقره: 22، 29»، «ابراهیم: 31-33». (19)
در این دسته از آیات قرآن، انسان فاعل تسخیر نیست، بلکه مفعول له تسخیر است. تعبیر «سخرنا له» یا «اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَكُمُ» و «مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ» نشان می‌دهد که تسخیر جهان توسط خداوند برای انسان است و هیچ تفویضی در کار نیست، بلکه جهان مسخر خداوند برای انسان است. (20)
ارتباط تسخیری میان جهان و انسان ارتباطی یکسویه نیست، بلکه جهان نیز در عمران و آبادی خود محتاج انسان است و چه بسا خداوند انسان را برای آبادی دست کم بخشی از طبیعت خلق کرده است و او را در زمین سکنی بخشیده تا طبیعت را با کمک طبیعت تغییر دهد. انسان نمی‌تواند از طبیعت فرار کند و سلطه‌ی او بر طبیعت نیز خارج از قوانین و غلبه خود طبیعت نیست، او مقام فراطبیعی ندارد، بلکه تنها می‌تواند از بخشی از طبیعت به بخش دیگر پناه جوید؛ یا از طبیعت برای در امان ماندن از طبیعت کمک گیرد.
همچنین، ارتباط تسخیری تنها اختصاص به جهان و انسان ندارد، چنان که در میان خود انسانها نیز چنین ارتباطی برقرار است: «أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِیّاً وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ» (زخرف: 32)، نحوه بیان این آیه، مذموم بودن رابطه‌ی تسخیری میان انسانها را نشان نمی‌دهد، بلکه در آن نوعی رابطه‌ی تسخیری که در راستای اهداف خلقت و قوانین آفرینش است، مطرح است.
اگرچه برخی از مفسران «سخریا» را تسخیر دو جانبه دانسته‌اند و از اینجا نتیجه گرفته‌اند که رابطه‌ی تسخیر یکجانبه میان انسانها بد است؛ ولی تسخیر دوجانبه باعث پایداری نظام اجتماعی است. (21)
به نظر می‌رسد تعبیر «رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ» که با حرف اضافه‌ی «لام» تعلیلی به اتخاذ «بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِیّاً» مسبوق شده است، نوعی تسخیر یکجانبه یا حداقل ناهمسطح را میان بعضی از مردم که در درجه‌ی بالاتری هستند و بعضی دیگر که در درجه‌ی پایین‌تری هستند، اشاره می‌کند. برخی دیگر از مفسران معتقدند که انسانهای فرومانده از حرکت استکمالی که به فعلیت نفس توفیق نمی‌یابند، تنها برای عمارت زمین و تهیه‌ی امکانات زیست انسانهای برتر آفریده شده‌اند. (22)
در مجموع به نظر می‌رسد آیات قرآن ضمن ترسیم چهار نوع رابطه‌ی تسخیری (جهان مسخر انسان و انسان ضامن عمران جهان است)، تطبیقی (جهان بزرگ‌تر و تواناتر از انسان است)، معرفتی (جهان منبع معرفت انسان است) و نظارتی (جهان ناظر رفتار انسان است)، جایگاه برتر آدمی و همچنین مسئولیت بیشتر او را ذکر می‌کند.

 

اقتصاد مقاومتی و سیاست­‌های مناسب حمایت از تولید داخلی

اقتصاد مقاومتی و سیاست­‌های مناسب حمایت از تولید داخلی

فراموش نکرده‌ایم که در فرآیند جنگ تحمیلی آنچه باعث اشتباه محاسباتی صدام شد، عدم توجه به امکان حضور مقاومت مردمی در قالب بسیج و سپاه بود. با فراخوان امام و حضور گسترده مردم در جبهه‌های نبرد، ارتش سر تا پا مسلح رژیم بعثی زمین‌گیر و نهایتا مجبور به عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی شد.

به گزارش عیارآنلاین، اعمال تحریم‌های یک جانبه و غیرقانونی، همواره یکی از ابزارهای نظام سلطه برای وارد آوردن فشار به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.

هرچند اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از تسخیر لانه جاسوسی، آمریکا قانون تحریم نظام جمهوری اسلامی ایران را به اجرا گذاشت و در طول سی سال گذشته نیز همواره بر حجم این تحریم ها افزوده شد. در مقابل اتخاذ چنین رویکردی، مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح و از آن به عنوان روشی مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور یاد کردند. روشی که در برابر هجمه های غرب همانند سدی محکم کارآمد باشد.

اقتصاد مقاومتی مفهومی عملی برای جهش کشور در بعد اقتصاد و قدرت نظامی و فرهنگی و علمی و تکنولوژیک است. در اقتصاد مقاومتی برای برداشتن گام‌های بلند برای پیشرفت کشور در حین مقاومت، توجه به کیفیت و قیمت و تنوع تولیدات داخل، اصلاح مدیریت های اجرایی و عملیاتی با نگرش رسیدن به خودکفایی و اتخاذ تدابیری لازم برای خود اتکایی در برخی زمینه‌ها لازم است.

این پژوهش بر آن است تا ضمن تعریف و بیان مفهومی اقتصاد مقاومتی و همچنین سابقه اقتصاد مقاومتی در ایران به ارائه راهکارهای مناسب برای ترویج فرهنگ اقتصاد مقاومتی و راه­حل مقابله با تحریم­ها و همچنین تقویت توان و ظرفیت تولید داخلی بپردازد.

در این یادداشت به بررسی مفهوم اقتصاد مقاومتی و سیاست­های مناسب حمایت از تولید داخلی  در ایران پرداخته شده است.  برای تحقق اقتصاد مقاومتی توجه به موارد زیر ضروری به نظر می­‌رسد:

1 – منابع کشور اعم از مادی و انسانی و موقعیت ژئوپلتیکی

آن به گونه ای است که با اتخاذ تصمیمات اصولی و دقیق می‌توان تهدیدات مذکور را به فرصت تبدیل کرد. بنابراین از نظر واقعی و شرایط موجود جهانی امکان عبور از تحریم‌ها وجود دارد.

2 – اقتصاد مردمی:

فراموش نکرده‌ایم که در فرآیند جنگ تحمیلی آنجه باعث اشتباه محاسباتی صدام شد، عدم توجه به امکان حضور مقاومت مردمی در قالب بسیج و سپاه بود. با فراخوان امام و حضور گسترده مردم در جبهه های نبرد، ارتش سر تا پا مسلح رژیم بعثی زمین گیر و نهایتا مجبور به عقب نشینی به مرزهای بین‌المللی شد.

باید از این نکته کلیدی درس گرفت. اجرای صحیح اصل 44 قانون اساسی و مردمی کردن اقتصاد و توانمندسازی بخش خصوصی می تواند شاه کلید عبور از تحریم‌ها باشد، مزایای حضور مردم در اقتصاد بارها و بارها توسط دلسوزان و نخبگان بیان شده است. ما باید تاثیرات تفکرات چپ بر اقتصاد کشور را از آن دور سازیم. این تفکر برای نظام بسیار پرهزینه بوده و هست.

در شرایط تحریمی اعتماد به کارآفرینان واقعی و با سابقه کشور و اتخاذ تمهیداتی که بستر لازم را فراهم سازد، بسیار حائز اهمیت است. خواسته مقام معظم رهبری در جلسه افطاری با مسئولان کشور باید تبدیل به یک برنامه عملیاتی شود. دولت باید به جای نفت از این دریای انرژی استفاده و خود به سیاست گذاری و هدایت و نظارت بنشیند.


3– بهبود فضای کسب و کار :

در توسعه اقتصادی ایجاد بستری که منجر به بهبود مستمر شرایط شود از هر امری ضروری‌تر است. یکی از علل بی توجهی به توسعه اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار، آلودگی اقتصاد کشور طی صد سال به نفت است. در حوزه ای که می توان با سرمایه گذاری اندکی سود چند درصدی حاصل کرد نوعی بی نیازی به تولید و کار آفرینی احساس می شود. استفاده از سرمایه بین نسلی در اداره کشور حاصلی جز توسعه تورم و رکود به همراه نخواهد داشت. فضای کسب و کار در همدلی بین عناصر سیاست گذار و کارآفرینان مردمی توسعه می یابد.

پیشنهادها و ارائه راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی

برای نیل به تحقق اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولیدات داخلی موارد زیر پیشنهاد می­‌شود:

1ضرورت تشکیل نهادهای مبارزه با اشرافی‌گری:

در هر مرحله ای از تحول اقتصادی، فرصت هایی فراهم می‌گردد و دریچه هایی باز می شود که از آن طریق عده ای سودجو و زرنگ و منتظر فرصت، می‌توانند به جمع آوری ثروت و ایجاد بستر اشرافی‌گری و روحیه طاغوتی اهتمام ورزند که چنین وسوسه‌ها و اقداماتی، در صورت عدم کنترل، می‌تواند باعث انحراف سیاسی در مشی انقلاب اسلامی گردد. از یک طرف باید مطمئن بود که مسئولان در دوران مقاومت اقتصادی به هیچ وجه ویژه خواری را دنبال نمی کنند و فرصت را به ویژه خواران نمی دهند و از طرف دیگر باید نهادهایی به این امر خطیر بپردازند و مانع از روحیه و اقدام در جهت اشرافی گری شوند تا مردم احساس کنند مسئولان همراه و همگام با آنها هستند و همه مطمئن باشند نظارت های کارساز و کارآمد مانع از تمرکز ثروت در دست عده‌ای می‌گردد.

2 –ساده زیستی و نتراشیدن هزینه و کم خرج بودن مدیران :

تجربه بیش از 33 ساله انقلاب نشان می­دهد که هرگاه و در هر برنامه ای معیارهای گفتمان امام و انقلاب مورد توجه و اقدام و عمل مدیران قرار گرفته است، موفقیت قطعی و سرشار از برکت الهی نصیب ملت شریف ایران شده است. ساده زیستی علاوه بر اینکه بر روحیه همکاری و مقاومت در برابر مشکلات و ناملایمات مردم می‌افزاید، باعث می‌شود تا روحیه صرفه جویی و قناعت نهادینه شود و در نتیجه سبب می شود که بهره وری بالا رود.

مدیریت هزینه در کشور و اجزاء آن، جزء لاینفک اقتصاد مقاومتی است. در اقتصاد مقاومتی، همه مسئولان از هزینه های بی مورد و غیرضروری و بدون اولویت پرهیز کنند و در عوض برنامه ریزی و اولویت دار کردن برنامه ها و تامین بودجه، جایگزین هر نوع چانه زنی موردی شود.

3 –مشارکت مردمی:

تحقق اقتصاد مقاومتی صرفا با مشارکت مردمی امکانپذیر است و لاغیر. برای بالا بردن مشارکت مردمی باید از هر نوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد. فضایی باید بر کشور و جامعه حاکم گردد که همه مردم خودشان را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت کشور حس کنند و بر آن ببالند. باید فضایی بوجود آید که مردم عادی، هر فعالیت تولیدی که خود را در آن توانمند می بینند، انجام دهند.

4 –نهادینه کردم حمایت از تولید ملی و استفاده از همه ظرفیت های کشور :

در دوران اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید ملی داخلی یک ضرورت جدی است. از یک طرف باید فعالیتهای تولیدی و بازرگانی و حتی نظام پولی و مالی کشور با نیازهای ناشی از اجرای اقتصاد مقاومتی و پیامدهای آن هماهنگ و همخوان گردد و از طرفی باید اقتصاد کشور را متکی به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخلی نمود. نیروی کار، منابع سرمایه‌ای، ابتکارات و خلاقیت ها، نگاه ها و نگرش ها و نظایر آن باید با الزامات اقتصاد مقاومتی هماهنگ شوند.

5 – عقلانیت اقتصادی:

در اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی عقلانیت اقتصادی حکم می کند که مشکلات و نارسایی ها به طور دقیق شناسایی و ردیابی گردد و دلایل آنها بررسی و ارزیابی و پیش بینی شود. باید مشکلاتی نظیر تورم، نقدینگی، ریخت و پاش های دولتی و غیر دولتی را مورد به مورد بررسی کرد و اگر ریشه داخلی دارند به گردن مسائلی نظیر تحریم نینداخت. تشخیص صحیح مشکل، حل آن را ساده یا امکان پذیر می کند. اگر مشکل خوب و درست تشخیص داده شود و علت مرض معلوم گردد، مطمئنا پیچیدن نسخه برای حل آن آسان و عملی می شود. بنابراین ضرورت وجود نهادهای پژوهشی و تحقیق و توسعه و کارشناسی مستقل در امر اقتصاد مقاومتی اجتناب ناپذیر است.

6 –نگاه مولد به درون، خوداتکایی، خودکفایی:

یکی از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی، تبدیل کشور از حالت واردکننده حداکثری به حالت وارد کننده ی حداقلی و تبدیل آن به یک کشور صادرکننده ی محصولات غیرنفتی و غیروابسته و غیرمتکی به نفت است.

برای این منظور، جایگزینی تولید غیرنفتی، اجباری است. کشور ایران صاحب معادن غنی و متنوع، سرزمین‌های وسیع و مستعد، استعدادهای نیروی انسانی بی‌نظیر در دنیا، ظرفیت‌های بالقوه و آماده برای بالفعل شدن، مکتبی انسان ساز و مولد و مشوق و پویا وفعال، مواهب بومی و ملی خدادادی فراوان و کشوری تمدن ساز و موثر در تمدن‌های بشری است.

شناخت این ظرفیت‌های بومی و برنامه‌ریزی و عملیات برای به کارگیری این ظرفیت‌ها در اقتصاد مقاومتی بسیار اهمیت دارد. در اقتصاد مقاومتی رویکرد کشور و جامعه به سمت ایجاد نهضت استعدادیابی  و ظرفیت یابی درونی و استفاده از فرصت‌های موجود ملی است. در این نهضت جایی برای تنبلی و رکود نیست.

در وهله نخست نگاه‌ها همه به سمت بهره‌وری و به کارگیری ظرفیت‌های درونی است. نگاه و نگرش به اعتلای کشور و مقاوم سازی اقتصاد در برابر هجوم‌های دشمنان و یا شرایط اضطراری با رویکرد فعال‌سازی استعدادهای ملی است. نگاه توام با تلاش وهمت مضاعف و جهادگونه با تکیه برکار و سرمایه ایرانی و حمایت از تولید ملی و کاهش آلودگی‌های اقتصادی است.

نهضت تولید علم و دانش و به تبع آن تولید فناوری و به کارگیری فناوری‌ها و تجاری‌سازی دانش و استفاده حداکثری از شرکت‌های دانش بنیان و کارگاه های خصوصی کوچک و متوسط و هم افزایی علم و ثروت و حرکت به سمت خوداتکایی و تحقق خودکفایی کشور است، که در اقتصاد مقاومتی برجسته تر می شود تا تولید ملی بهینه شود و کشور به خود متکی و از تک محصولی بودن خارج شود. در اقتصاد مقاومتی برای برداشتن گام های بند در راستای پیشرفت کشور در حین مقاومت، توجه به کیفیت و قیمت و تنوع تولید داخل، اصلاح مدیریت های اجرایی و عملیاتی با نگرش رسیدن به خوداتکایی و اتخاذ تدابیر لازم برا ی خوداتکایی در برخی زمینه‌ها لازم است.

در این اقتصاد هیچ مسئول و مدیری منتظر ابلاغ و فرمان از بالا برای رسیدن به خودکفایی و خود اتکایی نیست.

 

قتصاد مقاومتی (مقام معظم رهبری)

بنابراین مي‌توان بر طبق فرمایشات مقام معظم رهبری به چند نکته اصلی اشاره کرد:

- 1   
حرکت مداوم و پویا در رشد اقتصادی،
-2    
وظیفه شناسی افراد جامعه،
-
يك مسئله‌‌ى ديگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانش‌‌بنيان است. بعضى از كسانى كه در باب شركتهاى دانش‌‌بنيان فعال بودند، ماه رمضان اينجا آمدند و صحبتهائى كردند. خب، خوشبختانه انسان مى‌‌بيند كارهاى خوبى انجام داده‌‌اند. اين بخش شركتهاى دانش‌‌بنيان و فعاليتهاى اقتصادى دانش‌‌بنيان خيلى جاده‌‌ى باز و اميدبخشى است. البته آنها گلايه‌‌هائى هم داشتند. به نظر من دوستان مسئول در دولت كه كارشان به اين بخش ارتباط پيدا ميكند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزات علوم - به اين مسئله‌‌ى شركتهاى دانش‌‌بنيان بپردازند و گلايه‌‌هاشان را بشنوند و آنها را برطرف كنند. زمينه‌‌ى بسيار خوبى است. ما استعدادهاى برجسته‌‌اى داريم كه ميتوانند در اين مورد كمك كنند )رهبر )

3    
رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان،
-4    
حرکت به سمت اقتصاد مردمی،

بيانات در ديدار رئيس‌جمهوری و اعضاى هيئت دولت‌1391/06/02
بخش خصوصى را بايد كمك كرد. اينكه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، اركانى دارد؛ يكى از بخشهايش همين تكيه‌‌ى به مردم است؛ همين سياستهاى اصل 44 با تأكيد و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بيشتر بايد دنبال شود؛ اين جزو كارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولين كشور ميشنوم كه بخش خصوصى به خاطر كم‌‌توانى‌‌اش جلو نمى‌‌آيد. خب، بايد فكرى بكنيد براى اينكه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طريق بانكهاست، از طريق قوانين لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طريقى كه لازم است، كارى كنيد كه بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه ما يك اقتصادى داشته باشيم كه هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور محفوظ بماند، هم آسيب‌‌پذيرى‌‌اش كاهش پيدا كند. يعنى وضع اقتصادى كشور و نظام اقتصادى جورى باشد كه در مقابل ترفندهاى دشمنان كه هميشگى و به شكلهاى مختلف خواهد بود، كمتر آسيب ببيند و اختلال پيدا كند. يكى از شرائطش، استفاده از همه‌‌ى ظرفيتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فكرها و انديشه‌‌ها و راهكارهائى كه صاحبنظران ميدهند، استفاده كنيد، هم از سرمايه‌‌ها استفاده شود.
به مردم هم بايد واقعاً ميدان داده شود. البته در بيانات دوستان به برخى از اين حوادثى كه ناشى از پيگيرى مفسدين اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نميشود ما كار اقتصادىِ درست و قوى بكنيم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نكنيم؛ اين واقعاً نشدنى است. همان چند سال پيش هم كه من راجع به اين قضيه بحث كردم و مطالبى را به مسئولين كشور گفتم، به همين نكته توجه داشتم، كه تصور نشود ما ميتوانيم سرمايه‌‌گذارى مردمى و كار سالم مردمى داشته باشيم، بدون مبارزه‌‌ى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود كه مبارزه‌‌ى با مفاسد اقتصادى موجب ميشود كه ما مشاركت مردم و سرمايه‌‌گذارى مردم را كم داشته باشيم؛ نه، چون اكثر كسانى كه ميخواهند وارد ميدان اقتصادى بشوند، اهل كار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا يكى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پيدا ميشوند. بايد با چشمهاى تيزبين، ريزبين و دوربين مراقبت كنيد كه كسانى نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد كار و كارآفرينى تسهيلات بانكى بگيرند، اما كارآفرينىِ واقعى انجام نگيرد. اين را بايد مراقبت كنيد؛ هم شما مراقبت كنيد، هم قوه‌‌ى قضائيه مراقبت كند. به نظر من همكارى قوه‌‌ى مجريه و قوه‌‌ى قضائيه در اينجا يك كار بسيار لازمى است.

- 5   
کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی،
-6    
مدیریت بهینه در مصرف و اصلاح الگوی مصرف

يك مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مديريت مصرف است. مصرف هم بايد مديريت شود. اين قضيه‌‌ى اسراف و زياده‌‌روى، قضيه‌‌ى مهمى در كشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگ‌‌سازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگ‌‌سازى‌‌اش بيشتر به عهده‌‌ى رسانه‌‌هاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجه‌‌ى اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاه‌‌هاى ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگ‌‌سازى كنيد. ما يك ملت مسلمانِ علاقه‌‌مند به مفاهيم اسلامى هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگى‌‌مان اهل اسرافيم! بخش عملياتى‌‌اش هم به نظر من از خود دولت بايد آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار كردند كه دولت درصدد صرفه‌‌جوئى است و ميخواهد صرفه‌‌جوئى كند؛ بسيار خوب، اين لازم است؛ اين را جدى بگيريد. دولت خودش يك مصرف‌‌كننده‌‌ى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يك مصرف‌‌كننده‌‌ى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در كار مصرف، صرفه‌‌جوئى كنيد. صرفه‌‌جوئى، چيز بسيار لازم و مهمى است.
به مصرف توليدات داخلى هم اهميت بدهيد. در دستگاه شما، در وزارتخانه‌‌ى شما، اگر كار جديدى انجام ميگيرد، اگر چيز جديدى خريده ميشود، اگر همين اقلام روزمره‌‌اى كه مورد نياز وزارتخانه است، تهيه ميشود، سعى كنيد همه‌‌اش از داخل باشد؛ اصرار بر اين داشته باشيد؛ خود اين، يك قلم خيلى بزرگى ميشود. اصلاً ممنوع كنيد و بگوئيد هيچ كس حق ندارد در اين وزارتخانه جنس خارجى مصرف كند. به نظر من اينها ميتواند كمك كند )رهبر )


-7    
حمایت از تولید داخلی با مصرف کالای داخلی

يك ركن ديگر اقتصاد مقاومتى، حمايت از توليد ملى است؛ صنعت و كشاورزى. خب، آمارهائى كه آقايان ميدهند، آمارهاى خوبى است؛ ليكن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولين به ما ميگويند كه بعضى كارخانه‌‌ها دچار مشكلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطيلى صنايع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما ميرسد، خود شما هم گزارش ميدهيد؛ يعنى من گزارشهاى ديگر هم دارم، اما اتكاء من به گزارشهاى ديگران نيست؛ گزارشهاى خود شما هم هست كه به دست ما ميرسد - خب، بايد اين را علاج كرد. اينها طبعاً ايجاد اشكال ميكند. اگر چنانچه همين بخش دوم قضيه - يعنى آن نيمه‌‌ى خالى ليوان - نميبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در كشور ارائه ميكرديد و كمكهاى بيشترى به مردم ميشد. بالاخره حمايت از توليد ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به اين بايستىتكيه كرد.
واحدهاى كوچك و متوسط را فعال كنيد. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهى‌‌شان هم خوب است، كارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمده‌‌ى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اينجور است - لذا همان طور كه گفتيد، محصول سيمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمده‌‌ى اينجورى‌‌مان خوب است - ليكن بايد به فكر واحدهاى متوسط و كوچك باشيد؛ اينها خيلى مهم است، اينها در زندگى مردم تأثيرات مستقيم دارد.
مسئله‌‌ى منابع ارزى هم مسئله‌‌ى مهمى است؛ كه خب، حالا آقايان توجه داريد. روى اين مسئله دقت كنيد، خيلى بايد كار كنيد. واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريت كرد. حالا اشاره شد به ارز پايه؛ در اين زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در روزنامه‌‌ها از قول يك مسئول، يك جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يك جور ديگر گفته شد. نگذاريد اين اتفاق بيفتد. واقعاً يك تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال كنيد. به هر حال منابع ارزى بايد مديريت دقيق بشود ( رهبر )


-8    
رشد و توسعه اقتصادی بر مبنای کارآفرینی
- 9   
حفظ وحدت و همبستگی میان مسئولین کشور و آحاد مردم
-10    
استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات
- 11   
حرکت بر اساس برنامه و پرهیز از تصمیمات عجولانه در عرصه اقتصاد
-12    
شناخت عزم دشمن و ناتوان سازی حربه دشمنان با هوشیاری و عزم و اراده ملی و خنثی نمودن کلیه تحریم ها.

«
کنترل مصرف» یکیاز مؤلفه‌های اقتصاد مقاومتی است

  دنیای غرببه این نتیجه رسیده است که می‌توانداز طریق اقتصاد ما رابه تسلیم واگذارد، و با ادامه فشار اقتصادی مشروعیت مردمی رااز نظام سلب کند

مسئله‌ مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاه‌هاى دولتى، هم دستگاه‌هاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانواده‌ها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است. امروز پرهيز از اسراف و ملاحظه‌ى تعادل در مصرف، بلاشك در مقابل دشمن يك حركت جهادى است؛ انسان مي‌تواند ادعا كند كه اين اجر جهاد فى‌سبيل‌اللّه‌ را دارد.

از ابزارهاي غيره قانوني نظام سلطه براي وارد آوردن فشار به نظام جمهوري اسلامي از بدو پيروزي انقلاب اسلامي اعمال تحريم هاي يك جانبه محدوديت هاي مالي و تجاري بوده است و در طول اين سي و دو سال مرتباً بر حجم اين تحريم ها افزوده است كه اين وضعيت با اجراي تحريم خريد نفت بانك مركزي،كشتيراني و بيمه در اين ايام به اوج خود رسيده است.

  وضعیت اقتصادی بسیاریاز مردم را تحت تأثیر قرار داده و مردم نسبتبه آنکه معیشت آنان چگونه باشد و چگونه رقم بخورد حساسیت دارند،‌ بنابراین نظام سلطه جهانی سعی می‌کند با اقداماتی که در حیطه اقتصادی انجام می‌دهد مردم را نسبتبه مشروعیت نظام ناامید کند.

نظام سلطه كه اميد آن دارد تا با اتخاذ چنين رويكردي به زغم خود نظام اسلامي را در موضع ضعف قرار داده و مردم را بد بين و آينده را تاريك نشان دهد،

  نظام سلطه انواع مختلف بحران‌‌ها را برای جامعه ایجاد کرده است؛ بحران قیمت‌ها و اشتغال ناظربه همین مسئله است. مردم نمی‌پذیرند که تحت‌الشعاع قرار گرفته و راه مقابله با این بحران‌ها این است که همین مردم در صحنه حاضر شوند و مقاومت‌های لازم را انجام دهند.

   اینکه مردم چند نقش در اقتصاد دارند،   

1-    نخست با کنترل مصرفی که دارند می‌توانند کالای خارجی را تحریم کرده و کالای داخلی را بخرند اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه مردم الگوی مصرف خود را تغییر دهند واز مصرف کالای خارجیبه سمت مصرف کالای داخلی حرکت کنند.

  اگر مردم نخواهند کالای خارجی را بخرند سلطه جهانی در تحت فشار قرار دادن حکومت اسلامی و مردم موفق نمی‌شوند و با خریدن کالای داخلی مقاومت خود را نشان می‌دهند

يك بُعد ديگرِ اين مسئله‌ تعادل در مصرف و مديريت مصرف اين است كه ما از توليد داخلى استفاده كنيم؛ اين را همه‌ى دستگاه‌هاى دولتى توجه داشته باشند. دستگاه‌هاى حاكميتى، مربوط به قواى سه‌گانه سعى كنند هيچ توليد غير ايرانى را مصرف نكنند؛ همت را بر اين بگمارند. آحاد مردم هم مصرف توليد داخلي را بر مصرف كالاهايى با مارك‌هاى معروف خارجى كه بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمايي كردن، در زمينه‌هاى مختلف دنبال مارك‌هاى خارجى مي‌روند ترجيح بدهند. خود مردم راه مصرف كالاهاى خارجى را ببندند.

   2-  نقش دیگر مردم نقش سرمایه‌گذاری و تولید‌کنندگی است استکبار و سلطه جهانی سعی می‌کند نقش تولید‌کنندگی مردم را کمرنگ کند، تولید‌کننده و سرمایه‌گذار باید مقاومت کند و باوجود فشاری که در تأمین مواد اولیه و استفادهاز فناوری خارجی دارد. سعی کنداز فناوری بومی، نهادهای داخلی، نیروی انسانی و سرمایه‌های داخل کشور استفاده کند و تولید خود را تقویت کند.

  اقتصاد مقاومتی در این زمینه یعنی اینکه سرمایه‌گذار و تولید کننده با وجود فشارهای جهانی تولیدات خود را تقویت کند.
  نقش کارگزاران دولتی و نخبگان در مشروعیت‌سازی فرهنگ اقتصاد مقاومتی چیست،  باید گفت: با توجهبه دو نقش مردم در تولید و مصرف برای مردم مهم است که سیاست‌ها پایداری لازم را داشته باشد.

  اگر تولید کننده تلاش دارد تولید را باوجود فشار‌ها تقویت کند و کالای داخلی را تولید کند بعداز زمان کوتاهی آن سیاست عوض می‌شود  مردم انتظار پایداری سیاستیاز مسئولان دارند.

  سیال بودن سیاست‌ها بسیار ضربه‌زننده است یعنی شما یک روزاز این تولید واز ابزار خاصی حمایت می‌کنید 5 ماه دیگر دستاز سیاست حمایتی بر می‌دارید یا مثلا درهای ورودی گمرک‌های کشور را باز می‌کنید تا برخیاز کالاهای خارجی بیایند تا رقابت شکل بگیرد، این در حالی است که پایداری در سیاست‌گذاری بسیاری برای مردم و مصرف مهم است.

حركت بر اساس برنامه، يكى از كارهاى اساسى است. تصميم هاى خلق‌الساعه و تغيير مقررات، جزو ضربه‌هايي است كه به «اقتصاد مقاومتى» وارد مي‌شود و به مقاومت ملت ضربه مي‌زند. اين را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم بايد توجه داشته باشند؛ نگذارند سياست‌هاى اقتصادى كشور در هر زمانى دچار تغييرهاى بى‌مورد شود.

يك مسئله هم مسئله‌ وحدت و همبستگى است. در كشور ما خوشبختانه ملت متحدند؛ اين خيلى دستاورد مهمى است؛ از اين بايد صيانت كرد؛ نگذاريم از بين برود. اين اختلافاتى كه گاهى بين مسئولين بروز مي‌كند كه به سطح رسانه‌ها هم كشيده مي‌شود؛ بي‌خود، بى‌مورد، بى‌فايده  به اتحاد ملي ضربه مي‌زند. يك عده مي‌شوند طرفدار اين، يك عده هم مي‌شوند طرفدار آن؛ مخالفت كردن، متهم كردن يكديگر؛ يك عده‌اى قوه‌ مجريه را متهم كنند، يك عده‌اى از آن طرف قوه‌ مقننه را متهم كنند، يك عده‌اى قوه‌ى قضاييه را متهم كنند، تقصيرها را گردن هم بيندازند؛ اين جزو كارهاى بسيار مضر است و دوستان محترم ما، مسئولان عزيز كشور بدانند كه اين در بين مردم هم هيچ‌گونه آبرو و وجه‌هاى ايجاد نمي‌كند كه ما مشكلات را هى به گردن اين و آن بيندازيم. نه، يك مشكلاتى وجود دارد؛ بايد حل كرد و مي‌توانيم هم حل كنيم؛ ما از حل مشكلاتمان ناتوان نيستيم. همان طور كه عرض كردم، اينها واقعيتهاى كشور است كه دارد به ما نشان مي‌دهد.

   10نكته درباره تحقق اقتصاد مقاومتی

 

برای شناخت بسترها و زمینه‌های تحقق اقتصاد مقاومتی، ابتدا باید به آسیب‌شناسی اقتصاد كشور و موانع و نیازمندی‌های تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخت

. اولین نیاز این است كه مركزیت و محوریتی برای فعالیت در عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی داشته باشیم. فعالان این عرصه باید بتوانند اطلاعات و دستاوردهای خود را در جایی به اشتراك بگذارند. فرماندهی هوشمند و متمركزی برای هدایت فعالیت‌های این حوزه و شناسایی و آموزش نیروهای مستعد و مناسب برای فعالیت علمی و عملیاتی در این عرصه لازم است. افراد دغدغه‌مند و مراكز تحقیقاتی و اجرایی كه به این موضوع ورود كرده‌اند، می‌باید در شبكه‌ای فعال و مؤثر، از فعالیت‌های مهم و مسائل جدید مطلع ‌شوند و سامانه‌ای پویا و هوشمند برای این مسأله وجود داشته باشد. مراكزی چون شورای عالی امنیت ملی كه در این موضوع ورود خوبی داشته‌اند، بایستی با عنایت به مسائل فوق در كمك گرفتن از دیگر نیروها پویا و چابك باشند.

نیاز دوم آن است كه فعالیت در عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی نیاز به رصد و دیده‌بانی فضای اقتصادی داخلی و بین‌المللی و نیز گردآوری آمارهای دقیق و ‌روزآمد دارد. بدون این دو، فعالیت برای تحقق اقتصاد مقاومتی امكان ندارد. ضمناً برای این‌كه به این دو برسیم، به شاخص‌های بومی نیاز داریم تا میزان مقاومت و آسیب‌پذیری اقتصادمان را بر اساس آنها شناسایی كنیم و بدانیم این اقتصاد ما تا چه اندازه می‌تواند در برابر فشارها مقاومت كند و این سد اقتصادی چه میزان فشار را می‌تواند تحمل كند؟ اقتصاد غربی برای خودش شاخص دارد و ما به شاخص‌های بومی متناسب با این مسائل بومی خودمان نیاز داریم؛ كاری كه از جوانان ما به‌خوبی برمی‌آید.

مسأله‌ی سوم، ضرورت طراحی یك الگوی مشخص از شیوه‌ی زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی برای عموم مردم و به‌ویژه برای مدافعان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است؛ آنهایی كه قائل به صحت و صدق ایده‌ی اقتصاد مقاومتی هستند. یعنی ما چه الگوی مشخصی را برای بدنه‌ای از مردم ارائه می‌دهیم كه بدانند نیازها و مقتضیات انقلاب چه نوع سبك زندگی را می‌طلبد؟ ابتدا باید دولت را در سبك اداره‌ی امور و سپس این بخش از مردم را به سبك زندكی متناسب با انقلاب تشویق و تأیید كرد تا بدین‌وسیله سبك زندگی متناسب با مقتضیات انقلاب را در جامعه پُررنگ‌تر كنیم.

وقتی یك شیوه‌ی زندگی را بر اساس سه‌گانه‌ی «اعتماد به‌نفس ملی، روحیه‌ی جهادی، و پرهیز از لقمه‌ی حرام» طراحی كردیم، می‌توانیم به كارآمدی آن امیدوار باشیم. توجه به معنویت دینی در این سه‌گانه نقشی اساسی ایفا می‌كند. البته طبیعی است كه جنگ نظامی برای مردم ملموس و باورپذیرتر باشد، اما جنگ نرم‌افرازی این‌گونه نیست. بنابراین وجود روحیه‌ی جهادی منبعث از آموزه‌های دینی در آن سبك زندگی بسیار مهم و كلیدی است. در روایات ما این عبارت وجود دارد كه اگر كسى در ميدان جنگ نبوده باشد يا در دلش حديث جهاد نخواند، به گونه‌اى از نفاق زندگى را ترك می‌كند.
۱

این شور و حماسه‌ی زندگی مقاوم و جهادی را باید به عرصه‌ی عموم علاقمندان انقلاب بكشانیم تا چهره‌ی زندگی را از اتراف و بی‌تفاوتی بزداییم. این مهم باید در نعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی اقتصادی متناسب با انقلاب اسلامی پیگیری شود و ما باید نظام تعلیم و تربیت اقتصادی خاص خودمان را برای مقاومت اقتصادی و جهاد اقتصادی، تبیین و طراحی و سپس اجرا كنیم.

بدیهی است اقتصاد مقاومتی بر پایه و اساس سرمایه‌ی معنوی افراد و جامعه استوار است. بدون معنویت و سلامت معنوی، مقاومت شكننده است. مثال مهم اقتصادی در این زمینه، پرهیز از لقمه‌ی حرام است. لقمه‌ی حرام هر الگویی را كه از شیوه‌ی زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی ارائه بدهید، بی‌استفاده و بی‌فایده می‌كند. كسی كه شكمش از حرام پر باشد، پای هیچ مبارزه و مقاومتی حاضر نخواهد شد. لقمه‌ی حرام مانند یك ویروس كشنده و خطرناك است كه ایمنی دستگاه تشخیص و عملكرد افراد را به‌كلی نابود می‌كند. لذا یكی از اهداف اساسی ما باید این باشد كه مسیر لقمه‌های حرام و میزان آن را در اقتصاد كشورمان بررسی كنیم و سپس با كانون‌های آن به‌شدت مقابله نماییم.

اقتصاد مقاومتی ماهیتاً اقتصادی مردمی است. ضروری است كه مردم وارد این عرصه شوند تا از ورود رانت‌خوارها به اقتصاد جلوگیری كنند. اگر ما فضا را برای حضور جوانان مؤمن و خلاّق ایران اسلامی در عرصه‌ی اقتصادی فراهم كنیم، قطعاً تحولات مثبتی را در این عرصه شاهد خواهیم بود.


مسأله‌ی چهارمعبارت از این است كه نظام آموزشی ما متناسب با اقتصاد مقاومتی عمل ‌كند. كاركرد نظام آموزشی آن است كه كودكان و نوجوانان و جوانان یك كشور را متناسب با شرایط و نیازهای تاریخی آن برهه تربیت كند. اما متأسفانه در كشور ما این اتفاق به‌خوبی نمی‌افتد. به یك مثال از عملكرد آمریكا در دشمن‌سازی اشاره می‌كنم. وزارت دفاع آمریكا كتابی را در ۴۰۰ صفحه منتشر كرده كه موضوعات امنیت ملی آمریكا را در آن برشمرده و توضیح داده است. مخاطبان كتاب هم عموماً معلمان دبیرستان‌های آمریكا هستند و از آنها خواسته شده تا ضمن بحث‌های خودشان به این موارد هم اشاره كنند. یعنی آمریكایی كه مشكل امنیتی با همسایگان خود ندارد و اساساً خودش بحران ساز برای دیگران است، با استفاده از نظام آموزش و پرورش خود كاری كرده كه در ذهن جوانان و نوجوانان این كشور همواره دغدغه‌ی امنیت اقتصادی و دشمنان اقتصادی مطرح باشد.

حال این سؤال مطرح است كه نظام آموزشی ما چه اندازه به دنبال جهادی بارآوردن مخاطبان خویش است و آیا اصلاً فكری برای این‌ دارد كه فرزندان این مرز و بوم را جهادگر باربیاورد؟! ما نیاز داریم كه از سطح پیش‌دبستان برای این مسأله برنامه داشته باشیم. ما به شعر و داستان و كاریكاتورهایی احتیاج داریم كه كودكانمان را به این سمت هدایت كنیم. بنابراین توجه به نظام آموزشی و تربیتی در این عرصه بسیار مهم است.

مورد پنجم هم درباره‌ی نظام رسانه‌ای و تبلیغاتی ما برای رواج آموزه‌های اقتصاد مقاومتی است. ما به نظام تبلیغاتی هماهنگ و منسجمی احتیاج داریم كه بتواند این آموزه‌ها را از طریق رسانه‌های رسمی و غیر رسمی مختلف، به‌خوبی و در بسته‌بندی‌های مناسب به مردم عرضه كند؛ همان‌گونه كه در دوران دفاع مقدس به هر حال دستگاه‌هایی مسئول كاری شبیه این كار بودند و برای آن فكر می‌كردند. بنابراین ما باید از ظرفیت همایش‌ها، سخنرانی‌ها، اینترنت، شبكه‌های تلویزیونی و رادیویی و حتی مجالس مذهبی و هیئات برای رسیدن به این مقصود استفاده كنیم.

مسأله‌ی ششم، امكان واكنش سریع نظام اقتصادی ما در برابر حملات اقتصادی است؛ این‌كه چقدر توان واكنش به كنش‌ها و حملاتی را داریم كه به نظام اقتصادی ما وارد می‌شود و چقدر می‌توانیم در این واكنش سریع استقامت داشته باشیم. اگر بحرانی پیش بیاید، تا چه میزان می‌توانیم مصارف كشور را پایین بیاوریم؟ مردم تا چه اندازه و در چه مدتی می‌توانند خودشان را با این تغییرات هماهنگ كنند؟ قوت‌های ما در این زمینه می‌باید تكمیل و ضعف‌هایمان ترمیم شوند.

مسأله‌ی هفتم، ایفای نقش پررنگ مردم در اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی ماهیتاً اقتصادی مردمی است. دوباره به تعاریف ابتدای بحث برمی‌گردیم؛ اگر قرار باشد ما اقدام به نهادسازی‌های موازی در اقتصاد مقاومتی كنیم، هیچ لزومی ندارد كه این نهادسازی را دولت انجام دهد، بلكه ضروری است كه مردم وارد این عرصه شوند تا از ورود رانت‌خوارها به اقتصاد جلوگیری كنند. الان كه بحث تحریم‌ها و مشكلات مبادله‌ی پول مطرح است، نهادهای اقتصادی مردمی و سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند نقش بسیار پررنگ و تعیین‌كننده‌ای داشته باشند. اگر ما فضا را برای حضور جوانان مؤمن و خلاّق ایران اسلامی در عرصه‌ی اقتصادی فراهم كنیم، قطعاً تحولات مثبتی را در این عرصه شاهد خواهیم بود.

در زمان جنگ جهانی دوم، اقتصاددان‌های معروف آمریكا در واحد اقتصادی وزارت دفاع این كشور برنامه‌ریزی كردند كه چگونه می‌توانند از شرایط موجود و ظرفیت‌های مردمی برای جنگ استفاده كنند. امروز ما نیاز داریم كه یك بار مهارت‌های مردم خودمان را كاملاً رصد كنیم تا دریابیم كه در روز مبادا مهارت چه كسانی برای این كشور به كار می‌آید و اگر كسانی چند مهارت دارند، كدام مهارتشان در اولویت استفاده قرار دارد.

لقمه‌ی حرام مانند یك ویروس كشنده و خطرناك است كه ایمنی دستگاه تشخیص و عملكرد افراد را به‌كلی نابود می‌كند. لذا یكی از اهداف اساسی ما باید این باشد كه مسیر لقمه‌های حرام و میزان آن را در اقتصاد كشورمان بررسی كنیم و سپس با كانون‌های آن به‌شدت مقابله نماییم.


به گمان من برای این‌كه عملیات جهاد اقتصادی ما موفق باشد، باید بازیگران اصلی این اقتصاد را نه به صورت كلی، كه كاملاً جزئی تعیین كنیم. یعنی تقسیم‌بندی خود را از حالت مردم و مسئولین به یك تقسیم‌بندی تخصصی تبدیل كنیم كه شامل اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، دانشجویان، طلاب، دانش‌آموزان، معلمان و زنان خانه‌دار و همه‌ی اقشار دیگر بشود.

مسأله‌ی هشتم، لزوم توجه و دلجویی و حمایت دولت از فعالان اقتصادی است. اگر دولت در شرایط عادی از فعالان اقتصادی و از كشاورزان و كارگران و كارمندان حمایت كند، آن وقت می‌تواند انتظار داشته باشد كه آنها هم در روز مبادا به كمك كشور بیایند. اما اگر دولت آنها را رها كند و به مشكلات آنها اهمیتی ندهد و فقط به فكر خود باشد، دیگر توانی برای مقاومت در این اقشار نمی‌ماند كه بخواهند در روز مبادا مقاومت كنند؛ چنان‌چه حضرت امیرالمؤنین علیه‌السلام در نامه‌شان به مالك اشتر به این معنا اشاره كرده‌اند

.
استفاده‌ى حداكثرى از زمان و منابع و امكانات. از زمان بايد حداكثر استفاده بشود. طرح‌هايي كه سالهاى متمادى طول ميكشيد، امروز خوشبختانه با فاصله‌ى كمترى انسان مى‌بيند كه فلان كارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهره‌بردارى رسيد. بايد اين را در كشور تقويت كرد.

نكته‌ی نهم، تحرك دستگاه دیپلماسی كشور برای فعال كردن ظرفیت‌های بالقوه و فرصت‌های جهانی در اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی در شبكه‌ای پویا از اقتصاد جهانی معنادار می‌شود و كشف و بكارگیری و ساخت ظرفیت این شبكه برعهده‌ی ماست. جهانی شدن اقتصاد موجب شده تا مقاومت اقتصادی نیز تعاریف جدید به خود بگیرد، لذا ما نیازمند بازیگرانی خاص در عرصه‌ی اقتصاد جهانی و بازی در  لایه‌های مختلف آشكار و پنهان آن هستیم. همچنین لازم است تا گردآوری و استفاده از تجارب اقتصادی دیگر كشورها در زمینه‌های مشابه را مجدانه پیگیری كنیم. به هر حال ممكن است هر كشوری در یك برهه‌ای با مشكلات اقتصادی مواجه بوده باشد؛ اگر دستگاه دیپلماسی كشور این تجربیات را گردآوری كند و در اختیار فعالان و محققان اقتصادی بگذارد، این مسأله برای اقتصاد كشور بسیار راهگشا خواهد بود.

نكته‌ی دهم و پایانی، لزوم تبدیل بحث اقتصاد مقاومتی به گفتمان رایج در دانشگاه‌ها، مراكز علمی و مجامع مذهبی است. همین صحبت كردن و گفت‌وگو پیرامون این موضوع و توجه به ابعاد مختلف آن، در سرعت حركت به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی تأثیری بسزا خواهد داشت. این مسأله باید در كلاس‌های درس و پروژه‌های علمی از محققان و نخبگان خواسته شود و از سوی استادان اقتصاد كه درد دین دارند یا حداقل آزاده و میهن‌دوست هستند، جدی گرفته شود.
مجموعه‌ی این مطالب، درآمدی بود بر مسأله‌ی اقتصاد مقاومتی برای آغاز بحث‌های علمی. البته مطالب هر بند نیازمند تفصیل و نقشه‌ی راهی مشروح است كه با پیگیری دستگاه‌های مسئول در هر بخش، ان‌شاالله ادامه می‌یابد

نتیجه :

محورهای اصلی الزامات و اهمیت اقتصاد مقاومتی در بیانات مقام معظم رهبری

1      -اقتصاد مقاومتي يك شعار نيست، بلكه يك واقعيت است و  مي‌بايست محقق شود
    -2    وجود عزم ملی و اراده راسخ در عبور از تحریم‌ها و تنگناهای اقتصادی دشمن
3      - به هيچ وجه ملت ایران در بن‌‌‌بست نمي‌باشد؛ و به هيچ وجه با مشكلاتى كه ما را از تصميم به ادامه‌‌‌ى راه باز بدارد، مواجه نيستيم.
  - 4    ما بايد هر كدام نقش خودمان را بشناسيم و آن را ايفاء كنيم
 - 5    اقتصاد مقاومتی،  مقاومت در مقابل كارشكنى و خباثت دشمنان کشور مي‌باشد هدف دشمن، فشار اقتصادى بر كشور و تمرکز بر اقتصاد كشور مي‌باشد.
  -6    شرکت های دانش بنیان، يكى از موثرترين مولفه‌هاى اقتصاد مقاومتى است
  -7    اصلاح الگوى مصرف، جلوگيرى از اسراف، همت مضاعف و كار مضاعف، جهاد اقتصادى، توليد ملى و حمايت از كار و سرمايه‌ى ايرانى و جهاد اقتصادی حلقه‌هايى براى ايجاد يك منظومه‌ كامل در زمينه‌ى مسائل اقتصادی کشور مي‌باشد
 -8    كاهش وابستگي به صنعت نفت يكى از الزامات اقتصاد مقاومتى مي‌باشد.
  -9    مردمى كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است
10      - دولت، قوه‌ى مقننه و قوه‌ى قضاييه كمك كنند كه مردم وارد ميدان اقتصاد شوند
  -11    مسئله‌ى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛  مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير،در دستگاه‌هاى دولتى،غيردولتى، آحاد مردم و خانواده‌ها
  -12    استفاده از تولیدات داخلی توسط دولت و نهادهای حاکمیتی و هم آحاد مردم و پرهیز از مصرف کالاهای خارجی
 -13    يكى از كارهاى اساسی حركت بر اساس برنامه مي‌باشد، تصميم هاى خلق‌الساعه و تغيير مقررات، جزو ضربه‌هايي است كه به «اقتصاد مقاومتى» وارد مي‌شود. لزوم توجه دولت و مجلس به این مسئله که نگذارند سياست‌هاى اقتصادى كشور در هر زمانى دچار تغييرهاى بى‌مورد شود.
 -14    استفاده‌ى حداكثرى از زمان و منابع و امكانات
15     - حفظ وحدت و همبستگى میان مردم و همچنین میان مسئولین و عدم انعکاس اختلافات میان خود به سطح رسانه‌ها
  - 16    همه ‌ى مسئولان و دلسوزان كشور باید خود را موظف و مكلف بدانند به ايجاد كار، توليد، كارآفرينى، و  پر رونق كردن روزافزون اين كارگاه عظيم کشور ایران

 

 از ویژگی‌های شریعت اسلام

  از ویژگی‌های شریعت اسلام

امیرالمؤمنین علی  
إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى شَرَعَ الإِسلامَ وسَهَّلَ شَرائِعَهُلِمَن وَرَدَهُ، وأَعَزَّ أركانَهُ لِمَن حارَبَهُ، وجَعَلَهُ عِزّاً لِمَنتَوَلّاهُ؛
 خداوند ـتبارك و تعالى ـ شريعت اسلام را مقرّر داشت و آبشخورهايش را براى كسى كه بخواهدبدان وارد شود، هموار و اركان آن را در برابر كسى كه بخواهد با آن بجنگد، استوارگردانيد و براى كسى كه از آن پيروى كند، [مايه] عزّت قرارش داد.(الكافي ، ج ۲ ،ص۴۹)
 
اسلام يك مكتبى است كه براى انسان سازى آمده است و ما بايد ببينيم كه اين انسان كه به قـول بعضى ماهيت ناشناخته است ، اين انسان چه ابعادى دارد و چه احتياجاتى دارد و اسلام كه براى انسان سازى آمده است ، آيا جهت حيوانى اين را فقط خواهد بسازد يا جهت معنوى او را مـى خـواهـد بـسـازد؟ يـا انـسـان مـى خـواهـد بـسـازد؟ انـسـان مثل ساير موجودات نيست ، ساير موجودات مثل مثلا حيوانات كه حالا در درجه بعد از نباتات و معادن اينها واقع شده است ، حيوان همان حال طبيعى دارد و از ماوراءالطبيعه يك چيز كمى ، يـك احساسى ، يك ادراكى ، اما ادراك ناقص دارد و ديگر هم مراتب ندارد ماوراءالطبيعه اش . انـسـان از ايـن نقطه اول طبيعت تا آن آخرى كه يك موجود الهى مى شود، مراتب انسان است ، يـعـنـى يـك انـسـان مـى تـوانـد سير بكند از عالم طبيعت تا ماوراءطبيعت و از ماوراءطبيعت تا مرتبه الوهيت سير بكند، تا برسد به اينكه آنجا را ادراك بكند.

 

 

14 نمونه تفریح سالم در اسلام

14 نمونه تفریح سالم در اسلام

اسلام شادی‌های زودگذر مانند خوردن، استراحت و ... را قبول دارد و آنها را تحت کنترل دین در آورده، اما علاوه بر اینها، موارد دیگری که منجر به شادی و نشاط درونی و ماندگارتر می‌شود را نیز ذکر کرده است.

به گزارش مشرق، تفریح و خوشحالی و شادابی، یکی از نیازهای اساسی انسان در زندگی روزمره است؛ همچنان که بدن انسان نیاز به مواد غذایی سالم دارد، روح و روان آدمی نیز این نیاز را دارد. در فرهنگ غنی اسلام که برگرفته از دو سرچشمه نورانی کتاب (قرآن) و اهل بیت (ع) است (1)، هر چند به طور صریح واژه «تفریحات سالم» نیامده ولی با دقت و بررسی آیات، روایات و دستور‌های اسلام در می‌یابیم که مجموعه دین برای زندگی با کرامت انسان (2) تدوین شده و کرامت انسان در گرو برخورداری از روح سالم و جسم سالم است.

شادی به صورت مطلق، خوب یا بد نیست؛ ‌بلکه در مورد خوب یا بد بودن شادی باید بر اساس ملاک‌های معین اخلاقی داوری و حکم نمود. بر این اساس، شادی به دو نوع پسندیده و کاذب تقسیم می‌شود.


شادی پسندیده

در بسیاری از موارد؛ اسلام درباره موضوعات مختلف نظر مطلق و قطعی صادر نکرده و تنها توضیحاتی پیرامون چگونگی و کیفیت آنها داده است. احساسات نیز به دلیل ماهیت متغیر خود جزو این دسته از موضوعات به حساب می‌آید. متغیر به این معنا است که ممکن است عاملی در فردی تنها باعث خوشحالی و لبخند شود اما در دیگری از حد اعتدال خارج شده به حرکات غیر معقول بینجامد که هر کس باید این‌گونه موارد را در خود شناسایی کرده و از آنها اجتناب کند.

 


شادی، در مجموع اگر کنترل شده در حد اعتدال منطقی و همراه با یاد خدا و سپاس باشد از نظر اسلام پسندیده است و آیات و روایات مختلف نوع پسندیده شادی را توصیه می‌کنند. اسلام دین مرزهاست؛ میان حق و باطل مرز باریکی است که تشخیص آن برای عقول ناقص ما دشوار و در برخی موارد ناممکن است پس اگر علم و آگاهی دینی را در امور خود دخیل کنیم رفتارها و اعمال ما نیز از حد اعتدال و مطلوب خارج نخواهد شد.


شادی کاذب

شادی‌هایی که همراه با نافرمانی خدا، آزار و اذیت دیگران، لهو و کارهای بیهوده و خطر آفرین هستند در زمره شادی‌های کاذب و ناپسند قرار می‌گیرند. اصولا شادی‌های کاذب، آنی، زودگذر و با نتایج ناخوشایند همراه هستند.

امیرمؤمنان، وضعیت غفلت زدگان دنیا را که به شادی‌های تخدیری روی آورده و به آن دل خوش کرده‌اند، ‌چنین توصیف می‌کنند: «چه بسیار تن‌های عزیز و خوش آب و رنگی که به کام زمین فرو رفته‌اند، حال آنکه در دنیا با ناز و نعمت تغذیه می‌شده‌اند و در دامن آبرو و شرف پرورش می‌یافته‌اند، ‌لحظه‌های اندوه‌گنانه‌شان را با تفریح درمان می‌کردند و هرگاه به مصیبتی دچار می‌آمدند به بی تفاوتی پناه می‌بردند تا مبادا لحظه خرمی زندگی و بازی پوچ و سرگرمی‌شان را از دست بدهند. آری، ‌درست در همان گرماگرم عیش و نوش و در فضای آن زندگی غفلت آلود که دنیا و عاشق ناز پرورده‌اش به هم لبخند می‌زنند ‌ناگهان روزگار با خار جان گزایش او را می‌گزد و در گردش روزان و شبان نیروهایش را در هم می‌شکند و هیولای مرگ از نزدیک بر او خیره می‌شود».

قرآن ‌ضمن ‌بیان ‌عذاب‌های ‌دوزخیان می‌‌فرماید: ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحق و بما کنتم تمرحون (3)؛ این‌ به ‌خاطر آن‌ است‌ که ‌به ‌ناحق ‌در زمین ‌شادی‌ می‌کردید و از روی ‌غرور و مستی ‌به ‌خوشحالی ‌می‌پرداختید. جالب ‌این ‌که ‌در آخر آیه ‌می‌فرماید: «بما کنتم‌ تمرحون»؛ که ‌به ‌معنای ‌شادی ‌به ‌خاطر مطالب ‌بی‌اساس ‌یا شدت ‌فرح‌ آمده ‌است ‌و شدت فرح‌ معمولاً از گناه ‌و فساد سر در می‌آورد. بعضی‌ از شادی‌ها به ‌جهت ‌همراه‌ بودن ‌با فساد و گناه، سرانجام‌ به‌ ذلت‌ و رسوایی ‌شخص ‌می‌انجامد.


جایگاه شادی در اسلام

نوع نگاه و طرز تلقی امروزی ما انسان‌ها از شادی به گونه‌ای است که آن را نوعی تخدیر کننده برای رهایی و فراموش کردن فشارها و استرس روزانه می‌دانیم، ولی از نظر اسلام این‌چنین نیست و شادی قلب تپنده زندگی می‌باشد.

 

           

 


امام رضا (ع) می‌فرمایند: «اوقات روز شما 4 بخش باشد؛ بخشی برای تامین معاش، بخشی برای عبادت، بخشی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان واقف می‌سازند، بخشی را هم به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرت و شادی ساعات تفریح نیرو بگیرید و از این نیرو برای انجام وظائف استفاده کنید (4).

از این حدیث می‌توان به جایگاه شادی در اسلام و تاثیر مثبت و مفید آن بر سایر جنبه‌های زندگی پی برد. برخلاف نظر عده‌ای که اسلام را دین غم و اندوه می‌دانند اسلام دین سر زندگی و نشاط است و این نشاط در پیروان راستین این دین کاملا مشهود و هویدا است.


نمود‌های تفریحات سالم در دستور‌ات اسلام

در اکثر کتاب‌ها و مقالات روانشناسی پیرامون شادی، این چند منبع مکررا به عنوان عواملی که منجر به شادی می‌شوند ذکر شده‌اند: خوردن، فعالیت‌های اجتماعی، رابطه جنسی، ورزش، موفقیت و تایید اجتماعی، استفاده از مهارت‌ها، محیط و آب و هوا و تفریح و استراحت. اسلام تمام این موارد را به عنوان منابعی که به شادی البته از نوع زودگذر آن منتج می‌شود قبول دارد و پیرامون هر کدام دستوراتی نغز دارد و آنها را تحت کنترل دین در آورده است.

اکثر ما انسان‌ها کم و بیش از همه این موارد در زندگی خویش برخورداریم ولی باز هم خلا نشاط و سرور درونی را احساس می‌کنیم. در اینجاست که دین اهمیت خود را نمایان می‌کند. اسلام علاوه بر اینها موارد دیگری را که منجر به شادی و نشاط درونی و ماندگارتر می‌شود ذکر کرده است. من جمله:


1. ایمان: الا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (5)؛ بدانید به درستی که بر اولیای خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مى‏شوند.

2. احیای حق و از بین بردن باطل: امام علی (ع) در نامه خود به عبدالله بن عباس می‌نویسند: پس بهترین چیز نزد تو در دنیا رسیدن به لذت‌ها یا گرفتن انتقام نباشد بلکه هدف تو خاموش کردن باطل یا زنده کردن حق باشد.

 


3. پرهیز از گناه: به فرموده امام صادق (ع) هر روزی که در آن گناه نشود عید است.
4. شاد کردن دیگران: امام علی (ع) در این باره فرمودند: ای کمیل! خانواده‌ات را فرمان ده که روزها را در به دست آوردن بزرگواری و شب‌ها را در رفع نیاز خفتگان بکوشند. سوگند به خدایی که تمام صدا‌ها را می‌شنود، هر کس دلی را شاد کند خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور سازند (6).


5. شادی به وقت اطاعت از خدا: به فرموده امام علی (ع) شادی مومن به طاعت پروردگارش و غمش بر گناه و عصیان اوست (7).
6. گره‌گشایی: امام کاظم (ع) در این باره می‌فرمایند: «به درستی که زیر عرش سایه‌ای است که ساکن نمی‌شود در آن مگر کسی که کار خیری را برای برادر دینی‌اش انجام دهد یا گرفتاری او را رفع و یا قلبش را شاد نماید. (8)


7. شادی در روزهای فرح معصومان و اعیاد اسلامی: در این باره امام رضا (ع) به ربان بن شبیب می‌فرمایند: «اگر دوست داری در درجات عالی بهشت با ما باشی به حزن ما محزون و به شادی ما شاد باش. (9)

 

8. ورزش و مسابقه: «ارسله معنا غدا یرتع و یلعب» (10)؛ در قرآن کریم آمده است: آن گاه که فرزندان او خواستند یوسف را از ایشان جدا کنند، ورزش را بهانه کردند و گفتند: فردا او را همراه ما بفرست تا ورزش و بازی کند و ما هم یقیناً از او محافظت می‌کنیم و این بهانه هایی بود که حضرت یعقوب در برابر آن سکوت اختیار کرد، سکوتی که علامت رضایت و بیان‌گر تأیید این کار است.

 

نقل تأییدآمیز بازی و ورزش یوسف در داستان او و نیز تأکید بر ورزش و مسابقات در روایات و سفارش‌های فراوان در خصوص ورزش‌هایی که پیش از همه نشاط آور و مفرح است (11) خود می‌تواند دلیلی بر تأکید دین اسلام بر تفریح‌های سالم باشد.


افزون بر این، قرآن کریم از دو پیامبر به خاطر ویژگی «قوت» و «نیروی بدنی» تعریف و تمجید می‌کند، یکی از طالوت (12) و دیگری از حضرت موسی، در جریان کمک کردن او به دختران شعیب (13) که همگی نشان دهنده توصیه به قدرتمند شدن در پی تلاش و کوشش است. ورزش‌های سوارکاری، تیراندازی و شنا، سه ورزش مورد تأکید اسلام است که فرح بخشی این سه، در میان رشته‌های فراوان دیگر بر اهل فن پوشیده نیست.

 

 


9. صله رحم و دید و بازدید: نشست و برخاست با یکدیگر، به ویژه اقوام و خویشان، یکی از بهترین انواع تفریح‌های سالم است. این عمل آن چنان مورد تأکید است که روایات فراوان و نیز آیاتی در این زمینه وارد شده است. خداوند متعال در آیات مختلف این حقیقت را این گونه بیان می‌کند: «و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم نیکو سخن گویید» (14). از رسول خدا (ص) روایت شده است: کسی که برادر مؤمنش را در منزل او بدون حاجت و درخواست زیارت کند، خداوند نام او را از زیارت کنندگان خودش می‌نویسد و واجب است بر خدا که زائر خود را گرامی بدارد (15).


10. اطعام و پذیرایی از مهمان: خوردن، آشامیدن، خوراندن، نوشانیدن و میهمانی از موضوعات مورد تأکید اسلام است و میهمانی کردن که نقش بسزایی در ایجاد شادی در دل مردم دارد، مورد تأکید دین اسلام است. از امیرالمؤمنین علی (ع) نقل شده: «لذت کریمان در خوراندن است و لذت لئیمان در خوردن» (16) و همچنین از ایشان نقل شده است: «قوی کردن و توانمندسازی اجسام با غذا خوردن است و توانمندسازی روح با غذا خوراندن می‌باشد» (17).


11. سیر و سفر و گردش: سیر و سفر و گردش و استفاده از مناظر زیبای طبیعت، آبشارها، کوه‌ها، دریا‌ها و آثار باستانی دشت‌ها و حتی کویر مورد سفارش دین اسلام است، تا آن جا که سیر و سفر را مقدمه علم‌آموزی و عبرت‌اندوزی می‌داند: «سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ‌»(18)؛ در زمین بگردید، آن‌گاه بنگرید که فرجام تکذیب‏کنندگان چگونه بوده است؟ از رسول اکرم نیز روایت شده است که می‌فرمایند: «مسافرت کنید تا صحت یابید و غنیمت به دست آورید» (19).

 

 


12. استفاده از مظاهر زیبای موجود در طبیعت: قرآن کریم می‌فرماید: «و در آن‌ها برای شما زیبایی است، آنگاه که [آن‌ها را] از چراگاه بر می‌گردانید و هنگامی که (صبحگاهان) به چراگاه می‌فرستید. »(20). صبح هنگام و عصرگاهان مواقعی است که انسان نیاز به آرامش روحی دارد. صبحگاهان، آن‌گاه که قصد شروع فعالیت روزانه را دارد و عصرگاهان، آن هنگام که نیازمند رفع خستگی تلاش روزانه است.


قرآن مجید برای کسانی که در صحرا زندگی می‌کنند و از نعمت آب و هوای پاک و زندگی در طبیعت بهره‌مند هستند، توصیه می‌کند که به چارپایانی که خدا به شما عنایت کرده بیشتر توجه کنید که موقع رفتن و برگشتن آن‌ها، زیبایی و حسن نظر وجود دارد. خداوند به مردم توصیه کرده برای آرامش اعصاب و تفریح به چارپایان نگاه کنند و از نگاه به آنان لذت ببرند. آیات دیگری نیز از جمله توصیه برای توجه به گیاهان زیبا (21)، آب‌های روی زمین (22)، زینت آسمان‌ها در شب (23) و... بیانگر بهره‌برداری و لذت از مواهب الهی است که در طبیعت وجود دارد.


13.
خودآرایی و رسیدگی به سر و وضع و لباس: انسان چون می‌خواهد برای عبادت و حضور در مسجد از منزل خارج شود، به سفارش خداوند لازم است خود را زیبا کرده و زینت‌های خود را بردارد. «یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد» (24). به طور کلی، هر زیبایی که در روح و روان انسان و دیگران تأثیر مثبت گذارد مورد تأیید آیات و روایات فراوان می‌باشد. از امام صادق (ع) روایت شده است: «بپوشید و زینت کنید (خود را بیارائید) که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد (اما این زینت و خودآرایی) باید از راه حلال باشد» (25).


14. کار: از علی (ع) روایت شده که کار بالاترین تفریح است. این سخن از امام علی (ع) راهی نوین در تفریحات سالم می‌گشاید که انسان اوقات فراغت خود را با کار‌های مفید (مثل صنایع دستی و...) پر کند.


پی‌نوشت‌ها:


1. انی تارک فیکم الثقلین ...؛ من در میان شما دو چیز گران بها، به یادگار گذاشته ام که اگر به آن‌ها تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و عترتم اهل بیت و آن‌ها هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا آن که بر حوض به من خواهند پیوست». اهل بیت فی کتاب السنه، محمد ری شهری، کمال الدین و تمام النعمه، ابوجعفر محمد بن علی شیخ صدوق و تعلیق شیخ حسن اعلمی، ج 1، ص 225، ح 4 و اصول کافی و تهذیب که با تعاببیر مختلف روایت کرده اند.


2. سوره ی اسراء، آیه ی 70: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر؛ و به یقین فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا، (بر مرکب ها) سوار کردیم، و ...» ترجمه ی آیات برگرفته از ترجمه ی گروهی قرآن کریم دکتر محمدعلی رضایی و دیگران.


3. سوره غافر، آیه 75.


4. بحارالانوار، ص 321.


5. سوره یونس، آیه 62.


6. نهج البلاغه، حکمت 257.


7. غررالحکم و دررالکلم، ج 4، ص 139.


8. بحارالانوار، ج11، ص 569.


9. بحارالانوار، ج 44، ص 286.


10. سوره یوسف، آیه 12.


11. از میان رشته‌های ورزشی بر سوارکاری، تیراندازی و شنا تأکید شده است و حتی مسابقه دادن در این رشته‌ها و تعیین جایزه هم نه تنها ممنوع نیست، بلکه توصیه شده است (ر.ک: اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، دکتر سید رضا پاک نژاد، ج 14).


12. سوره بقره، آیه 247: «... و وسعتی در دانش و (نیروی) بدنش افزود».


13. سوره قصص، آیه 26: «بهترین کسی که استخدام می‌کنی (شخص) نیرومند درستکار است».


14. سوره بقره، آیه 83.


15. منتخب میزان‌الحکمه، محمدی ری‌شهری، تلخیص سید مجید حسینی، ص 247. در این باره روایات فراوان دیگری وجود دارد که سفارش می کند به زیارت یکدیگر بروید.


16. کافی، 28، 1.


17. منتخب میزان الحکمه، ص 312.


18. سوره انعام، آیه 11.


19. منتخب میزان الحکمه، حدیث 253، به نقل از کنزالعمال 17470.


20. سوره نحل، آیه 6.


21. سوره حج، آیه 5.


22. سوره کهف، آیه 7.


23. صافات / 6، فصلت / 12، ملک / 5، حجر / 16 و ق / 6.


24. سوره اعراف، آیه 31.


25. وسایل الشیعه، ج 3، ص 340.

دیدگاه اسلام در مورد تفریحات سالم

پرسش : دیدگاه اسلامدر مورد تفریحات سالم چیست؟ پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: در قرآندر داستان حضرت یوسف آمده است که یعقوب پیامبر(علیه السلام) در برابر استدلال فرزندان نسبت به نیاز یوسف(علیه السلام) به گردش و تفریح هیچ پاسخى نداد، و عملاً آن را پذیرفت، این خود دلیل بر این است که هیچ عقل سالم نمى تواند این نیاز فطرى و طبیعى را انکار کند.
انسان، مانند یک ماشین آهنى نیست که هر چه بخواهند از آن کار بکشند، بلکه، روح و روانى دارد که همچون جسمش خسته مى شود، همان گونه که جسم نیاز به استراحت و خواب دارد، روح و روانش نیاز به سرگرمى و تفریح سالم دارد.
تجربه نیز نشان داده اگر انسان به کار یکنواخت ادامه دهد، بازده و راندمان کار او بر اثر کمبود نشاط تدریجاً پایین مى آید، و اما به عکس، پس از چند ساعت تفریح و سرگرمى سالم، آن چنان نشاط کار در او ایجاد مى شود، که کمیتو کیفیت کار، هر دو فزونى پیدا مى کند، و به همین دلیل ساعاتى که صرف تفریح و سرگرمى مى شود کمک به ساعت کار است.
در روایات اسلامى این واقعیت به طرز جالبى به عنوان دستور بیان شده است، آنجا که على(علیه السلام) مى فرماید: «لِلْمُوْمِنِ ثَلاثُ ساعات فَساعَهٌ یُناجِی فِیها رَبَّهُ وَ ساعَهٌ یَرُمُّ مَعاشَهُ وَ ساعَهٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ بَیْنَ لَذَّتِها فِیما یَحِلُّ وَ یَجْمُل»؛
(زندگى فرد باایمان در سه قسمت خلاصه مى شود، قسمتى به معنویات مى پردازد و با پروردگارش مناجات مى کند، قسمتى به فکر تامین و ترمیم معاش است، و قسمتى را به این تخصیص مى دهد که در برابر لذاتى که حلال و مشروع است آزاد باشد).(1)
قابل توجه این که: حدیثى به همین مضمون از رسول خدا(صلى اللهعلیه وآله) رسیده و جملات ذیل نیز در آن آمده است: «فَاِنَّ هذِهِ السّاعَهَ عَوْنٌ لِتِلْکَ السّاعاتِ وَ اسْتِجامٌ لِلْقُلُوب»؛ (چرا که این ساعت تفریح و سرگمى کمکى است براى ساعت هاى سایر برنامه ها و آرامش و آسایشى است براى قلب ها).(2)
به گفته بعضى، تفریح و سرگرمى همچون سرویس کردن و روغن کارى نمودن چرخ هاى یک ماشین است، گر چه این ماشین براى این کار یک ساعت متوقف مى شود، ولى بعداً قدرت و توان و نیروى جدیدى پیدا مى کند، که چند برابر آن را جبران خواهد کرد، به علاوه بر عمر ماشین خواهد افزود.
اما مهم این است: سرگرمى و تفریح، «سالم» باشد و گرنه مشکلى را که حل نمى کند، بر مشکل ها هم مى افزاید، چه بسیار تفریحات ناسالمى که روح و اعصاب انسان را چنان مى کوبد که قدرت کار و فعالیت را تا مدتى از او مى گیرد، و یا لااقل بازده کار او را به حداقل مى رساند.
این نکته نیز، قابل توجه است که در اسلامتا آنجا به مساله تفریح سالم اهمیت داده شده است، که یک سلسله مسابقات، حتى با شرط بندى را اسلاماجازه داده، و تاریخ مى گوید قسمتى از این مسابقات در حضور شخص پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) و با داورى و نظارت او انجام مى گرفت.
حتى گاه شتر مخصوص خود را براى مسابقه سوارى در اختیار یاران مى گذاشت.
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اَنَّ النَّبِیَّ(صلى اللهعلیه وآله) اَجْرَى الاِبِلَ مُقْبِلَهً مِنْ تَبُوکَ فَسَبَقَتِ الْعَضْباءُ وَ عَلَیْها اُسامَهُ، فَجَعَلَ النّاسُ یَقُولُونَ سَبَقَ رَسُولُ اللّهِ وَ رَسُولُ اللّهِ یَقُولُ سَبَقَ اُسامَهُ»؛
(هنگامى که پیامبر از تبوک بر مى گشت، میان یاران خود مسابقه سوارى بر قرار ساخت، اسامه که بر شتر معروف پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) به نام عضباء سوار بود از همه پیشى گرفت، مردم به خاطر این که شتر از آن پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) بود، صدا زدند رسول اللّه پیشى گرفت، اما پیامبر صدا زد: اسامةسبقت گرفت و برنده شد) [اشاره به این که سوار کار مهم است نه مرکب، و چه بسا مرکب راهوارى که به دست افراد ناشى بیفتد و کارى از آن ساخته نیست].(3)، (4)

 

10راهکار برای جذب جوانان به مسجد

همان‌گونه که مسجد در صدر اسلام و عصر رسول خدا (ص) فقط محل عبادت، اعتکاف، اقامه نماز جماعت، تعلیم و تعلم، سخنرانی و خطابه بوده است و علاوه بر اینها کارهای سیاسی، اجتماعی و ... نیز داشته است امروزه نیز مسجد کانون گرم سیاسی، اجتماعی و ... است. بدین‌سان مسجد همواره محل نشر شریعت مقدس اسلام در همه ابعاد بوده است.

 

در تاریخ معاصر، نهضت‌های اسلامی (بخصوص انقلاب اسلامی) برای شکل‌گیری و تداوم مسجد را پایگاه اصلی خود قرار داده‌اند و اکنون نیز چنین است. بی‌جهت نیست که دشمن در سیاست‌های استعماری جدید به جای تقویت نیروی نظامی خود درصدد تضعیف و بی‌رونق‌کردن مسجد برآمده است. امام راحل فرموده‌اند: از فانتوم‌های آمریکا نترسید، از خالی‌شدن مساجد بترسید. نکته مهم این است که در جامعه دینی مراکز و سازمان‌های مختلف باید حول محور مسجد سامان یابند زیرا در آن صورت می‌توان در مقابل آسیب‌‌های یکسان‌سازی و نابودی فرهنگ‌ها در دنیای امروز مصون ماند.

 

مسجد همواره سنگر دفاع از حریم مقدس اسلام و تجلی‌گاه عشق، عبادت و خشوع بوده است. در طول تاریخ بزرگانی همچون پیامبر (ص) و اصحاب باوفایش سربازان مدافع مسجد بوده‌اند. بی‌شک یکی از عوامل مهم وجود و تداوم فرهنگ اسلامی در دنیای امروز مسجد است. بدین‌سان بخش عظیمی از فرهنگ درخشان و تمدن والای اسلامی که امروز در دسترس ماست مرهون عملکردهای آموزشی، سیاسی و اجتماعی مسجد در طول تاریخ اسلام است.

 

با توجه به شئونات مختلف جامعه اسلامی، همواره کارکرد مسجد از امور عادی فراتر رفته است و ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز دربر گرفته است. به علاوه مسجد همیشه کانون هم‌گرایی مسلمانان بوده است؛ به همین دلیل این نهاد دینی – اجتماعی با از بین رفتن یا جابجایی حکومت‌ها هیچ‌گاه نقش محوری خود را از دست نداده است. از آنجا که در اوج عصر ارتباطات نیز هنوز بهترین، سالم‌ترین و کارآمدترین رسانه مسجد است، بدیهی است آینده‌شناسی مسجد را در نظام جمهوری اسلامی ایران و دیگر جوامع اسلامی یکی از ضرورت‌ها است که از منظر نهادسازی ضروری‌تر هم می‌شود؛ بر این اساس باید با انجام تحقیقات گسترده‌تر در سیر تحول‌های سیاسی – اجتماعی (مبتنی بر روش‌های علمی و تخصصی) به شناخت علمی مبتنی بر واقعیت برسیم.

 

از سوی دیگر، دولت باید نهاد مسجد را در راستای کارکردهای جدید و احیای توانمندی‌های قدیم فعال و از گسترش و پیشرفت مساجد حمایت کنند. تقویت مشارکت سیاسی مردم، تعمیق و توسعه، جامعه‌پذیری سیاسی، حل‌وفص منازعات و چالش‌های اجتماعی و تقویت روح مدنیت و نظم و قانو‌ن‌مندی باید در پرتو مسجد متجلی شود. در جهانی که با دگرگونی‌های سریع در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی روبروست، احیا و حفظ جایگاه مسجد به تلاش زیادی نیاز دارد. امروز باید درباره مسایل فرهنگی بیش از گذشته کار کرد و فقط در این صورت است که مسجدها می‌توانند نقش تاریخی خود را در تربیت عبادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایفا کنند.

 

این پیشنهادها می‌تواند تا حدودی ما را به هدف فوق نزدیک‌تر کند و در زمینه جذب انسان‌ها راهگشا باشد:
1. تقویت مسجد از نظر امکانات مانند رسیدگی به ساختمان مسجد و نظافت آن و تجهیز امکانات گرمایی و سرمایی با همکاری نهادهای مسئول
2. توجه بیشتر به وضعیت ظاهری و زیباسازی مسجد
3. تشکیل و تقویت کتابخانه‌های مناسب مسجد
4. برگزاری مسابقه‌های متنوع حول کتاب‌های مذهبی مناسب
5. دقت در انتخاب امام جماعت بخصوص از لحاظ ویژگی‌های اخلاقی و عملکردی
6. توجه بیشتر امامان محترم جماعت به طولانی‌نشدن نمازهای جماعت بخصوص هنگام حضور نسل جوان
7. بکارگیری هیئت امنای صاحب ابتکار و خلاقیت تا بتوانند با برنامه‌ریزی‌های متنوع افراد را به مسجد جذب کنند
8. انجام تبلیغات مناسب و منطقی و پرهیز از برخوردهای تند و خشن با نوجوانان
9. فعال‌کردن کانون فرهنگی مستقر در مسجد و متنوع‌کردن برنامه‌های آن
10. تلاش برای احیای کارکردهای مختلف مساجد با برنامه‌ریزی کلان

 

کارکردهای نماز در زندگی فردی و اجتماعی

کارکردهای نماز در زندگی فردی و اجتماعی

 

امام خمینی(ره) پیرامون کارکردهای نماز و تأثیر آن در اصلاح جامعه و جلوگیری از تخلفات و بزهکاری و مـفـاسد اجتماعی می‌فرمودند: «در اسلام، از نماز هیچ فریضه‌ای بالاتر نیست... نماز پشتوانه ملت است


نقش و اهمیت نماز در دین نشان دهنده عظمت و استحکام این حبل متین و ریسمان استوار میان زمین و آسمان است. ریسمان دیگر اعمال ارزشی برای صعود انسان به افق بلند سعادت کافی نیست، ولی نردبان نماز، افزون بر آن که به تنهایی وسیله عروج است، می‌تواند ثقل و سنگینی بقیه اعمال را نیز متحمل شود.

 

دعوت به زندگی پاک

نماز قطع نظر از محتوای خودش با توجه به شرایط صحت دعوت به پاکسازی زندگی می‌کند، چرا که می‌دانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشی که بر آن نماز می‌خواند، آبی که با آن وضو می‌گیرد و غسل می‌کند، محلی که در آن غسل و وضو انجام می‌شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد، کسی که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشی، رشوه خواری و کسی اموال حرام باشد، چگونه می‌تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین تکرار نماز در 5 نوبت در شبانه روز خود دعوتی است به رعایت حقوق دیگران.

 

مۆثر در ترک گناهان

نماز علاوه بر شرایط قبول یا به تعبیر دیگر صحت شرایط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مۆثر دیگر برای ترک بسیاری از گناهان است، در کتب فقهی و منابع حدیث، امور زیادی به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله نماز کسی که زکات نمی‌پردازد، قبول نخواهد شد و همچنین روایات دیگری که می‌گوید: خوردن غذای حرام یا عجب و خودبینی از موانع قبول نماز است، پیدا است که فراهم کردن این شرایط قبولی تا چه حد سازنده است؟

نماز قطع نظر از محتوای خودش با توجه به شرایط صحت دعوت به پاکسازی زندگی می‌کند، چرا که می‌دانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشی که بر آن نماز می‌خواند، آبی که با آن وضو می‌گیرد و غسل می‌کند، محلی که در آن غسل و وضو انجام می‌شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد، کسی که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشی، رشوه خواری و کسی اموال حرام باشد، چگونه می‌تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین تکرار نماز در 5 نوبت در شبانه روز خود دعوتی است به رعایت حقوق دیگران

روح انضباط

نماز روح انضباط را در انسان تقویت می‌کند، چرا که دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است، همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها، پذیرش انضباط را در برنامه‌های زندگی کاملاً آسان می‌سازد.

امام رضا(علیه السلام) در پاسخ نامه‌ای که از فلسفه نماز در آن سۆال شده بود، چنین فرمود: علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است و مبارزه با شرک و بت پرستی و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته و نهادن پیشانی بر زمین همه روز برای تعظیم پروردگار و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر باشد، گرد و غبار فراموشکاری بر دل او ننشیند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونی در مواهب دین و دنیا شود. (1)

بازداری از حرص و آز و کم‌طاقتی

خداوند متعال می‌فرماید: انسان حریص و کم طاقت آفریده شده و هنگامی که بدی به او رسد بی‌تابی می‌کند و هنگامی که خوبی به او رسد مانع از دیگران می‌شود، مگر نماز گزاران، آنان که نمازها را پیوسته انجام می‌دهند.(2)

انسان دارای غرایز منفی و مثبتی است که اگر غرایز منفی او بر اثر تعلیمات الهی کنترل نشود، به گمراهی کشیده خواهد شد و یکی از آن غرایز منفی، خصلت زشت حرص و آز و خصلت زشت بی‌تابی در برابر حوادث تلخ است بنابراین برای تعدیل این دو خصلت و جلوگیری از طغیان آن نیاز به تربیت الهی دارد و خداوند قادر و متعال ارتباط برقرار می کند، در پرتو این ارتباط، به وثوق و اطمینانی نسبت به آن یگانه بی‌همتا می‌رسد و نسبت به رزق فقط خدا را می‌بیند و مال و دارایی خود را از او می‌داند و با روحیه توکل و تسلیم، از آز و حرص دور می‌شود و در مقابل آن چه از خدا به او می‌رسد، خود را بنده خدا می‌داند و بی‌طاقتی نخواهد کرد.

نماز روح انضباط را در انسان تقویت می‌کند، چرا که دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است، همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها، پذیرش انضباط را در برنامه‌های زندگی کاملاً آسان می‌سازد

نتیجه‌گیری

امام خمینی(ره) پیرامون کارکردهای نماز و تأثیر آن در اصلاح جامعه و جلوگیری از تخلفات و بزهکاری و مـفـاسد اجتماعی می‌فرمود:

«در اسلام، از نماز هیچ فریضه‌ای بالاتر نیسـت... نماز پشتوانه ملت است، سیدالشهدا در همان ظهر عاشورا که جنگ بود ـ آن جنگ بزرگ بود و همه در معرض خطر بودند ـ وقتی یکی از اصحاب گفت ظهر شده است، فرمود که یاد مـن آوردید، یاد آوردید نماز را، خدا تو را از نمازگزاران حساب کند و ایستاد همان جا نماز خواند. نگفت که ما می‌خواهیم جنگ بکنیم، خیر، جنگ را برای نماز کردند... جنگ برای این است که مردم آن زباله‌هایی که هستند، آنهایی که مانع از پیاده شدن اسلام هستند، آن‌هایی که مانع از ترقی مسلمین هستند، آن‌ها را از بـین راه بردارند؛ مقصد این است که اسلام را پیاده کنند و با اسلام انسان درست کنند. نماز یک کارخانه انسان سازی است، نـمـاز خـوب، فحشا و منکر را از یک امتی بیرون می‌کند. اینهایی کـه در این مراکز فساد کشیده شدند، اینها هم بی‌نمازها هستند، نمازخوان‌ها تو مساجدند و مهیایند برای خدمت، مسجدها را خالی نکنید»

آثار نماز در زندگی فردی واجتماعی

آثار نماز در زندگی فردی واجتماعی

 

پیش گفتار

نماز از دوساز وکار غیر مستقیم ومستقیم برخوردار است

1-بیدار سازی فطرت الهی

2-اعطای حیات ا بدی

 اثر مستقیم نماز برای تربیت نفوس بشری است که باانجام نماز حاصل می شود .

از طرفی سازوکار غیر مستقیم نماز از راه مطالعه آثار نماز وکسب آگاهی در مورد عواقب ترک وبرکات تقید به نماز به دست می آید.

ابعادزندگی انسان در دوساحت کلان فردی واجتما عی قابل تقسیم است 

 نماز و اهمیت آن

نماز در همه ی ادیان بوده است.
قبل از حضرت محمّد (ص) درآئین حضرت عیسی (ع) هم نماز بوده است قرآن كریم از زبان او نقل می كند كه خداوند مرا به نماز سفارش كرده است: «وَاوْصانی بالصّلوهِ» و قبل از او موسای كلیم (ع) بوده كه خداوند به او خطاب می كند: «اَقِمِ الصّلوهِ لِذِ كری» و قبل از موسی پدر زن او حضرت شعیب بوده است كه نماز بر پا دا شته است: «یا شُعَیبُ اَصَلاُ تك تَأ مُرُكَ» و قبل از همه ی آن ها ابراهیم خلیل (ع) بوده كه از خداوند برای خود و ذریه اش توفیق اقا مه ی نماز را خواسته است: «رَبُّ‌ اجْعَلْنی مُقیمَ الصّلوه ومِن ذُرّیّتی».
واین لقمان حكیم است كه به فرزندش می گوید:
«یا بُنَیَّ اَ قِمِ الصّلوه وَ أمُرْ بِالمَعروف وَانْهَ عَنِ المُنكر»
پسر من نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منكر بكن

آثار نماز در زندگی فردی و اجتماعی انسان

نماز نه تنها قرب و نزدیکی به خداوند را برای انسان به ارمغان می آورد بلکه تاثیرات آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان نیزبی شمار است،آثاری که در بهبود زندگی آدمی نقش بسزایی دارد و بی شک با پرپا داشتن نماز ، با توجه به آثار و فواید بی شمار آن ، جامعه رفته رفته به سوی کمال و سعادت ، پیش می رود.

بعضی از آثار نمازعبارتند از :

فلسفه اصلی نماز ، یاد خداست ، که در آیات و روایات از آن به "ذکر الله " تعبیر می شود. ذکر الله از آن جهت دارای اهمیت است ،که نماز گزار همواره ، وجود خدا را در هر لحظه و هر مکان یاد آور می شود و همواره در امور خویش خدا راناظر می داند و بدین ترتیب ،اعمال نیک و شایسته ، سرلوحه ی زندگی انسان قرار می گیرد و اعمال ناشایست و پلید ، از کارنامه ی اعمال انسان زدوده می شود امام صادق (ع) در این زمینه می فرماید:

((انسان باید هنگام انجام کارهای حلال و حرام به یاد خدا باشد.))

2-نماز وسیله زدوده شدن گناهان ومغفرت و آمرزش الهی است ، زیرا در صورت توجه و حضور قلب در نماز، انسان به خداوند نزدیک می شود و در نتیجه گناهان و آلودگی ها ازمیان می رود ، و زنگار های شرک و ظلم وسیاهی ، از صفحه ی دل انسان رخت برمی بندد .((پیامبر(ص) نماز را به رودی زلال تشبیه می کند که انسان با شستن بدن در آن ، از آلودگی ها پاکیزه می گردد نماز نیز انسان را از حصار گناهان و پلیدیهای باطنی رها میسازد.

3-نماز سدی در برابر گناهان آینده است ، چرا که روح تقوا و پرهیزکاری را در دل انسان پرورش میدهد و نهال ایمان را به درختی تنومند مبدل می سازد . وبی شک تقوا وپرهیزکاری از یک سو و سلاح قدرتمند ایمان از سوی دیگر ، سدی نیرومند در برابر گناهان است . اگر نماز با تمام شرایط بر پا شود روح ایمان و تقوا در انسان رشد می کند و در نتیجه هر چه می گذرد ، از گناهان انسان کاسته می شود ، چنانکه قران می فرماید :

(( هر آینه نماز ، انسان را از زشتی وآلودگی باز میدارد .))

4-نماز پرده های غفلت و سستی را از برابر دیدگان انسان می زداید ، چرا که در طول تاریخ آنچه انسانها را از حرکت در مسیر صحیح باز داشته است ، غوطه ور شدن در لذایذ زود گذر مادی و گرفتاری در انبوه غل و زنجیرهای ناشی از پیروی هوای نفس بوده است . و بی تردید بر پا داشتن نماز دز پنج نوبت ، موجب میشود که انسان خدا را فراموش نکند و در نتیجه لذایذ موقتی و فریبهای اهل دنیا ، نتواند وی را از یاد خداوند و در نتیجه ، پیروی از دستورات او ، باز دارد ، نماز همواره هدف از خلقت انسان را یاد آور میشود و به جایگاه وی در نظام عالم آفرینش و وظیفه ی خطیر او به عنوان جانشین خدا در زمین ،اشاره میکند .

5-نماز خودبینی و غرور انسان را در هم می شکند ، چرا که در نماز آدمی در برابر عظمت بی انتهای خداوند با حالتی مملو از ضعف و ناتوانی می ایستد و سپس سر به خاک می ساید و خود را ذره ای ناچیز در برابر عظمت بی انتهای خداوند می شمارد و در نتیجه کبر و غرور که عامل هلاکت و تباهی انسان است ، به یکباره فرو میریزد و انسان در می یابد که موجودی ناتوان و درمانده ، که در برابر کوچکترین ناملایمات سر به شکوه و فغان می گذارد و عصاره ی وجودش از گل آفریده شده است ، سزاوار غرور و خودپسندی نیست . علی (ع) نیز پیرامون فلسفه ی وجودی نماز می فرماید :

((خداوند ایمان را برای پاکسازی انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را برای دوری از آنان از تکبر.))

6-نماز وسیله ی پرورش فضایل اخلاقی و تکامل معنوی انسان است . هنگامی که انسان به نماز می ایستد ، گویی در اقلیم دیگری گام می نهد ، سرزمین متفاوت و دور از مادیات .انسان در نماز ، پرواز میکند .آسمانها را در می نوردد و حصارها را می شکند و با فرشتگان همراز و همصدا می شود ، بنابراین نماز ، عملی است ، که تکامل معنوی انسان را به دنبال دارد و انسان را قادر می سازد که در سایه ی تعلیم والای آن صفات و فضایل پاک اخلاقی را در ضمیر خویش پرورش دهد ، و دارای صفاتی شود که مورد رضایت است ، حضرت علی (ع) درمورد رابطه ی نماز و تکامل معنوی انسان می فرماید :

((نماز وسیله ی تقرب هر پرهیزکاری به خداست.))

7-نماز به سایر اعمال انسان ارزش می بخشد ، چرا که نماز روح اخلاص را در انسان زنده می کند . نماز مجموعه ای است از نیت خالص و گفتار نیکو وحرکات خشوعی که تکرار آن در شبانه روز ، بذر اخلاق و توجه به رضایت خداوند را در نهاد انسان بارور می سازد و همچنین در روایات بسیاری ، نماز به عنوان اولین عملی که در قیامت مورد بازخواست قرار میگیرد ، مطرح شده است ، چنانکه امام صادق (ع)می فرماید :

((نخستین عمل بندگان که در قیامت حساب می شود ، نماز است ، اگر قبول افتد ، سایر اعمال نیز قبول می شود و اگر پذیرفنه نشود دیگر اعمال نیز پذیرفته نخواهد شد .))

8-نماز عدالت اجتماعی و رعایت حقوق دیگران در جامعه را به دنبال دارد چرا که در دین مبین اسلام مقدمات نماز مانند مکان و لباس نمازگزار و آب وضو وغسل او باید از هر جهت بدون اشکال باشد و نماز گزار نمی تواند در لباسی که به زور از دیگری گرفته یا در مکانی که از آن دیگری است ، بدون رضایت صاحبان آنها نماز بگزارد . و با توجه به این اصل کسی که آلوده به غصب حقوق دیگران باشد و نیازمندیهای خود را از اموال دیگران تهیه کرده باشد ، با آن اموال نمی تواند به نماز بایستد و هنگامی نماز چنین شخصی مورد قبول واقع خواهد شد که تمامی اموال نا مشروع را از مال خود خارج کرده و با رعایت مو به موی شرایط صحت نماز ، نماز را به پا دارد .

9-نماز علاوه بر شرایط صحت ، شرایط قبول را نیز لازم دارد ، بنابراین هر نمازی که از نظر ظاهر صحیح است ، ممکن است در واقع مورد قبول خداوند نباشد ، چرا که عوامل بسیاری موجب عدم قبولی نماز در درگاه خداون می شود و اثر آن را از بین می برد . در بسیاری از احادیث موانع قبول نماز ذکر شده است ، چنانکه پیامبر (ص)می فرماید : ((نماز شرابخوار تا چهل روز قبول نمیشود مگر اینکه توبه کند.)) و همچنین بنا به روایات ،((کسی مه زکات نمی پردازد ، نمازش قبول نخواهد شد.)) بنابراین بر پا داشتن نماز ، انسان را از بدیها و گناهان بسیاری باز می دارد ، به علاوه بر آنکه انسان را به سوی قله ی بلند سعادت پیش می برد ، در سازندگی اجتماع نیز نقش موثری دارد.

10-نماز روح انظباط و پاکیزگی و طهارت ظاهری را در انسان تقویت می کند . چنانکه می دانیم هر یک از نمازهای واجب ، زمان مخصوص به خود دارد و انسان موظف است که نماز را در زمان مشخصی به جا آورد . تاخیر و یا تقدیم در اقامه آن موجب بطلان نماز یا کیفر الهی می شود ، بی شک این برنامه دقیق ومنظم ، روح نظم را در انسان پرورش می دهد و در نتیجه دیگر اعمال انسان نیز در سایه نظم همواره با موفقیت و کامیابی همراه است.

  منبع : کتاب نماز نردبان عروج

نقش نماز در زندگی فردی و اجتماعی

 برای اثبات نقش نماز در تأمین آزادی و عدالت اجتماعی به روش کتابخانه ای نخست به مطالعه کتب مرتبط با نماز و تأثیرات آن، پایه ها، شرایط و عوامل تحقق آزادی و عدالت اجتماعی و موانع آن؛ به طور جداگانه پرداختیم؛ سپس میان آن دسته از تاثیرات نماز و آن دسته از شرایط، عوامل ایجاد و موانع آزادی و عدالت اجتماعی که با یکدیگر مرتبط بوده و حد مشترک داشتند، پیوند برقرار شد و بیان گردید.

 در این میان استبداد مهمترین مانع آزادی بود که نماز به وسیله اذکار ناظر به توحید آن را دفع می کند. و مهمترین شرط تحقق عدالت اجتماعی وجود عدالت فردی است که نماز از طریق اذکار یادآور قیامت و....آن را ایجاد می نماید و همچنین به وسیله شرط عادل بودن امام جماعت آن را درونی و فرهنگ می کند.

 همچنین نماز از طریق شرایطی که دارد ماند غصبی نبودن مکان و لباس نمازگزار، عدالت اقتصادی که یکی از موادِ عدالت اجتماعی است، را ایجاد می کند؛ و به وسیلۀ یکسان بودن همۀ شرایط و احکام و اجزاء نماز برای همه با نابرابری اجتماعی در منزلت، مبارزه می نماید.علاوه بر کشف رابطه از راه مطالعه کتب و تفکر و روش تحلیل عقلی، تأثیر گذاری نماز از طریق آیات و روایات و همچنین شاهد تاریخی نیز تبیین شد.

 پیامدهای اجتماعی نماز

 مسألۀ اصلی پژوهش حاضر این است: آیا نماز- که عملی تقریبا فردی است- می تواند پیامدهای اجتماعی، مانند تأثیر در تأمین آزادی و عدالت اجتماعی داشته باشد یا نه؟

انجام این پژوهش بدین جهت ضروری است که میان دو امر مهم در اسلام، ارتباط برقرار می کند. این دو مهم عبارتند از «نماز به عنوان ستون دین اسلام» و «برقراری آزادی و عدالت»، هدف اساسی آن.

 پژوهش، درصدد کشف رابطه میان نماز به عنوان حکمی فردی و مهم، و آزادی و عدالت، خواستۀ دین و آرزوی بشر است.

 فرضیۀ اصلی پژوهش عبارت است از: نماز در تحقق عدالت و آزادی مؤثر است. از آن جا که این تاثیر از طریق محتوای نماز و نقش آن در یادآوری قیامت و ایجاد ملکه عدالت و...است؛ به نظر می آید، هر چه اهتمام به نماز و توجه به معانی آن بیشتر باشد، تأثیرِ یاد شده فزونی یابد.

 روش برگزیده برای اثبات این فرضیه، روش اسنادی با استفاده از منابع مکتوب، فیش برداری از آن ها و سپس تجزیه و تحلیل عقلی می باشد.

 نماز در لغت به معنای پرستش و بندگی، و در اصطلاح فقه عملی عبادی با اجزاء و شرایط خاص است. عدالت، از عدل گرفته شده و به معنی راستی، درستی و دادگری می باشد. آزادی در زبان فارسی به معنای خلاص، رهایی، قدرت انتخاب و.....به کار می رود.

آزادی و عدالت از مفاهیمی هستند که برداشتهای متفاوتی ازآن دو می توان داشت. در پژوهش حاضر آزادی و عدالت در علم حقوق و اجتماع می باشد؛ و مراد از آن،عدالت و آزادی مورد نظراسلام است؛ البته گاه از عدالت فردی و آزادی معنوی به عنوان ملکه ای نفسانی و واسط در ایجاد عدالت و آزادی، سخن رفته است.

 نماز یکی از مناسک دینی است، لذا مطالعۀ نظری رابطه میان نماز(متغیر مستقل) با متغیرهای وابسته(آزادی و عدالت)، نیازمندِ نیم نگاهی به دین و کشف امکان وجود کارکردهای اجتماعی برای دین و سبک خاص آن، نماز، می باشد.

مهم ترین پیامدهای اجتماعی دین، حفظ همستگی و وفاق اجتماعی، تقدیم منافع مهم جمعی بر منافع شخصی، اعتراض به وضع موجود و دعوت به وضع مطلوب و کنترل افراد جامعه، می باشد. این کارکردها در تحقق آزادی و عدالت اجتماعی مؤثرند.

رابطۀ میان دین و عدل از آیات و روایات نیز به دست می آید. امر به قسط و عدل در آیۀ 29 سورۀ اعراف، و برابر و برادر انگاری مسلمانان، یکی از دو خصلت اساسی سیستم دین، در دیدگاه امام علی(علیه السلام) از این نمونه آیات و روایات می باشند.

پس از کشف امکان کارکرد اجتماعی دین، بررسی نظری آثاری چون تأمین آزادی و عدالت برای خصوص نماز، می پردازیم.

 مهمترین اثر نماز از منظر قرآن بازدارندگی از فحشا و منکر است. نماز، انسان را به یاد حضور خداوند می اندازد و بدین سان بهترین بازدارنده از کارهای ناشایسته می باشد. این بازداری بسته به رعایت شرایط نماز و کیفیت اقامۀ آن، دارای مراتب است. هر چه روح نماز بیشتر بر زندگی حاکم باشد، این نقش قوی تر خواهد بود.

از دیگر سو، نقطۀ مقابل عدالت و آزادی- یعنی ظلم، جور و ....- از مصادیق بارز منکر می باشد؛ و عقل سلیم و شارع مقدس آن را ناپسند شمرده اند. بدین روی نماز ما نفی ظلم و جور، در تحقق عدالت و آزادی مؤثر می باشد.

 افزون بر دلایل نقلی، می توان بر وجود رابطه میان متغیر مستقل و وابسته، نمونه هایی عینی نیز یافت. پیامبراکرم(ص) و حضرت علی(ع) هم برترین نمازگزارانند و هم پرتلاش ترین افراد در راه تأمین عدالت و آزادی و پای بندترین افراد به اصول آن.

فرضیۀ تحقیق با تحلیل عقلی نیز اثبات پذیراست. نماز آزادی را با رفع موانع فرا روی آن، تأمین می کند. استبداد مهمترین مانع آزادی است. استبداد نظامی دارد که در اثر عملکرد دو طرف ایجاد شده است: رأس نظام و مردم تحت سلطه.

 بنده به دنبال کسب رضای مولا است نه کسب قدرت نامشروع. این روح در ذکر «ایاک نعبد» به خوبی جلوه گر است. دیگر اینکه نمازگزار در نماز پیشانی خود را بر خاک مذلت در برابر معبود می ساید؛ و این خشوع و تواضع است که ریشۀ غرور را می خشکاند.

 سوم اینکه نماز دارای اذکاری است مانند: «مالِكِ يَوْمِ الدِّين»، «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد»، این اذکار اقرار به صاحب اختیاری و مالک تام بودن خداوند و قبول همۀ مراتب توحید از جمله توحید در حاکمیت اوست و با کسب قدرت نامشروع ناسازگار می باشد. افزون به آن ضمایر جمع در پاره ای از قرائات نماز، فرد را از خودبینی، خود گرایی و انحصار طلبی خارج می سازد.

 موانع مربوط به سلب شوندگان یا محرومانی از عدالت و آزادی، عبارتند از: خصوصیات شناختی مانند جهل، نادانی و عوامل روانی مانند ترس و ذلت پذیری و نداشتن روحیه صبر و مقاومت. اهتمام شارع نسبت به نماز با تفکر و تدبر در آن، نمازگزار را واجد شخصیت تفکر دهنده می سازد؛ فرد دارای این ویژگی، آمادگی بیشتری نسبت به شناخت حقوق اجتماعی، سیاسی خود و جامعه دارد.

 محتوای نماز قدرت را تنها ازآن خدا می داند و خداوند را واحد مالک و قادر مطلق معرفی می کند. بنابراین نمازگزار بر او تکیه می کند و دیگر جایی برای ترس و پذیرش ذلت و حاکمیت غیر، در روح خود باقی نمی گذارد.

 تأثیر نماز در تحقق عدالت اجتماعی از دو طریق دیگر نیز تصور پذیر است:

یکم: نماز عامل ایجاد عدالت فردی است و عدالت فردی در مردم و کارگزاران، مهمترین شرط تحقق عدالت اجتماعی است.

دوم: دو پایۀ مهم عدالت اجتماعی، توازن اجتماعی و تکافل عمومی است. نماز در ایجاد توازن به وسیلۀ شرط هایی چون غصبی نبودن مکان، لباس و ...تاثیر گذار است. تکافل عمومی نیز از طریق ضمایر جمع در خواست ها و دعاها و اوراد نماز و همچنین نماز جماعت، صورت می بندد.

 به اختصار می توان گفت که از یک سو اصلی ترین مصداق عدالت و آزادی در رعایت همۀ حقوق دیگران جلوه گر است. از دیگر سو، مهمترین شرط رعایت حقوق دیگران، کنترل درونی است. نماز به عنوان برترین عبادت، در ایجاد این عامل بسیار مؤثراست.

بنابراین از یک طرف نماز نقش به سزایی در تأمین آزادی و عدالت اجتماعی دارد و از طرف دیگر، بدون اعتقاد به خداوند و بندگی او و کنترل درونی، تحقق نمی یابد. کنترل درون نیز بدون اقامه نماز، ناقص است.

برقراری عدالت و آزادی، بدون سر سپردن به درگاه حق، امکان وقوع حقیقی ندارد. بدین سان، مکاتب، ایدئولوژی ها و سیاستمدارانی که بخواهند بدون توجه به امور قدسی، به شعارهای خود جامۀ عمل بپوشانند، دیر یا زود شکست خواهند خورد.

نماز از بهترين طاعات و عباداتی اس که اگر مقبول درگاه حق باشد همه‌ي عبادات نيز قبول است و اگر مردود گشت همه­ی آن‌ها مردود است. رابطه‌ي‌ نماز و اخلاق همانند اين است كه انسان گرسنه در وجود خود احساس ميل به غذايي را مي‌كند و اين ميل، نيرويي است در انسان كه او را به سوي آن غذا مي‌كشاند.

«اِنَّ ‌الصَّلوةَ تَنهي عَنِ الفَحشآء وَ المُنكَر» نماز انسان را از زشتي‌ها و گناه باز مي­دارد. و نمازگزار را به صفات اخلاقي برتر رهنمون مي‌شود كه خود نمازگزار از طريق شهود دروني (نوعي درك دروني، يك حس غريب دروني) آن را احساس مي‌كند. نماز اثري مثبت و سازنده در زندگي مادي و معنوي و پيشرفت اجتماعي دارد. «اَلا بِذِكرِ‌الله تطمَئنَّ‌ القُلوب»: آگاه باشيد كه تنها ياد خدا آرام‌بخش دل­هاست و همچنين نماز شستن دل از همه­ی ماديات دنيوي و پاكي روح و دل است. «نماز اصولي­ترين اصل اسلام است كه جوانان را از صفات شيطاني دور نگه داشته و انسان را به بارگاه خداوند بيمه مي­كند.» براي انجام نماز و اظهار بندگي به ذات خداوند مقدماتي لازم است تا تاكيدگذار باشد.

 ا- طهارت: نماز را با وضو، غسل يا تيمم انجام مي‌دهيم. در دين اسلام تميزي و پاكي فرد نقش مهمي داشته، هم از نظر ظاهري هم از نظر روحي، و فطرت انسان طوري است كه به زيبايي و پاكي توجه دارد. و طهارت مراتبي داردطهارت ظاهر، از نجاسات و آلودگي‌ها 2- طهارت اعضاء از گناه و جرایم 3- طهارت روح از مفاسد و رذايل اخلاقي)

2- وقت: وقت، در نماز از اهميت خاصي برخوردار است در وقت معين بايد نماز خواند، در طرح و برنامه‌اي دقيق، طوري كه بارها امامان و معصومين(ع) به خواندن نماز در اول وقت سفارش كرده‌اند و نماز اول وقت نوعي شادابي و آرامش انسان را در پي دارد.

3- لباس و مكان نمازگزار: يكي از آداب اين است كه مكان و لباس نمازگزار غصبي نباشد. نمازگزاري كه مجبور است تا اين قدر از حرام اجتناب كند ممكن نيست در مال حرام تصرف نمايد يا حق كسي را ضايع كند.

4- قبله: نماز به سوی كعبه خوانده مي‌شود. اين هشداري است آگاهانه به امت اسلام كه معتقدند هدف خود را هر روز پنج بار در ضميرخويش زنده كنند با مقدماتي كه گفته شد چگونگي تطبيق اين مقدمات و اركان نماز با زندگي و اخلاق و رفتار خود و جهت‌دار كردن زندگي فردي و اجتماعي است.

اركان نماز عبارتند از:

1- نيت: نمازگزار از طريق نماز،  شناخت هدف و راه رسيدن به غايت و نهايت هدف را مي‌آموزد.

2- تكبيره‌الاحرام: نمازگزار به ماديات پشت پا زده و به تكبير و تكريم خداوند مي‌پردازد و شرط پذيرش نماز حضور قلب است و براي نمازگزار هيچ كس و هيچ چيز جز خداوند برايش معني و مفهومي ندارد و چون او را گواه بر اعمال مي‌بيند، دست ستم و تجاوز به حريم و حقوق ديگران دراز نمي‌كند

3- قيام: نمازگزار در بزرگ­داشت خداوند قائم و پايدار و استوار است و نشانه‌ي ايستادگي و مقاومت و تلاش و جهاد در تحقق استقرار حق است.

4- ركوع: نمازگزار بي‌نهايت خشوع و فروتني را در برابر خدا اعلام مي‌كند و نفي همه چيز و همه كس، و اثبات محض پروردگار است و باعث شورش و خشم بر عليه خودكامگان، خودخواه است.

5- سجود: سجده يعني، به خاك افتادن در برابر حق و اعتراف به ناتواني خويش در برابر خدا در نماز. نمازگزار با سجده كردن به نهايت پستي و ناتواني و مرگ و نيستي و همه‌ي غرايز و تمايلات نفساني حيواني خويش مي‌رسد و چون از مرز فنا و زوال و نيستي طبيعت خود گذشت همه­ی تن، روح و فطرت و عشق و اراده و قدرت مي‌شود صلوة معراج، كمال مومن و مقرِّب اهل تقوي است و متقوم به دو امر است كه يكي مقدمه‌ي ديگري است.

1- ترك خودبيني و خودخواهي كه آن حقيقت و باطن تقوي است.

2- خداخواهي و حق‌طلبي كه آن حقيقت معراج و قرب است. در نهج‌البلاغه آمده است و چون بشر در معرض آفات اخلاقي (سركشي و ظلم و كبر) گرفتار شد به وسيله‌ي نماز و زكات و روزه‌ي بندگان مومن حفاظت مي‌شود. و حضرت علي(ع) فرموده‌اند:  يك فرد براي رهايي از دام شيطان هنگام روبرو شدن با نامحرم شيطان را به دل خود راه ندهد و آنكه متأهل نيست دو ركعت نماز بخواند و خدا را ياد كند و سپاس گويد تا خداوند از فضل خود آن را بي‌نياز كند. در سوره‌ي مائده نيز آمده است. «اي كساني كه به خدا ايمان آورده‌ايد. شراب و قمار و بت‌ها ناپاك‌اند و مي‌خواري و قماربازي و بت‌پرستي از كارهاي شيطان است از آن‌ها بپرهيزيد شايد رستگار باشيد. جز اين نيست كه شيطان به وسيله شراب و قمار مي‌خواهد كه ميان شما دشمني و بغض ايجاد كند و شما را از ياد خدا و به جا آوردن نماز باز دارد آيا شما آن‌ها را ترك مي‌كنيد»  امام صادق(ع) فرموده‌اند: كسي كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با چه كسي سخن مي‌گويد  گناهانش بخشيده مي‌شود. در اين صورت است كه نماز معراج روح مي‌شود و عامل باز دارنده از فساد و موجب قرب به خداست.  و در جاي ديگري مي‌فرمايد: هر كس بخواهد بداند كه نمازش قبول است يا قبول نيست: ببيند آيا نمازش او را از گناه بازداشته است، به هر مقدار كه نماز او مانع گناه شد نمازش قبول شده است.

نماز بهترين حافظ و پشتيبان حريم حقوق ملت است و نهضتي عليه شرك و ثروت‌اندوزي و شخصيت و پيكاري براي احياي سنن اسلامي و اعتلاي اسلام و عظمت قرآن و امت اسلام است.

نماز به آدمي نيروي تحمل غم‌ها و مصائب مي‌بخشد انسان را اميدوار مي‌سازد و قدرت و ايستادگي و مقاومت در برابر حوادث بزرگ را به او مي‌دهد.

هر چه گويم عشق را شرح و بيان            چون به عشق آيم خجل گردم از آن

1- نماز بهترين برنامه ديني و محبوبترين اعمال نزد خدا

ابوذر غفاري از رسول خدا ( ص) روايت كرده كه آن حضرت درباره نماز فرمود :  ((الصَّلَاةُ خَيْرُ مَوْضُوعٍ فَمَنْ شَاءَ اسْتَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ اسْتَكْثَر ))

نماز بهترين چيزي است كه مقرر شده پس هر كه خواهد كم بخواند و هر كه خواهد زياد كند .

و در حديث ديگري از آن حضرت روايت شده كه فرمود :

(( أُوصِيكُمْ بِالصَّلَاةِ وَ حِفْظِهَا فَإِنَّهَا خَيْرُ الْعَمَلِ وَ هِيَ عَمُودُ دِينِكُمْ)) .

شما را به نماز و نگهداري و حفاظت آن سفارش مي كنم كه آن بهترين اعمال و ستون دين شماست .

و نيز از حضرت رسول روايت شده كه فرمود :

((إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلَاةُ وَ الْبِرُّ وَ الْجِهَادُ)) .

2- نماز وسيله تقرب مردمان با تقوي است

شيخ صدوق (ره) در كتاب عيون اخبارالرضا عليه اسلام به سندش از امام هشتم حضرت رضا عليه السلام روايت كرده كه فرمود :

((الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِي‏)) .

- نماز وسيله تقرب هر شخص با تقوايي است .

3- نماز موجب استجابت دعا مي شود

در چندين حديث آمده كه نماز موجب استجابت دعا مي شود مانند اين حديث كه از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود :

((مَنْ أَدَّى فَرِيضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ.)) .

-         هر كس يك نماز فريضه بخواند دعائي مستجاب شده دارد .

و در روايت ديگر از امام عسگري عليه السلام نقل شده كه موسي بن عمران عليه السلام به خدا عرض كرد : ((إِلَهِي فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَلَّى الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا لَمْ يَشْغَلْهَا عَنْ وَقْتِهَا دُنْيَا قَالَ يَا مُوسَى أُعْطِيهِ سُؤْلَهُ وَ أُبِيحُهُ جَنَّتِي‏)) .

معبودا پاداش كسي كه نماز را در وقت خود  بخواند چيست ؟ فرمود : خواسته اش را مي دهم و بهشتم را در اختيارش قرار مي دهم .

4- نماز نخستين چيزي است كه در قيامت مورد سؤال قرار گيرد

 از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود :

 ((إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ عَلَيْهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ، فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ)) .

نخستين چيزي كه بنده در قيامت مورد حساب قرار مي گيرد نماز است كه اگر پذيرفته شد چيزهاي ديگر پذيرفته مي شود .

5- نماز شيطان را از انسان دور مي كند

 در حديثي از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود :

لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ يَرْعَبُ مِنْ بَنِي آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ يَجْتَرِئُ عَلَيْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِي الْعَظَائِم‏.

شيطان پيوسته تا وقتي كه فرزند آدم بر نماز هاي پنجگانه محافظت و مواظبت دارد از وي ترسان است و چون نمازها را ضايع كرد بر او دلير مي شود و او را در گناهان بزرگ مي اندازد .

 6- استمداد از نماز در رفع مشكلات زندگي

 يكي از فوائد نماز كه در زندگي دنيا و اخرت ما بسيار مفيد و توجه به آن لازم است : استعانت و استمداد از نماز در برابر مشكلات و رفع دشواريها است ، كه در دو آيه از آيات قرآن كريم در سوره بقره آمده است كه :

 (( ... اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة)).

 كمك گيريد از صبر و نماز .

 نخست آيه 45 اين سوره مباركه است كه مي فرمايد :(( وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين )) .

 و ديگر آيه 153 از اين سوره است كه مي فرمايد :

 ((يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين)) . :

نمازوزندگی

آثار و بركات نماز

________________________________________________


_________________________________________________

نمی دونم تا حالا به این توجه كردید كه نماز چه تاثیری در زندگی افراد  داشته یا نه، ولی به راحتی می شود به این سوال جواب داد، وقتی كه یك مقایسه نه چندان تخصصی در مورد افراد نماز خوان و بی نماز در جامعه  انجام داد ؟

تاثیر اول :نماز موجب آرامش :

انسان ذاتاً خواهان خدا پرستی و توحید می باشد در واقع خضوع و خشوع در برابر خداوند متعال متناسب با ذات و فطرت انسان می باشد با این توضیح هر وقت انسان در برابر اوامر الهی تسلیم  و در سجاده عشق مشغول به نماز می شود بهچنان آرامشی دست پیدا می كند كه لذت این حضور مناجات را در هیچ  ارتباطی نمی توان پیدا كرد .

(الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)(آنان که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرامش می یابد آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش می یابد)الرعد آیه : 28

تاثیر دوم :نماز موجب امید :
یكی از آثار و بركات نماز در دنیا امید و میل به سوی كمال و خوشبختی،  با برسی و توجه در زندگی انسانهای كه مقید به نماز و ارتباط با خدا هستند به این نكته مهم در زندگی این افراد بر می خریم كه امیدشان به مراتب از افرادی كه اهل نماز و عبادت و ارتباط با خدا نیستند ، بیشتر می باشد  سر این مساله كه افراد اهل نماز دارای امید سرشاری می باشد، این است كه این افراد به خاطر ارتباطی كی با خداوند متعال بر قرار كرده اند سعادت و خوشبختی را در غیر از درگاه احدیت جویا نمی شود همین ارتباط با خدا موجب می شود كه به این منبع فیض و كمال امید بیشتر داشته باشند .

تاثیر سوم :نماز باعث شادی و فرح :
وقتی با افراد مسجدی و اهل نماز ارتباط بر قرار می كنیم متوجه می شویم با توجه به این كه بعضاً در بین این افراد مشكلات و سختی ها هم وجود ولی با این حال یك شادی و فرح خاص در وجود خود دارند

تجارت

در سورۀ نساء آیۀ 29 می فرماید: (... إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ)، چرا فرموده است: تَرَاضٍ مِّنکُمْ و نفرموده: تراض بینکم؟

پرسش

در سورۀ نساء آیۀ 29 می فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ)، چرا فرموده است: تَرَاضٍ مِّنکُمْ و نفرموده: تراض بینکم؟

پاسخ اجمالی

آیۀ شریفۀ «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتى با رضایت شما انجام گیرد...»،[1] از قوانین اسلامى در مسائل مربوط به معاملات و مبادلات مالى است. لذا فقهاى اسلام در مسائل معاملات به آن استدلال مى‏ کنند.

جملۀ «إلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ» در آیۀ مزبور، استثنای منقطع از قانون کلى سابق است؛ به این بیان که هر گونه تصرف در اموال دیگران که به صورت باطل و ناروا و غیر شرعی باشد، باطل و حرام است، مگر این که از راه تجارت (تملّک با عقد) و آن هم با رضایت دو طرف عقد معامله باشد؛ بنابراین، تمام مبادلات مالى و انواع تجارت ‏ها چنانچه از روى رضایت طرفین صورت گیرد و از راه شرعی باشد، از نظر اسلام صحیح است.[2]

تفاوت در تعبیر میان «أموالکم بینکم» و «تراض منکم»، به جهت این است که در تجارت؛ رضایت که یک امر نفسی و باطنی بوده از طرفین معامله صادر می شود، به همین دلیل "منکم" آمده است[3] که به نوعی صدور این رضایت را می رساند، و این که، جمله «لاتَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ»، مقیّد به «بینکم» شده، بر نوعى جمع شدن دور یک مال و در وسط قرار گرفتن آن مال دلالت دارد،[4] لذا تعبیر به واژۀ «بین» شده تا به این نکتۀ لطیف اشاره شود.

کته ها

رمز اينكه نهى از قتل، «لا تَقْتُلُوا» بدنبال نهى از حرام‌خورى، «لا تَأْكُلُوا» آمده است، شايد آن باشد كه سيستم اقتصادى ناسالم، زمينه‌ى قيام محرومان عليه زراندوزان و بروزدرگيرى‌ها و پيدايش قتل و هلاكت جامعه است.

امام صادق عليه السلام به هنگام تلاوت اين آيه فرمود: كسى كه قرض بگيرد و بداند كه نمى‌تواند بازپرداخت كند، مال باطل خورده است. «1» امام باقر عليه السلام در ذيل آيه فرمود: ربا، قمار، كم‌فروشى و ظلم از مصاديق باطل است. «2»

رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره وضو و غسل با آب سرد، آنجا كه خطر جانى دارد فرمود: «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً». «3»

امام صادق عليه السلام فرمود: اگر مسلمانى به تنهايى وارد منطقه‌ى كفّار شد و كشته شد، خودكشى كرده است. «4»

كشتن رهبران معصوم يكى از مصاديق خودكشى و به هلاكت انداختن جامعه است، امام صادق عليه السلام درباره‌ى‌ «لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» فرمودند: يعنى اهل‌بيت پيامبر خود را نكشيد. «5»

پیام ها

1- مالكيّت فردى محترم است و تصرّف در اموال ديگران، جز از راه معاملات‌


.. صحيح و بر اساس رضايت، حرام است. لا تَأْكُلُوا ... إِلَّا ... تِجارَةً عَنْ تَراضٍ‌

2- جامعه، داراى روح واحد و سرنوشت مشترك است. اموال ديگران را همچون اموال خودتان محترم بدانيد. «أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ»

3- هر نوع تصرّفى كه بر مبناى «حقّ» نباشد، ممنوع است. لا تَأْكُلُوا ... بِالْباطِلِ‌

4- داد و ستدها بايد با رضايت طرفين باشد، نه با اجبار واكراه. «عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ»

5- جان انسان محترم است، لذا خودكشى ويا ديگركشى حرام است. «لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ»

6- احكام ومقرّرات اسلام پرتوى از رحمت خداست. «كانَ بِكُمْ رَحِيماً»

اِلاَّ اَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ‏
مگر اين كه داد و ستد شما با همديگر، تجارتى عادلانه و با خشنودى متقابل باشد و سود عادلانه هر دو طرف در آن رعايت گردد.

در مورد «تراضى» در داد و ستد، دو نظر آمده است:

1 - بيشتر مفسّران از جمله مفسران شيعه بر آنند كه منظور آيه اين است كه با جدا شدن فروشنده و خريدار از يكديگر معامله امضا شود و از اختياراتى كه براى به هم زدن معامله دارند بگذرند.

روايت است كه فروشنده و خريدار تا آن گاه كه ا ز هم جدا نشده‏ اند حقِّ به هم زدن معامله را دارند؛ و پس از آن نيز اگر اين حق را براى خود محفوظ داشته ‏اند مى‏ توانند در صورت دلخواه به هم زنند.

2 - امّا در برابر ديدگاه نخست، «ابوحنيفه» و «مالك» بر آنند كه منظور از تراضى در تجارت، تنها عقد معامله است.(مجمع البیان)

                                                     

در دو ایه از قرآن مسلمانان از خوردن مال یکدیگر به باطل نهی شده اند.که به قاعده حرمت اکل مال به باطل مشهور شده است.در دو آیه هم از انجام این کار توسط یهودیان و اهل کتاب نکوهش شده است.

یک-آیه 29 سوره نساء

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۲۹﴾

مکارم: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتي باشد كه با رضايت شما انجام گيرد، و خودكشي نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است.

دو-آیه 188 سوره بقره:

وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۸﴾

مکارم: و اموال يكديگر را به باطل (و ناحق) در ميان خود نخوريد! و براي خوردن بخشي از اموال مردم به گناه، (قسمتي از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهيد، در حالي كه مي‏دانيد (اين كار، گناه است)!


سه-آیه 161 سوره نساء در مذمت اعمال ناشایست یهودیان ،ربا و باطل خواری را نام برده است.

فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ كَثِيرًا ﴿۱۶۰﴾

فولادوند: پس به سزاى ستمى كه از يهوديان سر زد و به سبب آنكه [مردم را] بسيار از راه خدا باز داشتند چيزهاى پاكيزه‏اى را كه بر آنان حلال شده بود حرام گردانيديم


وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۶۱﴾


مکارم: و (همچنين) به خاطر رباخواري در حالي كه از آن نهي شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل، و براي كافران آنها عذاب دردناكي آماده كرده‏ ايم.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾

فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مى‏ خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى ‏دارند و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى‏ كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى ‏كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده


کلمات کلیدی:باطل مال حرام معامله غش تدلیس

ویرایش بوسیله کاربر 8 months ago  | دلیل ویرایش: key word

سیدکاظم فرهنگ

   
   
 
     

 

maghrebi

#2ارسال شده : 2 years ago

 

 

رتبه: Advanced Member

 

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/12/23
ارسالها: 41

 

2 تشکر دریافتی در 2 ارسال

قاعده حرمت اكل مال به باطل

درباره عدم مشروعیت عقودی که متضمن «اکل مال به باطل» یا «درآمدهای نا مشروع» باشد از آیات زیر قابل استفاده است:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاض مِّنْكُمْ وَلاَ تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً * وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَاناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَاراً وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللهِ يَسِيراً»

«اى كسانى كه ايمان آورده ايد اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اين كه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودكشى نكنيد خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، به زودى او را در آتش وارد خواهيم ساخت; و اين كار براى خدا آسان است».

موضوع «اكل مال به باطل، و درآمدهاى نامشروع» و برخورد شديد خداوند با آن، علاوه بر آيه فوق، در آيات 188 سوره بقره، 161 سوره نساء، و 34 سوره توبه نيز آمده است.

با توجه به آيات فوق، اكل مال به باطل با صراحت قرآن مجيد، حرام، و از گناهان بزرگ است، و انسان را به سوى جهنّم سوق مى دهد.

مطالب ذیل از آیات فوق قابل استفاده است:
1-حرمت خوردن مال از طریق باطل: حق را به چیزی می گویند که ثبوت و واقعیتی دارد و باطل را چیزی گویند که ثبوت و واقعیت ندارد.
در حالتی که چند برابر قیمت کالا پول گرفته شده است اگر چه ممکن است مشتریان شما از خرید رضایت داشته باشند اما شما حق گران فروشی نداشته اید و مرتکب «اکل مال بالباطل» شده اید. بنابراین هر مالی که نتوان منشاء حقی برای آن پیدا کرد مال باطل است و کسی صاحب مال باطل نمی شود بلکه بایستی از همان جایی که آمده است برگردد.
2-لزوم رضایت در معامله: این مسئله مورد توافق همگان است و بحثی در آن نیست .
3- نهی از عدوان و ظلم در معامله: ملاک عدالت را در همین جا می توان مطرح کرد اگر ما صرفا رضایت در معامله را شرط صحت در معامله بدانیم نه ابتدای آیه را می توانیم تفسیر کنیم نه انتهای آیه یعنی با صحیح داشتن رضایت در معامله هم بحث از «لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل» بحث بیهوده ای است و هم بحث «و من یفعل ذلک عدوانا و ظلما فسوف نصلیه نارا» بحث بی معنائی خواهد بود ما اگر با وجود رضایت در معامله بحث حلیت را تمام شده بدانیم هر تفسیر و توجیهی در صدر و ذیل آیه بخواهیم ارائه کنیم با وسط آیه جور در نمی آید از این روست که تا به حق اظهار نظر اصل عدالت در هر معامله و توافقی معتقد نباشیم هم برای خوردن مال از طرق باطل نمی توانیم مصداقی واقعی پیدا کنیم و هم عذاب خداوند بابت عدوان و ظلم یک تحذیر لغو است.
در نظام خرید و فروش موجود بین خریدار و تولید کننده واسطه هایی قرار دارند، وجود همین واسطه ها موجب افزایش قیمت تمام شده یک کالا شده است و حتی در برخی مواقع این واسطه ها هستند که قیمت ها را تعیین می کنند و در بعضی شرایط واسطه ها هستند که قیمت ها را تعیین می کنند و در بعضی شرایط واسطه ها و دلال ها حکم یک آفت اقتصادی را پیدا می کنند .
مسلما حذف و یا کاهش واسطه ها منجر به کاهش قیمت ها و سالم شدن بازار می گردد از این رو هر طرح و سیستمی که بتواند واسطه ها و دلال ها را از سیستم فروش حذف کند یا تعداد آن ها را کاهش دهد طرح ارزشمندی خواهد بود.

مفهوم اكل مال به باطل:
منظور از اكل مال به باطل اين است كه انسان بى آن كه فعاليّت مثبتى داشته باشد اموال بادآورده اى را تملّك كند.
اين آيه در واقع زير بناي قوانين اسلامي را در مسائل مربوط به «معاملات و مبادلات مالي» تشكيل مي دهد ، و به همين دليل فقهاي اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال مي كنند، آيه خطاب به افراد با ايمان كرده و مي گويد: «اموال يكديگر را از طرق نابجا و غلط و باطل نخوريد» يعني هر گونه تصرف در مال ديگري كه بدون حق و بدون يك مجوز منطقي و عقلاني بوده باشد ممنوع شناخته شده و همه را تحت عنوان «باطل» كه مفهوم وسيعي دارد قرارداده است .
«باطل» در مقابل «حق» است و هر چيزي را كه ناحق و بي هدف و بي پايه باشد در بر مي گيرد.
در آيات ديگري از قرآن نيز با عباراتي شبيه عبارت فوق ،اين موضوع تاكيد شده ،مثلا به هنگام نكوهش از قوم يهود و ذكر اعمال زشت آن ها مي فرمايد:
«و اكلهم اموال الناس بالباطل» «آنها در اموال مردم بدون مجوز و به يا حق تصرف مي كردند»
در آيه، «لاتاكلوا اموالكم بينكم بالباطل» را بعنوان مقدمه براي نهي از كشاندن مردم بوسيله ادعاهاي پوچ و بي اساس به سوي دادگاه ها و خوردن اموال آن ها ذكر فرموده است.

بنابراين هر گونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوي، معاملاتي كه حد و حدود آن كاملا نامشخص باشد، خريد و فروش اجناسي كه فايده منطقي و عقلائي در آن نباشد، خريد و فروش وسائل فساد و گناه، به قمار و ربا و مانند آن تفسير شده در حقيقت معرفي مصداق ها ي روشن اين كلمه است نه آن كه منحصر به آن ها باشد شايد نياز به تذكر نداشته باشد كه تعبير به «اكل» (خوردن) ‌كنايه از هر گونه تصرف است خواه به صورت خوردن معمولي باشد يا پوشيدن يا سكونت و يا غير آن و اين تعبير علاوه بر زبان عربي در فارسي امروز نيز كاملا رايج است .
«الا ان تكون تجاره عن تراض »
اين جمله، استثنائي است از قانون كلي سابق، ولي به اصطلاح «استثنا ء منقطع» است يعني آن چه در اين جمله آمده مشمول قانون سابق، از آغاز نبوده است و تنها به عنوان يك تاكيد و ياد آوري ذكر شده، آن هم به نوبه خود يك قانون كلي است زيرا مي فرمايد: مگر اين كه تصرف شما در اموال ديگران از طريق داد و ستدي باشد كه از رضايت باطني دو طرف سرچشمه بگيرد، طبق اين بيان، تمام مبادلات مالي و انواع تجارت ها كه در ميان مردم رايج است چنان چه از روي رضايت طرفين صورت گيرد و جنبه معقول و منطقي داشته باشد از نظر اسلام مجاز است (مگر در مواردي كه بخاطر مصالح معيني، نهي صريح آن شده است).

در اسلام از نظر حفظ نظم اجتماعی و احترام به قانون و حقوق افراد، هیچ کس نمیتواند بدون علت به زیان دیگری دارا شود. در قرآن مجید به بیانی رساتر به صورت دستور حقوقی آمده است و از نظر حقوقی کاملترین حالت ممکنه را به صورت موجز و مختصر در آیه 29 سوره نساء بیان کرده است

ثروتمند شدن غیرعادلانه، دارای شرایطی است که با وجود آن شرایط، ثروتمند شدن بلاجهت صورت میگیرد یعنی اکل مال به باطل صورت میگیرد :
الف) ثروتمند شدن: اولین شرط این است که بر دارایی شخصی افزوده شود یا از دیون او کاسته شود.
ب) ثروتمند شدن از زیان دیگری حاصل شود: ثروتمند شدن شخص باید نتیجه مستقیم کاسته شدن دارایی دیگری و یا ضرر و زیان او باشد. یعنی باید بین ثروتمند شدن و زیان کردن رابطه علّی و معلولی وجود داشته باشد.
ج) ثروتمند شدن شخص از زیان دیگری مجوز قانونی نداشته باشد: اگر شخصی قانوناً با زیان دیگری ثروتمند شد، این دارا شدن ناعادلانه و بلاجهت نیست.

قاعده غش
غش در معانی متعددی، از جمله «فریب دادن»، خیانت کردن نیرنگ زدن و ظاهر کردن خلاف آن چه در دل است به کار می رود. غش اسم مصدر و به معنای نیرنگ و ناخالصی است.
غش مصطلح در معامله، به فعل مخلوط یا ممزوج کردن کالای کم ارزش که مورد معامله و تراضی قرار نگرفه، با کالای مورد معامله، بدون اطلاع طرف دیگر و تسلیم آن به عنوان همان کالایی که موضوع معامله مورد تراضی بوده است، اطلاق می شود.

حرمت آن را می توان با استفاده از منابع و ادله اربعه استنباط کرد.
عموماتی از قرآن که نهی از خیانت و ظلم به دیگران دارد، شامل این مورد نیز می شود؛ چرا که غش در معامله ، نوعی خیانت و ظلم در حق طرف دیگر معامله است .
روایاتی که دلالت بر حرمت غش کند، بسیار است، تا آن جا که به حد تواتر معنوی رسیده است، از جمله روایت: لیس من المسلمین من غشهم ؛ کسی که غش نماید، از مسلمانان نیست.
این بیان پیامبر اسلام (ص) بیانگر شدت نهی از غش با مسلمانان می باشد که دلالت بر حرمت آن دارد.
«من غش مسلماً فی بیع او شراء فلیس منا...» ؛کسی که مسلمانی را در خرید یا فروش (معامله) فریب دهد، از ما نیست.
این بیان پیامبر اسلام(ص) همانند روایت قبل، می تواند دلیل بر حرمت غش باشد؛ با این تفاوت که محدوده این روایات، در خصوص معادلات است.
حرمت غش در بین فقهای شیعه و اهل سنت، امری اجماعی است و کسی در آن اختلاف نکرده است و برخی آن را از ضروریات دین شمرده اند.
موضوع غش، جنس و وصف کالای مورد معامله است ، هر گاه مرتکب آن ، جنس دیگری را که مورد تراضی معامله نیست، با جنس مورد معامله مخلوط کند، وصف معامله نیز به خودی خود دچار دگرگونی می شود و از آنچه مورد تراضی بوده است خارج می گردد.
گاه معامله کننده غش زننده، کالایی را که دارای وصفی متفاوت است، با کالای معامله مخلوط کند، فقط وصف معامله را برهم زده است؛ بدون این که به جنس معامله صدمه ای وارد شود.

قاعده تدلیس
«تدلیس» از نظر لغوی به معانی «تاریک ساختن»، «نیرنگ زدن»، پنهان کردن عیب موجود در کالا و بیان نکردن عیب موجود در کالا به کار رفته است.
تدلیس در اصطلاح فقهی، مفهوم محدودتری نسبت به معنای لغوی آن کار برد دارد و به نوع ویژه ای از نیرنگ اطلاق می شود.

معنای تدلیس از نظر فقها عبارت است از :
1-سکوت در برابر عیب خارج از خلقت (متعلق عقد) ، در حالی که به آن عیب، علم دارد یا ادعای صفت کمالی در متعلق عقد، در حالی که چنین صفتی در آن وجود ندارد.
2-پنهان کردن صفت (نقصی) در کالا و یا آشکار کردن (صفت کمالی) برتر از آنچه در کالا وجود دارد.
منابع روایی، در ممنوع بودن به کارگیری هر گونه عمل فریبنده ارادی و آگاهانه از سوی طرفهای عقد برای پنهان کردن عیب متعلق عقد یا برتر جلوه دادن اوصاف آن، ظهور دارد؛ تا آن جا که این عمل را از سوی شارع مقدس عملی غیر مجاز و دارای حکم تکلیفی حرمت، معرفی می نماید.
اگر کسی مرتکب چنین فعلی شود شامل حکم تکلیفی حرمت و مسئولیت کیفری می گردد و در نتیجه، مستحق مجازات دنیوی و اخروی خواهد بود. علاوه بر این که الزام معامله را مخدوش می نماید.
دلیل آن روایت زیر است«اربع من کن فیه طاب مکسبه: اذا اشتری لم یعب و اذا باع لم یحمد و لایدلس و فیما بین ذلک لا یحلف.»
طبق روایت نقل شده از پیامبر گرامی اسلام (ص)، چهار خصلت و ویژگی است که اگر کسی در هنگام تجارت کردن، آن ها را رعایت کند، آن چه با تجارت به دست خواهد آورده، حلال و مشروع خواهد بود.
از جمله این ویژگی های چهار گانه، تدلیس نکردن معامله کننده است.
روایت فوق صریحاً بر ممنوع بودن«تدلیس » دلالت دارد
عقل، قبح به کارگیری «تدلیس» در عقد را به دلیل مفاسدی که در پی دارد، درک می کند و به طریق اولی، شارع این قبح را درک می کند و حکم به جواز آن نمی دهد.
هم چنین درک قبح تدلیس یک درک عمومی را در پی دارد، به این معنی که همه صاحبان عقل فاعل چنین، عملی را قابل سرزنش و کیفر می دانند. شارع نیز با آن ها موافق است؛ زیرا که رئیس عقلاست.
موضوع تدلیس، جنس و وصف کالای مورد معامله است، با این توضیح که مرتکب آن، جنس دیگری را که مورد تراضی و معامله نیست یا کالایی با وصفی غیر از وصفی که مورد تراضی و معامله نیست یا کالایی یا وصفی غیر از وصفی که مورد معامله قرار گرفته است، به جای مورد معامله را مبادله نماید .
هر معامله ای دارای چهار خصوصیات جنس، وصف، مقدار و ارزش مادی است افعال فریبکارانه در هر یک از موارد چهارگانه از نظر فقه، دارای اصطلاح خاصی است. فقها اصطلاح تدلیس را در خصوص به کارگیری فریبکارانه در اوصاف متعلق عقد؛ اعم از اوصاف ذاتی و اساسی یا فرعی، اطلاق می کنند.در مورد شبکه های هرمی تمامی موارد نقض غرری بودن را شامل می شود که نیاز به تکرار نیست.
برخی خدعه و غرور و تدلیس را به یک معنی گرفتهاند و از روایات استفاده میکنند که عناوین سه گانه غرور و تدلیس و خدعه را به یک معنی آورده اند.

تدلیس و غرور از لحاظ عنصر مادی که همان عمل فریبکارانه یا خدعه آمیز است یکی هستند. ولی از لحاظ عنصر معنوی در تدلیس علم و عمد باید وجود داشته باشد ولی بعضی در رابطه با غرور، علم و عمد را شرط نمیدانند.
قانون مدنی در ماده 438، تدلیس را بیان نموده است که آن عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود. در اثر تدلیس حقیقت امر پوشانده میشود و حقیقت غیر از آن چه هست نمایانده میشود.
تدلیس در عمل با کلاهبرداری قرابت دارد، زیرا در هر تدلیس نوعی تقلب و فریب وجود دارد و فرد فریبکار، بیاعتنا به شرافت شغلی و اخلاق حرفه ای، از اعتماد طرف معامله برای گول زدن او استفاده میکند.
در تدلیس عنصر مادی، همان فرایندی است که منجر به کتمان عیب میشود یا وجود صفتی را که مورد نظر طرف عقد است خواه به وسیله گفتار و خواه به وسیله اعمال به طور غیر واقعی نشان داده میشود. در تشخیص این که کدام عملیات موجب تدلیس است، ملاک عرف است.
در ماده 199 ق.م چنین آمده است: «رضای حاصل از اشتباه یا اکراه موجب نفوذ معامله نیست.» یکی از مصادیق اشتباه، اشتباه ناشی از تدلیس است. اشتباه به طور کلی، تصور غلطی است که آدمی از چیزی دارد و اشتباه در مبحث معاملات عبارتست از تصور نادرست معامله کننده دربارهی یکی از ارکان و عناصر عقد. اثر اشتباه نیزمتفاوت است. گاه اشتباه باعث میشود که اراده یا توافق اراده از بین رود و معامله باطل باشد، گاه باعث خیار فسخ میشود و گاه هیچ تأثیری در معامله ندارد. اگر تدلیس، اشتباهی در وصف اساسی پدید آورد، موجب بطلان معامله است. اشتباه در وصف اساسی یا جوهری موجب بطلان است، اعم از این که ناشی از تدلیس باشد یا غیر آن.
هم چنین در ماده 438 ق. م آمده است: «تدلیس عبارتست از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود.» اگر تدلیس سبب ایجاد اشتباه مؤثر در عقد شود مانند اشتباه در خود موضوع معامله، موجب بطلان یا عدم نفوذ عقد است، خواه فریب ناشی از طرف قرارداد باشد یا بیگانه. هم چنین اگر معامله با توصیف از مبیع و ذکر خصوصیات و صفات آن صورت گیرد و با این وصف خریدار به اشتباه بیافتد، در صورتی که وصف اساسی و جوهری و ذاتی مبیع مشتبه شود، تغایر میان آن چه وصف شده با واقعیت سبب بطلان عقد است.
در ماده 200 ق.م چنین آمده است: «اشتباه وقتی موجب عدم نفوذ معامله است که مربوط به خود موضوع معامله باشد.»
در مورد موضوع معامله سه دیدگاه مطرح شده است:
الف- «نظریه نوعی» منظور از اشتباه در خود موضوع معامله، اشتباه در صورت عرفی موضوع است یعنی اشتباه در وصفی که بر حسب عرف اساسی تلقی میشود، این وصف قید اراده محسوب میگردد و معامله بدون آن انجام نمیشود. رسیدن به پورسانت قابل قبول در طرحهای هرمی از مواردی است که عضو جدید برای رسیدن به آن وارد طرح میشود و به اشتباه افتادن فرد در مورد آن، اشتباه در خود موضوع معامله است.
ب- نظریه دیگر «نظریه شخصی» میباشد که در آن به انگیزهها و مقصود دو طرف در عقد توجه دارد بنابراین بر مبنای اصالت اراده باطنی است. در این حالت باید از اراده صریح یا ضمنی که قید تراضی است مدد گرفت. بنابراین اشتباه در خود موضوع معامله یعنی اینکه هر یک از طرفین معامله چیزی را در نظر داشته باشد که منظور دیگری نباشد.
ج- نظریه سوم، «نظریه تلفیقی» است به موجب این نظریه ملاک و معیار اشتباه، در مرحله تشخیص خود موضوع معامله، از عرف و اراده شخصی دو طرف باید کمک گرفت تا به یک جمعبندی رسید.
قانون، در قراردادها بیان تمام واقعیت مؤثر در تراضی را از تکالیف دو طرف میشمارد که با این کار رعایت حسن نیت دو طرف تضمین میشود. از این قاعده میتوان در تمامی عقودی که بر مبنای اعتماد و امانت استوار است مثل بیع و ... استفاده کرد و در صورت بیان نشدن وضعی که طرف قرارداد اطلاع داشته ولی نگفته، حق فسخ یا بطلان معامله وجود داشته باشد.

حرمت عقود قمار گونه

خداوند متعال در آيه شريفه 219 سوره بقره، كه سخن از تحريم شراب و قمار به ميان آمده، از قمار به «مَيْسِرْ» تعبير كرده است. «ميسر» از ماده «يُسْرْ» است، و اين مادّه هم به معنى سهل و آسان، و هم به معنى قماربازى مى آيد. و به نظر مى رسد كه معنى اوّلى همان سهل و آسان باشد، منتهى نظر به اين كه شخص قمارباز مى خواهد به آسانى به مال و ثروتى نائل شود، از اين رو به قمار ميسر گفته مى شود.
قرآن مجيد هر نوع معامله اى را، كه با تراضى و توافق طرفين صورت گيرد، طبق آيه شريفه (تِجَارَةً عَنْ تَرَاض) امضا كرده است.
معیار قمار بودن یک فعالیت:
معیار قمار بودن یک فعالیت فقط وجود یا عدم وجود شانس در آن نیست وجود شانس حداکثر می تواند شرط لازمی برای قمار بودن یک فعالیت باشد و نه شرط کافی چرا که در بسیاری از لحظات زندگی شانس در موفقیت ما دخالت داشته است اما وجود شانس به تنهایی نمی تواند آن چه پیش آمده را تبدیل به قمار کند.
مشخصه اصلی قمار این است که اگر کسی از راه فعالیتی که قمار است به سودی برسد منشأ آن سود ضرری است که فرد یا افراد دیگر کرده اند در حالی که منشأ سود در یک فعالیت سالم اقتصادی، یا بهره مندی از مواهب طبیعی است و یا منفعتی که شخص به دیگران رسانده است. کسی که مثلا با برنده شدن در بازی شطرنج یا تخته نرد پولی از بازنده میگیرد نفعی به طرف مقابلش نرسانده و واضح است که لازمه رسیدنش به پول ضرر کردن طرف دیگر بوده است. اما در مقابل فروشنده ای که به پول می رسد خریداری را به جنس مورد نیازش می رساند.

 
   

مرحوم صادقي تهراني در تفسير الفرقان در تفسير آيه 29 سوره نساء،نكات زير را آورده است:

اين آيه مفتخوارى را بكلى حرام كرده، و نه تنها تصرف ناهنجار در اموال ديگران را كه تصرف انسان را در مال حلال خودش نيز بگونه اى باطل كه اسراف يا تبذير است حرام دانسته، در هر صورت" الا ان تكون تجارة عن تراض منكم" كه استثناى منقطع است، و در نتيجه دليل بر حصر حليت در تجارت نيست، بلكه بارزترين نمونه حليت تصرفات تا جرانه مالى است،

اينجا نكات زير مستفاد مى گردد: 1- استثناى" تجارة عن تراضٍ" مصداق اعلاى تصرف حلال را بيان كرده، و به همين خاطر هديه و هبه و صدقه و نفقه و مانند اينها نيز حلالند، و اينطور نيست كه حكم اين آيه بخاطر مصاديق ديگر نسخ شده يا تخصيص خورده باشد.

2- ب، در «بالباطل» براى سببيت، معيت و غايت است، و با توجه به مبناى ما كه استعمال لفظ در اكثر از معناى واحد را- به ويژه در قرآن- جايز مى دانيم، بالباطل به اين معنى است كه داد و ستدهاى مالى با وسيله هاى باطل، يا همراه باطل و يا با هدف باطل كلًا حرام است، بنابراين ربا و دزدى و كم فروشى و گران فروشى از مصاديق" اكل بالباطل" و حرام مى باشند

3-" تراض منكم" كه بمعناى رضايت دو طرف است، بايد بر مبناى عقل و ايمان باشد، زيرا مورد خطاب آيه مؤمنين عاقل هستند، روى اين اصل رضايت و توافقى كه بر خلاف اصول عقلى يا ايمانى باشد مورد قبول نيست. در اينجا قيد رضايت، حالت اجبار و اكراه را خارج مى كند، كه در اين صورتها تجارت باطل است، همچنين اين رضايت بايد واقعيت و تمركز داشته باشد، يعنى اگر طرفين به ارزش واقعى و نياز به كالاهاى مورد معامله شان پى ببرند و راضى باشند، و نه اينكه يك طرف با پنهانكارى جنس بد يا معيوب را تحويل دهد، و يا در جنس مورد معامله بررسى درستى نشده باشد كه در اينگونه موارد نيز رضايت صدق نمى كند.

4- از مصاديق" اكل بالباطل" اين است كه كسى پولى را قرض بگيرد بدون اينكه نيت و يا امكان بازگرداندن آنرا در وقت مقررش داشته باشد، پس اين دو شرط، شرط حلال بودن قرض است.
5-" عن تراض" داراى دو بعد است: يكى رضايت به اصل معامله، و ديگرى رضايت به شروط معامله، اگر طرفى به اصل معامله راضى بود، اما به شرط يا قيدى از آن راضى نبود، در نتيجه اصل معامله درست است و طرفين بايد در مورد قيد زايد يا به توافق برسند و يا آنرا تغيير دهند، كه اينجا زمينه خيار فسخ است.

و اين" تجارة عن تراض" كه داد و ستد مالى را در بر دارد، به طريق اولى داد و ستد ازدواج را نيز در بر مى گيرد، مرد و زن هم داد و ستد مالى دارند، و هم داد و ستد حالى در وحدت زندگى كه مورد خيار است، روى اين اصل خيار فسخ در باب نكاح به طريق اولى ثابت است، و در هر صورت خيار فسخ با شرايطى در كل داد و ستدها وجود دارد.

6-" و لا تقتلوا انفسكم" در اين آيه به اين معناست كه خودتان را در نفى و اثبات داد و ستدهاى مالى به خطر جانى نياندازيد، زيرا جان مقدم بر مال است، و نبايد نثار مال گردد، و همانگونه كه خود كُشى حرام است، كشتن مؤمنين ديگر هم حرام است، و نيز هتك حرمت و تعرض به شخصيت اين افراد محترم نيز از مصاديق قتل نفس است، زيرا كُشتن شخصيت و احترام اوست. كشتن گاه كشتن شخصيت و انسانيت و ارزش انسانى است كه با مفت خوارى محقق مى شود، زيرا شأن بالاتر از مال است، و گاه كشتار به سبب كينه و دشمنى است، كه از تجارت باطل و بدون رضايت ناشى مى شود، و كسى كه بى جهت خود را در معرض خطر قرار دهد، به ناحق خود را به قتل رسانده، و اين خود در قرآن نهى شده است (2: 195).

تجارت داد و ستد است، و تاجر تلاش مى كند تا از سرمايه اش منفعت و سودى بدست آورد، زيرا اصولًا تصرف در مال براى نشاط مالى جامعه لازم و واجب است، و به تعبير قرآن خدا اموال را براى ما قيام قرار داده (4: 5) و بر طبق حديثى از پيامبر تاجر مسلمانِ راستگو و امين روز قيامت با ما محشور مى شود.

مدیریت  جهادی ازدیدگاه مقام معظم رهبری

توصیفات مقام معظم رهبری

قبل از پرداختن به اصل مطلب، ابتدا نگاهی داریم به بعضی از بیانات مقام معظم رهبری که ایشان در ضمن آن ها به روشنگری در باب «مدیریت جهادی» پرداخته اند:

با حرکت عادی نمی شود پیش رفت. با حرکت عادی و احیاناً خواب آلوده و بی حساسیت نمی شود کارهای بزرگ را انجام داد. یک همت جهادی لازم است. تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که می شود، هم علمی باشد، هم پرقدرت باشد، هم با برنامه باشد و هم مجاهدانه باشد.

روحیه ی جهادی لازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جایی که با روحیه ی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته. این را ما در دفاع مقدس دیدیم، در جهادسازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده می کنیم. اگر ما در بخش های گوناگون، روحیه ی جهادی داشته باشیم، یعنی کار را برای خدا، با جدیت و به صورت خستگی ناپذیر انجام دهیم(نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف)، بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت

کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمان ها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است. کار را باید جهادی انجام داد تا ان شاءالله خدمت به خوبی انجام بگیرد

مدیریت جهادی چه چیزی نیست؟

. مدیریت جهادی همان مدیریت اسلامی است.1

دیده شده که در بعضی از مقالات «مدیریت جهادی» را همان مدیریت اسلامی معنا کرده اند. اما این تلقی صحیح به نظر نمی رسد. هرچند «مدیریت جهادی» هرچه که باشد، حتماً اسلامی هم هست، ولی هر مدیریت اسلامی، لزوماً جهادی نیست.

.

اساساً اگر مطالبه ی رهبری معظم همان مفهوم آشنای «مدیریت اسلامی» بود، نیازی به استفاده از اصطلاح کمتر شناخته شده ی «مدیریت جهادی» نبود! لذا به نظر می رسد مقوله ی «مدیریت جهادی» معنایی اخص از مدیریت اسلامی داشته باشد. در نتیجه، تعریف «مدیریت جهادی» به مدیریت اسلامی را تعریف کاملی نمی دانیم.

2. علمی بودن و دانش محوری

مقام معظم رهبری در جلسه ی تبیین سیاست های اقتصاد مقاومتی، ضمن برشمردن ویژگی های سیاست های اقتصاد مقاومتی، بعد از اینکه ویژگی چهارم را «رویکرد جهادی» می دانند، ویژگی دهم را «دانش محوری» معرفی می کنند. همین مطلب که معظم له این دو مقوله را قسیم یکدیگر قرار داده اند، نشان دهنده ی این است که رویکرد جهادی غیر از رویکرد دانش محوری است.

البته واضح است که منظور از مطلب فوق این نیست که «مدیریت جهادی» دانش محور نیست، بلکه منظور این است که تعریف «مدیریت جهادی» غیر از «مدیریت دانش محور» است. به عبارت دیگر، «مدیریت جهادی» حتماً دانش محور هم هست، اما مدیریت دانش محور لزوماً جهادی نیست!

3. پرقدرت بودن

در بعضی مقالات از صفت «پرقدرت بودن» به عنوان قید «مدیریت جهادی» نام برده شده است. اما به نظر می رسد صِرف پرقدرت بودن از قیود «مدیریت جهادی» نباشد. توضیح بیشتر و تکمیلی در این مورد در مباحث آینده و ذیل عنوان «جدیت، خستگی ناپذیری و شوق به کار» خواهد آمد.

4. «بابرنامه» بودن

به نظر می رسد همان خلط مفهومی که در موارد قبلی روی داده در اینجا هم تکرار شده است. برنامه داشتن از اولیات یک مدیریت صحیح و علمی است که طبیعتاً در اقتصاد اسلامی هم مورد تأکید است، اما تعریف «مدیریت جهادی» به مدیریت «بابرنامه» صحیح به نظر نمی رسد. چه بسا مدیریتی بابرنامه باشد، اما در عین حال از جهادی بودن بسیار دور باشد.

5. مردم محور بودن

مردم محور بودن نیز از مؤلفه های اصلی «مدیریت جهادی» برشمرده شده است، اما با نظر به سخنان مقام معظم رهبری در جلسه ی تبیین سیاست های اقتصاد مقاومتی، می بینیم که ایشان ضمن برشمردن ویژگی های سیاست های اقتصاد مقاومتی و بلافاصله بعد از اینکه «رویکرد جهادی» را ویژگی چهارم این سیاست ها می دانند، ویژگی پنجم را «مردم محوری» معرفی می کنند. قسیم قرار گرفتن رویکرد جهادی و مردم محوری در کلام معظم له کاشف از اختلاف مفهومیِ این دو مقوله است.

6. فسادستیز بودن

تعریف «مدیریت جهادی» به «مدیریت فسادستیز» نیز دچار همان اشکالات پیش گفته است. مقام معظم رهبری در همان جلسه ی فوق الذکر ویژگی نهم را «فسادستیزی» معرفی کرده و آن را قسیم «رویکرد جهادی» می دانند.

فسادستیزی از مؤلفه های جدایی ناپذیر یک مدیریت صحیح، علمی و اسلامی است و «مدیریت جهادی» نیز حتماً دارای این ویژگی است. اما آنچه ما به دنبال آن هستیم مفهومی اخص از این مفاهیم است که در لسان رهبری معظم انقلاب، «مدیریت جهادی» نامیده گرفته است.

مدیریت جهادی چیست؟

اکنون و پس از شناخت تعاریف ناصحیح از مدیریت جهادی، وقت آن رسیده است که با توجه به مؤلفه هایی که از سخنان مقام معظم رهبری به دست آورده ایم، به تعریف مورد نظر خود از «مدیریت جهادی» بپردازیم. به نظر نگارنده، «مدیریت جهادی» مفهومی است مرکب از مؤلفه های ذیل:

1. عشق، ایمان و کار برای خدا

نظام ارزشی اسلام به انسان می آموزد که رفتارهای خود را به گونه ای سامان دهد که در اثر انجام آن ها، آدمی به خداوند متعال نزدیک شود و کمالات معنوی و ارزش های والای الهی به دست آورد. انجام کارهایی که در عرصه ی مدیریت به وقوع می پیوندد نیز مشمول همین قاعده خواهد بود. از این رو یک «مدیر جهادی» مردم را بنده و مخلوق خداوند می داند و خدمت به آن ها را عبادت می شمرد.

در ضمن مدیری که دارای تفکر جهادی است تمام همّ وغم خویش را «رضایت الهی» دانسته و به دنبال مطرح نمودن خویش و کسب مقام و شهرت نیست. فرد جهادگر هرچه به خدا نزدیک تر شده و جهاد خود را ناب و خالص برای خدا انجام دهد، اکسیر جهاد او نیز ناب تر و کمیاب تر می شود و بالعکس.

البته یک مدیر مسلمان ممکن است نگاهی غیرعبادی به کار خود داشته و مانند پدیده ای مادی و دنیایی با آن برخورد کرده و نگاه خشک علمی و آکادمیک به آن داشته باشد. چنین مدیریتی حتی اگر موفقیت هایی نیز در پی داشته باشد، آن موفقیت ها بسیار ناچیز بوده و چنین نحوه ی مدیریتی را نمی توان «مدیریت جهادی» نامید.

2. جدیت، خستگی ناپذیری و شوق به کار

در ضمن برشمردن تعاریف اشتباه از «مدیریت جهادی»، تعریف آن را به «مدیریت پرقدرت» صحیح ندانستیم و توضیحات بیشتر را به اینجا حواله دادیم. اکنون در توضیح بیشتر آن مطلب عرض می کنیم که «مدیریت جهادی» مدیریتی است همراه با جدیت، خستگی ناپذیری و شوق به کار. پرقدرت بودن به تنهایی اگر همراه با جدیت و شوق نباشد، ممکن است در ادامه و بر اثر برخورد با مشکلات مسیر، به سرخوردگی و ناامیدی منجر شود. «مدیر جهادی» کار را با جدیت، شوق و خستگی ناپذیری انجام می دهد، نه فقط پرقدرت و احیاناً برای اسقاط تکلیف!

بهترین شاهد برای مطلبی که گفتیم، مرور حوادث سال های ابتدایی انقلاب اسلامی و بازخوانی آن چیزی است که بر بعضی مدیران اوایل انقلاب رفته است. این افراد هرچند در ابتدای کار بسیار پرقدرت وارد میدان کار شده بودند، اما خسته شدن در برابر طوفان مشکلات و به اصطلاح عامیانه، «بریدن» این افراد، شاهدی است بر جهادی نبودن مدیریت های این چنینی! روحیه ی جهادی با حرکت طبیعی در تعارض است و نسبت این دو، نسبتی معکوس است؛ یعنی هرقدر که انسان بخواهد امور دنیا و آخرتش را از مجاری عادی و با حرکتی طبیعی انجام دهد به نتیجه نخواهد رسید. لازمه ی روحیه ی جهادی حرکتی بی وقفه در هر شرایط مکانی و زمانی و امکاناتی است و این امر، یعنی دارا بودن روحیه ی «خستگی ناپذیری»، آن چنان که رزمندگان دفاع مقدس الگوی عملی آن بودند که در سخت ترین شرایط، گاه تا چند شبانه روز، بدون استراحت به جهاد فی سبیل الله می پرداختند.

قرآن کریم نیز در آیه ی 87 سوره ی بقره می فرماید: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ...» یعنی خداوند به موسی، کتاب تورات عطا فرمود و پس از آن پیامبرانی پشت سر هم فرستاد تا دین الهی را تبلیغ کنند. این آیه نیز به ما می فهماند که یکی از نکات لازم در راه رسیدن به موفقیت، پیگیری و تداوم برنامه ها برای حصول نتیجه ی نهایی است. همچنان که خداوند، پیامبران را پشت سر هم برای دعوت مردم فرستاده است.

3. گام های بلند

برداشتن گام های بلند و ریسک پذیر بودن، یکی دیگر از مؤلفه های «مدیریت جهادی» است. البته بدیهی است که ضمانت موفقیت و پشتوانه ی هر گام بلندی، بررسی های علمی و داشتن برنامه ی صحیح است که یک «مدیر جهادی» از آن ها برخوردار است. نمونه ی این گام های بلند و ریسک پذیری را در «مدیریت جهادی» دولت نهم و طرح هایی مثل هدفمندسازی یارانه ها، سهمیه بندی بنزین و مسکن مهر دیده ایم و اگر احیاناً در بخش هایی از این طرح ها با مشکلاتی مواجه بوده ایم، ناشی از کم دقتی در مقدمات و طرح ریزی های اجرایی بوده است.

4. چالش با موانع و عبور از آن ها

مقام معظم رهبری چالش با موانع را از ویژگی های «مدیریت جهادی» معرفی کرده اند. این موانع چنانچه در لابه لای بیانات معظم له نیز ذکر شده اند، می توانند ضعف های فکری و عقلانی، راحت طلبی، آسان گرایی، آسان پنداری، گریز از چالش ها، عادت های تاریخی(مثل «ما نمی توانیم») و چیزهایی از این قبیل باشند که یک «مدیر جهادی» با توکل به خداوند متعال و با جدیت و خستگی ناپذیری خود از تمامی این موانع به سلامت عبور خواهد کرد.

5. شتاب همراه با تدبیر

غیر از برداشتن گام های بلند، داشتن شتاب مناسب نیز از ویژگی های یک «مدیر جهادی» است. چه بسیار کارهای مفیدی که به خاطر تأخیر و عدم شتاب مناسب، در زمانی به انجام رسیده اند که یا دیگر هیچ فایده ای نداشته اند و یا بسیار کم فایده بوده اند. البته همان طور که در عنوان مبحث ذکر شده، این شتاب به هیچ وجه منافاتی با تدبیر ندارد و اساساً تدبیر امور ملازم با کندی نیست. در نتیجه، باید گفت تدبیر به موقع و شتاب در انجام کار ضامن موفقیت یک «مدیر جهادی» در وظایف محوله است.

6. بصیرت و عدم غفلت از وجود دشمن

بصیرت، دشمن شناسی و عدم غفلت از وجود دشمن، جزء مقومات یک «مدیریت جهادی» به شمار می روند و همان طور که مقام معظم رهبری تأکید کرده اند، «هر تلاشی را جهاد نمی گویند؛ ممکن است کسی یک کار علمی ای هم بکند،[اما] جهاد نباشد. جهاد آن حرکتی است که در مواجهه ی با یک خصم، با یک دشمن، انجام می گیرد.»

لزوم داشتن بصیرت برای یک مدیر جهادی از آیه ی 45 سوره ی مبارکه ی ص نیز قابل استفاده است. آنجا که خداوند متعال در ضمن برشمردن صفات ویژه ی پیامبران الهی، که مدیران جهادی نمونه بوده اند، می فرماید: «وَ اذْکُرْ عِبَادَنَا اِبْرَاهِیمَ وَ اِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ اُولِی الاَیدِی وَ الاَبْصَارِ» یعنی از پیامبران پیشین، ابراهیم و یعقوب و اسحاق یاد کن که دارای قدرت و بصیرت بودند.

7. عدم فراموشی آرمان و جهت

و آخرین مؤلفه ای که از بیانات رهبری معظم استفاده می شود و به نظر می رسد در «مدیریت جهادی» نقش محوری داشته باشد، فراموش نکردن آرمان ها و گم نکردن جهت و مسیر است. بهترین تعریف از آرمان های نظام را هم باید در بیانات خود معظم له یافت. از جمله ایشان در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 14 شهریور 92، در ضمن بیاناتی می فرمایند:

«آنچه ما تصور می کنیم که وظیفه ی ماست، وظیفه ی مجموعه ی مسئولان کشور است، وظیفه ی دولت جمهوری اسلامی است، این است که این سه مؤلفه ی بزرگ را برای همه ی تصمیم گیری ها و همه ی اقدام ها در نظر داشته باشند:

مؤلفه ی اول عبارت است از آرمان ها و اهداف نظام جمهوری اسلامی که این اهداف و آرمان ها مطلقاً نبایستی از نظر دور بشود که آرمان نظام جمهوری اسلامی را می شود در جمله ی کوتاهِ ایجاد تمدن اسلامی، خلاصه کرد.

تمدن اسلامی یعنی آن فضایی که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و از لحاظ مادی می تواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است برسد، زندگی خوبی داشته باشد، زندگی عزتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت؛ تمدن اسلامی یعنی این. هدف نظام جمهوری اسلامی و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.»

حرف آخر

با توجه به مطالبی که تا اینجا گفتیم و با توجه به مؤلفه هایی که از بیانات رهبری معظم انقلاب استفاده کرده ایم، «مدیریت جهادی» را این چنین تعریف می کنیم: «مدیریت جهادی مدیریتی است با عشق و ایمان به خدا، خستگی ناپذیر، با گام هایی بلند و دارای شتاب مدبرانه که با بصیرت و دشمن شناسی خود از موانع پیش رو یکی پس از دیگری می گذرد و به سوی ایجاد تمدن اسلامی به پیش می رود.»

 

دستاوردهای جمهوری اسلامی در حوزه کشاورزی


دستاوردهای جمهوری اسلامی در حوزه کشاورزی
«خودکفایی و تأمین امنیت غذایی» هدیه انقلاب اسلامی به مردم
 
نگاهی به دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه اقتصاد و کشاورزی با بررسی شرایط و اوضاع اقتصادی ایران در دهه منتهی به سال ۵۷ و مقایسه آن با بیش از سه دهه پس از انقلاب گویای بسیاری از حقایق است.
 ، بدون شک دستیابی به عمق برکات انقلاب اسلامی در ایران زمانی قابل لمس است که مقایسه ای بین شرایط کشور، در قبل و بعد از انقلاب اسلامی در طول این سه دهه داشته باشیم.
بررسی ها نشان می دهد رژیم پهلوی در دهه 40 شمسی (دهه 60 میلادی ) با استراتژی نادرست خود که تحت عنوان اصلاحات ارضی از آن یاد می شد ، باعث بیمار شدن اقتصاد ایران شده بود. نشانه های این بیماری را در عرصه های مختلف اقتصاد می توانستیم به وضوح مشاهده کنیم.
*نگاهی به شرایط اقتصادی کشور پیش از انقلاب اسلامی
 رژیم شاه در برنامه های عمرانی خود بر صنایع وابسته به ویژه صنایع مربوط به کالاهای مصرفی اتکا داشت که نتیجه آن نیز عدم توازن بین بخش کشاورزی و بخش های دیگر اقتصادی شد.  به گونه ای که در بخش کشاورزی، تولید محصولات کشاورزی از 1.29 درصد تولید ناخالص ملی در سال 1339 به 1.09 درصد در سال 1356 , یک سال قبل از فروپاشی حکومت پهلوی ، تنزل یافت.
رفته رفته با اجرای استراتژی های نادرست رژیم پهلوی ، بخش کشاورزی فراموش شد و بیشترین سرمایه گذاری و امکانات کشور در بخش صنعت و صنایع متکی به واردات صورت گرفت که همین امر باعث فاصله گرفتن امکانات شهری و روستایی بود که پیامد آن مهاجرت روزافزون روستائیان به شهرها شد .
بنابراین در سال 1357، سال پیروزی انقلاب اسلامی ، کشور با یک اقتصاد بیمار که با تورم بیش از 16 درصد ، استقراض خارجی ، کسری بودجه و کاهش تولید ناخالص ملی روبرو بود.
در این وضعیت انقلاب اسلامی با اهداف مهمی مانند توجه به مردم محروم روستا، تأمین استقلال اقتصادی، رفع بیکاری و تأمین اجتماعی به پیروزی رسید.
انقلاب اسلامی در سال های اولیه اهدافی مانند رشد و توسعه پایدار اقتصادی با محوریت بخش کشاورزی، تربیت نیروی انسانی، استفاده بهینه از منابع طبیعی کشور و تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعی را دنبال کرد و توانست در پایان برنامه های پیش بینی شده به رشد قابل توجهی در برنامه های توسعه دست یابد.
* دستاوردهای انقلاب اسلامی در بخش کشاورزی
 ایران دارای مساحتی بالغ بر  164میلیون هکتار است که بیش از 51 میلیون هکتار آن از اراضی خوب و با استعداد برای تولید محصولات کشاورزی است. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل سیاستهای نادرست رژیم پهلوی ، کشاورزی کشور با ورشکستگی روبرو بود. بسیاری از محصولات استراتژیک کشاورزی نظیر گندم و برنج از خارج وارد می شد و کسری فزاینده مواد غذایی باعث تورم قیمت این مواد در داخل کشور شده بود.
همچنین مشکلات بسیاری که کشور در سالهای نخست انقلاب با آن روبرو بود نظیر آشوب های گروه های ضد انقلاب ، تحریم های اقتصادی ایران توسط غرب و نیز جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران باعث شد تا عقب ماندگی کشور در فضای اقتصادی بیشتر مشهود شود.
 اما بخش کشاورزی همواره یکی از بخشهای اقتصادی مورد توجه دولتمردان جمهوری اسلامی ایران بوده است به گونه ای که امروزه بالغ بر 90 درصد از نیاز کشور به محصولات کشاورزی در داخل تامین می شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال تاکیدات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ، حضرت امام خمینی (ره ) ، مبنی بر ضرورت خودکفایی کشور در زمینه محصولات استراتژیک نظیر گندم ، برنج و جو ، حرکتهای قابل توجهی در راستای تولید این محصولات صورت گرفت.
 به طور مثال در زمینه گندم ، با سرمایه گذاریهای مناسب انجام شده ، میزان تولید آن نسبت به قبل از انقلاب اسلامی 5 برابر شده و بالغ بر 100 میلیون تن است . همچنین تولید برنج , دومین محصول استراتژیک و پرمصرف کشور (پس از گندم ) ، رشدی بالغ بر  60تا 70 درصد نسبت به قبل از انقلاب اسلامی داشته است که تا حد بسیار قابل توجهی از واردات آن کاسته شده است .
 همچنین در طول سال های پس از انقلاب با وجود دو برابر شدن جمعیت ایران و افزایش مصرف سرانه، با خودکفایی کشور در بخش دام و تأمین مواد غذایی، واردات اقلامی نظیر گوشت قرمز، مرغ و تخم مرغ و شیر حدوداً قطع شده است.
 خودکفایی در محصولات کشاورزی از دیگر دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است. در حال حاضر مرکبات، انار، کیوی، انبه ، خرمالو یا محصولاتی همانند پسته ، زعفران ، کشمش ، همچنین میوه هایی همچون هلو ، شلیل ، زردآلو و سیب و انواع سبزیجات از ایران به کشورهای مختلف صادر می شود. ایران نخستین تولیدکننده محصولاتی نظیر پسته ، زعفران و انار در جهان است .
همچنین در زمینه جنگل و مرتع، سطح جنگل کاری و احیای جنگلها نسبت به قبل ازانقلاب اسلامی 2 برابر شده است .
در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران با در پیش گرفتن سیاستهای حمایتی از جمله تامین به موقع تسهیلات ، خریدهای تضمینی ، حمایت از خسارت دیدگان خشکسالی و گسترش بیمه محصولات کشاورزی و دامی ، سعی در حمایت هرچه بیشتر از تولید کنندگان بخش کشاورزی دارد.
*خودکفایی گندم  دستاورد انقلاب
خودکفایی در تولید گندم به عنوان یک محصول استراتژیک و تامین امنیت غذایی جمعیت 70 میلیونی کشور ، از مهمترین اقدامات وزارت جهاد کشاورزی در طی سالهای پس از انقلاب است .
آمار موجود حاکی از تولید 5 میلیون و 600 هزار تن گندم در سال 56 و 57 است. به طوریکه میزان واردات گندم در سالهای قبل از انقلاب به بیش از یک میلیون و 140 هزار تن می رسید .
با اجرای طرح خودکفایی گندم , ایران با 14.5 میلیون تن و خرید 11.2 میلیون تن گندم مازاد بر نیاز کشاورزان به خودکفایی در این محصول اساسی رسید. در حال حاضر ایران نه تنها از واردات بالای گندم بی نیاز شده است بلکه با افزایش تولید گندم به بیش از 15 میلیون تن و خرید 11.53 میلیون تن گندم مازاد بر نیاز کشاورزان ضمن قطع وابستگی ، شاهد صادرات چند میلیون تنی گندم به کشورهای مختلف جهان است.
از نکات حائز اهمیت در این بخش این است که ایران در کنار بحث خودکفایی گندم به کیفیت مطلوب این محصول نیز دست یافته است.
حجم تولید محصولات کشاورزی ایران در 30 سال بعد از پیروزی انقلاب با رشد حدود 195 درصد مواجه بوده است.
گزارش فائو نیز حاکی از همین مسئله است. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) پیش بینی کرد، میزان تولیدات جهانی غلات در سال 2016 به رقم 2521 میلیون تن برسد که تنها 0.2 درصد پایین تر از تولید سال گذشته محاسبه شده و سومین رکورد بالای جهانی در این خصوص به شمار می رود.
* زنده شدن صنایع تکمیلی دستاورد انقلاب
سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی (فائو) در گزارشی در مورد وضعیت کشاورزی کشورمان در سالهای پس از انقلاب اسلامی با اعلام این که مجموع تولید حدود 100 رقم محصول کشاورزی ایران در سال 1978 بیش از 28 میلیون و 800 هزار تن بوده است ، این رقم را در پایان سال 86 بیش از 84 میلیون و 104 هزار تن اعلام کرده است که بیش از 55 میلیون تن رشد نشان می دهد .
 از نکات دیگر تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی توجه به صنایع تبدیل و تکمیلی بخش کشاورزی است. قبل از انقلاب با توجه به سیاست های وابستگی واردات به خارج، به این صنعت اهمیت داده نمی شد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی اقدامات بسیار خوبی در این زمینه محقق شد.
در سال 1385 با تامین سرمایه لازم از طریق تسهیلات کم بهره ، اعطای زمین و سایر کمک های دیگر ، صنایع مرتبط با بخش کشاورزی توسعه یافته به گونه ای که ظرفیت فراوری محصولات کشاورزی کشور در سال 1385 به حدود 33 میلیون تن افزایش یافته است و تا پایان برنامه چهارم به رقم 42 میلیون تن افزیش یافت .
فعالیتهای عمرانی در روستاها
در زمینه فعالیت های توسعه روستایی نیز پیشرفت های خوبی در کشور صورت گرفته است به گونه ای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی میزان برخورداری جمعیت روستایی کشور از نعمت برق به بالاتر از 97 درصد رسیده و به چندین هزار روستا برق رسانی صورت گرفته است در حالیکه قبل از پیروزی انقلاب فقط 2360 روستا در کشور دارای برق بوده اند .
میزان برخورداری جمعیت روستایی از آب آشامیدنی از حدود 21 درصد در سال 1355 به بیش از 81 درصد در سال 1385 افزایش یافته است. همچنین طول راه های روستایی در سال 1355 حدود 26 هزار کیلومتر راه از نوع خاکی بوده که درسال 1385 به بیش از 100 هزار کیلومتر افزایش یافته که 56 درصد آن آسفالته و مابقی راه شوسه است .
این اقدامات که توسط متخصصان جهادگر متعهد و کارشناسان بخش کشاورزی صورت گرفته ، باعث شده در زمینه کشاورزی و توسعه روستایی کشور، ایران به پیشرفت های بزرگی نائل شود و الگویی برای کشورهای در حال توسعه باشد.
نرخ باسوادی روستائیان نیز از حدود 30 درصد قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به بالاتر از 75 درصد در سال گذشته افزایش داشته و براساس گزارش موسسات بین المللی دسترسی روستائیان کشور به مراقبت های اولیه بهداشتی پس از پیروزی انقلاب به بالای 90 درصد افزایش یافته است .
*محرومیت زدایی از روستاها مهمترین دستاورد کشاورزی بعد از انقلاب
حجت‌الاسلام دکتر حسینی، مسئول تدوین دائرة المعارف کشاورزی درباره دستاوردهای کشاورزی بعد از انقلاب اسلامی گفت: محرومیت زدایی از روستاها یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی  بوده است.  پیش از پیروزی انقلاب اسلامی , روستاها یکی از مناطق محروم کشور بودند. بیشتر روستاهای کشور در دوران پهلوی , فاقد امکانات رفاهی بودند و مردم روستایی از لحاظ معیشت در سختی و مشقت بسر می بردند.
 وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در راستای تاکیدات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی , حضرت امام خمینی (ره ) مبنی بر بسیج امکانات مادی و معنوی برای عمران و آبادانی روستاها ، مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران درصدد زدودن فقر و محرومیت از چهره روستاهای کشور برآمدند تا امکانات رفاهی شهرها و روستاهای کشور را به یک سطح یکسان برسانند.
مسئول تدوین دائرة المعارف کشاورزی بیان کرد: به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و فرمان امام خمینی (ره ) مبنی بر کمک به روستائیان و آبادانی روستاها،  جهاد سازندگی شکل گرفت و کمک به سزایی به محرومیت زدایی روستا شد. جوانان متخصص و انقلابی در مناطق روستایی کشور حضور پیدا کردند و به ارائه خدمات زیربنایی نظیر آبرسانی , راهسازی , برق رسانی و غیره در روستاها پرداختند.بسیاری از روستاهای کشور آب،راه،برق و سطح بهداشت و آموزش نداشتند.
حجت‌الاسلام دکتر حسینی از دیگر اقدامات انجام شده برای روستائیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی , برخوردار شدن روستاها از امکانات برقراری ارتباط مخابراتی با دنیای خارج از روستاها و سواد دانست و گفت: با راه اندازی نهضت سواد آموزی اقدامات موثری به کشاورزان در روستا انجام شد. آبادی روستا با همت جمهوری اسلامی ایران بود.
مسئول تدوین دائرة المعارف کشاورزی تأکید کرد: نمی توان تصور کرد که روستاییان با چه مشقتی در قبل از انقلاب روزگار می گذرانند. افزایش سطح بهداشت در روستاها، احداث اماکن بهداشتی پس از انقلاب اسلامی روند روبه رشدی داشته است.همچنین در تعلیم و آموزش روستائیان کارنامه انقلاب اسلامی درخشان است.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه کشاورزی حائز اهمیت  است، دولت ستم شاهی تبلیغات بسیاری در این زمینه می کرد اما علی الرغم تمام تبلیغات درباره اصلاحات ارضی اما کشاورزی به دست مستضعفان و بیچارگان افتاد. بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی , حضرت امام خمینی (ره ) یکی از شعارهایی که همواره می دانند و به آن عمل می کردند این بود که من طرفدار مستضعفان هستم و همین موضوع  یکی از موانع اصلی در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی شد. که بسیاری از واگذاری زمین ها بر اساس همین حمایت حضرت امام خمینی صورت گرفت. با وجود اقداماتی که در حوزه کشاورزی بعد از انقلاب صورت گرفته است اما هنوز با حد مطلوب فاصله دارد.
*بالارفتن ضریب مکانیزاسیون و دانش کشاورزی دستاورد انقلاب
محمدرضا جهانسوز، رئیس سازمان بسیج مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی درباره دستاوردهای کشاورزی بعد از انقلاب اسلامی گفت: قبل از انقلاب اسلامی در کلیه زمینه های کشاورزی وابستگی به خارج داشتیم اما بعد از انقلاب شاهد رشد چشم گیر تولیدات کشاورزی هستیم. اگر قبل از انقلاب مرز تولیدات کشاورزی 25 میلیون تن بود اکنون از مرز 100 میلیون تن گذشته است وعلاوه بر تأمین مواد غذایی کشور دیگر وابستگی به خارج نداریم.
وی با اشاره به اینکه ضریب خودکفایی در محصولات کشاورزی بعد از انقلاب اسلامی رشد داشته است ادامه داد: قبل از انقلاب تعداد زیادی از روستاهای کشور از کمترین امکانات هم محروم بودند اما بعد از انقلاب اسلامی روستاها از محرومیت دور شدند.
 رئیس سازمان بسیج مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی با بیان اینکه قبل از انقلاب اسلامی جایگاه روستاییان بسیار پایین بود، بعد از انقلاب بسیاری از روستاها آباد و از رفاه نسبی برخوردار و روستاییان جایگاه اجتماعی دارند. اما نباید به این سطح رفاه و پیشرفت در روستاها بسنده کرد بلکه باید به توجه و حمایت بیشتر به روستاییان توجه کرد. در گذشته بخش کشاورزی حمایتی نمی شد و عقب ماندگی از تولیدات داشتیم اما اکنون در تولید به خودکفایی رسیده ایم.
 جهانسوز با اشاره به رشد دانش کشاورزی پس از انقلاب اسلامی گفت:سازمان تحقیقات کشاورزی سازمان وسیعی است که دستاوردهای ویژه ای در زمینه رشد دانش کشاورزی بعد از انقلاب  داشته است. بالارفتن ضریب مکانیزاسیون،بالارفتن دانش کشاورزی و بالا رفتن تولیدات کشاورزی از دستاوردهای انقلاب است.
 ● گندم , نمونه ای از موفقیتها
خودکفایی در تولید گندم به عنوان یک محصول استراتژیک و تامین امنیت غذایی جمعیت ۷۰ میلیونی کشور , از مهمترین اقدامات وزارت جهاد کشاورزی در طی سالهای پس از انقلاب است .
گندم به عنوان محصول استراتژیک کشاورزی , سهم بسزایی درتامین نیازغذایی مردم دارد به طوریکه بیش از ۵۰ درصد متوسط انرژی دریافتی هر نفردرطول روز ازطریق نان تامین می شود از این رو , با توجه به اهمیت خودکفایی کشوردراین محصول استراتژیک , برنامه افزایش تولید گندم پس از انقلاب اسلامی مورد توجه مسوولان نظام قرار گرفت وپس ازادغام وزرات کشاورزی و جهاد سازندگی و تشکیل وزرات جهاد سازندگی این بحث به طور جدی دنبال شد به طوریکه ایران در سال زراعی ۸۳ ـ۸۲ شاهد برگزاری جشن خودکفایی گندم در کشور بود.
طرح خودکفایی گندم دردولت رفسنجانی آغاز و در زمان مدیریت اسکندری به عنوان مجری طرح گندم دردولت خاتمی تحقق یافت و براین اساس دولت نهم مدعی است که کشور را به صادرکننده گندم در جهان تبدیل کرده است .
به دنبال خودکفایی در محصول گندم , انتقادهای متفاوتی از قبیل کاهش سطح زیر کشت سایر محصولات کشاورزی مثل جو و چغندرقند , تخریب منابع آب وخاک و زیست محیطی از سوی برخی از افراد مطرح شد که پاسخهای قانع کننده ای را نیز به همراه داشت .
آمار موجود حاکی از تولید ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تن گندم درسال ۵۷ ـ ۵۶ است به طوریکه میزان واردات گندم در سالهای قبل از انقلاب به بیش از یک میلیون و ۱۴۰ هزار تن می رسید .
این میزان در سال زراعی ۷۰ ـ ۶۹ به تولید ۸,۸ میلیون تن با خرید ۳,۲۵ میلیون تن گندم مازاد بر نیاز کشاورزان و واردات ۲,۹۳ میلیون تن و در سال زراعی ۸۰ ـ ۷۹ به تولید ۹,۴ میلیون تن وخرید ۵,۶۶ میلیون تن گندم مازاد برنیاز کشاورزان و واردات ۵,۵ میلیون تن گندم افزایش یافت که آمار بالایی دربخش واردات محسوب می شود.
با اجرای طرح خودکفایی گندم , ایران با تولید ۱۴,۵ میلیون تن و خرید ۱۱,۲ میلیون تن گندم مازاد بر نیاز کشاورزان به خودکفایی در این محصول اساسی رسید.
هم اکنون ایران نه تنها از واردات بالای گندم بی نیاز شده است بلکه با افزایش تولید گندم به ۱۵ میلیون تن و خرید ۱۱,۵۳ میلیون تن گندم مازاد بر نیاز کشاورزان ضمن قطع وابستگی , شاهد صادرات یک میلیون تنی گندم به کشورهای مختلف جهان بودیم .
نکته قابل توجه این است که به موازات خودکفایی گندم , کیفیت آن نیزمورد توجه قرار گرفت , در این رابطه با بهره گیری از تحقیقات علمی و تامین امکانات و نهاده های مورد نیاز , کیفیت گندم نیز ارتقا یافته است و درحال حاضر نیزگندم ایران از نظر کیفیت در گروه بالایی قرار گرفته است که تنوع ارقام از دلایل اصلی افزایش کیفیت گندم محسوب می شود
● کشاورزی ایران از زبان بیگانگان
شاید ارائه آمار محصولات کشاورزی ایران در سالهای پس از انقلاب بسیاد شیرنتر باشد.
سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی (فائو) در گزارشی در مورد وضعیت کشاورزی کشورمان در سالهای پس از انقلاب اسلامی با اعلام این که مجموع تولید حدود ۱۰۰ رقم محصول کشاورزی ایران در سال ۱۹۷۸ بیش از ۲۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تن بوده است , این قرم را در پایان سال ۸۶ بیش از ۸۴ میلیون و ۱۰۴ هزار تن اعلام کرده است که بیش از ۵۵ میلیون تن رشد نشان می دهد .
بنابراین گزارش , حجم تولید محصولات کشاورزی ایران طی سی سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رشد ۱۹۲ درصدی مواجه شده است .
گزارش فائو حاکی است : تولید غلات در ایران در سال ۱۹۷۸ حدود ۸ میلیون و ۴۷۴ هزار تن بوده است که این رقم در حال حاضر به بیش از ۲۲ میلیون و ۸۰۹ هزار تن رسیده است .
بر اساس این گزارش , تولید غلات در ایران طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با افزایش بیش از ۱۴ میلیون تنی و رشد ۱۶۹ درصدی مواجه شده است .
بر اساس این گزارش , تولید انواع میوه در کشور ما در سال ۱۹۷۸ حدود ۲ میلیون و ۸۸۳ هزار تن بوده است که این رقم در سال جاری با افزایش ۱۱ میلیون تنی به ۱۳ میلیون و ۸۴۷ هزار تن رسیده است .
تولید انواع میوه در ایران طی سی سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رشد ۴,۸ برابری و یا ۳۸۰ درصدی مواجه شده است .
سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی (فائو) در این گزارش اعلام کرد : حجم تولید محصولات تولید شکر یعنی نیشکر و چغندر قند در سال ۱۹۷۸ میلادی بیش از ۴ میلیون و ۵۵۷ هزار تن بوده است که این رقم در حال حاضر به بیش از ۱۰ میلیون و ۵۳۰ هزار تن رسیده است .
تولید نیشکر و چغندر قند طی سی سال گذشته بیش از ۶ میلیون تن و به عبارتی ۱۳۱ درصد رشد داشته است .
حجم تولید انواع سبزی جات و صیفی جات در سال ۱۹۷۸ بیش از ۴ میلیون و ۶۲۱ هزار تن بوده است که این رقم در سال جاری به بیش از ۱۵ میلیون و ۷۶۰ هزار تن افزایش یافته است .
تولید انواع سبزی جات و صیفی جات طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رشد ۱۱ میلیون تنی و ۲۴۱ درصدی مواجه شده است .
سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی اذعان میکند که ایران با تولید ۲۳ میلیون تنی نهمین تولید کننده بزرگ غلات در قاره آسیا است .
سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی همچنین در گزارش خود پیش بینی کرده است تولید غلات در ایران طی سال جاری با نیم میلیون تن افزایش نسبت به سال قبل مواجه شده و به ۲۳,۵ میلیون تن برسد .
بر اساس این گزارش ایران نهمین تولید کننده بزرگ غلات در قاره آسیا شناخته شده است . چین با تولید ۴۴۵ میلیون تن غلات در سال ۲۰۰۶ بزرگترین تولید کننده غلات در آسیا طی این سال بوده است .
سایر تولید کنندگان بزرگ غلات در آسیا طی این سال عبارتند از هند با ۲۴۰ میلیون تن , اندونزی با ۶۶ میلیون تن , بنگلادش با ۴۱ میلیون تن , ویتنام با ۳۹ میلیون تن , ترکیه با ۳۵ میلیون تن , تایلند با ۳۴ میلیون تن , پاکستان با ۳۳ میلیون تن و ایران با ۲۳ میلیون تن .
همچنین گرسنگی و سو تغذیه در ایران از ۳۰ درصد جمعیت کشور در سال ۱۹۷۰ به کمتر از ۴ درصد جمعیت در سالهای اخیر رسید.
سازمان خوار بار ملل متحد در تازه ترین گزارش خود به بررسی درآمد سرانه و میزان گرسنگی و سو تغذیه در کشورهای مختلف در سال ۲۰۰۶ میلادی و مقایسه آن با سال ۱۹۷۰ میلادی پرداخته است .
بنا بر این گزارش , درآمد سرانه ایران نسبت به فقیرترین کشور جهان طی سال گذشته ۳۰,۹ برابر بیشتر بود , این رقم در سال ۱۹۷۰ حدود ۷,۳ برابر بیشتر شده است .
در این گزارش ۲۲۱ کشور جهان بر اساس میزان درآمد سرانه و نرخ گرسنگی و سو تغذیه رتبه بندی شده اند . میزان درآمد سرانه در ثروتمندترین کشور جهان ۷۵۳ برابر بیشتر از فقیرترین کشور جهان است . این رقم در سال ۱۹۷۳ میلادی حدود ۱۱۵ برابر بوده است . این مساله نشانگر شکاف درامدی شدید و بی عدالتی بین کشورهای ثروتمند و فقیر طی ۳۰ سال اخیر است . اریتره بیشترین میزان گرسنه در جهان را در اختیار دارد . بیش از ۷۵ درصد جمعیت این کشور هم کنون در گرسنگی و سو تغذیه به سر می برند . بروندی با درآمد سرانه ۱۱۰ دلار فقیرترین کشور جهان به شمار می رود . روستاها , کانون تلاش و سازندگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران , روند نابودی کشاورزی و روستاها به نحو شگفت انگیزی متوقف شد و به همت فرزندان جهادگر ملت در وزارت جهاد سازندگی آبادانی و توسعه روستاها و فعالیت های کشاورزی به تدریج بازگشت و سیل مهاجرت بی رویه به شدت کاهش یافت .
حضور جهادگران متخصص و متعهد در صحنه توسعه عمران و آبادانی روستاها و کشاورزی , تامین نهاده های مورد نیاز کشاورزان , اجرای طرح های عمرانی مختلف , توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی و انتقال دانش فنی به کشاورزان و توسعه تکنولوژی های جدید سبب شد که چهره ی کشاورزی در روستاهای ایران به تدریج تغییر یافته و امروزه به نقطه ای رسیده ایم که حداقل ۹۳ درصد محصولات مورد نیاز کشور در داخل تولید شده و کشور از وابستگی به اجانب رهایی نسبی پیدا کرده است .
در این سالها صادرات محصولات کشاورزی به نحو بی سابقه ای رشد یافته و از ۲۵ میلیون دلار در سال ۱۳۵۵ به رقم ۲,۱ دهم میلیارد دلار در سال ۱۳۸۵ افزایش یافته و پیش بینی می شود که امسال به حدود سه میلیارد دلار افزایش یابد و این در حالی است که هدف برنامه چهارم توسعه رسیدن به سقف صادرات دو میلیارد دلار در بخش کشاورزی در سال پایانی برنامه است که خوشبختانه این هدف در سال جاری محقق شده است .
بررسی وضعیت درآمد حقیقی خانوارهای روستائیان کشاورزان کشور نشان می دهد که نسبت به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درآمد حقیقی آنان حداقل ۲۲۵ درصد افزایش یافته است به طوری که براساس قیمت های ثابت سال ۷۶ مقدار درآمد سرانه هر خانوار کشاورز به طور میانگین از ۶,۲ میلیون ریال در سال ۱۳۵۵ به حدود ۱۴ میلیون ریال در سال ۱۳۸۵ افزایش پیدا کرده است و جمعیت زیر خط فقر در روستاها از ۶۵ درصد قبل از پیروزی انقلاب به کمتر از ۳۰ درصد در سال گذشته کاهش یافته است .
استفاده از روش های آبیاری نوین برای کشور را حیاتی و سبب افزایش بهره وری مصرف آب در کشور دانست و گفت : قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از روش های نوین آبیاری تحت فشار در سطح کمتر از ۱۰ هزار هکتار استفاده می شد اما در حال حاضر در سطحی حدود ۶۵۰ هزار هکتار از این نوع آبیاری استفاده می شود .
در سال ۱۳۵۵ در سطحی معادل ۱۷ هزار هکتار فعالیت های آبخیزداری (حفاظت آب و خاک و ایجاد پوشش گیاهی ) در حوزه های آبخیز کشور انجام شده است در حالی که در شرایط فعلی سالانه در سطحی حدود یک میلیون هکتار فعالیت های آبخیزداری انجام می شود.
سرانه تولید محصولات کشاورزی از هر متر مربع آب در سال ۱۳۵۵ را حدود ۵۰۰ گرم عنوان کرد و گفت : این رقم در زمان حاضر به دو برابر یعنی یک کیلوگرم افزایش یافته است که نشان دهنده افزایش بهره وری آب در بخش کشاورزی ایران است .
میزان عملکرد تولید محصول در واحد سطح از حدود دو تن در هکتار قبل از پیروزی انقلاب با افزایش معادل ۳۰۰ درصد به بیش از شش تن در هکتار در زمان حاضر افزایش یافته است .
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی به دلیل متکی بودن سیاست آن زمان به واردات از خارج کشور اهمیت خاصی داده نمی شد , اپس از پیروزی انقلاب اسلامی در این زمینه اقدامات بسیار خوبی صورت گرفته به گونه ای که در سال ۱۳۸۵ با تامین سرمایه لازم از طریق تسهیلات کم بهره , اعطای زمین و سایر کمک های دیگر , صنایع مرتبط با بخش کشاورزی توسعه یافته به گونه ای که ظرفیت فراوری محصولات کشاورزی کشور در سال ۱۳۸۵ به حدود ۳۳ میلیون تن افزایش یافته است و تا پایان برنامه چهارم به رقم ۴۲ میلیون تن افزیش خواهد یافت .
فعالیتهای عمرانی در روستاها
در زمینه فعالیت های توسعه روستایی نیز پیشرفت های خوبی در کشور صورت گرفته است به گونه ای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی میزان برخورداری جمعیت روستایی کشور از نعمت برق به بالاتر از ۹۷ درصد رسیده و به ۵۱ هزار روستا برق رسانی صورت گرفته است در حالیکه قبل از پیروزی انقلاب فقط ۲۳۶۰ روستا در کشور دارای برق بوده اند .
میزان برخورداری جمعیت روستایی از آب آشامیدنی از حدود ۲۱ درصد در سال ۱۳۵۵ به بیش از ۸۱ درصد در سال ۱۳۸۵ افزایش یافته است افزود : همچنین طول راه های روستایی در سال ۱۳۵۵ حدود ۲۶ هزار کیلومتر راه از نوع شوسه و خاکی بوده که درسال ۱۳۸۵ به بیش از ۱۰۰ هزار کیلومتر افزایش یافته که ۵۶ درصد آن آسفالته و مابقی راه شوسه است .
این اقدامات که توسط متخصصان جهادگر متعهد و کارشناسان بخش کشاورزی صورت گرفته , سبب شده در زمینه کشاورزی و توسعه روستایی کشور ایران به پیشرفت های بزرگی نائل شود و الگویی برای کشورهای در حال توسعه باشد.
نرخ باسوادی روستائیان نیز از حدود ۳۰ درصد قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به بالاتر از ۷۵ درصد در سال گذشته افزایش داشته و براساس گزارش موسسات بین المللی دسترسی روستائیان کشور به مراقبت های اولیه بهداشتی پس از پیروزی انقلاب به بالای ۹۰ درصد افزایش یافته است .
در مجموع اقدامات صورت گرفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در روستاها و بخش کشاورزی ایران سبب شده که شاخص توسعه انسانی به تمامی ابعاد توسعه ای جوامع را در بر می گیرد در روستاهای کشور از حدود ۰,۴۴ در سال ۱۳۵۵ با ۶۴ درصد افزایش بالاتر از۶ ۰,۷۲ افزایش یابد که رقم قابل قبولی است و در جوامع روستایی بسیاری از کشورهای جهان کم نظیر است .
کوتاه شدن دست خوانین ظالم و فئودال های استثمارگر از سر روستائیان یکی دیگر از خدماتی است که انقلاب اسلامی برای کشاورزان و روستائیان انجام داده است و سبب شد که روستائیان با ابتکار عمل و خلاقیت , سرنوشت فعالیت های کشاورزی خود را در دست بگیرند و با کمک سرمایه ها و امکاناتی که دولت در اختیار آنها قرار داده کشور را به خودکفایی نسبی رسانده و در زمینه توسعه صادرات انواع محصولات کشاورزی نیز به موفقیت های خوبی دست یابند
دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه روستایی را می توان در چند مقوله مورد بحث قرار داد :
▪ محرومیت زدایی از روستاها
به جرات می توان گفت که « محرومیت زدایی از روستاها » یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی در حوزه اجتماعی بوده است ; پیش از پیروزی انقلاب اسلامی , روستاها یکی از مناطق محروم کشور بودند. بیشتر روستاهای کشور در دوران پهلوی , فاقد امکانات رفاهی بودند و مردم روستایی از لحاظ معیشت در سختی و مشقت بسر می بردند پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بدنبال تاکیدات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی , حضرت امام خمینی (ره ) مبنی بر بسیج امکانات مادی و معنوی برای عمران و آبادانی روستاها , مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران درصدد زدودن فقر و محرومیت از چهره روستاهای کشور برآمدند تا امکانات رفاهی شهرها و روستاهای کشور را به یک سطح یکسان برسانند.
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و فرمان امام خمینی (ره ) مبنی بر کمک به روستائیان و آبادانی روستاها , نهاد جهاد سازندگی شکل گرفت در این نهاد که بعدها به دلیل عملکرد مثبت و قابل توجه آن به وزارتخانه جهاد کشاورزی تبدیل شد , جوانان متخصص و انقلابی در مناطق روستایی کشور حضور پیدا کرده و به ارائه خدمات زیربنایی نظیر آبرسانی , راهسازی , برق رسانی و غیره در روستاها پرداختند.
از دیگر اقدامات انجام شده برای روستائیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی , برخوردار شدن روستاها از امکانات برقراری ارتباط مخابراتی با دنیای خارج از روستاهاست , اقدامات صورت گرفته در این خصوص به اندازه ای است که ایران بدلیل فعالیتهای گسترده برای برخوردار نمودن مناطق محروم روستایی از ارتباطات مخابراتی , از سوی یونسکو لوح تقدیر دریافت کرده است .
به منظور افزایش سطح بهداشت در روستاها , احدات اماکن بهداشتی در روستاها پس از انقلاب اسلامی روند روبه رشدی داشته است . در زمینه تعلیم و آموزش روستائیان نیز کارنامه انقلاب اسلامی درخشان است .
دولتمردان جمهوری اسلامی ایران طی سالهای پس از پیروزی انقلاب , اقتصاد بیمار سال ۵۷ را به یک اقتصاد پویا و در حال رشد تبدیل کرده اند
گرسنگی و سوتغذیه در ایران از ۳۰ درصد جمعیت کشور در سال ۱۳۴۹ هـ . ش به کمتر از ۴ درصد رسیده است
محرومیت زدایی از روستاها یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی در حوزه اقتصادی بوده است .
 خدمات و فعاليت هاي نظام جمهوري اسلامي در ابعاد داخلي، گستره بسيار وسيعي دارد و مي توان آنها را به چند حوزه تقسيم كرد که عبارت اند از: 1_ خدمات نظام در حوزه اقتصادي 2_ خدمات و دستاوردهاي نظام در حوزه فرهنگي، علمي و اجتماعي 3_ خدمات و دستاوردهاي نظام در حوزه سياسي به گوشه اي از خدمات بيشمار اشاره ميكنيم 1_ دستاوردها و خدمات اقتصادي با اینكه ملموس ترين و گسترده ترين فعاليت هاي نظارت جمهوري اسلامي در حوزه اقتصادي است، امّا نظام تبليغاتي كشور نتوانست آن را به طور شايسته اي به افكار عمومي منعكس کند. مطالعه آمار و ارقام اين فعاليت ها مؤيد اين نكته است: 1_1_ نفت صنعت نفت ايران نسبت به پیش از پيروزي انقلاب اسلامي با تحول عظيمي همراه بوده است؛ زيرا اكنون ايران اسلامي مالك منابع نفتي خود است و كارشناسان ايراني مديريت اجرايي عمليات صنعت نفت را در همه بخش ها اعم از: اكتشاف، حفاري، بهره برداري، ‌صادرات، پالايش و انتقال بر عهده دارند؛ اين امر در حالي است كه اين صنعت پيش از انقلاب به طور كامل وابسته بود. از طرف ديگر، فعاليت هاي اكتشافي صنعت نفت پس از پيروزي انقلاب با جهش چشمگيری همراه بوده است. 2_1_ گاز حجم ذخاير گاز طبيعي شناسايي شده ايران در آغاز سال 1385 حدود 6/26 تريليون متر برآورد شد كه اين ميزان معادل 17% از كل ذخاير جهان و 7/47% از ذخاير منطقه خاورميانه است. پیش از پيروزي انقلاب اسلامي تنها پنج شهر، نعمت گاز داشتند؛ در حالی که اکنون نه تنها بیشتر مناطق شهری کشور از این نعمت بهره مندند، بلکه در مناطق روستایی نیز از این نعمت خدادادی به کشور استفاده می گردد. طبق آخرين آمار مركز آمار كشور در پايان سال 1385، ميزان استخراج گاز معادل 464 ميليون مترمكعب در روز بوده است. همچنين تا پايان آن سال، از مجموع 1016 شهر كشور، ‌615 شهر (61%) گازرساني شد و 82 شهر در حال گازرساني بوده است. 3_1_ پتروشيمي ميزان توليدات پتروشيمي در سال 1357، 7/4 ميليون تن بود كه با وجود تخريب آن به دست رژيم بعثي عراق در جنگ تحميلي، طبق آمارهای موثق درآمد كشور از اين راه، از صادرات گاز به بيش از 7 ميليارد دلار در سال 84 ‌رسیده است. 4_1_ فناوري هسته اي و انرژي هسته اي جمهوري اسلامي به رغم تحريم هاي شديد امريكا و فشار به كشورهاي ديگر براي نداشتن همكاري در طرح هسته اي ايران، توانست چرخه سوخت هسته اي را با دستان دانشمندان داخلي به صورت چشمگیری افزایش دهد تا جايي كه تعجب جهانيان را برانگيزد. در اين خصوص، نظام جمهوري اسلامي توانست با كشف و استخراج اورانيوم طبيعي در يزد و فناوري آن در اردكان يزد و سپس تبديل آن به سه ماده: «هگزا فلورايد اورانيوم، «اكسيد اورانيوم» و «تترا فلورايد اورانيوم» را در «پايگاه هسته‌اي اصفهان»، بزرگترين گام هاي چرخه سوخت هسته اي بردارد و سپس با تأسيس پايگاه در «نطنز» با استفاده از دستگاههاي سانتريفوژ به غني سازي اورانيوم دست يابد. اين امر، ايران را به رديف دهمين كشور با فناوري هسته اي ارتقا داده است. همچنین، طراحي رئاكتور آب سنگين در اراك و به مرحله نهايي رسيدن نيروگاه اتمي در بوشهر، گام هاي ديگري بود كه نشان داد مديريت انقلابي نظام جمهوري اسلامي را به كشوری پيشرفته تبديل می كند. 5_1_ برق برق رساني را مي توان يكي از افتخارآميزترين فعاليت هاي اقتصادي ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي قلمداد كرد. پیش از پيروزي انقلاب اسلامي و در اوج فعاليت هاي رژيم طاغوت، تنها 1/3 ميليون مشترك برق - اعم از خانگي، عمومي، صنعتي و كشاورزي - وجود داشت؛ این در حالي است كه هم اکنون حتی بسياري از روستاهاي كشور و دورترين مناطق از نعمت برق است. ميزان توليد ناخالص برق كشور در پايان سال 1385، بيش از 192 ميليارد كيلووات ساعت بود و تاكنون بيش از 50 هزار روستا در كشور از نعمت برق برخوردار شدند. همچنين، تعداد مشتركان برق مؤسسه های تابع وزارت نيرو در اين سال، حدود 20624 هزار مشترك بوده است. 1-6-صنايع نظامي ايران كه قبل از انقلاب تقريبا تمام تسليحات نظامي خود را از خارج وارد ميكرده در زمره يكي از كشورهاي توليد كننده تسليحات پيشرفته نظامي در جهان قرار گرفته و در كنار كشورهايي چون هند، برزيل و يوگسلاوي مطرح شده است و توليدات خود را به بيش از 30 كشور جهان صادر ميكند. توليد محصولات الكترونيكي و راداري، ادوات و تجهيزات خاص از اين جمله است. اكنون ايران در زمينه صنايع زرهي و ساخت انواع نفربر در بين ده كشور برتر دنيا قرار گرفته است. به برخي از اقدامات انجام شده در صنايع نظامي اشاره ميكنيم: ساخت هواپيماي جنگنده آذرخش، طراحي و ساخت لانچر (پرتابكننده) چهار موشكي با قابليت شليك همزمان و تكتك، ساخت چرخبال آموزشي و چرخبال دو موتوره، طراحي و ساخت تانك پيشرفته ذوالفقار و راهاندازي خط توليد انبوه آن، ساخت تانك مدرن ، طراحي و ساخت خودرو تانكبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و يدككشها، ساخت زيردريايي و اسكله شناور، ساخت موشك فاتح 110 (از موفقترين موشكهاي زمين به زمين در جهان) و موشكهاي دوربر شهاب (با سرعتي سه برابر موشك اسراييلي)، راهاندازي خطوط تعميرات اساسي و بازسازي هواپيماي نظامي و خودكفايي در زمينههاي ساخت و يا تعمير بسياري از تجهيزات و قطعات نظامي كه در جنگ الكترونيكي كاربرد دارد. 1-7- صنايع در بخش صنعت، كشوري كه قبل از انقلاب تقريبا تمام كالاهاي صنعتي خود را از خارج وارد ميكرده و معدود كالاهاي ساخت داخلش نيز عموما از كيفيت و مرغوبيت پاييني برخوردار بوده، هم اكنون در بسياري از زمينه ها به توليدكننده تبديل شده و توليداتش نيز در بسياري از موارد، از جهت كيفيت و استاندارد، قابل رقابت با مشابه خارجي ميباشد و در برخي از صنايع- همچون صنايع ساختماني- سالهاست كه به مرز خودكفايي رسيده است. جمهوري اسلامي وارث صنعتي است كه ميزان وابستگي آن به خارج بسيار زياد بوده به همين سبب، صنايع كشور پس از انقلاب، به دليل محاصره اقتصادي و تامين نشدن مواد اوليه و واسطه اي، دچار ركود شديد شد. از سوي ديگر، صاحبان و مالكان اين صنايع كه آنها را با استفاده از اعتبارات بانكي تاسيس كرده بودند، از كشور گريختند. دولت توانست پس از انقلاب در زمينه كاهش وابستگي شديد به مواد اوليه وارداتي، كالاهاي سرمايهاي خارجي، تخصصهاي فني و اطلاعات و دانش فني خارجي- كه تهديدي براي صنعت به شمار ميرود- اقدامات در خور توجهي انجام دهد. به همين علت پس از انقلاب اسلامي، ظرفيتهاي وسيعي در كشور پديد آمد و توليد مواد اوليه، ايجاد صنايع تبديلي، صنايع تكميلي و پر كردن حلقههاي مفقوده صنعت جدي گرفته و گامهاي بلندي در اين راه برداشته شد. تقويت و گسترش صنايع پتروشيمي را ميتوان در همين ارتباط ارزيابي كرد. ميزان توليدات پتروشيمي كشور كه در سال 1357 حداكثر 7/4 ميليون تن بوده در سال 1381 به 5/12 ميليون تن افزايش يافته است. امروزه ايران در عرصه صنايع موشكي و مخابراتي به درجهاي از پيشرفت رسيده كه به توان ساخت ماهواره دست يافته و وارد باشگاه چند كشور محدود پرتاب كننده ماهواره گرديده است. اين موفقيت در حالي به دست آمده كه ما در زمينه محصولاتي كه قابليت استفاده در صنايع موشكي و الكترونيك نظامي دارند، در تحريم به سر مي بريم تا جايي كه حتي در برخي مواقع از يا چيپ ساده الكترونيكي به ما ممانعت به عمل ميآيد. در زمينه سدسازي امروزه در بين 3 كشور برتر دنيا قرار داريم؛ به طوري كه پس از پيروزي انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و يا در حال ساخت است. در صنايع كشاورزي، هماكنون، تراكتورهاي ساخت ايران به بيش از 30 كشور جهان صادر ميشود. در صنايع نفت و گاز، پروژه صددرصد ايراني فاز يك منطقه عسلويه به عنوان بزرگترين پروژه نفت و گاز كشور در آبان 83 به بهره برداري رسيد كه با بهره برداري فازهاي ديگر آن سالانه حدود يك ميليارد دلار درآمد نصيب كشور خواهد كرد 1-8-وضعيت روستاها فقر و نابساماني جوامع روستايي از مسائل و معضلات مهم و اساسي كشورهاي توسعه نيافته و در حال توسعه به شمار ميرود. به همين جهت برخلاف رژيم گذشته كه تنها به توسعه و آباداني تهران و شهرهاي بزرگ اكتفا ميكرد، بعد از پيروزي انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم كشور براي دولت و برنامهريزان از اولويت خاصي برخوردار شد. در اينجا به بخشي از شاخصهاي برخورداري روستاها در سالهاي پس از انقلاب اسلامي اشاره ميكنيم: تعداد مراكز بهداشتي و درماني روستايي در سال 357، 1500 واحد بوده كه در سال 1381 به 7345 واحد رسيده تعداد خانههاي بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزايش يافته است. برقرساني به روستاها و مناطق محروم و ايجاد تاسيسات زيربنايي از قبيل توسعه شبكه راههاي روستايي، مخابرات و... در اين مناطق از اقدامات موفقيتآميز پس از انقلاب به شمار ميرود. تعداد روستاهاي برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بيش از 10 برابر – در سال 1380 افزايش يافته است. همچنين طي دوره 1357- 1317 تنها 8000 كيلومتر راه روستايي كشيده شده بود. اما اين رقم بعد از انقلاب به 86000 كيلومتر رسيده است (بيش از 10 برابر در مدتي تقريبا 10 ساله). تعداد روستاهاي بهرهمند از شبكه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بيش از 30 برابر- افزايش يافته. تعداد واحدهاي پستي روستايي هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بيش از 25 برابر- رسيده است. 1-9-2- كشاورزي و دامداري بخش كشاورزي از مهمترين و استراتژيكترين بخشهاي اقتصادي كشور است. در حيطه كشاورزي و دامداري، طبق آمار رسمي دولت در سال 1356، دولت فقط توانايي تامين مواد غذايي مردم خود براي 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقي مواد غذايي را از خارج وارد كند. براي مثال مرغ را از فرانسه، تخممرغ را از اسرائيل، سيب را از لبنان، پنير را از دانمارك و... وارد ميكرد؛ هماكنون كشورمان به رغم دو برابر شدن جمعيت، به مرز خودكفايي رسيده است؛ به گونهاي كه با توجه به اينكه توليد گندم در سال 1356، 1/5 ميليون تن بوده و كشور ما سالها از بزرگترين واردكنندههاي گندم در دنيا محسوب ميشده در سال 83 با توليد بيش از 14 ميليون تن- بعد از چهل و اندي سال- توانست به خودكفايي در عرصه اين محصول استراتژيك دست يابد. ميزان توليد شلتوك برنج در سال 1356، معادل 1/1 ميليون تن بود. اين رقم در سال 1379 به 7/2 ميليون تن افزايش يافت. توليد جو از 900 هزار تن به 3/3 ميليون تن و سبزيجات و محصولات جاليزي از 7/2 ميليون تن به 15 ميليون تن رسيد. در بخش دام نيز رشد قابل توجهي در توليد پديد آمده است؛ به گونهاي كه توليد تخممرغ از 215 هزار تن به در سال 1356 به 555 هزار تن در سال 1381 افزايش يافته است. توليد گوشت مرغ، از 63 هزار تن به 724 هزار تن، گوشت قرمز از 587 هزار تن به 947 هزار تن، عسل از 6 هزار تن به 28 هزار تن و شير خام از 620/2 ميليون تن به 877/5 ميليون تن رسيده است. براساس گزارش سازمان خواروبار كشاورزي سازمان ملل متحد،- فائو- ايران در سال 2004 رتبه نخست صادرات كشاورزي را در ميان كشورهاي خاورميانه كسب كرده است. 1-10-آب در سال 1357 ميزان توليد آب 5/1 ميليارد مترمكعب و تعداد انشعاب 7/2 ميليون بود، امّا اين رقم در سال 1377 به 976/3 ميليارد مترمكعب و 7 ميليون فقره انشعاب افزايش يافت. آمارها در پايان سال نشان مي دهد كه انشعاب آب 650 شهر را در پوشش قرار داده است؛ يعني 43 ميليون نفر در پوشش مصرف آب شهري و روستايي قرار گرفته اند. در سال 1385، بيش از 5 ميليارد و 94 ميليون مترمكعب آب در مناطق شهري شركت هاي آب و فاضلاب شهري و بيش از يك ميليارد مترمكعب آب در مناطق روستايي شركت هاي آب و فاضلاب روستايي توليد شده است. در مناطق شهري، طول شبكه هاي توزيع آب، حدود 120 هزار كيلومتر و تعداد انشعاب آب، بيش از 10 ميليون فقره بوده است. در مناطق روستايي،‌ طول شبكه هاي توزيع آب، حدود 120 هزار كيلومتر و تعداد انشعاب آب، بيش از 3 ميليون فقره بوده است. 1-11- توسعه مخابرات و تلفن آمار دقيق تلفن هاي كشور در سال 1357، 850 هزار شماره بود؛ در حالي كه اين رقم در مرداد ماه سال 82 بالغ بر 599/13 ميليون شماره رسيد و تا آخر تابستان امسال بالغ بر 23419586 شماره بوده است. توليد تجهيزات مخابراتي تا پيش از انقلاب، تنها به توليد سوئيچ هاي الكترونيكي EMD و دستگاههاي مخابراتي روميزي و برخي از دستگاههاي مخابراتي محدود بود، امّا پس از انقلاب - بخصوص پس از سال 68 - تغييرات شگرفي در فناوری توليد تجهيزات مخابراتي صورت گرفت. شبكه فيبر نوري يكي از مهمترين تحولات است. در كنار توسعه و گسترش تلفن هاي واگذارشده تلفن همراه تا مرداد سال 1382 به 2521649 خط رسيد. اين تعداد تا پايان تابستان سال جاري به 20786880 خط رسيد كه انتظار مي رود تا پايان سال به 26000000 برسد. همچنین، راه اندازي شبكه هاي اطلاع رساني و اتصال به بزرگراههاي اطلاعاتي – همچون: اينترنت - نيز از خدمات انقلاب در بخش مخابرات كشور است. 1-12-تحولات در بخش راه و ترابري به اعتقاد كارشناسان، پيشرفت در صنعت حمل و نقل كشور، انقلابي در اين بخش محسوب مي شود؛ زيرا در 25 سال پيش از پيروزي انقلاب 90 هزار كيلومتر راه آسفالتی و شوسه روستايي و 76 هزار كيلومتر جاده و راه اصلي و فرعي در شهرهاي گوناگون احداث شد؛ در حالي كه در سال 57 مجموع راههاي اصلي و فرعي كشور حدود 36 هزار كيلومتر بود. حال آنکه در پايان سال 1385 مجموع راههاي اصلي و فرعي كشور حدود 1007198 كيلومتر بوده است. در شبكه ريلي كشور نيز در حال حاضر 6100 كيلومتر شبكه اصلي و بيش از 2000 كيلومتر شبكه فرعي راه آهن وجود دارد و در واقع به همت متخصصان داخلي سالانه 600 كيلومتر راه آهن احداث مي شود كه در آينده نزديك به 1000 كيلومتر امکان افزايش دارد و در بخش حمل و نقل هوايي نيز توسعه چشمگیری صورت گرفت. در سال 81 بالغ بر 20 ميليون و 200 هزار نفر از طريق فرودگاههاي كشور جا به جا شده اند؛ اين رقم در سال 1385 به 26111920 نفر رسيده است. دستيابي متخصصان داخلي به توانايي پيشرفته ترين سطح تعمير اساسي (اورهال) هواپيماهاي پهن پيكر يكي از موارد پيشرفت در صنعت هواپيمايي است. ساخت هواپيماهاي ايران 140 با هزينه هر فروند 5/8 ميليون دلار و توانايي ساخت 12 فروند در هر سال، نمونه چشمگيري از پيشرفت هایی است که پس از پيروزي انقلاب اسلامي صورت گرفته است. ساخت هواپيماهاي آموزشي، بالگرد و هواپيماهاي بدون سرنشين از هواپيماهاي 4 نفره «فجر-3» از ديگر عملكردهاي سازمان صنايع هواپيمايي است. تأسيس فرودگاهها در مناطق دورافتاده و محروم كشور از امتيازهای كشور پس از پيروزي انقلاب است. 1-13-ميانگين رشد اقتصادي دستيابي به ميانگين رشد اقتصادي بيش از 4% در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي با وجود فشارهاي خارجي، تحريم، جنگ تحميلي، تنش هاي منطقه اي و بين المللي و ...، موفقيت چشمگيری است. با آنكه برخي از كارشناسان براي كشور در حال توسعه اي همچون ايران، تحصيل رشد اقتصادي سالانه بيش از 6% براي يك دوره 20 ساله را ضروري قلمداد مي كنند تا آثار عقب افتادگي هاي گذشته جبران شود و مسير توسعه هموار گردد. رشد اقتصادي ايران در نخستين برنامه پنج ساله توسعه اقتصادي به حدود 8% و در برنامه دوم به 5% رسيد. انتظار مي‌رود در چارچوب چشم انداز 20 ساله مقام معظم رهبري، ميانگين رشد اقتصادي شش درصدي تحقق یابد؛ البته بايد توجه داشت كه با وجود پيشرفت هاي حاصل شده در عرصه هاي گوناگون علوم و فناوري، كشاورزي، صنعت، خدمات و ... برنامه اصلاح ساختار اقتصادي كشور - كه از اواسط دهه 70 به بعد به آن بيش از گذشته توجه شده است - همچنان با موانع جدي رو به روست كه بايد با تدبيري كارشناسانه به رفع آنها همت گمارد. یکی از آنها، وابستگي شديد اقتصادي ملي به نفت و صادرات آن و ديگری در بخشهاي مديريتي و تصحيح زيرساخت هاي كلان اقتصادي است که بايد بيش از پيش در این زمینه كوشا بود. دستيابي به آرمان هاي انقلاب بويژه در بخش اقتصادي، تنها در سايه عزم و بسيج ملي براي جهش صادرات غيرنفتي تحقق مي يابد كه تضمين كننده توسعه پايدار و حيات اقتصادي و عدالت اجتماعي است. 1-14-جمعيت جمعيت ايران در سال 1356 بالغ بر 7/34 ميليون نفر بود. اين رقم در سال 1385 به 70495782 ميليون نفر رسيده است و نظام جمهوري اسلامي توانسته است پاسخگوی اين افزايش جمعيت باشد. اگر تنها به ميزان خوراك، پوشاك، مسكن، مدرسه، بيمارستان و حمل و نقل آنها توجه کنیم، درمی یابیم كه چه خدمات گسترده اي انجام شده است. 1-15-توزيع درآمد مطابق آخرين آمارهاي مربوط به توزيع درآمد در سالهای 1357-1356، میزان 10% از ثروتمندترين مردم ايران نسبت به 10% فقيرترين آنها به ترتيب 16/32 برابر و 60/24 برابر اختلاف درآمد داشتند كه شكاف آن بسيار است، امّا اين رقم با اقدام هایی که پس از پيروزي انقلاب اسلامي صورت گرفت، به 60/20 برابر در سال كاهش يافته است. با اينكه پس از انقلاب شكاف درآمدي ثروتمندترين فرد با فقيرترين، 5/11 برابر كمتر شده است و البته اين موضوع توفيقی براي انقلاب محسوب مي شود، امّا از سوي ديگر، بيانگر اين است كه هنوز هم شكاف طبقاتي و درآمدي وجود دارد و متأسفانه پس از گذشت 29 سال از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل وجود مشكلات متعدد، هنوز وضعيت توزيع درآمد در كشور مناسب نيست و فشار اصلی اين توزيع ناعادلانه درآمد در قالب فقر ـ كه بارها مقام معظم رهبري مسئولان را به مبارزه با آن فراخوانده اند ـ به قشر حقوق بگير و مستضعف جامعه وارد مي شود. 2_ خدمات و دستاوردهاي نظام در حوزه فرهنگي، علمي و اجتماعي به موازات توسعه در بخش هاي اقتصادي، در حوزه فرهنگي، علمي و اجتماعي نيز اقدام های شايسته اي پس از پيروزي انقلاب صورت گرفته است كه در اين مقاله با رعايت اختصار مهمترین آنها را شرح می دهیم:/ 1_2_ میزان سواد میزان باسواد جمعيت 6 ساله و بالاتر كشور، از 7/28% در سال 1355 به 5/79% در سال 1375 و به بيش از 80% در سال 1380 رسيده است. بر اساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1385، از ميان حدود 64 ميليون نفر جمعيت 6 ساله و بالاتر كشور، بيش از 54 ميليون نفر باسواد بودند؛ به این ترتيب، ميزان باسوادي در كشور بيش از 84%است. از مجموع باسوادان كشور، 28 ميليون و 835 هزار نفر را مردان (7/88%) و 25 ميليون و 247 هزار نفر را زنان (3/80%) تشكيل داده اند. همچنين، در آن سال، حدود 1 ميليون و 347 هزار سوادآموز در دوره هاي مختلف سازمان نهضت سوادآموزي مشغول به تحصيل بوده اند. همچنين، پیش از پيروزي انقلاب اسلامي (سال تحصيلي 1357-1356) در كل كشور 7745825 نفر دانش آموز وجود داشت كه اين رقم در سال تحصيلي 1380-1379 به بالغ بر 18314 ميليون نفر افزايش يافته است. در سال تحصيلي 1386-1385، حدود 15 ميليون نفر دانش آموز در كشور وجود داشت كه بيشترين تعداد دانش آموزان، مربوط به دوره ابتدايي با 5 ميليون و 827 هزار نفر دانش‌آموز است. در اين سال تحصيلي، تعداد پذيرفته‌ شدگان مراكز آموزش عالي و دانشگاه آزاد حدود 610 هزار نفر بودند كه از اين تعداد، حدود 287 هزار نفر مرد و 322 هزار نفر زن بوده اند. در سال تحصيلي 1386-1385، حدود 2829 هزار نفر در مراكز آموزش عالي، دانشگاه آزاد اسلامي و دانشگاه پيام نور در حال تحصيل بوده اند كه نسبت به سال تحصيلي گدشته 4/18% افزايش داشتند. همچنين، از اين تعداد، 52% را زنان و 48% را مردان تشكيل داده اند. با بررسی این سال تحصيلي، 737 هزار نفر (1/26%) در مقطع كارداني، 1911 هزار نفر (6/67%) در مقطع كارشناسي، 118 هزار نفر (1/4%) در مقطع كارشناسي ارشد و 63 هزار نفر (2/2%) در مقطع دكتراي حرفه اي و تخصصي مشغول به تحصيل بوده اند. جدول آمار دانش آموزان اعزامي به المپيادهاي بين‌المللي و مدال‌هاي به دست آمده توسط آن‌ها تعداد افراد اعزامي به المپيادهاتعداد مدال‌هاي كسب شده رياضي فيزيك كامپيوتر شيمي زيست طلا نقره برنز 2-2-مبارزه با مواد مخدر از ديگر موارد قابل اشاره موفقيت بسيار چشمگير نظام جمهوري اسلامي در مبارزه با مواد مخدر و سوداگران مرگ ميباشد. طبق آمارهاي بينالمللي بيش از 80 درصد مواد مخدر مكشوفه در سطح جهان در مرزهاي ايران كشف و منهدم ميشود كه به همين جهت نيز ايران بارها از سوي مجامع جهاني مورد تقدير قرار گرفته است و كميته مبارزه با مواد مخدر سازمان بهداشت جهاني، مركز آموزش منطقهاي خود را ايران قرار داده است. البته بايد بالا بودن و بالا رفتن آمار معتادان كشور را يكي از نقاط ضعف عملكرد كارگزاران نظام محسوب كرد. 2-3-فرهنگ و هنر در حوزه هنري و فرهنگي يكي از موارد قابل اشاره، سينماي ايران است كه قبل از انقلاب به اعتراف تمام صاحبنظران، به هيچ وجه در دنيا مطرح نبوده و به حساب نميآمده لكن امروزه، به عنوان سينمايي صاحب سبك و جذاب، در بين 10 سينماي برتر جهان مطرح ميباشد. در صنعت دوبلاژ نيز ايران جزء سه كشور برتر دنياست. همچنين در اين حوزه ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد: 1. رونق چشمگير صنعت چاپ و نشر و انتشار گسترده مطبوعات و كتب؛ 2. توسعه گسترده شبكه هاي صدا و سيما و توليد وسيع برنامه ها خصوصا از سال 73 به بعد به گونه اي كه از دو شبكه سيما و چند شبكه صدا با ساعات محدود هم اكنون به ده ها شبكه داخلي و خارجي به صورت تمام وقت و شبكه هاي استاني گسترش يافته است. 3. توسعه و گسترش چشمگير شبكه هاي خبررساني و خبرگزاري داخلي و بينالمللي به گونهاي كه امروزه ديگر ما مجبور نيستيم براي كسب خبر- همانند گذشته- متكي به خبرگزاريهاي خارجي همچون: آسوشيتدپرس، رويترز، دويچله وله و امثال آن باشيم 2-4-بهداشت و سلامت يكي از شاخصهاي متعارف توسعه يافتگي، كاهش نرخ مرگ و مير كودكان است. طي سالهاي اخير سازمان بهداشت جهاني دو بار ايران را به عنوان موفقترين كشور جهان در كاهش نرخ مرگ و مير كودكان مورد تقدير قرار داده است. به گونهاي كه مرگ و مير كودكان زير يك سال از 111 مورد در هر هزار تولد زنده در سال 1356 به 6/28 مورد از هر هزار تولد)( زنده در سال 1381 رسيده به عبارت ديگر بيش از چهار برابر كاهش يافته است. از 237 نفر در هر 100 هزار (همچنين كاهش مرگ مادران ناشي از عوارض باروري تولد زنده در سال 1355 به حدود 37 نفر در سال 1380 رسيده يعني 5/6 برابر كاهش يافته است. از ديگر شاخصها، افزايش سن اميد به زندگي است. در نتيجه اقدامات و آموزشهاي بهداشتي، اصليترين شاخص سلامت (سن اميد به زندگي) كه قبل از انقلاب در حدود 55 سال بوده و در سال 82 به مرز 4/71 رسيده است براساس آمار ديگري سن اميد به زندگي طي 20 سال (1360 تا 1380) 10 سال افزايش يافته، يعني در مورد مردان از سال 58 به 68 سال و در مورد زنان از 60 سال به 70 سال ارتقا يافته است. همچنين سازمان بهداشت جهاني، ايران را در سال 2004 به عنوان موفقترين كشور آسيايي در كنترل و مقابله با ايدز معرفي كرد. 2-5-ساير موارد _ پيشرفت كمي و كيفي شبكه هاي راديويي و تلويزيوني و تأسيس و راه اندازي شبكه هاي برون مرزي مانند: شبكه سحر، جام جم و صبا و پرسtv و العالم و... _ گسترش مراكز هنري و فرهنگي _ توسعه و رشد علمي مانند فناوري هسته اي، سلولهاي بنيادي جنيني و ... _ گسترش تأمين اجتماعي و انواع بيمه هاي حمايتي 3_ دستاوردهاي سياسي انقلاب اسلامي در حوزه سياسي تأثير و تحولات بسيار مثبتي را بر جاي گذاشته است؛ اگر چه اين آثار و نتايج مثبت در پشت ابرهاي جنجال هاي سياسي و تبليغات رسانه هاي بيگانه پنهان مانده است، امّا نمی توان آنها را رد و نفي کرد. انسانها همواره قدر نعمت را در هنگام نبودن آن بيشتر درك مي كنند، امّا در عين حال يادآوري و تذكر آن ممکن است همان نتيجه را به ارمغان آورد. امام عظيم الشأن و به تبع ايشان، مقام معظم رهبري همواره چنين خط مشي هایی داشته اند. در اين خصوص نتایج، پيامدها و آثار انقلاب را همانا تحول در نهادهاي سياسي-اجتماعي، آزادي، استقلال، گسترش مشاركت سياسي و جايگزيني ارزشهاي اسلامي و ... مي‌دانستند. 3-1-استقلال سياسي يكي از مهمترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي، استقلال سياسي آن است؛ در حالي كه رژيم طاغوت به هيچ وجه از استقلال در همه سطوح برخوردار نبود. همچنین، نظام جمهوري اسلامي در مقايسه با كشورهاي منطقه و بسياري از كشورهاي دنيا مستقل‌ترين كشور محسوب مي‌شود. سياست «نه شرقي، نه غربي»، ايران اسلامي را كه در دوران معاصر همواره در نفوذ قدرت هاي استعماري و بيگانه بود، به كشوری نفوذناپذیر و كاملا مستقل تبديل كرده است. 2_3_ قانون اساسي «قانون اساسي» يكي از مهمترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي به شمار مي آيد. اهميت اين دستاورد از اين نظر است كه نحوه تعامل مردم و دولت، حقوق شهروندي و نقش مؤثر مردم در اداره حكومت در آن به طور واضح و كامل ديده شده است. 3_3_ تحول در نهادهاي سياسي-اجتماعي در خصوص تحول در نهادهاي سياسي-اجتماعي، حضرت امام بيشترين تأكيد را بر پيدايش دولت خدمتگزار به صورت دستاورد عمده انقلاب اسلامي داشتند. به نظر امام، ايجاد دولتی مردمي - كه مظهر اتحاد و همدلي و ملت به شمار مي آيد - از بركات انقلاب محسوب مي شود. 4_3_ ولايت فقيه از آن جايي كه اساس نظام بر مبناي ولايت فقيه استوار شده است و با توجه به ويژگي ها و مختصات ولي فقيه، نظام جمهوري اسلامي امکانت خاصی دارد كه آن را ساير نظامهاي سياسي ندارند. از همين رو، امام راحل همواره تأكيد می کردند كه از ولايت فقيه پشتيباني كنيد تا به نظام آسيبي نرسد. 5_3_ آزادي امام راحل، آزادي بيان، قلم، فكر و انديشه را از دستاوردهاي مهم انقلاب مي دانستند؛ در حقیقت نيز در هر قضاوت منصفانه در مقايسه با بسياري از كشورهاي دنيا، آزادي در ابعاد گوناگون، از دستاوردهاي مهم انقلاب اسلامي است. 6_3_ مشاركت سياسي يكي ديگر از نتایج انقلاب، مشاركت سياسي آحاد ملت در همه مسائل كشور است. مردم ايران پس از انقلاب، همه نهادهاي سياسي را به طور مستقيم تعيين مي كنند و شركت آزادانه مردم در انتخابات و میزان مشاركت آنان - كه مردم در انتخابات مختلف داشته اند - بيانگر اهميت و جايگاه اين مسئله در نظام جمهوري اسلامي و شناسايي نقش مردم به صورت سرچشمه قدرت است. 7_3_ ساير موارد _ ايجاد نظام مردم سالاري ديني _ گسترش گروهها و احزاب سياسي _ انتقادپذيري _ تفكيك قوا _ رشد سياسي و آگاهي هاي عمومي و حضور آنها در صحنه هاي مختلف _ برابري همه آحاد ملت (مسئول و غيرمسئول) در برابر قانون _ گسترش كمي و كيفي حوزه هاي علميه و مراكز ديني _گسترش نشريات و كتب ديني
دستاوردهای انقلاب اسلامی در 35 ساله گذشته
نتایج و دستاوردهای انقلاب اسلامی طی 35 سال گذشته را می‌توان به اختصار در چهار حوزه سیاسی، اقتصادی، علمی فناوری ونظامی بررسی کرد. البته در این بررسی اجمالی، بدیهی است که به اهم دستاوردها اشاره می‌شود و امکان پرداختن به جزئیات وجود ندارد.
الف- دستاوردهای سیاسی
دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی را می‌توان به دو بخش سیاسی داخلی و بین‌المللی تقسیم نمود.
1-دستاوردهای سیاسی داخلی
انقلاب اسلامی با شعار «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» در ایران به پیروزی رسید و مهم‌ترین دستاورد این پیروزی، فروپاشی نظام سلطنتی و دیکتاتوری طاغوت با سابقه 2500 ساله از یک طرف و برقراری حاکمیت ملی با استقرار نظام مردم‌سالاری دینی با عنوان «جمهوری اسلامی» با رای بیش از 98 درصد ملت از طرف دیگر بود. قانون اساسی جمهوری اسلامی از بزرگ‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. در اصل ششم قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود از راه ا نتخابات: انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر این‌ها، یا از راه همه‌پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌گردد.بر اساس این اصل، ایران در طی 35 سال گذشته از حاکمیت ملی برخوردار بوده و تمامی مسئولان در حوزه‌های مختلف با رای مستقیم یا غیرمستقیم مردم انتخاب شده‌اند.
ساختار حکومتی و قدرت در جمهوری اسلامی، با محوریت ولایت فقیه برگرفته از آموزه‌های دینی و شرع مقدس ایران است که انقلابی با ماهیت دینی را پدید آوردند. اصول استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت بر مبنای اسلام، از اصول اصلی نظام جمهوری اسلامی بوده و رویکرد آرمانی این نظام، ایجاد تمدن نوین اسلامی می‌باشد.
2-دستاوردهای سیاسی بین‌المللی
شعارهای «نه شرقی نه غربی – جمهوری اسلامی» و «استقلال آزادی - جمهوری اسلامی» گویای یک واقعیت تلخ بود. این واقعیت تلخ همان به تاراج رفتن استقلال ایران با سلطه قدرت‌های خارجی برای یک دوره طولانی است. با انقلاب اسلامی، ایران از یک طرف از سلطه قدرت‌هایی خارجی رها شد و از طرف دیگر با حفظ استقلال در سیاست خارجی، مسیر توسعه قدرت برای تحقق آرمان‌های انقلاب و اهداف والای جمهوری اسلامی را در پیش گرفت. در حالی‌که حکومت پهلوی چه در دوره‌ی رضاشاه و چه در دوره‌ محمدرضا شاه کاملاً به بیگانه وابسته بود، جمهوری اسلامی با تکیه بر قدرت مردم توانست برای حفظ استقلال ایران، در برابر قدرت‌های استکباری و به‌ویژه آمریکا دست به مقاومت زده و طی 35 سال گذشته، تمامی توطئه‌های آنان را خنثی نماید. دفاع ازمحرومان و مستضعفان از یک طرف و ایستادگی و مبارزه با ظالمان و ستمگران به عنوان یک اصل ثابت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، ایران را به کانون الهام‌بخش برای ملت‌های آزادی‌خواه تبدیل نمود. الهام‌بخشی انقلاب اسلامی بازتاب‌هایی را در حوزه‌های گوناگون به‌دنبال داشت و با این بازتاب‌ها، انقلاب اسلامی آغازگر تحولات بزرگ، اساسی و بنیادین در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی گردید. بازتاب‌هایی چون:
الف- تأثیر جدی بر نظریه‌های سیاسی
ب- تأثیر بر مسایل راهبردی جهان و از جمله فروریختن نظام دو قطبی حاکم بر جهان با ضربه های اساسی که از سوی انقلاب اسلامی بر اندیشه مارکسیسم وارد گردید.
ج- بازتاب و تأثیر جدی بر حرکت‌های رهایی‌بخش در جهان اسلام و خارج از آن، به‌گونه‌ای که اکنون بیداری اسلامی را می‌توان به عنوانی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار داد. با انقلاب اسلامی جریان مقاومت اسلامی در منطقه در برابر رژیم صهیونیستی پدید آمد و در کوتاه‌ترین زمان از جریان سازش پیشی گرفت. جنگ‌های 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه معادلات صهیونیست‌ها را برهم ریخت و بحران سوریه نتوانست جبهه مقاومت را فرو ریزد.
د- ایجاد و تقویت روح مبارزه، مقاومت و ایستادگی در ملت‌ها برای مبازه با آمریکا
ه- معرفی اسلام ناب به عنوان یک مکتب تعالی‌بخش و تمدن‌ساز
و- تبدیل ایران به یک قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تاثیرگذار
ب- دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی
اقتصاد ایران و وضعیت اقتصادی مردم با انقلاب اسلامی به‌طور کلی متحول گردید. هرچند هم اکنون به دلایلی کشور با مشکلات اقتصادی و از جمله به دلیل تحریم‌ها و فشارهای خارجی دست‌ و پنجه نرم می‌کند، لکن وضیعت اقتصادی ایران و میزان برخورداری مردم در حوزه‌های گوناگون با دوران قبل از انقلاب بسیار متفاوت است. پس از انقلاب اسلامی مجموعه‌ای از نهادهای انقلابی با هدف رفع فقر و محرومیت به‌ویژه از مناطق روستایی و شهرهای کوچک تشکیل گردید و هر یک از نهادها در ایجاد تحول در وضعیت اقتصادی مردم وکشور نقش مؤثری ایفاء کردند. جهاد سازندگی، بنیاد مسکن، کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) نمونه‌هایی از این نهادها می‌باشند. با انقلاب اسلامی، بسیاری از شاخص‌های زندگی در ایران به دلیل دستاوردهای اقتصادی و خدمات‌رسانی جمهوری اسلامی بر اساس سیاست پیش‌رفت و عدالت تغییر کرد. شاخص‌های زیر می‌توانند تا حدودی نمایشگر این تحول باشد:
قبل از انقلاب به دلیل نابودی کشاورزی سنتی ایران، بسیاری از نیازمندی‌های روزانه مردم از قبیل مرغ از فرانسه، گوشت از استرالیا، تخم‌مرغ از رژیم صهیونیستی، سیب از لبنان، مواد لبنی از دانمارک و ... وارد می‌شد. بر اساس آمار در رژیم گذشته کشور تنها قادر بود غذای 33 روز را در داخل تهیه کند. اکنون با توجه به 2 برابر شدن جمعیت، کشور می‌تواند غذای 300 روز را در داخل تهیه نماید و با روندهای موجود در آینده به 100 درصد خواهد رسید. تعداد مرگ و میر کودکان از 111 نفر در 1000 به 26 نفر کاهش یافته و امید به زندگی از 58 به 72 سال افزایش یافته است. این شاخص نشان‌دهنده میزان تحول در نظام سلامت و افزایش میزان خدمات درمان، بهداشت و پیشگیری است. استفاده از برق و انرژی یکی از شاخص‌های مهم پیشرفت و رفاه است. در حالی که تعداد مشترکین برق در سال 57 رقم 3،399،000 بود و بسیاری از روستاهای کشور فاقد برق بودند، تعداد مشترکین برق در سال 1392 از مرز 29 میلیون گذشته و پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال به مرز 30 میلیون برسد. این تعداد مشترکین نشان‌دهنده توانایی کشور در صنعت برق، گسترش شبکه سراسری توزیع برق است. شبکه سراسری توزیع برق ایران، فاصله زمین تا ماه را به صورت 40 برابری پوشش می‌دهد. هم‌ اکنون میزان تولید بر در ایران به‌گونه‌ای است که در مقاطعی از سال به کشورهای همسایه برق صادر می‌شود. گاز طبیعی هم اکنون در جان به عنوان انرژی برتر محسوب می‌شود. ایران با داشتن 28/3 تریلیون متر مکعب ذخایر گاز طبیعی به عنوان دومین دارنده ذخایر شناخته شده جهان بعد از روسیه قرار دارد. با وجود این رتبه گازی ایران در جهان تا سال 1357 تعداد 51 هزار خانوار ایرانی از نعمت گاز طبیعی برخوردار بودند و این رقم هم‌ اکنون از مرز 14 میلیون خانوار گذشته است. اکنون بسیاری از روستاهای ایران هم علاوه بر شهرها از نعمت گاز برخوردارند. خطوط ریلی و راه‌آهن در هر کشور، نقش مهمی در پیشرفت و توسعه دارد. از سال 1291 هجری شمسی که اولین سوت قطار در ایران به صدا درآمد تا سال 1357 حدود 565/4 کیلومتر خطوط ریلی در ایران ساخته شد. اکنون ایران نیزدیک به 10،000 کیلومتر خطوط ریلی دارد و این عدد براساس سند چشم‌اندازی باید به 15000 کیلومتر برسد. به عبارتی متوسط سالانه احداث راه‌آهن در ایران قبل از انقلاب 80 کیلومتر بوده و این عدد بعد از انقلاب به 168 کیلومتر افزایش یافته است. قبل از انقلاب عمدتاً با کمک شرکت‌های خارجی کم‌تر از 25 درصد داروی مورد نیاز در داخل کشور تولید می‌شد و از طرفی نیز بسیاری از بیماران برای معالجه به خارج از کشور اعزام می‌شوند، اکنون با تکیه بر توان داخلی بیش از 96 درصد داروهای مورد نیاز در داخل کشور تولید می‌شود و جمهوری اسلامی ایران نیز به یکی از صادرکنندگان دارو تبدیل شده است. طی 121 سال فعالیت تلگراف و تلفن در ایران قبل از انقلاب، تا سال 1357 تداد مشترکین تلفن ثابت به 850 هزار و 800 نفر رسید و تنها 312 روستای کشور دارای ارتباط مخابراتی بود. طی سال‌های پس از انقلاب در عرصه برخورداری مردم از نعمت مخابرات و خطوط تلفن ثابت و همراه، آمارهای رسمی نشان‌دهنده یک تحول بزرگ در این عرصه است. تعداد خط تلفن ثابت از 850،800 مشترک به بیش از 30 میلیون افزایش پیدا کرده است. تلفن‌های همگانی از تعداد 4294 دستگاه در سال 1357 به 26،400 افزایش یافته است. اکنون بیش از 45،000،000 مشترک تلفن همراه در کشور وجود دارد.
با توسعه شبکه فیبر نوری در کشور، امروز نزدیک به 30 میلیون کاربر اینترنتی در ایران فعال است. بررسی‌ها در شاخص‌های توسعه شبکه آب‌رسانی، شبکه راه‌های کشور، تعداد خودروهای سواری در کشور، حجم مسافرت‌های داخلی و خارجی، سرانه مصرف، درآمد سرانه و ... همگی از افزایش‌های قابل توجه نسبت به قبل از انقلاب داشته و از بهبود وضعیت زندگی مردم حکایت می‌کند.
ج- پیشرفت‌ها و دستاوردهای علمی و فناوری
عقب‌ماندگی علمی و فناوری کشور ایران در دوران قبل از انقلاب، برای ایرانیان با سابقه فرهنگی و تمدنی بسیار آزاردهنده بود. غلبه بر این عقب‌ماندگی، عبور از مرزهای دانش و دستیابی به پیشرفته‌ترین فناوری‌ها با هدف ایجاد تمدن نوین اسلامی، از آرمان‌های انقلاب اسلامی است. در سال‌های گذشته رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، با تمرکز بر روی تولید علم در ایران و مطرح نمودن موضعاتی چون جنبش نرم‌افزاری و جهاد علمی، زمینه‌های خوبی را برای پیش‌رفت در عرصه علوم وفنون نوین در کشور فراهم ساختند. پیش‌رفت‌های علمی و دستیابی جمهوری اسلامی به برخی از فناوری‌های نوین در سال‌های اخیر، به‌گونه‌ای حیرت‌انگیز است که غربی‌ها به شدت نگران شده و یکی علل تشدید فشارهای آنان بر ایران با بهانه‌هایی از جمله موضوع هسته‌ای، تلاش می‌کنند تا جلوی پیشرفت‌های ایران را بگیرند. شاخص‌های زیر می‌تواند تا حدودی نمایشگر این پیش‌رفت‌ها باشد.
سرعت پیش‌رفت علمی در ایران براساس گزارش محافل علمی بین‌‌المللی، 11 برابر سرعت متوسط رشد علم در جهان است. این عدد نشان می‌دهد که ایران با چه سرعت بالایی در حال کم‌کردن فاصله خود نسبت به کشورهای پیش‌رفته جهان بوده و با این سرعت می‌تواند روزی از تمامی‌ کشورها در عرصه تولید علم جلو نبرند. اکنون ایران در جایگاه دوازدهم علم جهان قرار دارد. در حالی که قبل از انقلاب اسلامی، نزدیک به 70 درصد بزرگسالان کشور بی‌سواد بودند و کم‌تر از 40 درصد کودکان می‌توانستند به مدرسه بروند، اکنون رقم باسوادی در کشور به عدد 100 درصدی در حال نزدیک شدن است. نهضت سوادآموزی با توجه به تاکید ارزش علم در اسلام، یکی از اقدامات بسیار خوب نظام جمهوری اسلامی در ایران بود. بزرگسالان بی‌سوادی از طریق همین نهضت سوادآموزی، موفق شدند پا به عرصه تحصیلات تکمیلی نهاده و با کسب تخصص‌ها و مهارت‌هایی زندگی خود را متحول سازند. در دوران قبل از انقلاب اسلامی، تعداد 154 هزار دانشجو در تعداد محدودی دانشگاه یا مراکز آموزش عالی و آن هم در چند کلان‌شهر کشور تحصیل می‌کردند. اکنون تعداد 119 دانشگاه و مرکز آموزش عالی دولتی، 28 مرکز آموزش عالی وابسته به دستگاه‌های اجرایی، 295 دانشگاه غیرانتفاعی، 550 دانشگاه پیام نور، 385 دانشگاه آزاد اسلامی، 739 مرکز آموزش عالی علمی و کاربردی، 274 مرکز آموزش فنی حرفه‌ای و تربیت عملم در کشور فعال بوده و در این دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی، بیش از 4 میلیون دانشجو به تحصیل اشتغال دارند.
برخی از نتایج این پیش‌رفت‌های علمی و فناوری را می‌توان در حوزه‌های زیر ملاحظه کرد:
الف- جمهوری اسلامی ایران، در حال تبدیل شدن به قطب پزشکی در غرب آسیا می‌باشد. در دوران قبل از انقلاب اسلامی، از یک طرف پزشکان خارجی حتی در شهرهای بزرگ فراوان بودند و از طرف دیگر بسیاری از بیماران برای درمان راهی کشورهای غربی و حتی سرزمین‌های اشغالی می‌شند، لکن امروز از یک طرف دیگر، بیمارستان‌های پیش‌رفته ایران، پذیرای بیماران از دیگر کشورهای منطقه برای درمان و انجام پیش‌رفته ترین عمل‌های جراحی می‌باشند.
ب- دانش پزشکی در ایران خصوصاً در حوزه‌هایی چون سلول‌های بنیادین، ترمیم ضایعات نخاعی، تولید داروهای راهبردی، شبیه‌سازی حیوانات و ... پیش‌رفت‌های چشمگیری داشته و ایران در ردیف اولین‌ها قرار گرفته است.
ج- جمهوری اسلامی اکنون کشوری هسته‌ای شده و عملاً عضو باشگاه هسته‌ای جهان است. به‌‌رغم همه تحریم‌ها و تهدیدها، ایران با تلاش‌ها و مجاهدت‌های جوانان و متخصصین خود، به چرخه کامل سوخت‌ هسته‌ای (غنی‌سازی) دست یافته و از نظر دانش علمی و فناوری در این عرصه در ردیف 7-8 کشور پیش‌رفته جهان قرار گرفته است. انرژی هسته‌ای در عرصه‌های مختلف پزشکی، دامپزشکی، صنعت، کشاورزی، تولید برق و ... کاربرد دارد. بدون تردید با تثبیت و نهادینه شدن چرخه سوخت در ایران، این دستاورد بسیار ارزشمند، آثارش در تمامی عرصه‌های مذکور آشکار خواهد شد. کشورهای زورگو و سلطه‌گر زمانی اجازه دسترسی کشوری چون ایران به یک کیلوگرم اورانیوم غنی شده را نمی‌دادند، امروزه در داخل کشور با تأسیسات کاملاً بومی، چندین تن کیک زدر به UF6 تبدیل شده، چند تن اورانیوم غنی شده با غنای زیر 5 درصد و چند صد کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد در داخل تولید شده است.
د- ورود به باشگاه فضایی جهان از دیگر آثار و نتایج دستاوردهای علمی و فناوری کشور در دوران پس از انقلاب است. دانش و فناوری فضایی در اختیار تعداد محدودی از کشورهای جهان است. اکنون جمهوری اسلامی در منطقه، تنها کشور دارای این دانش و فناوری، آن هم به صورت بومی است. تاکنون چند ماهواره با ماهواره‌بر تولید داخل در مدار زمین قرار گرفته و در آینده ماهواره‌های پیش‌رفته‌تر از سوی جمهوری اسلامی به فضا پرتاب خواهد شد. ایران اکنون جز شش کشور طراح، سازنده و پرتاب‌کننده ماهواره در جهان است.
ه- دستاوردهای ارزشمند در حوزه نانو، لیزر و ... از دیگر آثار پیش‌رفت‌های علمی و فناوری ایران بعد از انقلاب است. علم نانو تحولات بزرگی را در جهان ایجاد کرده و در ایران این نوع علم از جایگاه و موقعیت خوبی برخوردار شده است. با توجه به حوزه‌های کاربرد نانو از قبیل تولید و انباشت دارو، تشخیص بیماری‌ها، سم‌زدایی از آب، افزایش بهره‌‌وری در کشاورزی، انباشت و نگهداری محصولات کشاورزی و مواد غذایی، کنترل آفات و سالم‌سازی هوا، در آینده آثار این دستاوردها در زندگی مردم قابل لمس خواهد بود. ایران اکنون رتبه 12 جهانی را در حوزه نانو دارد.
و- رشد و توسعه صنعت خودروسازی، رشد و توسعه صنعت فولاد و آلومینیوم، رشد و توسعه صنعت کشتی‌سازی، رشد و توسعه صنعت هواپیما‌سازی، و پیش‌رفت‌های علمی و فنی کشور در ساخت اسکله‌ها، حفر چاه‌های نفت و گاز، ساخت پالایشگاه، ساخت سد، ساخت سیلو، ساخت بزرگراه‌ها و انواع سازه‌های فلزی و بتنی، از جمله دیگر آثار رشد علمی و فناوری در کشور می‌باشد.
د- دستاوردهای دفاعی - نظامی
ارتش ایران در دوران قبل از انقلاب وابسته و تحت نفوذ آمریکایی‌ها بود. قدرت دفاعی – نظامی کشور نه در راستای تأمین منافع غرب تعریف شده بود. عمده تجهیزات نظامی ارتش از کشورهای غربی وارد می‌شد و هزاران مستشار نظامی در ارتش ایران حضور داشتند. با انقلاب اسلامی، سیستم دفاعی – نظامی و امنیتی کشور به طور کلی متحول شده و در کنار ارتش جمهوری اسلامی، نهادهای دیگر چون سپاه، بسیج و کمیته‌های انقلاب اسلامی شکل گرفتند. تجارب دوران دفاع مقدس و مجاهدت‌های پس از آن، موجب شده تا امروزه، جمهوری اسلامی از نظر قدرت دفاعی، در سطح بازدارندگی قرار گیرد. پیش‌رفت‌های نظامی در کشور به‌ویژه در صنایع دفاعی، به گونه‌ای است که علاوه بر تأمین تمامی نیازمندی‌های نیروهای مسلح در حوزه‌های گوناگون، ایران به یکی از صادرگنندگان تجیهزات نظامی تبدیل شده است.
قدرت دفاعی – نظامی جمهوری اسلامی، تهدیدات نظامی علیه ایران را از اعتبار ساقط کرده و همگان می‌دانند که هیچ کشوری جرأت تجاوز نظامی به ایران ندارد.
نمونه‌های از دستاوردهای نظامی از بعد تجهیزات را می‌توان در موارد زیر ملاحظه نمود:
    ساخت انواع سلاح‌های سبک و نیمه‌سنگین مورد نیاز در نیروهای مسلح     ساخت انواع توپ‌های میان‌برد و بلندبرد زمین به زمین و زمین به هوا     ساخت موشک‌های کوتاه‌برد، میان‌برد و بلندبرد و بالستیک در کلاس‌های مختلف     ساخت انواع دوش پرتاب‌های ضدهوایی     ساخت انواع خودروهای زرهی، نفربرها، تانک‌ها و انواع سلاح‌های ضد تانک     ساخت کشتی‌های نظامی، ناوچه‌ها، قایق‌های تندرو پرنده     ساخت انواع موشک‌ها و اژدرهای ساحل به دریا و دریا به دریا     ساخت انواع هواپیماهای نظامی با سرنشین و بدون سرنشین و انواع بالگردها     پیش‌رفت‌های چشمگیر در جنگ‌های الکترونیک و نبردهای سایبری     ساخت انواع سامانه‌های ثابت، متحرک و زیرزمینی برای پرتاب موشک‌ها و به‌ویژه موشک‌های بالستیک.     ساخت سامانه‌های بسیار فوق مدرن ضدهوایی مانند S200     ساخت انواع رادارهای پیش‌رفته
قدرت دفاعی – نظامی ایران، نه تنها از عوامل بسیار مهم در تأمین امنیت ملی کشور می‌باشد، بلکه دستاوردهای این حوزه معادله قدرت در منطقه را به نفع متحدین جمهوری اسلامی تغییر داده است. تأثیر دستاوردهای این حوزه را می‌‌توان در جنگ‌های 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه ملاحظه کرد. هم‌اکنون تحولات میدانی سوریه تحت تأثیر تجارب ارزشمند جمهوری اسلامی به نفع مردم و حاکمیت سوریه در تغییر است.
پیش‌رفت‌ علمی و فناوری در نیروهای مسلح بسیار چشم‌گیر است و این پیش‌رفت‌ها همگی نشأت گرفته از روح خودباوری، اعتمادبه نفس، شجاعت و مدیریت جهادی است.
دستاوردهای انقلاب اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)
حضرت امام (ره) به عنوان رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیان‌‌گذار جمهوری اسلامی ایران، در فاصله زمانی پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 تا قبل از رحلت در خرداد 1368، به برخی از دستاوردهای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در قالب سخنرانی، صدور پیام و یا بیانیه اشاره کرده‌اند. در این‌جا به اختصار به مواردی از دستاوردهای انقلاب از دیدگاه حضرت امام (ره) در چند حوزه اشاره می‌شود.
الف- احیای اسلام ناب محمدی (ص) و منزوی ساختن اسلام آمریکایی
از دیدگاه حضرت امام (ره)، انقلاب اسلامی توانست اسلام واقعی و ناب را زنده کند و قدرت و عظمت اسلام را به نمایش بگذارد. اسلام سیاسی که مبتنی بر تلازم و عینیت دین و سیاست است، با انقلاب اسلامی تجدید حیات نمود و جمهوری اسلامی به عنوان مهم‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی مبتنی بر همین نگرش از دین در ایران استقرار پیدا کرد. در پرتو این تجدید حیات اسلام ناب، ولایت فقیه به عنوان نظریه دینی و شیعی و مدل حکومت اسلامی در دوران غیبت مورد توجه قرار گرفت و با تشکیل حکومت دینی، اسلام و شعائر دینی احیا شد. نماز جمعه و حج ابراهیمی و برپایی مراسم‌های دینی و معنوی به مناسبت‌های مختلف با برخورداری از روح اسلامی نمونه‌هایی از این زنده کردن شعائر است. نمونه‌هایی از اظهارات حضرت امام (ره) در این حوزه عبارت است از:
منت خدای تبارک و تعالی را که شما جوانان برومند از هر کجا هستید توجه به اسلام کردید و اسلام را در این عصر، در این عصر ظلمانی، در این عصری که همه ارزش‌ها به باد رفته بود، اسلام را زنده کردید. (صحیفه نور، ج 6، ص 90) این نهضت شما ثابت کرد که این‌که اسلام الانه متحرک و کوبنده است. (صحیفه نور، ج 8، ص 138) یکی از برکات این نهضت و انقلاب همین اقامه نماز جمعه است. (صحیفه نور، ج 17، ص 53) انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم‌داری حضرت حجت – ارواحنا فداء – است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. (صحیفه نور، ج 21، ص 108) ولایت فقیه برای شما یک هدیه الهی است. (صحیفه نور، ج 10، ص 88)
ب- ایجاد تحول روحی، معنوی و اخلاقی در مردم ایران
جامعه ایرانی در دوران ماقبل از انقلاب، یک جامعه مأیوس، سرخورده، سردرگم و خودباخته بود. این وضعیت در جامعه ایرانی، ریشه در دوران قاجار و شکست‌های ایران از روس، ناکامی در عرصه مشروطه و سیطره روزافزون قدرت‌های خارجی بر کشور ایران به‌ویژه در دوران 57 ساله رژیم منحوس پهلوی داشت. ملت ایران در پرتو انقلاب اسلامی جان تازه‌ای گرفت و به دوران سیه‌روزی، سرسپردگی و عدم اعتماد به خود پایان داد. انقلاب تحولات روحی عظمی در ملت ایران ایجاد کرد. جوانان ایرانی که اسیر هوی و هوس شده و در عشرتکده‌ها، مشروب‌فروشی‌ها و دیگر مراکز فساد گرفتار شده بودند، با انقلاب اسلامی از خواب غفلت بیدار شده و در مسیر رشد و تعالی گام برداشتند. این دستاوردها در کلام حضرت امام (ره) با عبارات زیر تبیین شده است: یکی از برکات این نهضت، قضیه تحول روحی جامعه ما هست، که من مکرر این را گفته‌ام که این تحول روحی که در ایران پیدا شده است و این نهضت توانست این تحول روحی را ایجاد کند به خواست خدای تبارک و تعالی، از این پیروزی که نصیب ما شده است و دست اجانب را کوتاه کردیم و دست خیانت‌کارها را، اهمیتش بیش‌تر است. این تحولات روحی به این زودی برای یک شخصیت هم حاصل نمی‌شود تا برسد به سرتاسر یک کشور. (صحیفه نور، ج 8، ص 15) الحمدلله تحول بزرگی در ملت ما پدید آمده است و این جوان‌ها که به عشرتکده‌ها و فساد و فحشا کشیده می‌شدند، الان به جبهه‌ها رفت و برای اسلام و مملکت پیروزی و افتخار می‌آفرینند و ما در برابر آنان مسئولیم. هیچ انقلابی تاکنون صورت نگرفته است که دو سه سال این‌قدر نتیجه داده باشد. (صحیفه نور، ج 8، ص 54) ما اگر فایده‌ای از این جمهوری اسلامی نداشتیم، الا همین حضور ملت با همه قشرها در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، این یک معجزه‌ای است که جای دیگر من گمان ندارم تحقق پیدا کرده باشد و این یک هدیه الهی است که بدون این‌که دست‌های بشر در آن دخالت داشته باشند، خدای تبارک و تعالی به ما اعطا فرموده است. (صحیفه نور، ج 14، ص 133) یک تحول روحی پیدا شد در ایران، سرتاسر ایران یک تحول روحی پیدا شد و مردمی که فکر در امور مملکتی نمی‌کردند، حالا جوان‌ها، بچه‌ها، زن‌ها، مردها مسایلی که در مجالسشان مطرح می‌شود، مسائل روز است و قبلاً این مطلب هیچ نبود. (صحیفه نور، ج 8، ص 3-182) آن چیزی که به ملت ما خدای تبارک و تعالی عنایت فرموده است بسیار است، از آن جمله نجات از انحطاط فرهنگی و اخلاقی و وصول به مراتبی از مراتب اخلاق و فرهنگ و پیروزی در جبهه‌ها و بالاتر از آن پیروزی بر نفس که برای جوان‌های ما در قشر وسیعی حاص شده است. (صحیفه نور، ج 17، ص 214) در ملت ما یک تحولی حاصل شد که آن تحول سابقه نداشت. آن تحول این‌طور بود که شهادت را برای خودشان و فوز عظیم می‌دانستن. جوان‌های ما الان هم پیش من می‌آیند - بعضی از آن‌ها – و می‌گویند که شما دعا کنید که ما شهید بشویم. این رمز پیروزی بود. (صحیفه نور، ج 5، ص 26)
ج- فروریختن نظام طاغوتی و سلطنتی مستبد و وابسته و استقرار نظام جمهوری اسلامی
یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه سیاست و حکومت است. انقلاب اسلامی به حکومت طاغوتی و سلطنتی 2500 ساله در ایران پایان داد و مبتنی بر خواست و آرای مردم، نظام مردم‌سالاری دینی را با عنوان «جمهوری اسلامی» برپا کرده. نظام مردم‌سالاری دینی استقلال ایران را تأمین و با نگه‌داشتن مردم در صحنه، آزادی‌های آنان و عزت ملی را پاس داشت. با انقلاب اسلامی، مسئولان با رای مردم به قدرت رسیدند و نهادهای مردمی برای حفظ انقلاب و پیش‌برد آرمان‌های آن تأسیس شد. این دستاوردهای ارزشمند در کلام حضرت امام (ره) با عبارت‌های زیر مورد توجه قرار گرفته است: برکات این نهضت زیاد بود. بزرگ‌ترین برکات، شکستن سد بزرگ شاهنشاهی و راندن دزدها و چپاولگران از مملکت و قطع ایادی شرک و نفاق و قطع ایادی چپاولگران و نفت‌خواران بود. این‌ها برکاتی بود که به ما تاکنون رسیده است. امیدوارم انشاءالله که ما اگر هیچ پیروزی پیدا نکرده بودیم الا رفتن این طایفه، این سلسله، کافی بود برایمان. (صحیفه نور، ج 5، ص 40) ما در این انقلاب پیروزی‌های فوق تصور داشتیم و مظلومیت‌های زیاد. بزرگ‌ترین پیروزی تحویل یک رژیم دوهزار و پانصد ساله مستکبر و ستمگر به یک رژیم اسلامی که در راه اسلامی می‌‌خواهد قدم بردارد و انشاالله بردارد. (صحیفه نور، ج 13، ص 34) قانون اساسی یکی از ثمرات عظیم، بلکه بزرگ‌ترین ثمره جمهوری اسلامی است. (صحیفه نور، ج 10، ص 242) این از برکات نهضت است، برکات اسلام است که همه نهادها سلامی و مردمی است. (صحیفه نور، ج 13، ص 5) من وقتی که متصدیان امور ایران را، همه، چه آن‌هایی که در خارج هستند، چه این‌هایی که در داخل هستند، می‌بینم و مقایسه می‌کنم با متصدیان امور در سابق، زمان قاجار، من آن وقت یادم هست و زمان رضا شاه و زمان شاه و این‌ها، احساس می‌کنم که واقعا یک تحول عظیمی پیدا شده است در ایران، یعنی کار از دست قلدرها به دست ملت افتاده است. آن‌هایی که از خود ملت‌اند. (صحیفه نور، ج 18، ص 207) من گمان می‌کنم که بعضی از تحولاتی که بعد از انقلاب در ایران پیدا شد، این تحولات بود که ما را به مسائلی که تاکنون رسیده‌ایم رسانده است و منجمله از تحولات، این هماهنگی ملت با دولت است، این شاید در رأس سایر تحولات باشد. (صحیفه نور، ج 15، ص 214) امروز ایران اسلامی به برکت ایمان قوی و تعهد به اسلام و تحول عظیمی که در اقشار مختلفه حاصل شده است، دست شرق و غرب و انگل‌های منحرف را از کشور خود کوتاه و به هیچ قدرتی اجازه نمی‌دهد کوچک‌ترین دخالتی در کشور اسلامی ایران نمایند. (صحیفه نور، ج 19، ص 203) امروز اگر رئیس‌جمهور آمریکا باید این‌جا بخواهد به یک نفر از کارمندهای‌ - اداره- دولت- ما یک درشتی بکند یک سیلی می‌خورد. (صحیفه نور، ج 18، ص 53) الانه کشور شما با آن وقت چقدر فرق دارد، آن وقت همه این بودند که مستشاران بیایند چه بکنند، کارخانه‌های ما دست مستشارها بود، ارتشمان دست آن‌ها بود. همه‌ چیزمان دست آن ها بود. امروز شما بحمدالله خودتان هستید. ایستادید روی پایتان در مقابل آمریکا، شوروی نمی‌دانم سایر جاها، می‌گویید که ما اصلاً هیچ کاری به کسی نداریم. (صحیفه نور، ج 19، ص 260) همان‌طور که بارها گفته‌ام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد یا گروه و یا دسته‌ای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند. (صحیفه نور، ج 20، ص 194) نعمت آزادی بالاترین نعمتی است که بشر دارد. شما فاقد بودید این نعمت را نمی‌توانستید یک کلمه حرف بزنید. (صحیفه نور، ج 8، ص 49) این آزادی که الان برای ملت ما هست، برای زن، برای مرد، برای نویسنده‌ها، برای چیزها، این آزادی، آزادی است در کلیه اموری که این امور به نفع شما هست.
شما آزادید بروید بیرون مطالب خودتان را بگویید، انتقاد از دولت بکنید، انتقاد از هر کس که پایش را کج گذاشت بکنید، هیچ‌کسی نیست که به شما بگوید چرا؟ (صحیفه نور، ج 9، ص 234)
د- شکل‌گیری نظام دفاعی با نیروهای مکتبی و مردمی برای کشور
از افتخارات هر ملتی، برخوردار بودن از نیروهای نظامی توانا برای امر دفاع است. ایران در دوران ما قبل از انقلاب اسلامی طی یک دوره 200 ساله و در چند جنگی که بر آن تحمیل گردید حدود یک میلیون کیلومتر مربع از سرزمین خود را از دست داد. با انقلاب اسلامی، بر اساس آموزه‌های دینی، نیروهای مردمی و مکتبی در قالب سپاه، کمیته و بسیج سازمان یافتند و ارتش جمهوری اسلامی نیز رنگ مکتبی و مردمی پیدا کرد. نیروهای مسلح ایران با اقتدار جنگ تحمیلی را به دفاع مقدس تبدیل کرده و اکنون ایران کشوری دارای قدرت بازدارندگی نظامی است. این دستاوردهای ارزشمند انقلاب و نظام اسلامی در عبارت‌های زیر از حضرت امام (ره) به خوبی مورد توجه قرار گرفته است: بعد از انقلاب یک گروه‌هایی پیدا شدند و یک جمعیت‌هایی که نظیر این‌ها در تاریخ گمان نداریم سابقه داشته باشد ... از قبیل پاسدار، کمیته و امثال این‌ها، بسیج. این‌ها یک نوآوردهایی است که به برکت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پیدا شده است و بی‌سابقه است. بی‌سابقه است که به مجرد این‌که انقلابی می‌شود یک عده‌‌ای به نام پاسدار، یک عده‌ای به نام کمیته، یک عده‌‌ای به نام بسیج برای امنیت داخلی و مرزها از خود مردم جوشش کنند. ... این‌ها برکات اسلام است. (صحیفه نور، ج 17، ص 245) یکی از تحفه‌های بسیار باارزشی که این انقلاب به ما داده است، هدیه‌ای است که از جانب خدای تبارک و تعالی به ما عنایت فرموده است، همین است که دست قدرت‌های بزرگ از ارتش بریده شده و مستشارهای آن‌ها بیرون رانده شدند و شما الان خودتان هستید و فرماندهای خودتان ... ارتش که باید ارتش مستقلی باشد و غرور ارتشی‌اش محفوظ باشد، الان بحمدالله این مطلب حاصل است. (صحیفه نور، ج 15، ص 21) ایران امروز به عنوان یک ایران بزرگ و نیرومند مطرح است. (صحیفه نور، ج 15، ص 162) هر روز ما در جنگ برکتی داشته‌‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم ... تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آن‌چنانی برخوردار شد و از همه مهم‌تر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت. (صحیفه نور، ج 21، ص 94)
ه- دگرگونی و تحول در امور معیشتی مردم و به‌ویژه اقشار محروم و کم‌درآمد
انقلاب اسلامی نجات‌بخش بسیاری از اقشار آسیب‌پذیر و محروم جامعه شود. در دوران طاغوت درصد کمی از مردم ایران از خدمات گوناگون برخوردار بوده و بخش اعظم جامعه در شهرها و روستاها با فقر و محرومیت دست و پنجه نرم می‌کردند. در کلان شهرایی چون تهران، حلبی‌آبادها در جنوب شهر از فقر و محرومیت‌ها حکایت داشت. انقلاب اسلامی در این وضعیت دگرگونی ایجاد کرد و سیاست اصلی جمهوری اسلامی محرومیت‌زدایی و کمک به اقشار آسیب‌پذیر و فاقد درآمد یا کم‌درآمد شد. حضرت امام (ره) این بخش از دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی را این‌گونه بیان می‌دارند: خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایه‌دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیش‌تری برخوردار بشوند. (صحیفه نور، ج 20، ص 129) مسئولین محترم کشور ایران علی‌رغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها، تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کرده‌اند و همه آرمان‌ و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که روزی فقر و تهی‌دستی در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار شوند. (صحیفه نور، ج 20، ص 129) اگر چنان‌چه شما ملاحظه کنید که در این دو سال در کشور ما صنعت‌های زیادی که آن‌ها انجام می‌دادند خودشان انجام می‌دهند و باورتان باشد که خود ما هم می‌توانیم صنعتی داشته باشیم و می‌توانیم ابتکاری داشته باشیم همین باور توانایی، شما را توانا می‌کند. اساس این باور است که آن‌ها از ما گرفته بودند، آن‌ها ما را از همه چیز تهی‌ کرده بودند به طوری که افکار ما، باورهای ما همه وابستگی داشت. (صحیفه نور، ج 14، ص 194) این بنیاد پر برکت (بنیاد پانزده خرداد) که در راه جامعه است، مورد تایید اینجانب است ... امید است بنیاد شریف برای روستاهای محروم و دورافتادمان اولویت قائل شوند. خداوند تعالی توفیق خدمت همگانی را برای روستاهای محروم و دور افتادگان قائل شوند. (صحیفه نور، ج 16، ص 183) بعد از انقلاب یک گروه‌هایی پیدا شدند و یک جمعیت‌هایی که نظیر این‌ها در تاریخ گمان نداریم سابقه داشته باشد. همین گروه امداد و کمیته امداد، من شنیده‌ام که در یک کشوری یک همچو کمیته‌ای باشد که همشان صرف رسیدگی به فقرا و مستمندان و دهقانانی که در دور افتاده شهرها قرار گرفته‌اند و محرومات جامعه ... اینها یک نوآوردهایی است که به برکت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پیدا شده است و بی‌سابقه است. (صحیفه نور، ج 7، ص 135)
شکستن ابهت ابرقدرت‌ها و دفاع از حقوق مستضعفین جهان در برابر ستمگران
انقلاب اسلامی و نظام دینی برخاسته از آن، مواضع مبنایی و اصولی روشنی در قبال نظام سلطه و مستضعفین دارد. بر اساس این مواضع انقلاب توانست ابهت قدرت‌های شیطان را در هم شکسته و فریادرس مسلمانان و مستضعفان عالم گردد. این رویکرد انقلاب و جمهوری اسلامی دستاوردهای ارزشمندی چون بیداری اسلامی را به دنبال داشته و حضرت امام (ره) در بیانات گوناگون به این مواضع انقلاب و دستاوردهای آن اشاره داشته‌اند که به مواردی از این بیانات پرداخته می‌شود: امروز یکی از افتخارات بزرگ ملت این است که در برابر بزرگترین نمایش قدرت و آرامش ناوهای جنگی آمریکا و اروپا درخلیج فارس صف‌آرایی نمود. (صحیفه نور، ج 20، ص 237)
جمهوری اسلامی ایران ... این هنر را کرده که بت‌های عظیم تخیلی را شکسته و رعب و وحشت را از دل مظلومان برداشته و در دل ستمگران گذاشته است و این از یک ملت بی‌عده و عُده کافی معجزه‌ای است که به یه قدرت الهی تحقق یافته است. (صحیفه نور، ج 18، ص 228) بحمدالله از برکت انقلاب اسلامی ایران دریچه‌های نور و امید به روی همه مسلمانان جهان باز شده است و می‌رود تا رعد و برق حوادث آن، رگبار مرگ و نابودی را در سر همه مستکبران فرو ریزد. (صحیفه نور، ج 20، ص 237) خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملت‌های مستضعف نمود. (صحیفه نور، ج 5، ص 233) ما اعلام می‌کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب نا‌پذیر نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش‌های مبارزه علیه نظام‌های کفر و شرک آشنا می‌سازد. (صحیفه نور، ج 20، ص 238) شما در این مدتی که انقلاب کردید و قیام کردید، خودتان باورتان آمد و به دولت‌های مستضعف و ملت‌های مستضعف هم باوراندید که می‌شود در مقابل آمریکای جهان خوار و شوروی جهانخوار ایستادگی کرد. (صحیفه نور، ج 14، ص 194) ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمی‌کنیم کنار بگذاریم. (صحیفه نور، ج12، ص 19)
آری فلسطین راه گم کرده و خود را از راه برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهای آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنی اسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت. (صحیفه نور، ج 20، ص 234) ما انقلابمان را در جنگ صادر نموده‌ایم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهان‌خواران زدیم، ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختیم. ما در جنگ یاد گرفتیم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشه‌های انقلاب اسلامی‌مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان باور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد. جنگ ما کمک به فتح افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظام‌های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند. جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت. (صحیفه نور، ج 21، ص 94)
دستاوردهای انقلاب اسلامی از دیدگاه حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی)
حضرت آیت‌اله العظمی امام خامنه‌ای (مدظله العالی) نیز مانند حضرت امام (ره)، در مقاطع مختلف به تبیین و تشریح دستاوردهای انقلاب اسلامی و پیش‌رفت‌های جمهوری اسلامی پرداخته‌اند. برای جلوگیری از طولانی شدن این نوشتار، به اختصار فقط مواردی از بیانات معظه له در خصوص دستاوردهای انقلاب اسلامی که در آستانه سی‌و‌سومین سالگرد پیروزی انقلاب و در خطبه‌های نماز جمعه تهران ایراد گردید را مرور می‌کنیم:
در این ایام باید از ملت ایران نیز تشکر کرد که در 33 سال گذشته از خود وفاداری، ایثار، شجاعت، جوانمردی، بصیرت و حضور دائمی در صحنه نشان دادند. انقلاب، رژیم ضد اسلام و دیکتاتور و مستبد را از بین برد و رژیمی اسلامی و مردم سالار بر سر کار آورد. از بین رفتن وابستگی و جایگزینی استقلال همه جانبه، از بین رفتن اختناق نفس‌گیر و حاکمیت فضای آزادی و رهایی از تحقیرشدگی تاریخی و بدست آوردن عزت ملی، از بین رفتن ضعف نفس و خود کم‌بینی و حاکم شدن روحیه اعتماد به نفس ملی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است. یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب، تبدیل ملت ایران، از ملتی منزوی و بی‌نقش در مسائل سیاسی و کشور، به ملتی آگاهو دارای تحلیل سیاسی و تاثیرگذار در مسایل کشور است. امروز شعارهای انقلاب همان شعارهای اول انقلاب است و این نشان‌دهنده سلامت انقلاب است. نظام اسلامی بر همه توطئه ها و نقشه‌های دشمن از قبیل جنگ، اقدامات تروریستی و تحریم‌ها غلبه کرد. پیشرفت‌های علمی و فناوری یکی دیگر از نقاط قوت بسیار مهم است. بر اساس گزارش‌های مراکز معتبر جهانی، ایران رتبه علمی اول منطقه و هفدهم جهان را دارد. پیشرفت‌های کشور در ایجاد زیر‌ساخت‌های فنی و مهندسی صنعتی، مخابرات، راه‌ها و صنعت از نقاط بسیار قوت نظامی اسلامی است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، توسعه قدرت جمهوری اسلامی، بیداری اسلامی، افت قدرت نظام سلطه را از واقعیت‌هایی می‌دانند که در پی انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته و بر این اعتقاد هستند که جهان بر سر یک پیچ تاریخی قرار دارد و هندسه سیاسی جهان در حال تغییر می‌باشد. معظم‌له ایجاد تمدن نوین اسلامی در آینده نزدیک را نوید می‌دهند.
 

هفته عفاف و حجاب

سخنرانی مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه سازمان جهادکشاورزی  استان زنجان درمدیریت جهادکشاورزی ماهنشان .