((منشور اقامه نماز دستگاه های اجرایی کشور))

باسمه تعالی

((منشور اقامه نماز دستگاه های اجرایی کشور))

 

1-تحقق آیه شریفه ((الذین ان مکناهم فی الارض اقاموالصلات)) – حج - 41

2- پخش اذان (ترجیحا اذان زنده ) در دستگاه.

3-اقامه نماز جماعت باشکوه در وقت فضیلت نماز.

4- حضور حداکثری مدیران و کارکنان در نماز جماعت.

5- رعایت حداکثر زمان تعیین شده (20 دقیقه) جهت اقامه نماز.

6- مدیریت برنامه های فرهنگی – مذهبی بین دو نماز به جهت پرهیز از تضییع حق ارباب رجوع دستگاه.

7- تعطیلی برنامه های مزاحم ( همایش، جلسات، گردهمایی ها و ... )  با وقت فضیلت نماز.

8- اختصاص بهترین و مناسب ترین فضا جهت اقامه نماز.

9- اهتمام جدی نسبت به توسعه، تجهیز و به سازی نمازخانه ها.

10- رعایت بهداشت و آراستگی فضای اقامه نماز.

11- تامین امام جماعت شایسته مورد نیاز مساجد و نمازخانه ها.

12- برنامه ریزی جهت ارتقای سطح آگهی و مهارت کارکنان و خانواده ی آنان به معارف نماز.

13- شناسایی عوامل تضییع کننده نماز در دستگاه و تلاش در جهت رفع آن.

14- تشویق و تجلیل از فعالان و خادمان نماز.

15- بهره گیری از فناوری های نوین و ظرفیت دستگاه در جهت معرفی اسرار، آثار و احکام نماز به جامعه مخاطب دستگاه

 

((منشور اخلاقی نمازگزاران دستگاه های اجرایی کشور))

 

من به عنوان کارگزار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با آگاهی و شناخت از آثار و برکات نماز تلاش می کنم تا با رعایت موارد ذیل نشان خادمی ترویج فرهنگ نورانی نماز را در کارنامه عمل خود ثبت و ضبط نمایم.

1- حضور مستمر و منظم در صفوف نماز های جماعت

2- همکاری و مشارکت در برگزاری هر چه با شکوه تر نماز های جماعت.

3- ارتقاء سطح دانش و بینش فردی در مورد فلسفه، آداب، آثار و برکات نماز.

4- کسب مهارت های لازم در شیوه های دعوت به اقامه نماز.

5- تشویق، ترغیب و دعوت دیگران به اقامه نماز جماعت.

 

 

عوامل و موانع حضور جوانان در مسجد

عوامل و موانع حضور جوانان در مسجد

 

جوانان و نماز:

توجه به نماز

نماز یکی از مهمترین واجباتی است که اهمیت دادن به آن تا حد زیادی می تواند ما را بسوی راههای موفقیت سوق دهد.

بزرگان و برجستگان راه طریقت، یکی از بزرگترین راههای موفقیت خود را، توجه به نماز دانسته اند. حضرت امام خمینی (ره) کسی بود که در حساسترین لحظات و با وجود امر خطیری که به عهده ایشان بود، هرگز از وقت نماز خود کم نگذاشت و دیدیم و شنیدیم که حتی که در آخرین لحظات عمر پر برکتشان چگونه به بر پاداشتن نماز همت گماشت.

پای بندی جوانان به اقامه نماز:

یکی از واجبات نماز این است که مسلمانان در پنج وعده در شبانه روز آن را به جا می آورند؛ اما آیا جوانان به نماز – که یک ستون دین است و ملاک قبولی سایر اعمال انسان می باشد – پای بندند و برایشان چقدر اهمیت دارد که در شرایط گوناگون زندگی و مشکلات فراوان، نمازشان را ترک نکرده و به جا آورند؟ برای عده ای اگر شرایط به همان شکل عادی باشد، زاهدترین افراد بوده و نه تنها نماز واجب را به نحو احسن می خوانند که نمازهای مستحب را هم تا حدود زیادی به جا می آورند؛ اما همین که مشکلی یا شرایطی ویژه ای به وجود آید دیگر حاضر به خواندن نماز نیستند (یعنی می ترسند، خجالت می کشند، ملاحظه دوستان را می کنند و ...).

برای سنجیده شدن میزان پای بندی به نماز نیز گویه هایی را که نماز خواندن را در شرایط گوناگون اندازه می گیرد طراحی کردیم و نتایج بدست آمده را در اینجا تشریح می کنیم:

گویه شماره یک: باید احکام نماز طوری باشد که بتوان هنگام شرایط سخت زندگی موقتاً نماز نخواند و بعداً آن را قضا کرد.

در پاسخ به این گویه، 9/31 درصد پاسخ گویان کاملاً مخالف، 6/43 درصد مخالف، 8/10 درصد موافق، 2/2 درصد کاملاً موافق بوده اند. در نتیجه 74 درصد جوانان معتقدند نماز را ترک و بعداً آن را قضا کرد.

 گویه شماره دو: قضا شدن نماز صبح طبیعی است و نیازی به حساسیت زیاد ندارد. در پاسخ به این گونه 6/58 درصد خیلی مخالف، 3/33 درصد مخالف، 4/4 درصد بی نظر، 1/3 درصد موافق و 7 درصد کاملاً موافق بوده اند. بنابراین 9/91 درصد جوانان معتقدند که نباید در برابر قضا شدن نماز صبح بی توجه بود.

گویه شماره سه: حتی اگر بدانم به دلیل نماز خواندن جانم در خطر است نمازم را ترک نمی کنم.

در پاسخ به این گویه، 1/39 درصد کاملاً موافق،1/39 درصد موافق، 11 درصد بی نظر،3/12 درصد مخالف،7/5 درصد کاملاً مخالف بوده اند. بنابراین 71 درصد جوانان در هنگام خطر نماز را ترک نمی کنند.

گویه شماره چهار: در صورتی که مکان مناسبی برای نماز خواندن پیدا نکنم در کنار خیابان نماز خواهم خواند.

در پاسخ به این گویه 2/18 درصد کاملاً موافق، 9/42 درصد موافق، 5/18 درصد بی نظر، 5/16 درصد مخالف و 4 درصد کاملاً مخالف بوده اند و این بدان معنا است که در شرایط مذکور در گویه شماره چهار، 5/20 درصد جوانان نماز نمی خوانند.

گویه شماره پنج: در جمع کسانی که نماز نمی خوانند، لازم نیست انسان خودش را با نماز خواندن انگشت نما کند.

در پاسخ به این گویه، 1/31 درصد جوانان کاملاً مخالف، 8/32 درصد مخالف، 2/11 درصد بی نظر، 7/17 درصد موافق بوده اند و2/7 درصد کاملاً موافق بوده اند و این بدان معنا است که در شرایط مذکور در گویه شماره پنج، 9/24 درصد جوانان نماز نمی خوانند.

در نتیجه گیری اولیه از مجموع پنج گویه می توان گفت 68/72 درصد جوانان در هر شرایطی نماز را ترک نکرده، آن را به جا می آورند و 16 درصد هم نماز نمی خوانند. اما همان گونه که گفتیم، شاید بتوان با استفاده از بعضی گویه های ویژه در میان پنج گویه یاد شده، نتایج واقعی تر را ارائه کرد. گویه های چهار و پنج به دلیل در برداشتن شرایط خاص می توانند چنین رسالتی را انجام دهند؛ بنابراین با بهره گرفتن از نتایج دو گویه مذکور می توان گفت بیش از 62 درصد جوانان به نماز پای بند بوده و در شرایط حساس و ویژه هم آن را به جا می آورند. ملاحظه می شود این میزان از درصد بدست آمده از نتایج هفت گویه حدود 10 درصد کمتر است، ولی با این حال میزان پای بندی به نماز به مراتب از پای بندی جوانان به جهاد، انفاق و خمس بیشتر است.

لازم به ذکر است از کل نمونه تحقیق تنها 3/34 درصد آنها در نماز جمعه و 5/41 درصد هم در نماز جماعت شرکت می کنند. این میزان حدود یک سوم کسانی است که پای بند به نماز بوده و آن را به جا می آورند

.

راهكارهايي براي حضور جوانان در مسجد:

1- بحران هویت دینی:

بحران هویت از سالهای نوجوانی آغاز می شود و بخشی از سالهای آغازین جوانی را نیز در بر می گیرد. بحران هویت، واژه ای است که برای توصیف ناتوانی نوجوان در پذیرش نقشی که جامعه از او انتظار دارد به کار می رود و سبب مشغولیت بی هدف هیجانهای جانشین و ایجاد شخصیت منفعل در جوان می شود. با توجه به آنچه هویت دینی در اختیار نسل جوان قرار می دهد اختلال و آشفتگی در آن سبب ضعف دینداری در میان جوانان می گردد؛ زیرا تعهد و مسؤولیت پذیری فرد را در قبال گزاره های دینی کاهش می دهد و این گونه ضمانت اجرایی احکام دینی کاهش می یابد. تخریب نظام ارزشی دینی سبب می شود بسیاری از افراد که دچار بحران هویت دینی هستند، در پی هویت منفی باشند و هویتی بر خلاف آنچه اولیای دین در نظر گرفته اند، برگزینند. مسؤولیت گریزی، دلزدگی و بی تفاوتی هرکدام از آثار نبودن هویت هستند. بنابراین بحران هویت دینی سبب تضعیف باورهای دینی، اختلال نظام ارزشی مذهبی و بی توجهی به احکام دینی می شوند. مسجد که از مهمترین مفاهیم و موضوعات دینی است که بحران دینی جوانان، سبب پایین آمدن اعتقاد به آن و ضعف گرایش به حضور در جمع نمازگزاران می شود.

 2- تهاجم فرهنگی:

فرهنگ ملی ایران با ارزشهای مذهبی گره خورده است به گونه ای که مذهب، جزء جدایی ناپذیر هویت مردم ایران است و دشمن، تهاجمی گسترده را به فرهنگ و هویتی ما برنامه ریزی کرده است و آن را پشتیبانی می کند و می کوشد فرهنگ ضد ارزشی غرب را در میان جوانان که قشر آسیب پذیر هستند، گسترش دهند و آنان را نسبت به مفاهیم و احکام دینی بی عقیده کند. بنابراین مسجد پایگاهی است که در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی می تواند در این جدال نابرابر فرهنگی، جوانان را جذب کند و این قدم بلندی در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی است.

 3- روحیات و خواسته های جوان و مسجد:

جوانان، روحیات و خواسته هایی دارند که مسجد می تواند با برنامه های گوناگون و پر شور و هیجان انگیز جوانان را به سوی فطرت پاکشان بکشد. مثلاً برخی جوانان در مراسم دینی شور و هیجان بیشتری دارند مثل مراسم سینه زنی و زنجیز زنی.

 4- ناهنجاریها:

جوانان معمولاً با محیط اطراف و بزرگترها، مشکلات رفتاری، عقیده ای و سلیقه ای دارند. این اختلاف گاهی سطحی و زودگذر است که در شخصیت و رفتار جوان تأثیر زیادی ندارد ولی گاهی این اختلافها به ناهنجاری و ناسازگاری جوان می انجامد و به این ترتیب امنیت روحی و روانی لازم برای دین داری از بین می رود. در این میان مسجد نمی تواند کار مهمی را انجام دهد. چون عوامل ظهور ناهنجاریها در نوجوانان و جوانان چنین است: درک نکردن روحیه جوان، الگوی نامناسب، فاصله طبقاتی، کم توجهی خانواده ها.

 5- دین گریزی:

دین گریزی فقط به سبب تهاجم فرهنگی یا هوا و هوس جوانان نیست بلکه علل گوناگونی دارد و باید به صورت واقع بینانه به آن نگاه کرد.

برخی از عوامل دین گریزی جوانان: بیان نامعقول از برخی مفاهیم دینی، توجه نکردن به نیازهای اساسی نسل جوان همچون ازدواج، کار و مسکن. برای برطرف شدن این عوامل باید گروهها و سازمانهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، طرحی اصولی و همه سویه را برنامه ریزی کنند تا مهمترین قشر اثر گذار جامعه در آینده از دین گریزان نشوند.

 راههای جذب جوانان:

1- امام جماعت که می تواند با ایجاد ارتباط صمیمی بین جوانان آنان را جذب دین و مسجد کند.

2- خانواده و دوستان که اگر اهل مسجد باشند و فضای خانه به طور کلی با آموزشها و مفاهیم دینی آشنا باشد بر جوان اثر می گذارد.

3- امکانات فرهنگی و ورزشی برای جوانان در مسجد فراهم باشد.

4- برگزاری مسابقه و کم هزینه مثل مسابقه قرآن، خطاطی، نویسندگی و مسابقه های حضوری به صورت پرسش و پاسخ در مناسبتهای مذهبی و اهدای جوایز.

5- مسافرت، سبب شادابی روح و روان می شود. اردو و مسافرتهای دسته جمعی جوانان از سوی مسجد که با حضور امام جماعت، برخی از هیأت امناء و جوانان متعهد مسجدی و دیگران جوانان مسجد برگزار می شود.

6- حضور شخصیتهای موجه و محبوب جوانان.

7- نظافت و تزیین مسجد که اگر زیبا باشد، جوانان بیشتر جذب می شوند.

8- برخوردهای اهل مسجد، اگر با جوانان با احترام برخورد شود در جذب آنان مؤثر است.

9- تشویق: تشویق جوانی که در مسجد حاضر شده است باعث تداوم حضور وی می شود.

موانع و راههای شکوفایی مسجد

* موانع:

ــ تراکم کاری (اشتغال فراوان):

امروزه به علت حجم کار زیاد، افراد بیشتر وقت خود را بر سر کار می گذرانند و بیرون خانه به سر می برند و به علت گرفتاری ناچار به چند کار می پردازند. این تراکم کاری علاوه بر خستگی حجم، سبب کسالت و افسردگی روحی نیز می شود. شهروندان وقتشان به دو بخش تقسیم می شود، قسمتی در خارج از خانه و بقیه وقت را در داخل خانه به استراحت می پردازند و این شرایط جسمی و روحی حوصله ای برای رفتن به مسجد و حضور در میان صفهای نماز جماعت و شنیدن سخنان امام را باقی نمی گذارد. در این حال، سخن از ابعاد سیاسی و اقتصادی و عبادی مسجد شعار بیش نیست و رفتن به مسجد نیاز به امنیت روحی و آمادگی جسمی و روحی دارد.

- همزمانی برنامه های رسانه و مسجد:

یکی از فعالیتهای مسجد برگزاری مراسم در مناسبتهای دینی است و از نقاط قوت مسجد به شمار می رود، کیفیت و چگونگی برگزاری مراسم در تداوم آن نقش مؤثری دارد. اگر دارای کیفیت مناسبی نباشد با استقبال خوبی روبه رو نمی شود. در این میان، رسانه ها برنامه های درباره مناسبتهای مذهبی پخش می کند که از نظر سطح کمی و کیفی خوبی برخوردار است و افراد با وجود این برنامه در مساجد حاضر نمی شوند.

* اختلافها:

الف) سیاسی:

مسجد جنبه های سیاسی گسترده ای دارد، ولی اختلافات سیاسی، حزب گرایی و تعصب به یک جناح، فضای مسجد را آشفته می کند. در این میان امام جماعت نقش تعیین کننده ای دارد.

ب) اختلافهای مدیریتی:

اختلاف میان اعضای هیأت امناء در مسائل جاری مسجد، گاهی سبب ایجاد دودستگی میان نمازگزاران می شود و فضای مسالمت آمیز مسجد را با نقدهای مخرب آشفته می کند. در اینجا هم نقش امام جماعت در بر طرف کردن این اختلافات، مؤثر است.

* پایین بودن سطح کمی و کیفی فعالیتهای مسجد:

وقتی نماز جماعت را به صورت خشک و بی روح برقرار کنند، نمی توان شکوفایی و حضور همه سویه مردم را انتظار داشت و وقتی مسجدی فعالیت گسترده نداشته باشد، اهالی، انگیزه کمتری برای حضور در مسجد پیدا می کنند و همچنین نبودن امام جماعت همیشگی از مشکلات مسجد است.

* ناآشنایی با فضیلت مسجد:

اطلاع داشتن از فضیلتهای حضور در مسجد در ایجاد انگیزه و گرایش اهالی محل برای حضور در مسجد مؤثر است.

* برخورد نامناسب افراد اهل مسجد:

علاوه بر نمازگزاران، افرادی در مسجد حاضر می شوند که گرایش دینی کمتری دارند، با برخورد افراد مسجد با این افراد، در تداوم حضور آنان در مسجد تأثیرگزار است. اگر برخورد، نامناسب باشد، به خصوص در مورد بزرگسالان با جوانان و نوجوانان رخ می دهد که نسل آینده مسجد را تشکیل می دهند. اجازه ندادن به نوجوانان برای ایستادن در صف اول و کمک نکردن به آنان برای انجام دادن فعالیتهای مسجد، نمونه ای از این بدرفتاری است.

 

 

* تنبلی:

در برخی موارد حتی همسایگان مسجد نیز تنبلی می کنند و در مسجد حاضر نمی شوند. خدا در آیه 238 سوره بقره می فرمایند: حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِينَ «در انجام همه نمازها به ویژه نماز وسطی (نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت برای خدا بپا خیزید و تنبلی نکنید.»

* محیط و اجتماع:

انسان، موجودی اجتماعی است و زندگی در کنار اعضای جامعه و رفع برخی نیازها به وسیله دیگران، با توجه به روحیه اثرپذیری انسان، زمینه مناسبی را برای الگو برداری و شکل گیری شخصیت او بر اساس محیط پیرامونش فراهم می کند.

* نامناسب بودن موقعیت مسجد:

در بافت قدیمی شهرها، مسجدها محور بوده اند و وسعت و موقعیت قرارگیری مسجدها به شکلی بوده که مجموعه محله را در پوشش خود قرار می داده است و همه محل می توانستند به راحتی به مسجد رفت و آمد کنند. اما در امروزه به علت ساخت و سازهای انبوه و پیچیده به موقعیت و ساخت مسجد کمتر توجه شده و کم بودن مساجد یا دور بودن آنها از محل زندگی، مانعی برای حضور در مسجد و رونق آن در شهرهای امروزه به شمار می رود.

* تضعیف باورهای دینی:

جریانهایی که سبب تضعیف باورهای دینی می شوند و باورهای دینی را مورد هجوم قرار می دهند، مانع رونق و شکوفایی مسجد هستند. این جریانها معمولاً پایه و اساس عقلانی ندارند و از بنیان فکری بی بهره هستند.

* راههای شکوفایی:

رونق و شکوفایی مسجد به همکاری و تلاش همه جانبه امام جماعت، هیأت امناء، سازندگان (بانیان) و نمازگزاران مسجد نیاز دارد.

1- امام جماعت:

امام جماعت مهمترین عامل شکوفایی در مسجد است که در صورت نبود موانع، می تواند زمینه رونق و بالندگی مسجد را فراهم آورد. برگزاری مراسم نیایش و جلسه های قرآن با حضور امام جماعت مؤثرتر خواهد بود. چون وی شناخت بیشتری دارد و انحراف معنوی پیش نمی آید. رفتار امام جماعت وارسته و باتقوا در جنبه عبادی نیز الگویی برای نمازگزاران است. همچنین روشن کننده اندیشه نمازگزاران می باشد و ظلمات و آفتهایی که بالقوه و یا بالفعل آنان را تهدید می کند برای آنان بازگو می کند و در راستای وحدت و همدلی جامعه اسلامی تلاش می کند و با شناخت مخاطبان خود که دارای چه روحیات و احساساتی هستند می تواند بر تأثیرگذاری و تربیت ایشان تأثیر بگذارد و همچنین با مدیریت خاص و با ظرافت ویژه و با پرهیز از خودمحوری، نظریه های اهل مسجد را در نظر گرفتند و با آنان مشورت کند تا بتواند مسجد را به سمت شکوفایی سوق دهد و همچنین می بایست غیر از مسجد، خارج از مسجد با مردم ارتباط برقرار کند و در کار و زندگی، آنان را یاری کند. برخوردهایی همراه با مهربانی و گشاده رویی در موفقیت امام جماعت و در نتیجه رونق و گرمی مسجد بسیار مؤثر است و همچنین رعایت حال ضعیفان در نماز و عدم برپایی مجلسهای طولانی و پذیرش اجتماعی، از ویژگیهای امام جماعت است.

2- معماری:

معماری سنتی مسجدها یکی از عوامل رونق و شکوفایی آنهاست که امروزه به دلایل گوناگون، در فرهنگ نوین شهرنشینی کمتر به چشم می خورد.

عوامل مؤثر در معماری مسجد در رونق و شکوفایی:

1- جلوه های معنوی معماری مسجد:

مسجد به عنوان برجسته ترین بناهای معماری اسلامی، جلوه هایی از زیباییهای دیداری و نمونه بارزی از آمیختگی و ارتباط شکلهای نمادین با باورهای ژرف اعتقادی است. مسجد، در اصل منسوب به ذات اقدس خداوند است و در بیان معماری هنرمندانه از آسمانی ترین دریافتهای شهری بهره گرفته می شود.

2- تناسب با فرهنگ مردم:

امروزه افکار عمومی رویکرد نوینی به دین و دینداری دارند که از عوامل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برگرفته شده است. زیبایی ظاهری در گرایش افراد به مسجد مؤثر است. طبیعی است یک مسجد با معماری زیبا و هنرمندانه، بسیار عوام پسندانه تر از مسجدی است که بدون رعایت اصول معماری ساخته شده است.

ــ مفاهیم نمادین مسجد:

فضای بیرونی و درونی مسجد، یادآور عدالت است. گنبد، نماد آسمان، صعود بهشت است. محراب به تعبیری قلب مسجد و نقطه تمرکز آن و از سویی مظهر الوهیت به شمار می رود. مناره اشاره به دورازه بهشت و در رحمت الهی دارد و نماد اذان است.

3- برپایی نماز جماعت:

نماز جماعت، آثار فردی و اجتماعی گوناگونی دارد که در رونق و شکوفایی مسجد بسیار مؤثرند. برگزاری نماز جماعت در مسجد، روح معنوی و نشاط ویژه ای دارد که در مسجد فراهم و زمینه مناسبی را برای آغاز و تداوم فعالیت های دیگر مسجد ایجاد می کند.

 

ــ برپایی مراسم دینی:

هر دینی آیینها و مراسم ویژه خود را دارد که ترویج آن دین در جامعه به برقراری منظم و آگاهانه این رفتارهای مذهبی بستگی دارد. برای گسترش مساجد به عنوان معتبرترین مرکز دینی، لازم است مراسم دینی به شکل بسیار مناسب و پیوسته برپا شود.

4- هیأت امناء:

هیأت امناء، هسته مدیریت و برنامه ریزی مسجد است که چگونگی فعالیتهای آن، در گرایش عمومی نسبت به مسجد بسیار مهم است. امام جماعت نیز جزو این گروه است و همگی می توانند مسجد را به اوج برسانند.

برای بهتر عملکرد هیأت امناء، باید به نکاتی توجه کرد:

ویژگی اعضا:

اعضای هیأت امناء باید از افراد محلی انتخاب شوند تا از ویژگیهای فرهنگی نمازگزاران و اهالی اطلاع داشته باشند. تدین و تعبد، قدرت مدیریت، مقبولیت اجتماعی، سابقه کارهای اجرایی و مدیریتی، آگاهی لازم از خواسته ها و آشنایی با روحیه اهالی از مهمترین ویژگیهای هیأت امناء است و باید یکی از جوانان متعهد و فهیم مسجدی نیز از اعضای هیأت امناء باشد.

* معاونتهای گوناگون:

برای شکوفایی مسجد، هیأت امناء باید معاونتهای گوناگون فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، سیاسی و عبادی و اقتصادی را تشکیل دهد.

 * نظرخواهی:

اعضای هیأت امناء برای برنامه های مناسب و مؤثر باید انتقادها و یا پیشنهادهای اهالی محل را در موارد گوناگون جویا شود؛ هماهنگی اعضای هیأت امناء، بسیج، امام جماعت، کانون فرهنگی و نمازگزاران

 

 

موانع صله ارحام

موانع صله ارحام 

از نظر قرآن کریم، دو مورد مهم ترین موانع صله رحم است که در آیه 36 سوره نساء، این مسئله مورد تأکید قرار دارد، خداوند در این آیه می فرماید:

«وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلا تُشْرِکوا بِهِ شَیئًا وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَی وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکتْ أَیمَانُکمْ إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتَالا فَخُورًا» خداوند در ابتدای این آیه بر تقوا تأکید کرده و در ادامه به احسان کردن به والدین و ذی القربی تأکید دارد و در ادامه بیان می دارد که «إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتَالا فَخُورًا» باید بدانیم که خداوند در این آیه مختالا و فخوراً را بیان می دارد. مختال کسی است که تکبر می ورزد و فخور کسی است که حالت فخر فروشی دارد و دارای روحیه خود برتر بینی است؛ خداوند این دو را دو عامل قطع رحم می داند.

انسانی که دارای تکبر باشد، نمی تواند با فامیل ارتباط داشته باشند؛ این که یکی بر کسی دیگر فخرفروشی کرده و تکبر ورزد، موجب می شود انسان با ارحام قطع رابطه کند؛ چراکه خویشان می فهمند که آنها از موضع ارحام با آنها سخن نمی گوید.

گاهی فخرفروشی و تکبر را یکی می دانیم، ولی این دو با هم تفاوت دارد، ممکن است فردی در ظاهر متواضع باشد ولی فخر فروشی نماید، اما متکبر کسی است که دیگران را در اندازه خود نمی بیند و این روحیه او در رفتار و گفتارش مشخص است. اگر انسان افتخارات خود را برای دیگران بیان می کند و خویشان خود را تحقیر کند؛ موجب قطع رحم می کند. کسی که در کنار برادر و خویشان خود است، نباید احساسی غیر از ارحام داشته باشد؛ در غیر این صورت موجب بر هم خورد ارتباط با خویشان می شود.

 تأثیر تجمل گرایی بر صله ارحام

تجمل گرایی می تواند از عوامل قطع رحم باشد. تجمل گرایی موجب می شود تا شخص نتواند با خویشاوندان خود ارتباط داشته باشند؛ در این عرصه قرآن می فرماید «ان الله لا یحب المسرفین». بیان این نکته ضروری است که تجمل گرایی با جمال گرایی تفاوت دارد. انسان به صورت فطری جمال گراست و خدا نیز نه تنها این مسئله را مزمت نکرده، بلکه می فرماید که «خضوا بزینتکم»؛ انسان باید با زیبایی به مسجد رود؛ خداوند خود زیبای مطلق است و بندگانی که دنیال زیبایی معنوی و مادی هستند، دوست دارد.

آنچه در اسلام مزمت شده، تجمل گرایی است که یکی از مصادیق آن اسراف می باشد. خانواده هایی هستند که مقید به زینت هایی خاصی بوده و جوری خانه های خود را زینت می دهند که این کار برای دیگران دشوار است؛ بر این اساس زمانی که خویشانشان وارد خانه آنها می شوند، افسرده خاطر شده و چه بسا خجالت می کشند که به خانه او بیاید. این وضعیت موجب قطع رحم می شود.

انسان اگر آنچه که خدا فرموده را در زندگی خود رعایت کند، می داند که زیبایی حقیقی در دوری از زینت های رقابتی است. زینت زیبای زندگی این است که انسان در فضایی آرام زندگی کند؛ اگر دنیا از انسان سلب آرامش کند، وی به زیبایی دست نمی یابد. اگر خدا به ما توفیق دهد که از تجمل گرایی دوری کنیم و به حد وسع خود از جمال و زیبایی دنیا بهره مند شویم، به زیبایی حقیقی دست پیدا می کنیم.

 پدر و مادر، بهترین ارحام

از منظر قرآن و آموزه های دینی، پدر و مادر در بالاترین مرتبه ارحام هستند؛ مسئله ای که در مباحث فقهی نیز به آن توجه زیادی شده است که از جمله مصادیق آن تقسیم ارث است.

 شیوه برقراری صله ارحام

انسان باید این مسئله را با خود حل کند که به عنوان مسلمان موظف است به دستورات خدا جامه عمل بپوشاند؛ یعنی، همان گونه که مسلمان موظف به عبادت خداست، نسبت به دستور خدا درباره صله رحم نیز وظیفه دارد. البته ما باید ببینیم شیوه درست صله رحم، چگونه است؟ اگر فردی دارای مشکل اعتقادی، سیاسی، فکری و... است، لازم نیست با او صله رحم برقرار کرد. البته اگر فردی می داند که می تواند از این ظرفیت استفاده کرده و بر خویشاوند خود تأثیر داشته باشد، لازم است که با او ارتباط داشته باشد. اگر رحم انسان، جزو اعداء الله به شمار می آید، انسان این وظیفه را ندارد که با او ارتباط داشته باشد؛ ما باید در چارچوب تفکر دین، رفتار کنیم تا هم به وظیفه شرعی خود عمل کنیم و هم تأثیر مثبتی بر ارحام خود داشته باشیم.

البته در این حوزه پدر و مادر استثنی هستند؛ انسان باید همواره رابطه خود را با پدر و مادر حفظ کند و حالت خدمت گزاری به آنها داشته باشد؛ هرچند لازم است مراقب باشد که تحت تأثیر آنها قرار نگیرد.

 دشمنان خدا چه کسانی هستند؟

یک قِسم از دشمنان خدا، کافران هستند؛ گاهی ممکن است مسلمانی دشمن خدا باشد، به این معنی که مسلمان جاسوس است، با ارزش های دینی تعارض دارد و در حلقه های فکری و رفتاری دشمنان خدا قرار دارد. ممکن است که شما نسبت به دشمن بودن او تصریح نداشته باشید، ولی حرف زدن و رفتار او، حرف ها و رفتارهای دشمنان اسلام و خداست؛ این فرد مواضع آنها را تبیین می کنند. آنها منافقان هستند، منافقان با دشمنان خدا هم پیمان هستند. دشمن خدا کسی است که کاری را انجام دهد که کفار و مشرکان انجام می دهند. ربا خواران، مفسدان جامعه و کسانی که فسق را در جامعه ترویج می دهند دشمنان خدا هستند.

موانع صله ی رحم

تاکید بر صله ی رحم در آیات و روایات، و نیز بر شمردن آثار فراوان مترتب بر آن، و توجه به عواقب قطع رحم، بهترین انگیزه برای کوشش در راستای بر طرف نمودن موانع و مشکلات بر سر راه این معاشرت اجتماعی می باشد. در این فصل به بررسی برخی از موانع صله ی رحم می پردازیم:

1) جهالت یا غفلت نسبت به وظایف دینی

به راستی که یک تراول پانصد هزار تومانی، نزد کودکی که به ارزش آن واقف نیست، با یک تکه کاغذ بی ارزش برابر است. عدم اطلاع از ارزش والای صله ی رحم، و عدم آگاهی کافی از عواقب وخیم قطع رابطه ی فامیلی در وهله ی اول، و غفلت از این دو در مرحله ی بعد، از اصلی ترین عوامل ترک این واجب الهی می باشد.

2) تسامح در دین داری

غرق شدن در کام دنیا و لذت های آن، و افتادن در دام تجمل گرایی و دنیاپرستی، باعث شده، تفکر و اندیشه ی برخی از انسان های دنیازده، از ماده و مادیات فراتر نرود. در چنین شرایطی کسب اموال و تصاحب دنیا، اولین و آخرین هدف، و تنها مسابقه ی معنی دار، در زندگی این انسان ها بوده، و دین و تعالیم الهی در حاشیه قرار می گیرد.
و به قول قرآن:
و من الناس من یعبد الله علی حرف(286)
به بیان دیگر، به هر اندازه که دنیا در چشم مردم، بزرگ تر جلوه کند، دین و آموزه های دینی اهمیت خود را بیشتر از دست می دهند. برای چنین اشخاصی صله ی رحم و قطع آن، به یک معنا و یا بی معنا خواهد بود. و چه بسا اگر دنیای خود را در قطع آن بپندارند، به آن اهتمام خواهند ورزید.
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
زمانی خواهد رسید که مردم به تلف شدن دین اهمیتی نمی دهند، هنگامی که دنیای آن ها محفوظ و سالم باشد(287).
این گونه افراد باید بدانند که عمل به مفاهیم دینی، جز خوشبختی و پیروزی مادی و معنوی چیزی را به همراه ندارد، هم چنان که سرنوشت کسانی که به این گنج عظیم پشت می کنند، جز خسران و پشیمانی چیزی نخواهد بود.

3) تاثیر پذیری از فرهنگ غرب

تقلید کورکورانه از فرهنگ غرب و تاثیر پذیری از آن، راه و روش نادرستی است، که می تواند جامعه ی ما را با خطرناک ترین شکل ممکن مواجه ساخته و ارزش های اسلامی را کم رنگ نماید. در حقیقت نظام خانواه در اروپا و آمریکا، نظامی غلط، بی پایه و بدون محتواست.
دید و بازدید در غرب، معنا و مفهومی نداشته، و مردم در آنجا، تنها در پی کسب مادیات، و روی آوردن به شهوات می باشند.
انسان های سست عنصر، که می کوشند غرب را با تمام نقص ها و معایبش نصب العین خود قرار داده، و از ملیت و مذهب خود فرسنگ ها فاصله بگیرند، تا به پندار خود در سلک انسان های شایسته، به روز، پیشرفته و با فرهنگ درآیند، بدانند که با این کار، روز به روز فاصله شان از خدا، خود خانواده، خویشان و خوشبختی، بیشتر و بیشتر خواهد شد.

4) کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی

در وانفسای تمدن لجام گسیخته ی امروز، و روی آوردن انسان های به مادیت، این، اخلاق و ارزش های اخلاقی است که روز به روز مقابل دینای رنگارنگ و پرجاذبه ی ما، هر چه بیشتر رنگ می بازد تا جایی که برخی از مفاهیم اخلاقی به دست فراموشی شمرده می شود.
شاید شما هم با افرادی رو به رو شده باشید که با کشیدن آهی سرد و ممتد می گویند: خوشا آن روزها! رفاه نبود، اما صفا و صمیمیت زیاد بود. اما آیا نمی شود در کنار رفاه و آسایش مادی، با رفت و آمدهای فامیلی و اهتمام به صله ی رحم، صفا و صمیمیت و محبت و محبوبیت را بر زندگی حاکم ساخت؟

5) برخی از رذایل اخلاقی

رذایل اخلاقی مانند تکبر، حسد، چشم هم چشمی، سخن چینی، روحیه - ی تجسس و فضولی، حرص و طمع و خساست طبع، بداخلاقی، کم رویی، پروریی و غیره می توانند بر صله ی رحم، اثر منفی گذاشته و منجر به کاهش روابط فامیلی گردد.
در این رابطه داشتن روحیه ی عفو و گذشت و آراسته شدن به مکارم اخلاقی مانند تواضع، قناعت، سخاوت، خویشتن داری، خوش رویی و خوش خویی و اعتماد بر فضل و کرم و رزاقیت حضرت حق می تواند کارگشا باشد.

) گرانی، هزینه های سنگین و توقعات بالا

گاهی توقعات بالای خانواده ها، که با وجود تورم و گرانی، منجر به صرف هزینه های زیاد در میهمانی ها می شود، باعث ایجاد فاصله بین خانواده ها می گردد.
با توجهبه تعالیم دین اسلام، صله ی رحم بدون صرف هیچ گونه هزینه ای قابل اجرا می باشد. همان طور که بارها اشاره شد، در احادیث بی شماری در امر صله ی رحم، به سلام، و پذیرایی با جرعه ای آب، بسنده شده است.
چه خوب است با بازگشت به دستورات دقیق دین اسلام، سنت های غلط را از زندگی خود حذف نموده، و با رویکرد به سادگی، مانع قطع روابط و از بین رفتن ارتباطات فامیلی شویم.

7) دوری مسیر

با برزگ شدن شهرها، و افزایش ترافیک در خیابان ها، و نیز با ایجاد فرصت های شغلی و تحصیلی متنوع و مسافرت افراد به شهرهای دیگر، شرایط برای دید و بازدیدهای فامیلی منظم و مکرر، سخت، و در برخی از موارد غیر ممکن شده است. در بسیاری از موارد ارتباطهای دیداری به سالی یک بار، آن هم در ایام نوروز، تقلیل یافته است.
آنچه در این جدایی، بیشتر تعجب انسان را بر می انگیزاند، و بی توجهی افراد خویشاوند را در ایفای وظیفه صله ی رحم توجیه ناپذیر معرفی می کند، کثرت وسایل و امکانات ارتباطی ارتباطی بسیاری پیشرفته ای است که به یمن تمدن صنعتی جدید، امکان وصول به آن برای همگان، میسور شده و با بذل کمترین هزینه، ادای درجاتی از وظیفه ی صله ی رحم را برای ایشان ممکن ساخته است؛ با این وجود، به مقتضای این تجربه ی روان شناختی کهن که هر که از دیده برفت، از دل برود. ابداع وسایل ارتباطی جدید نیز، نتوانست آن گونه که باید، فاصله ی جغرافیایی میان افراد را در نوردیده و ارتباط ایشان را همچنان ثابت و استوار نگه دارد.
8) کثرع استغلات، کمبود و یا نبود وقت
) کوچک شدن فضای مسکونی و مشکل مسکن
1) افزایش اختلاف در سطوح فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده ها و غیره

* تعریف صله ارحام

صله ارحام، اهمیت فراوانی در اسلام دارد و بر اساس تحقیقی که در مسئله مفهوم شناسی صله ارحام انجام شده است؛ کسی که به واسطه نسبت از جانب پدر، عمو، عمه، خاله، دایی و کسی که به واسطه نسب به انسان نزدیک می شود؛ از مصادیق رحم است. صله رحم به معنای ایجاد ارتباط, دید و بازدید و رسیدگی به امور خویشان و نزدیکان می باشد که در قرآن کریم بر این مسئله توجه خاصی شده و بسیاری از آیات به آن پرداخته اند.

* صله ارحام هم تراز عدالت و احسان

خداوند در آیه 90 سوره مبارکه نحل، می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَی وَ ینْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکرِ وَالْبَغْی یعِظُکمْ لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ» خداوند در این آیه صله رحم را در کنار رعایت عدالت و احسان قرار می دهد که نشان دهنده جایگاه و اهمیت صله ارحام و رسیدگی به ذی القربی است. ترتیب آورده شدن این مسائل نیز در این آیه قابل توجه است؛ خداوند انسان ها را ابتدا به عدالت و بعد از آن به احسان و ایتای ذی القربی امر می کند. از این آیه این نکته بر می آید احسان و رسیدگی به ذی القربی در مقام اهمیت، در کنار عدالت هستند, ولی در مقام عمل، در رتبه پایین تر نسبت به عدالت است؛ یعنی است که صله ارحام نباید جلوی عدالت در جامعه را بگیرد.

این که خداوند متعال انسان ها را به عدل، احسان و رسیدگی به ذی القربی امر کرده؛ یعنی عدالت که مهم ترین شاخصه جامعه مطلوب است و این که گفته می شود امام زمان (عج) ظهور کرده و عدالت مطلوب خداوند را در جامعه اجرا می کند؛ در کنار صله ارحام مورد تأکید خداوند است. همچنین «ینْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکرِ» نیز در این آیه به معنای ارتباط صله رحم با ترک فحشا و منکر و جلوگیری از بروز آن در جامعه است.

* گروه هایی که دچار خسران می شوند

خداوند در آیه 27 سوره مبارکه بقره نسبت به مسئله صله رحم هشدار می دهد و می فرماید: «الَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأرْضِ أُولَئِک هُمُ الْخَاسِرُونَ». چند گروه از افراد هستند که دچار خسارت می شوند؛ می دانیم که خسارت با زیان تفاوت دارد، به این معنی که خسارت به معنای از دست دادن اصل سرمایه است؛ این که انسان عمر خود را مصرف می کند و در قبال آن چیزی به دست نیاود، خسارت کرده است، چون عمر خود را که سرمایه اوست، از دست داده است. بر اساس این آیه، نخستین گروه، کسانی هستند که پیمان خود را با خدا (پیمان بندگی و اطاعت از خدا) می شکنند. در ادامه می فرماید: «وَ یقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ»؛ برخی افراد جایی را که خدا فرموده ارتباط برقرار کنید نادیده می گیرند که از مصادیق بارز آن صله رحم است. پس وقتی صله رحم را قطع می کنند، دچار خسران می شوند. البته این خسارت اعم از خسارت مادی، معنوی، روحی و... است؛ «وَیفْسِدُونَ فِی الأرْضِ» و کسانی که در زمین فساد می کنند. وقتی خداوند صله رحم را در ردیف عمل نمودن به عهد خدا قرار داده، بیانگر اهمیت این مسئله است.

* برخی مکاتب انسان را از ارحام دور می کند

مکتب اسلام بین پیمان بستن با خدا و صله ارحام پیوند زده است و این امر یکی از مهم ترین روش های استراتژیک تفکر دینی در اسلام می باشد که میان این دو جمع کرده است. اما متأسفانه، برخی که به مکتبی وابسته می شوند، از پدر و مادر و ارحام خود می برند، همان گونه که دیده شد، منافقان وقتی در کمپ های خود در عراق مستقر شدند، به طور کلی از پدر و مادر خود بریدند. ولی در تفکر دین اسلام و قرآن، نه تنها ارتباط افراد ترک نمی شود، بلکه مورد امر و تأکید خداوند نیز قرار می گیرد و کسانی هم که صله رحم را ترک می کنند، مورد تهدید و توبیخ قرار می گیرد.

* تقوای الهی، رعایت حقوق الهی و ارحام است

در آیه اول سوره مبارکه نساء خداوند می فرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا کثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا»؛ خداوند در این آیه ابتدا انسان ها را به تقوا امر می کند. تقوا در این آیه هم می تواند معنای لغوی که پرهیز از آنچه انسان را از عقلانیت و خدا دور می کند و هم معنای خاص آن مورد نظر باشد که پرهیز از آنچه محرم الهی و تعهد به آنچه واجب خداست.

«وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ» از خدایی پرهیز کنید که مورد سؤال واقع می شوید؛ «وَالأرْحَامَ» و ارحام. بر اساس این آیه، انسان نسبت به حقوق خداوند و نیز نسبت به حقوق ارحام مورد سؤال قرار می گیرد. این آیه معنای تقوا که رعایت حقوق خدا و ارحام است را بیان می کند.

در ادامه آیه، خداوند می فرماید که «إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا» خداوند مراقب شماست. نباید از مراقبت خدا نسبت به تقوای الهی و حفظ حقوق ارحام غفلت کنیم.

* آثار مثبت و برکات صله رحم

صله ارحام آثار شرعی و قانونی ای دارد که در جوامع بشری رعایت می شود، ساز و کار خاصی نیز از نظر فقهی و حقوقی در اسلام دارد؛ مسئله ای مانند ارث، که ممکن است افراد صله ارحام را هم قطع کنند، ولی با احکام مربوطه، از یکدیگر ارث می برد. این مسئله هم آثار تکوینی و هم آثار تشریعی ارحام است.

اثر دیگر صله رحم در آیه «قَالُوا یا شُعَیبُ مَا نَفْقَهُ کثِیرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاک فِینَا ضَعِیفًا وَلَوْلا رَهْطُک لَرَجَمْنَاک وَمَا أَنْتَ عَلَینَا بِعَزِیزٍ (هود، آیه ٩١ مطرح شده است؛ بر اساس این آیه، زمانی که قوم شعیب، او را تهدید می کنند، به او می گویند که اگر خویشاوندان تو نبودند، ما تو را سنگ سار می کردیم و امنیت و آرامش را از تو می گرفتیم. این نشان می دهد که انسان در پناه خویشاوندان صالح و خوب در آرامش قرار می گیرد.

زمانی که انسان با خویشان خود ارتباط دارد، امنیت روحی و اجتماعی به دست خواهد آورد. همان طور که ارحام صالح نبی اکرم صلی الله علیه و آله، از او حمایت کردند و این موجب ثبات قدرت ایشان شد و پیامبر از آن برای تبلیغ و ترویج اسلام استفاده نمود. همچنین وقتی انسان با خویشان خود ارتباط داشته باشد، می تواند از خانه های آنها استفاده کند؛ در آیه 61 سوره مبارکه نور خداوند بیان داشته است: «لَیسَ عَلَی الأعْمَی حَرَجٌ وَلا عَلَی الأعْرَجِ حَرَجٌ وَلا عَلَی الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَلا عَلَی أَنْفُسِکمْ أَنْ تَأْکلُوا مِنْ بُیوتِکمْ أَوْ بُیوتِ آبَائِکمْ أَوْ بُیوتِ أُمَّهَاتِکمْ أَوْ بُیوتِ إِخْوَانِکمْ أَوْ بُیوتِ أَخَوَاتِکمْ أَوْ بُیوتِ أَعْمَامِکمْ أَوْ بُیوتِ عَمَّاتِکمْ أَوْ بُیوتِ أَخْوَالِکمْ أَوْ بُیوتِ خَالاتِکمْ أَوْ مَا مَلَکتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِکمْ لَیسَ عَلَیکمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْکلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیوتًا فَسَلِّمُوا عَلَی أَنْفُسِکمْ تَحِیةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَکةً طَیبَةً کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمُ الآیاتِ لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ؛ بر اساس این آیه، انسان می تواند از خانه های خویشان خود که در این آیه از آن نام برده است، استفاده کند.

همچنین بر اساس آیه 18 سوره فاطر که می فرماید: «وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَی حِمْلِهَا لا یحْمَلْ مِنْهُ شَیءٌ وَلَوْ کانَ ذَا قُرْبَی إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَنْ تَزَکی فَإِنَّمَا یتَزَکی لِنَفْسِهِ وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ» و همچنین بر اساس آیه 49 سوره مبارکه نمل، خداوند بیان می داد: «قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَیتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِک أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ» نشان می دهد که انسان با صله ارحام و رفت و آمد می تواند از حمایت آنها بهره مند شود.

* هشدار خداوند!

ما نقطه طلاقی در دستورات دینی و رعایت صله ارحام داریم؛ در بسیاری از عرصه ها عمل به دستورات الهی و صله رحم در تعارض با هم نیستد، به این معنی که پدر و مادر، خواهر و برادر و خویشان از مؤمنان هستند و نسبت به ارزش های الهی پایبندند، در چنین شرایطی انسان مشکلی در انجام صله ارحام ندارد، ولی گاهی ممکن است ارتباط با خویشان و انجام تکلیف الهی با هم تعارض پیدا کند. حال باید دید وظیفه چیست؟

در عین این که خداوند ما را به صله ارحام امر می کند، به ما هشدار می دهد که صله رحم ما را از مسیر درست منحرف نسازد. از یک سو، امر می کند به پدر و مادر و ذی القربی احسان کنید اما نسبت به مراقبت از شرک ورزی به خدا نیز هشدار می دهد؛ یعنی این که این احسان بر شما تأثیر نگذارد.

در صدر اسلام، بسیاری از خانواده ها، به دلیل مسلمان شدن فرزندشان و رفتاری که این فرزند در برخورد با والدین و خانواده نشان می داد، موجب می شد که آنها نیز به اسلام ایمان آورند؛ از جمله آنها جناب عمار یاسر بود.

* آسیب های انجام صله رحم!

ممکن است در صورت بی توجهی در صلح ارحام، در برخی موارد گرفتار گناه و انحراف شویم؛ خداوند می فرماید که گاهی اوقات ممکن است ارحام، انسان را از راه رسیدن به خدا باز دارد و موجب تمایل انسان به سمت دشمنان شود. درست است که در اسلام بر صله ارحام تأکید شده، ولی گاهی می بینیم که برخی با ارزش های دینی و اسلامی مشکل دارند و اگر با او رفت آمد کنیم، یقیناً بر ما تأثیر می گذارد. در آیه «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کفَرُوا بِمَا جَاءَکمْ مِنَ الْحَقِّ یخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیاکمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکمْ إِنْ کنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ یفْعَلْهُ مِنْکمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ (ممتحنه، آیه١»

خداوند می فرماید: دشمنان من و دشمنان خود را اوالیا انتخاب نکنید؛ (اولیا به معنی دوست و سرپرست است) و با آنها رابطه مودت آمیز برقرار نکنید. در آیه سوم همین سوره خداوند می فرماید: «لَنْ تَنْفَعَکمْ أَرْحَامُکمْ وَلا أَوْلادُکمْ یوْمَ الْقِیامَةِ یفْصِلُ بَینَکمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (ممتحنه، آیه ٣ اگر ارحام شما از دشمنان خدا بودند، مراقب باشید تا این رحم بر شما تأثیرنگذارد که این عیاق شدن موجب شود فرد گمان کند می تواند بر شما تأثیربگذارد.

انسان باید از برقراری ارتباط با افرادی که با راه خدا و ارزش های دینی همسو نیستند، اجتناب کند و انسان نباید تحت تأثیر قرار گیرد چون در این مورد نهی خدا قرار دارد.

* بی عدالتی، خطری که در پی صله ارحام می آید، باید مراقبت آن بود

از آسیب های دیگر که در صله ارحام ممکن است بروز یابد، بی عدالتی است؛ انسان ممکن است به وسیله ارحام به بی عدالتی گرفتار شود. در تاریخ افرادی زندگی می کردند که به دلیل ارحام خود به جامعه ظلم کردند و پایه گذاران ظلم در جامعه شدند، درحالی که از رهبران جامعه نیز به شمار می رفتند؛ آنها برای ارحام و خویشان خود سهمیه و حقوق بی جا، آن هم از بیت المال مسلمین قرار داده بودند و بذل و بخشش های بی مورد از بیت المال داشتند.

سوره انعام آیه 152 به این مسئله اشاره دارد: «وَلا تَقْرَبُوا مَالَ الْیتِیمِ إِلا بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ حَتَّی یبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْکیلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لا نُکلِّفُ نَفْسًا إِلا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کانَ ذَا قُرْبَی وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِکمْ وَصَّاکمْ بِهِ لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ (انعام، آیه ١٥٢ خدا می فرماید که انسان از آنچه گفته می شود باید عدالت را رعایت کند، ولو این که شخص از ارحام و خویشاوندان شما باشد. خداوند ما را به قسط امر می کند و بیان می دارد که وقتی می خواهید سخنی بگویید، عدالت را رعایت کنید. تا چه رصد به این که انسان برای ارحام، در بیت المال تصرف کند.

از جمله چیزهایی که محل لغزش است، این است که کسی مسئول باشد، دستش برسد و حق عموم مردم را پایمال کرده و این حق را به ارحام خود دهد. بنابراین، اگر نتیجه رعایت عدالت این باشد که ذی القربی ما را ترک کنند، نه تنها اشکال ندارد، بلکه خوب هم است.

* آثار سوء ترک صله رحم

یکی از آثار ترک صله رحم خسارت در ابعاد معنوی، مادی، کوتاه شدن عمر و... است. در سوره بقره آیه 27 این مسئله تأکید شده است: «الَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأرْضِ أُولَئِک هُمُ الْخَاسِرُونَ» یکی از آثار مهم قطع رحم، این است که انسان در روز قیامت به عذاب الهی گرفتار می شود.

در آیه 25 سوره مبارکه رعد نیز آمده است: «وَالَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأرْضِ أُولَئِک لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»؛ این آیه هشدار می دهد که قطع رحم نکنید، بعد بیان می دارد که این ها، کسانی هستند که به لعنت خدا گرفتار می شوند. انسان هایی که خود و بدون دلیل ترک صله رحم کند، لعنت خدا بر آنها شامل می شود و عاقبت بدی در روز قیامت بر آنها است.

نکته ای که در این آیه وجود دارد، این است که نفرین خدا برای این دنیاست؛ چون خداوند جداگانه نسبت به «وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» هشدار داده است؛ این افراد در همین دنیا گرفتار لعنت و نفرین خدا می شوند.

از دیگر آثار قطع رحم، نشناختن حقایق است؛ انسان با قطع رحم با حقایق آشنا نمی شود. همین که انسان ارتباط خود را با خویشان، خدایی تعریف کند، بصیرت او بیشتر شده و حقایق بیشتری در پیش روی او گشوده می شود. در سوره مبارکه محمد (ص)، بیان می دارد که کسانی که ترک صله رحم کنند، خدا آنها را مورد لعن قرار داده و کَر می کند تا حقایق را نشنوند، چشمانشان را نیز کور می کند. البته منظور از کر و کور شدن به این معنی نیست که در دنیا گوش و چشم خود را از دست دهند، بلکه چشم و گوش دل را از دست می دهند و نمی توانند حقایق را ببینند و بشنوند.

آسیب دیگر در قطع صله رحم، نفاق است. افرادی که بی جهت قطع رحم می کنند، دچار نفاق می شوند. در آیه 22 سوره محمد (ص) به بحث نفاق نیز تأکید دارد.

* موانع صله ارحام

از نظر قرآن کریم، دو مورد مهم ترین موانع صله رحم است که در آیه 36 سوره نساء، این مسئله مورد تأکید قرار دارد، خداوند در این آیه می فرماید: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلا تُشْرِکوا بِهِ شَیئًا وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَی وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکتْ أَیمَانُکمْ إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتَالا فَخُورًا» خداوند در ابتدای این آیه بر تقوا تأکید کرده و در ادامه به احسان کردن به والدین و ذی القربی تأکید دارد و در ادامه بیان می دارد که «إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتَالا فَخُورًا» باید بدانیم که خداوند در این آیه مختالا و فخوراً را بیان می دارد. مختال کسی است که تکبر می ورزد و فخور کسی است که حالت فخر فروشی دارد و دارای روحیه خود برتر بینی است؛ خداوند این دو را دو عامل قطع رحم می داند.

انسانی که دارای تکبر باشد، نمی تواند با فامیل ارتباط داشته باشند؛ این که یکی بر کسی دیگر فخرفروشی کرده و تکبر ورزد، موجب می شود انسان با ارحام قطع رابطه کند؛ چراکه خویشان می فهمند که آنها از موضع ارحام با آنها سخن نمی گوید.

گاهی فخرفروشی و تکبر را یکی می دانیم، ولی این دو با هم تفاوت دارد، ممکن است فردی در ظاهر متواضع باشد ولی فخر فروشی نماید، اما متکبر کسی است که دیگران را در اندازه خود نمی بیند و این روحیه او در رفتار و گفتارش مشخص است. اگر انسان افتخارات خود را برای دیگران بیان می کند و خویشان خود را تحقیر کند؛ موجب قطع رحم می کند. کسی که در کنار برادر و خویشان خود است، نباید احساسی غیر از ارحام داشته باشد؛ در غیر این صورت موجب بر هم خورد ارتباط با خویشان می شود.

صله ارحام و روش های دید و بازدید

مطلع الفجر:صله رحم تنها در دید و بازدید خلاصه نمی‌شود بلکه باید این دید و بازدید همراه با مهر و محبت و صفا و صمیمیت باشد و برخی از علما، کمک مالی به ارحام (در صورت نیاز) را جزء صله ارحام می‌دانند.

 

به گزارش مطلع الفجر ، زهرا آصالح/صله رحم، به معنای محبت، رسیدگی نسبت به خویشان و نزدیکان (سه طبقه ارث) و دید و بازدید با آنهاست؛ در فقه اسلامی، ارحام و خویشان نسبی از حقوق بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند و به آن‌ها توجه زیادی شده است، مثلاً در مواردی که انسان حقوق مالی (نذر، صدقه، زکات و…) به عهده دارد، اگر میان بستگان وی افراد نیازمندی وجود داشته باشند، باید آن‌ها را بر دیگران مقدم بدارد. بنابراین صله رحم تنها در دید و بازدید خلاصه نمی‌شود بلکه باید این دید و باز دید همراه با مهر و محبت و صفا و صمیمیت باشد و برخی از علما، کمک مالی به ارحام (در صورت نیاز) را جزء صله ارحام می‌دانند.

تا زمانی که “مسافرت های نوروزی” رسم نشده بود، در شهرها و محله هایی که آشنایی های شغلی و همسایگی و “روابط چهره به چهره” جایی داشت، دید و بازدید های نوروزی، وظیفه ای کم و بیش الزامی به شمار می رفت؛ در حالی که اکنون چه بسا آشنایانی هستند که متاسفانه فقط سالی یک بار، آنهم در دید و بازدیدهای نوروزی، به خانه یکدیگر می روند.

برخی از روش های صله رحم و حمایت از خویشاوندان عبارتند از:

 -۱کمک جانی: می توان گفت که بزرگ ترین مرتبه صله رحم، رسیدگی جانی به خویشان است و آن در جایی است که جان یکی از بستگان در خطر باشد که در این صورت وی باید تا پای جان بایستد و از خویشاوندان خود ـ در چارچوب اسلام و معیارهای مکتبی ـ دفاع کند، تا ضرر را از او دفع نمایند. رسول خدا ( ص ) فرمود:هر کس با جان و مالش، صله رحم کند، خدای متعال اجر صد شهید به او می دهد.

 -۲ کمک مالی: اگر در مواردی میان بستگان انسان افراد نیازمند وجود دارد، رسیدگی مالی به ایشان لازم است. این گونه مسائل ریشه در فطرت انسان دارد و اسلام نسبت به آن تأکید فراوانی دارد، تا آنجا که قرآن کمک به بستگان را جزء حقوق مالی محسوب می کند و آنجا که سخن از کمک اقوام به میان آمده، آن را به عنوان یک حق واجب ذکر کرده، می فرماید:

«و آتِ ذَالقربی حقَّهُ و المِسکینَ»

حقوق خویشاوندان و مسکین را ادا کن.

امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ نیز می فرماید:

»فَمَنْ اَتاهُ اللهُ مالاً فَلْیَصِله بِه قَرابَتَهُ «

کسی که از سوی خدا ثروتی به دست آورد، باید بستگان خویش را به وسیله آن دستگیری کند.

۳ کمک فکری: رسیدگی فکری در جایی است که یکی از بستگان انسان برای هدایت شدن نیاز به راهنمایی دارد. به عنوان مثال: یکی از اقوام انسان اهل نماز و روزه نیست، اگر نزد او رفتن و راهنمایی کردن، از فضیلت نماز و روزه سخن گفتن و ترساندن از پیامدهای ترک نماز و روزه در او مؤثر می شود، بر انسان لازم است که نزدش رفته و به او کمک فکری کند که امر به معروف و نهی از منکر است. علما نیز در این رابطه با اینکه آیا انسان می تواند از نظر شرعی با خویشاوندانی که بی تقوا و بی نماز و ضد انقلابند از قبیل پدر، مادر، خواهر و غیره قطع رحم نماید ؟ پاسخ می دهند که : قطع رحم جایز نیست، ولی باید آنها را با مراعات موازین امر به معروف و نهی از منکر کند.

-۴ کمک عاطفی: شاید برخی تصورکنند که اصرار و تأکید اسلام درباره صله رحم برای افرادی است که تمکّن مالی دارند و اشخاصی که از نظر مالی در تنگنا هستند و توان رسیدگی به دیگران را ندارند، برایشان لازم نیست. این تصور نادرستی است، زیرا هدف از صله رحم برقرار کردن ارتباط و پیوند عاطفی با خویشاوندان است و این ارتباط از راه های گوناگونی امکان پذیر است. گاهی رفتن به منازل خویشان، سلام و احوالپرسی، تلفن زدن و نامه نوشتن، محبت ایجاد می کند و سبب دلجویی از خویشان می شود. به فرموده امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ»صِلُوا اَرْحامَکُم وَ لَو بِالتَّسلیمِ « با بستگان خود صله رحم کنید، گرچه با سلام کردن (به آنان) باشد.

گاهی نیز شرکت در غم و شادی خویشان از موارد صله رحم است؛ شرکت در مراسم تشییع جنازه و مجالس ترحیم و دلجویی از بازماندگان آنان، و نیز شرکت در مجالس جشن و سرور آنان، رسیدگی عاطفی محسوب می شود که در تقویت و تحکیم رابطه خویشاوندی نقش مؤثری دارد.

 

 -۵ ترک آزار: یکی از بهترین روش های صله رحم با خویشاوندان، ترک اذیت و آزار آنان است. بدین معنا پرهیز از غیبت، تهمت، زخم زبان و شماتت آنان، دخالت نکردن در زندگی آنها به عناوین مختلف، عیبجویی نکردن از آنان و… از بهترین موارد صله رحم است. اگر کسی نمی تواند به بستگان خود کمک مالی کند، لااقل باید زمینه اذیّت و آزار آنان را فراهم نکند.

امام صادق ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید:

بهترین چیزی که به آن صله رحم می شود، خودداری کردن از اذیت و آزار آنان است.

 

 آثار رسیدگی به خویشان

صله رحم آثار و فواید ارزنده ای برای انسان دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

الف ـ طول عمر؛ یکی از مهم ترین آثار صله رحم، طولانی شدن عمر است. امام رضا ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید:

چه بسا مردی که تنها سه سال از عمرش باقی مانده است، اما خدا به خاطر صله رحم، باقیمانده عمرش را به سی سال می رساند و خدا آنچه را می خواهد، انجام می دهد.

شخصی به نام مَیسِر از امام باقر یا امام صادق ـ علیهما السّلام ـ نقل کرده که آن حضرت فرمود:

ای مَیسِر گمان می کنم به خویشان خود نیکی می کنی؟ گفتم: آری فدایت شوم! من در نوجوانی در بازار کار می کردم و دو درهم مزد می گرفتم، یک درهم آن را به عمّه ام و درهم دیگر را به خاله ام می دادم. آن گاه امام فرمود : به خدا سوگند تاکنون دوبار مرگت فرا رسیده، ولی به خاطر صله رحم به تأخیر افتاده است.

ب ـ فراوانی روزی؛ حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود:

هر کس دوست دارد، خدا عمرش را طولانی و روزی اش را افزایش دهد، باید صله رحم کند.

ج ـ حسن خلق؛ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:

رسیدگی به خویشان، اخلاق را نیکو می کند.

د ـ پاکی اعمال و دفع بلا؛ امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:

رسیدگی به خویشان، اعمال را پاک می کند و بلا را دور می سازد.

هـ آسانی حساب؛ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:

رسیدگی به خویشان حساب روز قیامت را آسان کرده و از مرگ بد جلوگیری می کند.

و آبادی شهرها: امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:

صله رحم و خوشرفتاری با همسایه شهرها را آباد می کند.

 

 

بعضی از روایاتی که در آنها به این آثار اشاره شده را در اینجا می آوریم:

۱-پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: هر کس برای من یک چیز را ضمانت کند من برای او چهار چیز را ضمانت خواهم کرد. صله رحم انجام دهد. خداوند او را دوست دارد؛ روزی اش را توسعه می دهد؛ عمرش را طولانی می سازد و او را در بهشتی که وعده داده وارد می کند.

۲- پیامبر اسلام(ص) فرمود: صله رحم شهرها را آباد می سازد و عمرها را طولانی می کند، هر چند اهلش از نیکان نباشند.

امام صادق(ع) فرمود: صله رحم، خلق را نیکو، آدم را سخاوتمند و نفس را پاکیزه می سازد.

آن حضرت همچنین فرمود: صله رحم، مرگ را به تاخیر می اندازد؛ سبب دوستی در خانواده می گردد؛ حساب قیامت را آسان می کند و از گناهان آدمی می کاهد. پس با خویشان خود پیوند برقرار کنید و به برادرانتان نیکی کنید، هر چند با خوب سلام کردن و جواب سلام دادن باشد.

امام حسین (علیه السلام):آن‌ کس‌ در صله‌ رحم‌ بهتر است‌ که‌ نسبت‌ به‌ خویشاوندانی‌ که‌ با او قطع‌ رابطه‌ کرده‌اند ، دلجویی‌ و صله‌ رحم‌ نماید.

از حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم منقول است که هیچ عملى ثوابش زودتر از صله رحم نمى‏رسد.

مراتب خویشاوندی (اولویت در صله رحم)

با توجه به گستره پیوند خویشاوندی از یک سو و ناتوانی انسان‌ها در رعایت آن با همه خویشاوندان از سوی دیگر، در آیات و روایات به رعایت ترتیب در پیوند خویشاوندی توجه شده است.

بر پایه روایات یاد شده مراتب صله رحم شرح زیرند:

۱٫ پدر و مادر و از این دو نیز مادر مقدم است؛

۲٫ برادران و خواهران،

۳٫ دیگر اقوام نسبی (عشیره: عموها، عمه‌ها، عموزاده‌ها و ….)

۴٫ بستگان سببی (دامادها و …). البته ازدواج زمینه الحاق سبب به نسبت را فراهم می‌کند.

از رسول گرامی (صلی الله علیه وآله) روایت شده است که می‌فرماید: پنج دانه خرما با پنج گرده نان یا پنج دینار و درهمی که انسان به دست می‌آورد و می‌خواهد آن را مصرف کند با ارزش‌ترین انفاق‌ها آن است که به والدین خود انفاق کند. دوم بر خود و خانواده‌اش و سوم به نزدیکان تهیدستش. چهارم به همسایگان فقیر و پنجم در راه خدا که از نظر پاداش کمترین است، یعنی تمام اقسام پنج‌گانه چون به دستور خدا و در راه اوست ثواب دارند؛ ولی ثواب صدقه از ثواب آن چهار کار خیر کمتر است.

امام حسین (علیه السلام) می‌فرماید از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شنیدم می‌فرمود: (در رعایت حقوق خویشاوندی) از خانواده خود آغاز کن: نخست به مادرت، پدرت، خواهرت، برادرت. سپس با رعایت مراتب نزدیکان، هر یک به تو نزدیک‌ترند.

در روایت دیگری آمده است: ای علی! برای نیکی با والدین خود دو سال و برای پیوند خویشاوندی یک سال سفر کن.