مهم ترین ویژگیهای مسئولان از دیدگاه امام صادق(ع)

 

          عدالت محوری

از اوصافی که می توان برای یک مدیر مؤمن و شایسته مطرح کرد، اهتمام به عدالت اجتماعی و عدل محور بودن است. این واژه مقدس که در قرآن کریم و متون روایی اسلامی به طور گسترده، مطرح و بر فراگیر بودن آن تأکید شده است، مفهومی پربار، امیدآفرین و نشاط انگیز دارد.

خداوند با تأکید فراوان به گسترش عدالت اجتماعی و سیاسی در لایه های گوناگون جامعه اسلامی عنایت ورزیده است و به اهل ایمان فرمان می دهد: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُون»؛[2] «ای کسانی که ایمان آورده اید! برای خدا قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید، مبادا دشمنی با گروهی، شما را به ترک عدالت [و انصاف] متمایل کند. عدالت پیشه کنید که به تقوا نزدیک است و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند نسبت به آنچه انجام می دهید با خبر است.»

امام صادق(ع) درباره الگوی مدیران حکومت اسلامی، یعنی حضرت محمد(ص) می فرماید: «آن بزرگوار، چنان عدالت را در برنامه های مدیریتی خود به مرحله عمل درآورده بود که حتی لحظات خود را در جلسات عمومی در میان حاضران تقسیم می کرد و در نگاه خودش بین افراد، تبعیض قائل نبود.»[3]

رسول اکرم(ص) همواره می فرمود: «وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُم؛[4] من مأمور شده ام که عدالت را میان شما برقرار سازم.»

قاطعیت در اجرای عدالت

اساسا یک مدیر عادل، همزمان با اجرای عدالت در تمام ابعاد آن، ناچار است برای اجرای عدالت با مفسدان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مروجان فساد، فحشا و بی بندوباری، بر هم زنندگان عزت و استقلال کشور و سایر موانع عدالت مقابله کند.

امام ششم در این باره فرمود: «لَا یُقِیمُ النَّاسَ إِلَّا السَّیْفُ؛[5] تنها شمشیر، مردم را استوار می گرداند.»

آری در سایه مدیریت مدیران عدالت محور، باید اهل تقوا و انسانهای پاکدامن، در آسایش زندگی کنند و خائنان و افراد آلوده دامن در هراس به سر برند. به همین سبب، صادق آل محمد(ع) می فرماید: «حَدٌّ یُقَامُ لِلَّهِ فِی الْأَرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً؛[6] اجرای یک مورد حد برای خدا در زمین بهتر از باریدن چهل روز باران خواهد بود.»

در اینجا شایسته است که آن سخن تاریخی از مولای عدالت پیشگان را به یاد آ وریم که به عبیدالله بن عباس یکی از مدیران حکومت علوی، که از جاده صداقت و عدالت خارج شده و به بیت المال خیانت کرده بود عتاب کرد و در آخر فرمود: «وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَعَلَا مِثْلَ فِعْلِکَ الَّذِی فَعَلْتَ مَا کَانَتْ لَهُمَا عِنْدِی هَوَادَةٌ وَ لَا ظَفِرَا مِنِّی بِإِرَادَةٍ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا؛[7] به خدا سوگند! اگر حسن و حسین چنان می کردند که تو انجام دادی از من روی خوش نمی دیدند و به آرزو نمی رسیدند تا آنکه حق را از آنان باز پس ستانم.»

اشتیاق به خدمت

دولتمردان پیرو مذهب جعفری(ع) همواره خود را در مقابل مشکلات مردم، مسئول می دانند و برای رفع نیازها و گرفتاریهای اهل ایمان با تمام وجود اقدام می کنند.

آنان ریاست و منصب دولتی را هرگز به عنوان یک طعمه چرب و نرم حساب نمی کنند؛ بلکه فرصت و وسیله ای برای احقاق حقوق محرومان و مستضعفان جامعه می شمارند و تلاش می کنند تا زمانی که مشکل برادر دینی و ایمانی خود را حل نکرده اند، به آسایش و راحتی خود نیندیشند.

دولتمردان و مدیرانی که کانون مهر و محبت و رحمت اند و با گشاده رویی و اشتیاق تمام به خدمت مردم می پردازند، در قلب جامعه و در دل انسانها جای دارند.

یک کارگزار و مدیر با ایمان در جامعه اسلامی، این نوای ملکوتی ششمین پیشوای شیعیان جهان را با گوش جال می شنود و نصب العین خود قرار می دهد که: «أَیُّمَا مُؤْمِنٍ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ کُرْبَةً وَ هُوَ مُعْسِرٌ یَسَّرَ اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ سَتَرَ عَلَی مُؤْمِنٍ عَوْرَةً یَخَافُهَا سَتَرَ اللَّهُ عَلَیْهِ سَبْعِینَ عَوْرَةً مِنْ عَوْرَاتِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ فِی عَوْنِ الْمُؤْمِنِ مَا کَانَ الْمُؤْمِنُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ فَانْتَفِعُوا بِالْعِظَةِ وَ ارْغَبُوا فِی الْخَیْرِ؛[8] هر مؤمنی گرفتاری مؤمنی در سختی افتاده را برطرف کند، خداوند حوایج دنیا و آخرتش را آسان می گرداند و هر مؤمنی عیب مؤمنی را بپوشاند که [آن مؤمن] از آن می ترسد، خداوند 70 عیب دنیوی و اخروی او را می پوشاند و تا زمانی که مؤمن در جهت یاری به برادرش باشد، خداوند او را یاری می کند. پس بوسیله موعظه و پند سود ببرید و در کار خیر رغبت داشته باشید.»

دولتمردان و مدیرانی که کانون مهر و محبت و رحمت اند و با گشاده رویی و اشتیاق تمام به خدمت مردم می پردازند، در قلب جامعه و در دل انسانها جای دارند. آنان با عمل پسندیده خود در روح و جان مردم نفوذ می کنند و پیوسته بر اثر لطف الهی از پشتیبانی مردم برخوردارند و عزت و احترام خواهند داشت.

امام صادق(ع) در پیام ارزشمندی به مدیران و آحاد جامعه اسلامی چنین توصیه فرمود: «یَحِقُّ عَلَی الْمُسْلِمِینَ الِاجْتِهَادُ فِی التَّوَاصُلِ وَ التَّعَاوُنُ عَلَی التَّعَاطُفِ وَ الْمُوَاسَاةُ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ وَ تَعَاطُفُ بَعْضِهِمْ عَلَی بَعْضٍ حَتَّی تَکُونُوا کَمَا أَمَرَکُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رُحَماءُ بَیْنَهُم؛[9] بر مسلمانان شایسته است که در پیوستن کوشش کنند و در مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مشارک و همکاری کرده و مواسات نسبت به حاجتمندان داشته باشند. و عطوفت آنان نسبت به هم به گونه ای باشد که خداوند در قرآن شما را به آن امر کرد و فرمود: مؤمنین با همدیگر مهربانند. »

در حقیقت، خدمت به برادران دینی بالاترین عبادتی است که هیچ امر خیری به درجه آن نمی رسد. آن گرامی فرمود: «خداوند متعال به چیزی همانند گام برداشتن در راه خدمت و نیکی به برادران دینی عبادت نشده است.»[10]

ساده زیستی و اجتناب از اشرافی گری

مدیران شایسته در حکومت اسلامی، ساده زیستی را یک خصلت خداپسندانه و باعث رسیدن به کمالات روح و ارتقای کیفی در انجام کارهای جامعه و خدمت به مردم می دانند.

آنان همواره این اندیشه خداپسندانه را در ذهن خود می پرورانند که مهم ترین راز و رمز توفیق رسول گرامی اسلام(ص) و ائمه هدی: در جذب دلهای مشتاق سعادت، خصلت ساده زیستی و تواضع در برخورد با مردم بوده است.

آنان می دانند که: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ عَلَی أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ کَیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُه؛[11] خداوند بزرگ بر پیشوایان عادل واجب کرده است که خود را با مردم ناتوان برابر قرار دهند تا تنگدستی، فرد مستمند را به طغیان و سرکشی وادار نکند.»

امام صادق(ع) دلدادگان به مظاهر دنیوی را مذمت کرد و فرمود: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ عَبَدَ الدِّینَارَ وَ الدِّرْهَم؛[12] مشمول لعن و غضب خداست، کسی که بنده درهم و دینار باشد.»

از اوصافی که می توان برای یک مدیر مؤمن و شایسته مطرح کرد، اهتمام به عدالت اجتماعی و عدل محور بودن است. این واژه مقدس که در قرآن کریم و متون روایی اسلامی به طور گسترده، مطرح و بر فراگیر بودن آن تأکید شده است، مفهومی پربار، امیدآفرین و نشاط انگیز دارد.

آن گرامی درباره ضرورت زندگی ساده و بی آلایش مدیران و رهبران جامعه اسلامی می فرمود: «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ أَنِّی وَاجِدٌ أَنْ أُطْعِمَهُمُ الْحِنْطَةَ عَلَی وَجْهِهَا وَ لَکِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ قَدْ أَحْسَنْتُ تَقْدِیرَ الْمَعِیشَةِ؛[13] خدا می داند که من می توانم خانواده ام را با خرمای خوب اطعام نمایم [و به بهترین صورت زندگی کنم]؛ اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ریزی صحیح زندگی ببیند.»

آری دلبستگی به دنیا علاوه بر اینکه مانع کمال انسان و باعث بدبینی عموم مردم است؛ باعث می شود تا یک مدیر در لذتهای زودگر دنیا غوطه ور شود و از نوع محرومیتهای طبقات نیازمند جامعه غافل باشد.

کارگزاران پیرو اهل بیت: هرگز این سخن گهربار امام صادق(ع) را فراموش نمی کنند که فرمود: «إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تُجَاوِرَ الْجَلِیلَ فِی دَارِهِ وَ تَسْکُنَ الْفِرْدَوْسَ فِی جِوَارِهِ فَلْتَهُنْ عَلَیْکَ الدُّنْیَا وَ اجْعَلِ الْمَوْتَ نُصْبَ عَیْنِکَ وَ لَا تَدَّخِرْ شَیْئاً لِغَدٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ لَکَ مَا قَدَّمْتَ وَ عَلَیْکَ مَا أَخَّرْتَ؛[14] اگر دوست داری که در درگاه الهی با خدا همنشین شوی و در بهشت در جوار حضرت باریتعالی مسکن گزینی، باید دنیا [و مظاهر فریبنده آن] در نظر تو پست و خوار باشد. مرگ را نصب العین خود قرار بده [و برای خود در این دنیا] چیزی ذخیره نکن و بدان آنچه قبلا از اعمال نیک در این دنیا برای جهان آخرت تقدیم داشته ای به حال تو سودمند خواهد بود و از کارهای نیک که انجام آنها را به تأخیر انداخته ای ضرر خواهی کرد.»

از منظر امام صادق(ع) یک مسلمان با ایمان با زندگی ساده ، بی پیرایه و دل کندن از علایق دنیوی و زرق و برق آن، سعادت خود را در هر دو جهان تضمین می کند.

امام خمینی1 درباره ضرورت ساده زیستی مسئولان حکومتی می فرمود: مصیبتهایی که ملتها می کشند از این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان جامعه، در پی این هستند که ثروتشان را زیاد کنند.[15]

مدیران شایسته در حکومت اسلامی، ساده زیستی را یک خصلت خداپسندانه و باعث رسیدن به کمالات روح و ارتقای کیفی در انجام کارهای جامعه و خدمت به مردم می دانند.

آن بزرگوار در فراز دیگری از سخنانش خطاب به دولتمردان و روحانیان صاحب منصب کشور می فرماید: «اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زود مطرود می شوید.»[16]

«شما گمان نکنید اگر با چندین اتومبیل بیرون بیایید وجهه تان نزد مردم بزرگ می شود. آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است این است که زندگی شما ساده باشد؛ همان گونه که سران اسلام و پیغمبر اسلام(ص) و امیر مومنان(ع) و ائمه ما: زندگی شان ساده و عادی بود؛ بلکه پایین تر از عادی.»[17]

امانتداری و صداقت

از مهم ترین نیازهای عصر ما میان آحاد جامعه به ویژه متولیان امور حکومتی، تقویت و ترویج خصلتهای زیبای امانتداری و راستگویی است؛ زیرا فراگیر شدن پدیده دروغ، خیانت، دورویی و نفاق آثار و تبعات منفی و ناشایستی در جامعه دارد و لازم است که در عزل و نصبهای مدیران، این ویژگیها با کمال جدیت پیگیری، و تشویق و تنبیه افراد به طور شفاف با این معیارهای پسندیده انجام شود.

باید افراد چاپلوس، دروغگو و خیانت پیشه طرد، و انسانهای امین و درستکار شناسایی شوند و در مصدر امور قرار بگیرند. آشکار کردن آثار و برکات امانتداری و صداقت، آموزش عملی و تشویق انسانهای امین و صادق، و معرفی الگوهای پاکدامنی و راستی، مهم ترین نیاز جامعه به ویژه در سطح مدیران است.

امام صادق(ع) در بیان معیار انتخاب افراد می فرماید: «لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ حَتَّی لَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَکِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَة؛[18] به نماز و روزه افراد فریفته نشوید؛ چه بسا که شخصی به نماز و روزه عادت کرده و ترک آن برایش وحشت آور و آزار دهنده است؛ بلکه آنها را در مقام راستگویی و امانتداری آزمایش کنید.»

پستهای دولتی در حکومت اسلامی، امانتهایی بس حساس و ارزشمندند و خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِه»؛[19] «خداوند متعال به شما فرمان می دهد که امانتها را به اهلش بسپارید.»

بنابراین ویژگی امانتداری و راستگویی باید در اوصاف مدیران جامعه اسلامی با تمام وجود، دنبال، و منصبهای حکومتی به عنوان امانتهایی گرانسنگ به اهلش واگذار شود.

امام صادق(ع) درباره انتخاب علی(ع) به عنوان جانشین رسول خدا(ص) و پیشوایی امت اسلام به این دو صفت اشاره می کند و به یار وفادارش عبدالله بن ابی یعفور پیام می دهد که ای عبدالله! جعفر بن محمد به تو سلام می رساند و یادآور می شود: «اُنْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ علی(ع) عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ9 فَالْزَمْهُ فَإِنَّ علی(ع) إِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ9 بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَة؛[20] به ویژگیهای علی(ع) در نزد رسول خدا(ص) بنگر و به آنها ملتزم شو! براستی علی(ع) به وسیله راستگویی و امانتداری به آن ویژگیها در نزد پیامبر(ص) رسید.»

امام صادق(ع) در گفتاری چنین هشدار می دهد: «لا تَنْظُرُوا اِلی کَثْرَةِ صَلاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ کَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَ ضَطْنَتِهِمْ بِاللَّیْلِ اُنْظُرُوا اِلی صِدْقِ الحَدیثِ وَ أداءِ الاَمَانَةِ؛ نگاه نکنید به بسیاری نماز و روزه و حج و کارهای نیک و دعا و زمزمه های شبانه افراد! نگاه کنید به راستگویی و امانتداری مردم.» [21]

از منظر پیشوای صادق(ع) امانتداری، 3 مرحله دارد و کسی را نمی توان امین به حساب آورد؛ مگر اینکه در این 3 مرحله، امانتداری خود را اثبات کند: در حفظ اموال، حفظ اسرار و رازهای پنهانی و پاسداری از ناموس مردم. اگر فردی 2 مورد را رعایت کند؛ اما در یکی دیگر از عهده برنیاید، امین نخواهد بود.

آن حضرت در این باره فرمود: «لَا یَکُونُ الْأَمِینُ أَمِیناً حَتَّی یُؤْتَمَنَ عَلَی ثَلَاثَةٍ فَیُؤَدِّیَهَا عَلَی الْأَمْوَالِ وَ الْأَسْرَارِ وَ الْفُرُوجِ وَ إِنْ حَفِظَ اثْنَیْنِ وَ ضَیَّعَ وَاحِدَةً فَلَیْسَ بِأَمِین؛[22] شخص را نمی توان امین به حساب آورد مگر آن که در سه چیز امانتداری خود را انجام دهد: بر اموال، اسرار و ناموس [مردم]. و اگر دوتای اینها را حافظ باشد و یکی را ضایع کند، امین نیست.»

حسن خلق، استقامت و پایدرای، عظمت نفس، ولایت پذیری، شهرت گریزی، اجتناب از اعمال ریایی، رسیدگی به خانواده، رعایت ادب در معاشرت با افراد، دوری از مجالس گناه، تلاوت قرآن و استفاده از فرصتها از دیگر ویژگیهای شیعیان، خدمتگزاران و مسئولان جامعه اسلامی از منظر امام صادق(ع) است.

 

حضرت علي (علیه‌السلام)با تاکید بر اینکه گزینشها برای تصدی مسئولیتها نه ویژگیهای اتنسابی و دوری و نزدیکی افراد بلکه می باید ویژگیهای اکتسابی باشد بیان می دارند که در به كار گماشتن عامل و كارگزار، هيچ توصيه‏اى را مپذير و تنها لياقت و امانت‏دارى را مدنظر داشته باش.
«لا تقبلن في استعمال عمالك و امرائك الا شفاعه الكفايه والامانه‏».

حضرت در جاي ديگري با يك جمله ساده و كامل، ضمن تاكيد بر اصل شايسته گزيني، تمام حكومت هاي نالايق و نامشروع زمان خود و تاريخ بشر را كه با رابطه محوري روي كار آمده اند، زير سوال برده، مي فرمايد:
“شگفتا، آيا خلافت با رفاقت و خويشي هم مي شود؟”( جورج جرداق، الامام علي صوت العداله الانسانيه، ج1، ص168)

بعد از ذكر اين مقدمات اين سوال رخ مي نمايد اكنون كه بناست طي يك فرآيند شفاف و همه گير بر اساس ويژگيهاي اكتسابي، افراد جهت احراز مناصب گزينش شوند چه ويژگيهايي در حاكمان نظام اسلامي مي بايد وجود داشته باشد؟

در پاسخ به سوال فوق، به موارد ذيل به عنوان مهمترين ويژگيهاي عمومي اشاره مي نمايم:

1- علم و دانش در خصوص حوزه مسئوليت:
إبن أبى الحديد از نَصْر بن مزاحم از على (علیه‌السلام)نقل مى کند که حضرت (علیه‌السلام)در نامه اى به معاويه و اصحابش نوشت:
"فانّ أولى الناس بأمر هذه الأمة قديماً و حديثاً أقربها من الرسول وأعلمها بالکتاب وافقهها فى الدين أولها اسلاماً وأفضلها جهاداً وأشدها بما تحمله الأئمة من أمر الأمة اضطلاعاً فاتقوا اللّه الذى اليه ترجعون ولاتبسوا الحق بالباطل وانتم تعلمون"( شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج3، ص210)
به درستى که سزاوارترين اين مردم به حکومت در گذشته و حال کسى است که نزديک تر از ديگران به رسول خدا باشد و به کتاب خدا داناتر و در دين فقيه تر و اولين آورنده اسلام باشد و در جهاد فضيلت اش بيش تر و در امور مربوط به امت نيرومندترين آن ها باشد. پس تقواى خداوندى را پيشه کنيد که به سوى او باز مى گرديد و حق را با باطل ملتبس نکنيد در حالى که مى دانيد.

هرچند اين سخنان در خصوص زعامت امر و خلافت بيان شده اما با تنقيح مناط به راحتي مي توان درك كرد كه همچنانچه ولي امر مي بايد در امر خدا اناتر باشد چراكه برآن اساس مي خواهد حكم براند، ساير مسئولين نيز مي بايد در حوزه تخصصي خود علم و دانش كافي را داشته باشند.

در حديثي بسيار مهم از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرموده‌اند:
"از نظر من فرق نمي‌کند که کار را به خائن واگذار کنم يا به ناشي و نا وارد."!(تحف العقول، ص 367).

2- تجربه كاري:
علي (علیه‌السلام) در نامه به مالك اشتر با تاكيد بر لزوم تجربه مندي در امور مي فرمايند:
افراد با تجربه را به عنوان كارگزار انتخاب نما(نهج البلاغه، نامه 53)

3- حسن تدبير:
حسن تدبير معياري ضروري براي زمامداران و مديران مي‌باشد. هيچ مديريتي نمي‌تواند بدون تدبير درست راه به جايي ببرد و هر جا كه نابساماني و تباهي مشاهده مي‌شود بايد در جستجوي نوعي بي‌تدبيري در آنجا برآمد و اساساً از مهمترين عوامل فروپاشي سازمان‌ها و دولت‌ها سوءتدبير است. علی (علیه‌السلام)در این خصوص می فرمایند: «چهار چيز دليل برگشت (روزگار و اوضاع و احوال دولت‌ها و حكومت‌هاست)، بدي تدبير و زشتي تبذير و كمي عبرت گرفتن و بسياري مغرور شدن» (غررالحكم).

 

4- سعه صدر:
از ويژگي‌هاي مهم مسئولان و مديران سعة‌صدر است، ‌كسي داراي سعه صدر است كه از گشادگي روح و همتي عالي و انديشه‌اي بلند برخوردار باشد. سعة صدر موجب دورانديشي و واقع‌نگري مسئولان و مديران مي‌شود و اگر دولتمردان فاقد اين خصلت باشند از عهدة بسياري از مشكلات و نارسايي‌ها برنخواهند آمد. يك مدير اسلامي بايد بداند كه در مصدر امور با فراز و نشيب‌هاي گوناگوني مواجه بوده و براي دستيابي به اهداف تشكيلات، سختي‌هاي فراوان در پيش دارد و اگر حوصله، بردباري و بلندهمتي را سلاح خود نسازد در اثر فشارهاي جانبي و پيشامدهاي ناگوار حركات غيرمترقبه‌اي از خود نشان مي‌دهد كه بعضاً اعتبار مديريت و مسئوليت او را زير سئوال مي‌برد. سعة‌صدر آنقدر مهم است كه حضرت علي (علیه‌السلام)آن را ابزار حكومت مي‌دانند:
آله الرئاسه سِعَهُ الصَدر (نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 176).

5- نظم و انضباط:
نظم،‌ برنامه‌ريزي و زمان‌بندي يكي از عوامل مؤثر در موفقيت مدير است، چرا كه مدير سازمان از سويي كارها و وظايف متعددي برعهده دارد و از سوي ديگر وقت او محدود است. امام علي (علیه‌السلام)در بخشي از عهدنامه خود به مالك اشتر مي‌فرمايد: «كار هر روز را همان روز انجام بده، زيرا هر روز كاري مخصوص به خود دارد» (نهج البلاغه، نامه 53).

مانتداری و صداقت

از مهم ترین نیازهای عصر ما میان آحاد جامعه به ویژه متولیان امور حکومتی، تقویت و ترویج خصلتهای زیبای امانتداری و راستگویی است؛ زیرا فراگیر شدن پدیده دروغ، خیانت، دورویی و نفاق آثار و تبعات منفی و ناشایستی در جامعه دارد و لازم است که در عزل و نصبهای مدیران، این ویژگیها با کمال جدیت پیگیری، و تشویق و تنبیه افراد به طور شفاف با این معیارهای پسندیده انجام شود.

باید افراد چاپلوس، دروغگو و خیانت پیشه طرد، و انسانهای امین و درستکار شناسایی شوند و در مصدر امور قرار بگیرند. آشکار کردن آثار و برکات امانتداری و صداقت، آموزش عملی و تشویق انسانهای امین و صادق، و معرفی الگوهای پاکدامنی و راستی، مهم ترین نیاز جامعه به ویژه در سطح مدیران است.

امام صادق(ع) در بیان معیار انتخاب افراد می فرماید: «لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ حَتَّی لَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَکِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَة؛[18] به نماز و روزه افراد فریفته نشوید؛ چه بسا که شخصی به نماز و روزه عادت کرده و ترک آن برایش وحشت آور و آزار دهنده است؛ بلکه آنها را در مقام راستگویی و امانتداری آزمایش کنید.»

پستهای دولتی در حکومت اسلامی، امانتهایی بس حساس و ارزشمندند و خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِه»؛[19] «خداوند متعال به شما فرمان می دهد که امانتها را به اهلش بسپارید.»

بنابراین ویژگی امانتداری و راستگویی باید در اوصاف مدیران جامعه اسلامی با تمام وجود، دنبال، و منصبهای حکومتی به عنوان امانتهایی گرانسنگ به اهلش واگذار شود.

امام صادق(ع) درباره انتخاب علی(ع) به عنوان جانشین رسول خدا(ص) و پیشوایی امت اسلام به این دو صفت اشاره می کند و به یار وفادارش عبدالله بن ابی یعفور پیام می دهد که ای عبدالله! جعفر بن محمد به تو سلام می رساند و یادآور می شود: «اُنْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ علی(ع) عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ9 فَالْزَمْهُ فَإِنَّ علی(ع) إِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ9 بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَة؛[20] به ویژگیهای علی(ع) در نزد رسول خدا(ص) بنگر و به آنها ملتزم شو! براستی علی(ع) به وسیله راستگویی و امانتداری به آن ویژگیها در نزد پیامبر(ص) رسید.»

امام صادق(ع) در گفتاری چنین هشدار می دهد: «لا تَنْظُرُوا اِلی کَثْرَةِ صَلاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ کَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَ ضَطْنَتِهِمْ بِاللَّیْلِ اُنْظُرُوا اِلی صِدْقِ الحَدیثِ وَ أداءِ الاَمَانَةِ؛ نگاه نکنید به بسیاری نماز و روزه و حج و کارهای نیک و دعا و زمزمه های شبانه افراد! نگاه کنید به راستگویی و امانتداری مردم.» [21]

از منظر پیشوای صادق(ع) امانتداری، 3 مرحله دارد و کسی را نمی توان امین به حساب آورد؛ مگر اینکه در این 3 مرحله، امانتداری خود را اثبات کند: در حفظ اموال، حفظ اسرار و رازهای پنهانی و پاسداری از ناموس مردم. اگر فردی 2 مورد را رعایت کند؛ اما در یکی دیگر از عهده برنیاید، امین نخواهد بود.

آن حضرت در این باره فرمود: «لَا یَکُونُ الْأَمِینُ أَمِیناً حَتَّی یُؤْتَمَنَ عَلَی ثَلَاثَةٍ فَیُؤَدِّیَهَا عَلَی الْأَمْوَالِ وَ الْأَسْرَارِ وَ الْفُرُوجِ وَ إِنْ حَفِظَ اثْنَیْنِ وَ ضَیَّعَ وَاحِدَةً فَلَیْسَ بِأَمِین؛[22] شخص را نمی توان امین به حساب آورد مگر آن که در سه چیز امانتداری خود را انجام دهد: بر اموال، اسرار و ناموس [مردم]. و اگر دوتای اینها را حافظ باشد و یکی را ضایع کند، امین نیست.»

حسن خلق، استقامت و پایدرای، عظمت نفس، ولایت پذیری، شهرت گریزی، اجتناب از اعمال ریایی، رسیدگی به خانواده، رعایت ادب در معاشرت با افراد، دوری از مجالس گناه، تلاوت قرآن و استفاده از فرصتها از دیگر ویژگیهای شیعیان، خدمتگزاران و مسئولان جامعه اسلامی از منظر امام صادق(ع) است.