چرا به آنچه می گویید عمل نمی کنید
آیه 44 سوره بقره
۞ أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
از طريق كلبى از ابوصالح او از ابن عباس چنين روايت گرديده كه اين آيه درباره يهوديان اهل مدينه نازل شده كه بخويشان و اقرباى مسلمان خود كه ميرسيدند، مى گفتند: در دين خود ثابت و پابرجا باشيد و از آن دست برنداريد ولى خود در دين ثابت نبوده و مردم را به امورى تشويق مينمودند كه خود بدان پاى بند نبوده اند[۳][۴] اگر چه اين آيه درباره مورد بخصوص نازل شده باشد ولى عام بوده و از براى همه عموميت خواهد داشت. و نيز از قول امام على مرتضى عليهالسلام نقل گرديده كه اين آيه درباره قضات و خطيبان نازل گرديده كه بر خدا و رسول و كتاب او دروغ مى بندند.[
نکته ها
دانشمندان يهود، قبل از بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، مردم را به ايمان آوردن به آن حضرت دعوت مىكردند و بشارت ظهور حضرت را مىدادند، امّا هنگام ظهور، خودشان ايمان نياوردند و حتّى بعضى از آنان به بستگان خود كه اسلام آورده بودند، توصيه مىكردند كه مسلمان بمانند، ولى خودشان اسلام نمىآوردند. «1»
در روايات آمده است: دانشمندى كه ديگران را به بهشت دعوت كند، ولى خودش اهل جهنّم باشد، بزرگترين وسختترين حسرتها را خواهد داشت. «2»
حقّ تلاوت، عمل است. امام صادق عليه السلام فرمود: «كونوا دعاة النّاس باعمالكم و لاتكونوا دعاةً بالسنتكم» «3» با اعمال خودتان مردم را دعوت كنيد، نه تنها با گفتار.
از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: سوگند كه من شما را به كارى دعوت نمىكنم، مگر آنكه خودم پيشگام باشم و از كارى نهى نمىكنم مگر آنكه خودم قبل از شما آن را ترك كرده باشم. «4»
همچنين آن حضرت فرمود: هر كس خود را امام ديگران قرار داد، ابتدا بايد به تعليم خود بپردازد. «5»
امام كاظم عليه السلام فرمودهاند: «طوبى للعلماء بالفعل و ويل للعلماء بالقول» «6» درود بر عالمانى كه به گفته خود عمل مىكنند و واى بر عالمانى كه فقط حرف مىزنند.
«1». نمونه، ج 1، ص 214.
«2». بحار، ج 2، ص 37.
«3». نورالثقلين، ج 1، ص 57.
«4». نهجالبلاغه، خطبه 175.
«5». نهجالبلاغه، حكمت 73.
«6». بحار، ج 78، ص 299.
جلد 1 - صفحه 106
عالم بىعمل در قالب تمثيل
الف: در قرآن: عالم بىعمل، به الاغى تشبيه شده است كه بار كتاب حمل مىكند، ولى خود از آن بهرهاى نمىبرد. «1»
ب: در روايات:
- رسول خدا صلى الله عليه و آله: عالم بىعمل، مثل چراغى است كه خودش مىسوزد، ولى نورش به مردم مىرسد. «2»
- رسول خدا صلى الله عليه و آله: عالم بىعمل، چون تيرانداز بدون كمان است. «3»
- عيسى عليه السلام: عالم بىعمل، مثل چراغى است بر پشتبام كه اتاقها تاريكاند. «4»
- على عليه السلام: عالم بىعمل، چون درخت بىثمر وگنجى است كه انفاق نشود. «5»
- امام صادق عليه السلام: موعظهى عالم بىعمل، چون باران بر روى سنگ است كه در دلها نفوذ نمىكند. «6»
ج: عالم بىعمل، در كلام انديشمندان:
گرسنهاى است روى گنج خوابيده.
تشنهاى است بر كنار آب و دريا.
طبيبى است كه خود از درد مىنالد.
بيمارى است كه دائماً نسخه درمان را مىخواند، ولى عمل نمىكند.
منافقى است كه سخن و عملش يكى نيست.
پيكرى است بىروح.
پیام ها
1- آمران به معروف، بايد خود عامل به معروف باشند. «تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ»
«1». جمعه، 5.
«2». كنزالعمّال، ح 29109.
«3». بحار، ج 10، ص 100.
«4». بحار، ج 14، ص 309.
«5». غررالحكم.
«6». بحار، ج 2، ص 39.
جلد 1 - صفحه 107
2- اگر مقدّمات فراموشى را خودمان فراهم كرده باشيم، معذور نيستيم. عذر فراموشكارى پذيرفته است كه بىتقصير باشد. «تَنْسَوْنَ، تَتْلُونَ»
3- تلاوت كتاب آسمانى كافى نيست، تعقّل لازم است. «تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
4- خود فراموشى، نشانهى بىخردى است. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ»