14 نمونه تفریح سالم در اسلام
اسلام شادیهای زودگذر مانند خوردن، استراحت و ... را قبول دارد و آنها را تحت کنترل دین در آورده، اما علاوه بر اینها، موارد دیگری که منجر به شادی و نشاط درونی و ماندگارتر میشود را نیز ذکر کرده است.
به گزارش مشرق، تفریح و خوشحالی و شادابی، یکی از نیازهای اساسی انسان در زندگی روزمره است؛ همچنان که بدن انسان نیاز به مواد غذایی سالم دارد، روح و روان آدمی نیز این نیاز را دارد. در فرهنگ غنی اسلام که برگرفته از دو سرچشمه نورانی کتاب (قرآن) و اهل بیت (ع) است (1)، هر چند به طور صریح واژه «تفریحات سالم» نیامده ولی با دقت و بررسی آیات، روایات و دستورهای اسلام در مییابیم که مجموعه دین برای زندگی با کرامت انسان (2) تدوین شده و کرامت انسان در گرو برخورداری از روح سالم و جسم سالم است.
شادی به صورت مطلق، خوب یا بد نیست؛ بلکه در مورد خوب یا بد بودن شادی باید بر اساس ملاکهای معین اخلاقی داوری و حکم نمود. بر این اساس، شادی به دو نوع پسندیده و کاذب تقسیم میشود.
شادی پسندیده
در بسیاری از موارد؛ اسلام درباره موضوعات مختلف نظر مطلق و قطعی صادر نکرده و تنها توضیحاتی پیرامون چگونگی و کیفیت آنها داده است. احساسات نیز به دلیل ماهیت متغیر خود جزو این دسته از موضوعات به حساب میآید. متغیر به این معنا است که ممکن است عاملی در فردی تنها باعث خوشحالی و لبخند شود اما در دیگری از حد اعتدال خارج شده به حرکات غیر معقول بینجامد که هر کس باید اینگونه موارد را در خود شناسایی کرده و از آنها اجتناب کند.
شادی، در مجموع اگر کنترل شده در حد اعتدال منطقی و همراه با یاد خدا و سپاس باشد از نظر اسلام پسندیده است و آیات و روایات مختلف نوع پسندیده شادی را توصیه میکنند. اسلام دین مرزهاست؛ میان حق و باطل مرز باریکی است که تشخیص آن برای عقول ناقص ما دشوار و در برخی موارد ناممکن است پس اگر علم و آگاهی دینی را در امور خود دخیل کنیم رفتارها و اعمال ما نیز از حد اعتدال و مطلوب خارج نخواهد شد.
شادی کاذب
شادیهایی که همراه با نافرمانی خدا، آزار و اذیت دیگران، لهو و کارهای بیهوده و خطر آفرین هستند در زمره شادیهای کاذب و ناپسند قرار میگیرند. اصولا شادیهای کاذب، آنی، زودگذر و با نتایج ناخوشایند همراه هستند.
امیرمؤمنان، وضعیت غفلت زدگان دنیا را که به شادیهای تخدیری روی آورده و به آن دل خوش کردهاند، چنین توصیف میکنند: «چه بسیار تنهای عزیز و خوش آب و رنگی که به کام زمین فرو رفتهاند، حال آنکه در دنیا با ناز و نعمت تغذیه میشدهاند و در دامن آبرو و شرف پرورش مییافتهاند، لحظههای اندوهگنانهشان را با تفریح درمان میکردند و هرگاه به مصیبتی دچار میآمدند به بی تفاوتی پناه میبردند تا مبادا لحظه خرمی زندگی و بازی پوچ و سرگرمیشان را از دست بدهند. آری، درست در همان گرماگرم عیش و نوش و در فضای آن زندگی غفلت آلود که دنیا و عاشق ناز پروردهاش به هم لبخند میزنند ناگهان روزگار با خار جان گزایش او را میگزد و در گردش روزان و شبان نیروهایش را در هم میشکند و هیولای مرگ از نزدیک بر او خیره میشود».
قرآن ضمن بیان عذابهای دوزخیان میفرماید: ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحق و بما کنتم تمرحون (3)؛ این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی میکردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختید. جالب این که در آخر آیه میفرماید: «بما کنتم تمرحون»؛ که به معنای شادی به خاطر مطالب بیاساس یا شدت فرح آمده است و شدت فرح معمولاً از گناه و فساد سر در میآورد. بعضی از شادیها به جهت همراه بودن با فساد و گناه، سرانجام به ذلت و رسوایی شخص میانجامد.
جایگاه شادی در اسلام
نوع نگاه و طرز تلقی امروزی ما انسانها از شادی به گونهای است که آن را نوعی تخدیر کننده برای رهایی و فراموش کردن فشارها و استرس روزانه میدانیم، ولی از نظر اسلام اینچنین نیست و شادی قلب تپنده زندگی میباشد.
امام رضا (ع) میفرمایند: «اوقات روز شما 4 بخش باشد؛ بخشی برای تامین معاش، بخشی برای عبادت، بخشی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان واقف میسازند، بخشی را هم به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرت و شادی ساعات تفریح نیرو بگیرید و از این نیرو برای انجام وظائف استفاده کنید (4).
از این حدیث میتوان به جایگاه شادی در اسلام و تاثیر مثبت و مفید آن بر سایر جنبههای زندگی پی برد. برخلاف نظر عدهای که اسلام را دین غم و اندوه میدانند اسلام دین سر زندگی و نشاط است و این نشاط در پیروان راستین این دین کاملا مشهود و هویدا است.
نمودهای تفریحات سالم در دستورات اسلام
در اکثر کتابها و مقالات روانشناسی پیرامون شادی، این چند منبع مکررا به عنوان عواملی که منجر به شادی میشوند ذکر شدهاند: خوردن، فعالیتهای اجتماعی، رابطه جنسی، ورزش، موفقیت و تایید اجتماعی، استفاده از مهارتها، محیط و آب و هوا و تفریح و استراحت. اسلام تمام این موارد را به عنوان منابعی که به شادی البته از نوع زودگذر آن منتج میشود قبول دارد و پیرامون هر کدام دستوراتی نغز دارد و آنها را تحت کنترل دین در آورده است.
اکثر ما انسانها کم و بیش از همه این موارد در زندگی خویش برخورداریم ولی باز هم خلا نشاط و سرور درونی را احساس میکنیم. در اینجاست که دین اهمیت خود را نمایان میکند. اسلام علاوه بر اینها موارد دیگری را که منجر به شادی و نشاط درونی و ماندگارتر میشود ذکر کرده است. من جمله:
1. ایمان: الا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (5)؛ بدانید به درستی که بر اولیای خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مىشوند.
2. احیای حق و از بین بردن باطل: امام علی (ع) در نامه خود به عبدالله بن عباس مینویسند: پس بهترین چیز نزد تو در دنیا رسیدن به لذتها یا گرفتن انتقام نباشد بلکه هدف تو خاموش کردن باطل یا زنده کردن حق باشد.
3. پرهیز از گناه: به فرموده امام صادق (ع) هر روزی که در آن گناه نشود عید است.
4. شاد کردن دیگران: امام علی (ع) در این باره فرمودند: ای کمیل! خانوادهات را فرمان ده که روزها را در به دست آوردن بزرگواری و شبها را در رفع نیاز خفتگان بکوشند. سوگند به خدایی که تمام صداها را میشنود، هر کس دلی را شاد کند خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور سازند (6).
5. شادی به وقت اطاعت از خدا: به فرموده امام علی (ع) شادی مومن به طاعت پروردگارش و غمش بر گناه و عصیان اوست (7).
6. گرهگشایی: امام کاظم (ع) در این باره میفرمایند: «به درستی که زیر عرش سایهای است که ساکن نمیشود در آن مگر کسی که کار خیری را برای برادر دینیاش انجام دهد یا گرفتاری او را رفع و یا قلبش را شاد نماید. (8)
7. شادی در روزهای فرح معصومان و اعیاد اسلامی: در این باره امام رضا (ع) به ربان بن شبیب میفرمایند: «اگر دوست داری در درجات عالی بهشت با ما باشی به حزن ما محزون و به شادی ما شاد باش. (9)
8. ورزش و مسابقه: «ارسله معنا غدا یرتع و یلعب» (10)؛ در قرآن کریم آمده است: آن گاه که فرزندان او خواستند یوسف را از ایشان جدا کنند، ورزش را بهانه کردند و گفتند: فردا او را همراه ما بفرست تا ورزش و بازی کند و ما هم یقیناً از او محافظت میکنیم و این بهانه هایی بود که حضرت یعقوب در برابر آن سکوت اختیار کرد، سکوتی که علامت رضایت و بیانگر تأیید این کار است.
نقل تأییدآمیز بازی و ورزش یوسف در داستان او و نیز تأکید بر ورزش و مسابقات در روایات و سفارشهای فراوان در خصوص ورزشهایی که پیش از همه نشاط آور و مفرح است (11) خود میتواند دلیلی بر تأکید دین اسلام بر تفریحهای سالم باشد.
افزون بر این، قرآن کریم از دو پیامبر به خاطر ویژگی «قوت» و «نیروی بدنی» تعریف و تمجید میکند، یکی از طالوت (12) و دیگری از حضرت موسی، در جریان کمک کردن او به دختران شعیب (13) که همگی نشان دهنده توصیه به قدرتمند شدن در پی تلاش و کوشش است. ورزشهای سوارکاری، تیراندازی و شنا، سه ورزش مورد تأکید اسلام است که فرح بخشی این سه، در میان رشتههای فراوان دیگر بر اهل فن پوشیده نیست.
9. صله رحم و دید و بازدید: نشست و برخاست با یکدیگر، به ویژه اقوام و خویشان، یکی از بهترین انواع تفریحهای سالم است. این عمل آن چنان مورد تأکید است که روایات فراوان و نیز آیاتی در این زمینه وارد شده است. خداوند متعال در آیات مختلف این حقیقت را این گونه بیان میکند: «و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم نیکو سخن گویید» (14). از رسول خدا (ص) روایت شده است: کسی که برادر مؤمنش را در منزل او بدون حاجت و درخواست زیارت کند، خداوند نام او را از زیارت کنندگان خودش مینویسد و واجب است بر خدا که زائر خود را گرامی بدارد (15).
10. اطعام و پذیرایی از مهمان: خوردن، آشامیدن، خوراندن، نوشانیدن و میهمانی از موضوعات مورد تأکید اسلام است و میهمانی کردن که نقش بسزایی در ایجاد شادی در دل مردم دارد، مورد تأکید دین اسلام است. از امیرالمؤمنین علی (ع) نقل شده: «لذت کریمان در خوراندن است و لذت لئیمان در خوردن» (16) و همچنین از ایشان نقل شده است: «قوی کردن و توانمندسازی اجسام با غذا خوردن است و توانمندسازی روح با غذا خوراندن میباشد» (17).
11. سیر و سفر و گردش: سیر و سفر و گردش و استفاده از مناظر زیبای طبیعت، آبشارها، کوهها، دریاها و آثار باستانی دشتها و حتی کویر مورد سفارش دین اسلام است، تا آن جا که سیر و سفر را مقدمه علمآموزی و عبرتاندوزی میداند: «سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ»(18)؛ در زمین بگردید، آنگاه بنگرید که فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است؟ از رسول اکرم نیز روایت شده است که میفرمایند: «مسافرت کنید تا صحت یابید و غنیمت به دست آورید» (19).
12. استفاده از مظاهر زیبای موجود در طبیعت: قرآن کریم میفرماید: «و در آنها برای شما زیبایی است، آنگاه که [آنها را] از چراگاه بر میگردانید و هنگامی که (صبحگاهان) به چراگاه میفرستید. »(20). صبح هنگام و عصرگاهان مواقعی است که انسان نیاز به آرامش روحی دارد. صبحگاهان، آنگاه که قصد شروع فعالیت روزانه را دارد و عصرگاهان، آن هنگام که نیازمند رفع خستگی تلاش روزانه است.
قرآن مجید برای کسانی که در صحرا زندگی میکنند و از نعمت آب و هوای پاک و زندگی در طبیعت بهرهمند هستند، توصیه میکند که به چارپایانی که خدا به شما عنایت کرده بیشتر توجه کنید که موقع رفتن و برگشتن آنها، زیبایی و حسن نظر وجود دارد. خداوند به مردم توصیه کرده برای آرامش اعصاب و تفریح به چارپایان نگاه کنند و از نگاه به آنان لذت ببرند. آیات دیگری نیز از جمله توصیه برای توجه به گیاهان زیبا (21)، آبهای روی زمین (22)، زینت آسمانها در شب (23) و... بیانگر بهرهبرداری و لذت از مواهب الهی است که در طبیعت وجود دارد.
13. خودآرایی و رسیدگی به سر و وضع و لباس: انسان چون میخواهد برای عبادت و حضور در مسجد از منزل خارج شود، به سفارش خداوند لازم است خود را زیبا کرده و زینتهای خود را بردارد. «یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد» (24). به طور کلی، هر زیبایی که در روح و روان انسان و دیگران تأثیر مثبت گذارد مورد تأیید آیات و روایات فراوان میباشد. از امام صادق (ع) روایت شده است: «بپوشید و زینت کنید (خود را بیارائید) که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد (اما این زینت و خودآرایی) باید از راه حلال باشد» (25).
14. کار: از علی (ع) روایت شده که کار بالاترین تفریح است. این سخن از امام علی (ع) راهی نوین در تفریحات سالم میگشاید که انسان اوقات فراغت خود را با کارهای مفید (مثل صنایع دستی و...) پر کند.
پینوشتها:
1. انی تارک فیکم الثقلین ...؛ من در میان شما دو چیز گران بها، به یادگار گذاشته ام که اگر به آنها تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و عترتم اهل بیت و آنها هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند تا آن که بر حوض به من خواهند پیوست». اهل بیت فی کتاب السنه، محمد ری شهری، کمال الدین و تمام النعمه، ابوجعفر محمد بن علی شیخ صدوق و تعلیق شیخ حسن اعلمی، ج 1، ص 225، ح 4 و اصول کافی و تهذیب که با تعاببیر مختلف روایت کرده اند.
2. سوره ی اسراء، آیه ی 70: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر؛ و به یقین فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا، (بر مرکب ها) سوار کردیم، و ...» ترجمه ی آیات برگرفته از ترجمه ی گروهی قرآن کریم دکتر محمدعلی رضایی و دیگران.
3. سوره غافر، آیه 75.
4. بحارالانوار، ص 321.
5. سوره یونس، آیه 62.
6. نهج البلاغه، حکمت 257.
7. غررالحکم و دررالکلم، ج 4، ص 139.
8. بحارالانوار، ج11، ص 569.
9. بحارالانوار، ج 44، ص 286.
10. سوره یوسف، آیه 12.
11. از میان رشتههای ورزشی بر سوارکاری، تیراندازی و شنا تأکید شده است و حتی مسابقه دادن در این رشتهها و تعیین جایزه هم نه تنها ممنوع نیست، بلکه توصیه شده است (ر.ک: اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، دکتر سید رضا پاک نژاد، ج 14).
12. سوره بقره، آیه 247: «... و وسعتی در دانش و (نیروی) بدنش افزود».
13. سوره قصص، آیه 26: «بهترین کسی که استخدام میکنی (شخص) نیرومند درستکار است».
14. سوره بقره، آیه 83.
15. منتخب میزانالحکمه، محمدی ریشهری، تلخیص سید مجید حسینی، ص 247. در این باره روایات فراوان دیگری وجود دارد که سفارش می کند به زیارت یکدیگر بروید.
16. کافی، 28، 1.
17. منتخب میزان الحکمه، ص 312.
18. سوره انعام، آیه 11.
19. منتخب میزان الحکمه، حدیث 253، به نقل از کنزالعمال 17470.
20. سوره نحل، آیه 6.
21. سوره حج، آیه 5.
22. سوره کهف، آیه 7.
23. صافات / 6، فصلت / 12، ملک / 5، حجر / 16 و ق / 6.
24. سوره اعراف، آیه 31.
25. وسایل الشیعه، ج 3، ص 340.
دیدگاه اسلام در مورد تفریحات سالم
پرسش : دیدگاه اسلامدر مورد تفریحات سالم چیست؟ پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: در قرآندر داستان حضرت یوسف آمده است که یعقوب پیامبر(علیه السلام) در برابر استدلال فرزندان نسبت به نیاز یوسف(علیه السلام) به گردش و تفریح هیچ پاسخى نداد، و عملاً آن را پذیرفت، این خود دلیل بر این است که هیچ عقل سالم نمى تواند این نیاز فطرى و طبیعى را انکار کند.
انسان، مانند یک ماشین آهنى نیست که هر چه بخواهند از آن کار بکشند، بلکه، روح و روانى دارد که همچون جسمش خسته مى شود، همان گونه که جسم نیاز به استراحت و خواب دارد، روح و روانش نیاز به سرگرمى و تفریح سالم دارد.
تجربه نیز نشان داده اگر انسان به کار یکنواخت ادامه دهد، بازده و راندمان کار او بر اثر کمبود نشاط تدریجاً پایین مى آید، و اما به عکس، پس از چند ساعت تفریح و سرگرمى سالم، آن چنان نشاط کار در او ایجاد مى شود، که کمیتو کیفیت کار، هر دو فزونى پیدا مى کند، و به همین دلیل ساعاتى که صرف تفریح و سرگرمى مى شود کمک به ساعت کار است.
در روایات اسلامى این واقعیت به طرز جالبى به عنوان دستور بیان شده است، آنجا که على(علیه السلام) مى فرماید: «لِلْمُوْمِنِ ثَلاثُ ساعات فَساعَهٌ یُناجِی فِیها رَبَّهُ وَ ساعَهٌ یَرُمُّ مَعاشَهُ وَ ساعَهٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ بَیْنَ لَذَّتِها فِیما یَحِلُّ وَ یَجْمُل»؛
(زندگى فرد باایمان در سه قسمت خلاصه مى شود، قسمتى به معنویات مى پردازد و با پروردگارش مناجات مى کند، قسمتى به فکر تامین و ترمیم معاش است، و قسمتى را به این تخصیص مى دهد که در برابر لذاتى که حلال و مشروع است آزاد باشد).(1)
قابل توجه این که: حدیثى به همین مضمون از رسول خدا(صلى اللهعلیه وآله) رسیده و جملات ذیل نیز در آن آمده است: «فَاِنَّ هذِهِ السّاعَهَ عَوْنٌ لِتِلْکَ السّاعاتِ وَ اسْتِجامٌ لِلْقُلُوب»؛ (چرا که این ساعت تفریح و سرگمى کمکى است براى ساعت هاى سایر برنامه ها و آرامش و آسایشى است براى قلب ها).(2)
به گفته بعضى، تفریح و سرگرمى همچون سرویس کردن و روغن کارى نمودن چرخ هاى یک ماشین است، گر چه این ماشین براى این کار یک ساعت متوقف مى شود، ولى بعداً قدرت و توان و نیروى جدیدى پیدا مى کند، که چند برابر آن را جبران خواهد کرد، به علاوه بر عمر ماشین خواهد افزود.
اما مهم این است: سرگرمى و تفریح، «سالم» باشد و گرنه مشکلى را که حل نمى کند، بر مشکل ها هم مى افزاید، چه بسیار تفریحات ناسالمى که روح و اعصاب انسان را چنان مى کوبد که قدرت کار و فعالیت را تا مدتى از او مى گیرد، و یا لااقل بازده کار او را به حداقل مى رساند.
این نکته نیز، قابل توجه است که در اسلامتا آنجا به مساله تفریح سالم اهمیت داده شده است، که یک سلسله مسابقات، حتى با شرط بندى را اسلاماجازه داده، و تاریخ مى گوید قسمتى از این مسابقات در حضور شخص پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) و با داورى و نظارت او انجام مى گرفت.
حتى گاه شتر مخصوص خود را براى مسابقه سوارى در اختیار یاران مى گذاشت.
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اَنَّ النَّبِیَّ(صلى اللهعلیه وآله) اَجْرَى الاِبِلَ مُقْبِلَهً مِنْ تَبُوکَ فَسَبَقَتِ الْعَضْباءُ وَ عَلَیْها اُسامَهُ، فَجَعَلَ النّاسُ یَقُولُونَ سَبَقَ رَسُولُ اللّهِ وَ رَسُولُ اللّهِ یَقُولُ سَبَقَ اُسامَهُ»؛
(هنگامى که پیامبر از تبوک بر مى گشت، میان یاران خود مسابقه سوارى بر قرار ساخت، اسامه که بر شتر معروف پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) به نام عضباء سوار بود از همه پیشى گرفت، مردم به خاطر این که شتر از آن پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) بود، صدا زدند رسول اللّه پیشى گرفت، اما پیامبر صدا زد: اسامةسبقت گرفت و برنده شد) [اشاره به این که سوار کار مهم است نه مرکب، و چه بسا مرکب راهوارى که به دست افراد ناشى بیفتد و کارى از آن ساخته نیست].(3)، (4)