عوامل ایجاد طلاق از دیدگاه قرآن
محبوبترین بناها در اسلام پیمان مقدس ازدواج است و منفورترین چیز نزد پروردگار، خانه ای است که با طلاق و جدایی از هم فرو پاشد.
مهم ترین عوامل ایجاد طلاق در منظر قرآن
طلاق از نکوهیده ترین حلال ها در قرآن کریم و حرام ترین حلال خداست؛ طلاق عرش خدا را می لزاند و آخرین راهکار برای یک زندگی فروپاشیده است . در لابه لای مشکلات و ناهنجاری های ریز و درشت اجتماعی، معضلی به نام طلاق خود نمایی می کند،سخن از مکروه ترین حلال خداست که در طول سالیان اخیر موجی از آن در میان بخش ها و طیف هایی از گروه ها و افراد اجتماعی تسری پیدا کرده است.
آمارها موید افزایش و رشد طلاق در مناطق متعدد کشور از کلانشهر ها تا شهرستان ها است و حتی این موج نامیمون در روستاها نیز نمود و بروز پیدا کرده است. طلاق عرش خدا را به لرزه در می آورد چرا که مشکلات زیادی برای خانوادهها، زنان و مردان و مخصوصا فرزندان به وجود می آورد و عواقبش دامن گیر بچه ها میشود.
طلاق عرش خدا را به لرزه در می آورد
طلاق از نظر قرآن
1توقعات نامحدود زن یا مرد یکی از مهمترین عوامل جدایی است، و اگر هر کدام دامنه توقع خویش را محدود سازند، و از عالم رؤیا و پندار بیرون آیند، و طرف مقابل خود را به خوبی درک کنند، و در حدودی که ممکن است توقع داشته باشند، جلوی بسیاری از طلاقها گرفته خواهد شد.
2حاکم شدن روح تجمل پرستی و اسراف و تبذیر بر خانواده ها عامل مهم دیگری است که مخصوصا زنان را در یک حالت نارضایی دائم نگه می دارد، و با انواع بهانه گیریها راه طلاق و جدایی را صاف می کند.
3:دخالتهای بیجای اقوام و بستگان و آشنایان در زندگی خصوصی زوجین، و مخصوصا در اختلافات آنها، عامل مهم دیگری محسوب می شود.
تجربه نشان داده است که اگر هنگام بروز اختلافات در میان زوجین آنها را به حال خود رها کنند و با جانبداری از این یا از آن دامن به آتش این اختلاف نزنند چیزی نمی گذرد که خاموش می شود، ولی دخالت اطرافیان که غالبا با تعصب و محبت های ناروا همراه است کار را روز به روز مشکلتر و پیچیده تر می سازد. البته این به آن معنا نیست که نزدیکان همیشه خود را از این اختلافات دور دارند، بلکه منظور این است که آنها را در اختلافات جزئی به حال خود رها کنند، ولی هرگاه اختلاف به صورت کلی و ریشه دار درآمد با توجه به مصلحت طرفین ، و اجتناب و پرهیز از هر گونه موضع گیری یکجانبه و تعصب آمیز دخالت کنند، و مقدمات صلحشان را فراهم سازند.
4: بی اعتنایی زن و مرد به خواسته های یکدیگر، مخصوصا آنچه به مسائل عاطفی و جنسی برمی گردد، مثلا هر مردی انتظار دارد که همسرش پاکیزه و جذاب باشد، همچنین هر زن نیز چنین انتظاری از شوهرش دارد، ولی این از اموری است که غالبا حاضر به اظهار آن نیستند، اینجا است که بی اعتنایی طرف مقابل و نرسیدن به وضع ظاهر خویش و ترک تزیین لازم ، و ژولیده و کثیف بودن ، همسر او را از ادامه چنین زندگی ای بازمیدارد، مخصوصا اگر در محیط زندگانی آنها افرادی باشند که این امور را رعایت کنند و آنها بی اعتنا از کنار این مساله بگذرند.لذا در روایات اسلامی اهمیت زیادی به این معنی داده شده ، چنانکه در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم :لا ینبغی للمرئة ان تعطل نفسها:(سزاوار نیست که زن بدون زینت و آرایش برای شوهرش بماند و در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام ) آمده است که فرمود:و لقد خرجن نساء من العفاف الی الفجور ما اخرجهن الا قلة تهیئة ازواجهن ! زنانی از جاده عفت خارج شدند و علتی جز این نداشت که مردان آنها به خودشان نمی رسیدند)!
5:عدم تناسب فرهنگ خانوادگی و روحیات زن و مرد با یکدیگر نیز یکی از عوامل مهم طلاق است ، و این مساله ای است که باید قبل از اختیار همسر دقیقا مورد توجه قرار گیرد که آن دو علاوه بر اینکه ((کفو شرعی )) یعنی مسلمان باشند، (کفو فرعی ) نیز باشند، یعنی تنها تناسبهای لازم از جهات مختلف در میان آن دو رعایت شود، در غیر این صورت باید از بهم خوردن چنین ازدواجهایی تعجب نکرد
رکورد طلاق در ایران شکست؛ ثبت ۱۷۵ هزار جدایی در سال ۱۳۹۶ 1- عدم شناخت از یکدیگر قبل از ازدواج اولین علت اصلی طلاق در جامعهایران، نداشتن شناخت مناسب زوج ها نسبت به یکدیگر پیش از ازدواج است. به بیان دیگر خانواده و خود فرد نسبت به خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری شریک آینده زندگیاش آگاهی ندارد. اما راهحل این مشكل چیست؟ برای شناخت صحیح، زوجها ابتدا باید خود را بشناسند و زمانی که به خودشناسی رسیدند در درجه بعد به دنبال کسی باشند که با تواناییها و ارزشهایشان همخوانی داشته باشد. برای شناختن یکدیگر باید چند ملاک و معیار را مورد بررسی قرار دهند از جمله: از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شبیه هم باشند، زیرا نگاه و گفتوگوی فضای زندگی از این مدخل است به لحاظ مذهبی در یک راستا باشند و به اعتقادات یکدیگر احترام بگذارند. تفاوت سنی را در نظر بگیرند. معمولا یک ازدواج معقول آن است که پسر بزرگتر از دختر باشد. برخی این سؤال را مطرح میکنندکه اگر سن دختر از پسر بالاتر باشد چه پیش میآید؟ در پاسخ باید گفت که اگر طرف مقابل تمام ملاکهای دیگر طرف مقابل را داشته باشد و تفاوت سنی را هم دختر و هم پسر پذیرفته باشند مشكلی نیست. توجه به ظاهر: باید هر دو طرف از ظاهر و آراستگی شریک زندگیشان خوششان بیاید. اگر چه خیلی از جوانان این مورد را به عنوان اولین و مهمترین نكته در نظر میگیرند و بعد سراغ سایر ملاکها و معیارها میروند که این نوع شیوه انتخاب، نادرست است. میزان یکسان انرژی: دختر و پسر باید انرژیهای یکسان داشته باشند، زیرا این مسئله به آنها کمک میکند که همپا و رفیق یکدیگر باشند. توجه به عادتهای شخصی: باید به این مسئله توجه داشت که آیا ما به عنوان یک همسر میتوانیم با عادتهای شریک آینده زندگیمان مانند نوع و نحوه صحبت کردن، لباس پوشیدن، راه رفتن و... کنار بیاییم. میزان پول خرج کردن: این را باید بدانید كه نوع، میزان و نحوه پول خرج کردن در زندگی مشترک بسیار مهم است و اگر در این زمینه مشكلی باشد، میتواند حتی منجر به طلاق شود. زوجهای جوان باید بدانند که بعد از ازدواج هیچ تغییری رخ نمیدهد بلکه اصرار در تغییر باعث مقاومت طرف مقابل، لج و لجبازی، دعوا و قهر و درنهایت منجر به طلاق میشود، پس اگر نمیخواهید با طلاق و تبعات آن روبه رو شوید، این ملاکها را جدی بگیرید. بارها دیده شده است که دختران و پسران جوان برای انتخاب همسر به دنبال شخصی متفاوت از خود در واقع نقطه مقابل خود به لحاظ شخصیتی میگردند. به عنوان مثال ممکن است که دختری اجتماعی با روابط عمومی قوی به دنبال مردی باشد که روابط اجتماعی محدودی داشته باشد، وقتی این زوج کنار هم قرار گیرند مسلما یکدیگر را درک نمیکنند و در آینده همین درك نكردن، مسئله ساز خواهد شد. افراد برای انتخاب شریک زندگیشان باید تشابه شخصیتی را مدنظر قرار دهند و شریکی را انتخاب كنند که از هر جهت شبیه خودشان باشد. میتوانید با هم حرف بزنید؟ 2- توانایی نداشتن ارتباط موثر و سازگار نبودن(عدم تفاهم) دومین دلیل طلاق در جامعهایراننداشتن تفاهم است. زوجها برای ادامه یک ارتباط رضایتمند باید از مهارتهای زندگی مانند گفتوگو کردن، گوش دادن و توانایی حل مسئله آگاهی داشته باشند و این را بدانند که با تشکیل زندگی «من» و «منیت» از بین رفته و «من» تبدیل به «ما» میشود. در زندگیمشترک نفع «ما» مطرح است. همچنین زوجها باید توانایی سازگاری در هر شرایطی را داشته باشند. در زندگی مشترک، گفتوگو کردن به عنوان یک عامل مهم در ازدواج موفق است. زوجهایی که بیشتر اهل گفتوگو هستند، توانایی حل مسئله را نیز دارند. متاسفانه از هر 10 زوج، کمتر از 3 زوج توانایی گفتوگو کردن به شیوه مناسب را دارند. باید به این مسئله توجه داشت که وقتی نتوان با گفتوگو به حل مسئلهای پرداخت، مشکل بغرنج خواهد شد. تكراری نشوید 3- آبیاری نشدن رابطه (تکراری شدن( سومین علت اختلاف و طلاق میان زوجها، تکراری شدن زن و شوهر برای یکدیگر است. این را باید دانست که رابطه زناشویی مانند یک گیاه است و باید برای رشد آن و جلوگیری از خراب شدن و پژمرده شدن به آن رسیدگی کرد. منظور این است که حسها و نگاههای تازه که در روزهای نخست آشنایی وجود داشته را دوباره بسازیم. تازگی داشتن برای یکدیگر سبب میشود که هر دو طرف از لحاظ عاطفی به یکدیگر نزدیک شوند و حس مهم بودن را به یکدیگر انتقال دهند. زمانی که زوجها وارد فضای طلاق میشوند در واقع این پیام را برای یکدیگر میفرستند که «تو برای من مهم نیستی.» این در حالی است كه هر دو طرف میتوانند كارهایی انجام دهند كه برای طرف مقابل تكراری و خستهكننده نشوندوطرف مقابل هم اهمیت آنهارا در زندگی خودش بداند. وقتی دیگران زندگی را خراب میكنند 4- دخالتهایی از بیرون چهارمین علت اصلی طلاق را میتوان دستهای دخالتگری از بیرون دانست، دخالتها میتواند شامل موارد ذیل باشد: دخالت خانواده: متاسفانه بسیاری از زوجها این مجال و اجازه را به خانوادههایشان میدهند که از همان روزهای اول ازدواج در زندگیشان مداخله كنند. علت این دخالت به وابستگی فرد به خانواده نخستینش بازمیگردد. دختر و پسر وقتی درصدد تشکیل زندگی مشترك هستند، باید وابستگی خود را از خانواده کم كنند و هر کدام از آنها برای پایداری زندگی شان به مدیریت خانواده خود بپردازند. دخالت امور شغلی و کاری: اهمیت دادن بیش از اندازه به کار و شغل سبب میشود که زوجها نتوانند وقت مفید و کافی کنار یکدیگر داشته باشند که بالطبع این مسئله باعث میشود محبت در خانواده کمرنگ شود. این را باید دانست که شغل همه زندگی نیست بلکه ابزاری برای زندگی است. دخالت اهداف شخصی: گاهی یکی از زوجین اهداف خود را بزرگ جلوه داده و به آن بها میدهد، مثلا ممکن است یکی از همسران دوست داشته باشد به خارج از کشور مهاجرت کند یا اینکه در منطقه خاصی خانه داشته باشد، در حالی كه طرف مقابل چنین تفكری ندارد. وقتی به این مسائل بیش از حد پرداخته شود عملا سکان زندگی از دست زن و شوهر خارج میشود و روابط به سمت گسسته شدن پیش میرود. بهترین راهحل برای این دسته از زوجها این است که امیال و اهداف خود را در خانه مطرح کنند و تصمیم مشارکتی بگیرند. امروزه فضا، فضای مشارکتی است. دخالت فرزندان: زوجها برخی اوقات به فرزندانشان بیش از اندازه بها میدهند، به طوری که تصمیمات را فرزندان بر عهده میگیرند تا جایی که حتی زن و شوهر به دلیل توقعات بالای فرزندانشان لحظهای نمیتوانند با همسرشان خلوت كنند.
مهمترین علت طلاق در ایران چیست؟
شاید تاکنون گذرتان به دادگاه خانواده نیفتاده باشد اما بیشک در حین عبور از خیابانهای شهر، از جلوی یکی از آنها گذر کردهاید و چه بسا در حین این عبور، شلوغی و همهمه آن برای لحظهای ذهنتان را به خود مشغول کرده باشد.
به گزارش ایسنا، اینجا دادگاه خانواده است؛ جایی که مراجعان آن، خود را به هر دلیلی در بنبست زندگی زناشویی میبینند و تصور میکنند با صدور حکم طلاق، راهی برای برونرفت از این بنبست یافتهاند. کافی است کمی کنجکاو باشی برای یافتن دلایل حضور مراجعان و پلههای دادگاه را طی کنی و پس از انجام مراحل بازرسی، وارد مجتمع شوی، آن وقت است که خیل آدمهایی را میبینی که به زعم خودشان به ایستگاه آخر قطار زندگی مشترک رسیدهاند. صدای همهمه آدمها باعث گیج شدنت میشود؛ مردان و زنانی را میبینی که بیشترشان بدون توجه به محیط اطراف کاغذبازیهای معمول را انجام میدهند یا اینکه پشت درب اتاقها منتظر رسیدگی به پروندهشان هستند. همسرم به کارش معتاد است کنار درب یکی از اتاقها دو خانم نشستهاند؛ یکی از آنان با صدایی آرام برای دیگری از مشکلاتش میگوید و او نیز هر از گاهی در پاسخ، تنها سرش را به نشانه تایید تکان میدهد. او که به گفته خودش اکنون 31 سال دارد، 10 سال قبل ازدواج کرده که از این مدت، تنها پنج سال آن، زندگی مشترک و زیر یک سقف بوده است. وی عدم سازگاری را دلیل اصلی درخواست طلاق خود ذکر میکند و میگوید: همسرم به کار خود معتاد است و خانه برای او فقط یک خوابگاه محسوب میشود؛ او زن را برده خود میداند، به خانوادهام توهین میکند، در طول زندگی مشترک به لحاظ روحی آسیب بسیاری دیدهام با این حال برای ادامه زندگی تلاش کردم، تبعات جدایی را میدانم اما اکنون چاره دیگری ندارم. طلاق به دلیل اعتیاد به شیشه پیرمردی با چهره آفتابسوخته جلوی درب یکی دیگر از اتاقها نشسته است؛ هر از گاهی سرکی به داخل اتاق میکشد و باز بیرون در منتظر میماند. با او همکلام میشوم میگوید: اهل چناران هستم و برای طلاق دخترم به دادگاه آمدهام، دخترم 22 سال دارد و سه سال پیش ازدواج کرده است اما همسرش به شیشه اعتیاد دارد و به فکر کار و زندگی نیست؛ چند بار خواسته اعتیاد خود را ترک کند اما دوباره به سراغ مواد مخدر رفته است. حدود هشت ماه پیش برای طلاق اقدام کردهایم اما خبری از دامادم نیست و به دادگاه نمیآید. به هر طرف از راهروهای هزار توی دادگاه که نگاه کنی، قصه متفاوتی از زندگی آدمها را میتوانی از لابلای صحبتهایشان بشنوی، آدمهایی که برای دادخواهی آمدهاند و خود را محق آن میدانند. دومین طلاق در 40 سالگی کمی آن طرفتر خانمی نشسته که در حال نوشتن چیزی است؛ 40 سال دارد و برای جدایی از همسر دومش به دادگاه مراجعه کرده است. میگوید: همسر اولم بیمسوولیت، رفیقباز و خوشگذران بود و همین مسائل باعث شد پس از 14 سال به طلاق تن دهم. 10 سال بعد دوباره ازدواج کردم. زندگی مشترک من با همسر دومم تنها چهار ماه طول کشید و پس از آن رفت و اکنون حدود دو سال است که دیگر خبری از او ندارم و امروز قاضی حکم طلاق غیابی را صادر کرده است. و باز هم اعتیاد مادری که گویا دخترش را برای انجام اقدامات مربوط به طلاق همراهی میکند، میگوید: دخترم 20 سال دارد و حدود یک سال پیش ازدواج کرده است. سه ماه بعد از عقد متوجه شدیم همسر او اعتیاد دارد و اکنون حدود هشت ماه است که برای طلاق توافقی اقدام کردهایم، اما چون از همسرش خبری نیست، درخواست طلاق غیابی دادهایم. در میان شلوغیهای این مجتمع مشاهده درگیریهای لفظی آنقدر زیاد است که عادی به نظر میرسد اما در این میان صدای زن و مرد جوانی بلندتر از بقیه است؛ هر دو به ظاهر حدود 25 سال دارند. مشاجره لفظی آنها به درگیری فیزیکی منجر میشود. پس از اینکه کمی آرام میشوند، به سراغشان میروم اما هیچ یک تمایلی به صحبت ندارند و اصرار بیش از این فایدهای ندارد. همسرم بچهدار نمیشود گوشه سمت راست سالن آقایی نشسته که به گفته خودش 33 سال دارد. چهرهاش آرام به نظر میرسد. میگوید: 11 سال پیش ازدواج کردیم و 9 سال زندگی مشترک داشتهایم. همسرم بچهدار نمیشود و الان هم خودش درخواست طلاق داده است. وی با بیان اینکه همسرم از حدود دو سال پیش رفته است، اظهار میکند: من حدود یک سال پیش ازدواج موقت کردهام و اگرچه ازدواجم بدون حکم دادگاه بود اما همسرم در جریان است. امروز قرار است حکم طلاق صادر شود و من هم تصمیم دارم ازدواج موقتم را به دائم تبدیل کنم. مشکلات اقتصادی علت اصلی جدایی حضور وکلا نیز در این دادگاه پررنگ است. حسین مرادیان، وکیل پایه یک دادگستری علت اصلی وقوع طلاق را در جامعه، توقعات بیش از حد زوجین میداند و میگوید: بیشتر افرادی که برای طلاق مراجعه میکنند عدم تفاهم اخلاقی را علت درخواست خود برای جدایی ذکر میکنند اما در واقع توقع بیش از حد زوجین از یکدیگر عامل اصلی است که این امر دلایلی از قبیل مصرفگرایی و تجملگرایی داشته و ریشه در مشکلات اقتصادی زوجین دارد. وی معتقد است بیشتر دلایلی که زوجین برای طلاق خود مطرح میکنند از قبیل اعتیاد، عدم تفاهم و ... علت واقعی نیست و این مسائل تنها به عنوان سرپوشهایی استفاده میشود. برآورده نشدن نیازهای جنسی عامل 40 درصد طلاقها این وکیل پایه یک دادگستری ادامه میدهد: با توجه به پروندههایی که داریم عدم توجه زوجین به نیازهای جنسی علت وقوع بین 30 تا 40 درصد طلاقهاست که این هم به نظر من ریشه در مشکلات مالی دارد؛ زیرا مشکلات اقتصادی به مرد و زن فشار میآورد و باعث میشود نتوانند نیازهای جنسی یکدیگر را تامین کنند. مرد یا زن در این موارد بیتفاوتی را علت طلاق عنوان میکنند اما با بررسی بیشتر متوجه میشویم منظور از این بیتفاوتی، عدم تامین نیازهای جنسی است. سردی در روابط جنسی الزاما ممکن است به خیانت منجر نشود اما در برخی موارد به طلاق میانجامد. مرادیان دخالتهای خانواده، اعتیاد، عدم پایبندی زوجین به مسوولیتهای زندگی را از دیگر دلایل دیگر طلاق عنوان کرد. مرادیان به خلاءهای قانونی موجود در امر طلاق اشاره میکند و میگوید: قوانین ما همیشه یا بسیار سختگیرانه است یا بسیار ساده؛ آسان بودن قوانین طلاق توافقی باعث افزایش آمار در این زمینه شده است و زوجین ظرف یکی دو ساعت میتوانند حکم طلاق بگیرند. از طرف دیگر در طلاقهای یک طرف قوانین بسیار سختگیرانه است و صدور حکم طلاق ممکن است دو تا سه سال طول بکشد. وی تصریح میکند: با تصویب قانون حمایت از خانواده در سال 92 برخی از این خلاءهای قانونی رفع شد اما این قانون به درستی اجرا نمیشود و لازم است برای کاهش آمار طلاق تدابیر جدی اندیشیده شود. اگرچه زمان، نزدیک شدن به پایان وقت اداری را نشان میدهد اما راهروهای هزار توی این مجتمع همچنان شلوغ و پر ازدحام است و باز هم به هر طرف که سر بچرخانی، حکایتی جدید است و دردناک...