حجاب
معناى حجاب در قرآن چيزى است كه از هر جهت مانع ديده شدن جای ديگر شود.
حجاب شرعی بر دو نوع حجاب ظاهری و حجاب باطنی است، که در دین مبین اسلام همانطور که بر حجاب باطنی تأکید شده است، بر حجاب ظاهری نیز تأکید فراوانی شده که در این مطلب به بررسی مختصری درباره حجاب میپردازیم.
معنای حجاب
حجاب در لغت به معنای مانع، چیزی که بین دو چیز جدایی افکنَد، پوشاندن و پوشش (سِتر) است. به پرده حائل میان قفسه سینه و شکم، «حجاب حاجز» میگویند. امروزه واژه حجاب در زبان عامه مردم و متون فقهی، به معنای پوشش شرعی زنان به کار میرود.
در کتاب لسان العرب چنین آمده است: «الحجاب: الستر و امراه المحجوبه: قد سترت بستر»، «حجاب یعنی پوشش و زن محجوب یعنی زنی كه با پوششی پوشیده شده باشد.»
حجاب در قرآن
واژه حجاب هفت بار در قرآن كریم آمده است و معناى كلمه در این هفت مورد, چیزى است كه از هر جهت مانع دیده شدن چیز دیگر شود.
در آیه 59 سوره احزاب در رابطه با حجاب این چنین آمده است: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا»، ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند (به احتیاط) نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.
همچنین در آیه 31 سوره نور آمده است: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»، و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش (فرو) اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (همکیش) خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که (از زن) بینیازند یا کودکانی که بر عورتهای زنان وقوف حاصل نکردهاند آشکار نکنند و پاهای خود را (به گونهای به زمین) نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی (از مرد و زن) به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.
احکام حجاب
در این قسمت به چند سوال در رابطه با حجاب از منظر مقام معظم رهبری، پاسخ میدهیم:
1- آیا براى زنان پوشیدن لباسهاى تنگى که برجستگیهاى بدن آنان را نشان مىدهد و یا پوشیدن لباسهاى بدن نما و عریان در عروسیها و مانند آن جایز است؟
اگر از نگاه مردان اجنبى و ترتّب مفسده در امان و محفوظ باشند، اشکال ندارد در غیر این صورت جایز نیست.
2- نگاهکردن به تصویر زن نامحرم و بدون پوشش چه حکمى دارد؟ نگاهکردن بهصورت زن در تلویزیون چه حکمى دارد؟ آیا بین زن مسلمان و غیرمسلمان و بین پخش آن بهطور مستقیم و یا غیر مستقیم تفاوتى وجود دارد؟
نگاهکردن به تصویر زن نامحرم، حکم نگاهکردن به خود زن نامحرم را ندارد، بنا بر این اگر نگاه از روى لذّت نبوده و خوف افتادن به گناه نباشد و تصویر هم متعلّق به زن مسلمانى که بیننده آن را مىشناسد نباشد، اشکال ندارد و بنا بر احتیاط واجب نباید به تصویر زن نامحرم که بهطور مستقیم از تلویزیون پخش مىشود، نگاه کرد ولى در پخش غیرمستقیم تلویزیونى اگر ریبه و خوف افتادن به گناه نباشد، نگاهکردن اشکال ندارد.
3- آیا جایز است زن در جشنهاى عروسى بدون اجازه شوهرش عکس بیندازد؟ و بر فرض جواز، آیا مراعات حجاب کامل در آن واجب است؟
اصل عکس گرفتن منوط به اجازه شوهر نیست، ولى اگر احتمال بدهد که اجنبى عکس او را ببیند و عدم رعایت حجاب کامل منجر به مفسدهاى شود، مراعات آن واجب است.
4- آیا جایز است حجاب و لباس زن بهگونهاى باشد که توجه دیگران را بخود جلب کند و یا باعث تهییج شهوت شود، مثلاً طورى چادر سر کند که توجه دیگران را به خود جلب کند و یا پارچه و رنگ جوراب را بهگونهاى انتخاب کند که شهوت برانگیز باشد؟
پوشیدن چیزى که از جهت رنگ یا شکل و یا نحوه پوشیدن باعث جلب توجه اجنبى شود و موجب فساد و ارتکاب حرام گردد، جایز نیست.
احادیثی درباره حجاب
1- پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزید و برای خدا وظیفه خود را به خوبی انجام داد، خداوند پاداش شهید را به او خواهد داد.» (نوادر راوندی، ص ۳۷ / بحار، جلد ۱۰۳، ص ۲۵۰)
2- پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «آن هنگام که پوشش، سر زنی باشد، ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است، بیشتر است». (نورالشافی فی الفقه الشافعی)
3- دعای پیامبر نور و رحمت (ص): «پروردگارا، زنانی که خود را پوشیده نگه میدارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان». (مستدرک الوسایل، ج ۳، ص ۲۴۴)
4- پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از دیدار نامحرمان باز دارید، که زنان هرچه پوشیدهتر باشند، سعادتمندتر هستند». (سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۹۸)
5- پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «برای زن، سزاوار نیست که هنگام بیرون رفتن از خانهاش، لباسش را جمع و فشرده کند». (محمد محمدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص ۱۹ )
6- امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «برای زن مسلمان، جایز نیست که روسری (مقنعه) و پیراهنی بر تن کند که بدنش را نپوشاند». (وسایل الشیعه، جلد ۳۰، ص ۵۱۸۱)
7- امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «در مورد زینتهایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند، صورت و کف دو دست است». (بحار، ج ۱۰۴، ص ۳۳ / قرب الاسناد، ص ۴۰)
8- رسول خدا (ص) فرمودهاند: «هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین کرده است؛ و همچنین زر و زیور خود را در منظر و دیدگاه غیر شوهر نمیگذارد و در غیاب شوهر، خود را خوشبو نمیکند که اگر چنین کند، دینش را تباه و خدا را به خشم آورده است. برای زن، جایز نیست مچ پا را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد، اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت میکند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ میشود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت میکنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است». (مستدرک حاکم، ج ۲، ص ۵۴۹)
9- پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش، آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند».(بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵)
10- رسول خدا (ص) فرمودهاند: «بین مردان و زنان نامحرم، جدایی ایجاد کنید (تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند) زیرا هنگامی که آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت». (بهشت جوانان صفحه ۴۶۸)
11- حضرت محمد (ص) فرمودهاند: «هر زنی که خود را معطر و خوشبو کند (عطر بزند) و سپس از خانه خارج شود، همواره مورد لعنت خدا و ملائکه فرار خواهد گرفت، تا وقتی که به خانه برگردد، هرچند برگشتنش به خانه طول بکشد». (فروع کافی جلد ۵ صفحه ۱۶۳، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۵۵۹)
12- امام علی (علیهالسلام) فرمودهاند: «زن (باید) مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند». (مجمعالبیان، ج ۷)
13- حضرت محمد (ص) فرمودهاند: «کسی که خود را شبیه غیر مسلمان درآورد، از ما نیست». (نهجالفصاحه صفحه ۵۰۹، بهشت جوانان صفحه ۱۶۷)
14- حضرت محمد (ص) فرمودهاند: «کسی که با زن نامحرمی شوخی کند، در مقابل هر کلمهای که در دنیا به او گفته است، هزار سال حبس میشود». (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۶۰۷)
تاریخچه حجاب
بنابر متونی که در برخی از منابع تاریخی آمده است، در بیشتر ملت ها و ادیان، حجاب در بین زنان وجود داشته است. هر چند در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه به طور کامل از بین نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند، یاد می کنند. دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل از تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند، کتاب «زن در آینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، مینویسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود.
پوشش بانوان در گذر تاریخ ، نمادی از جایگاه زن در هر فرهنگ و تمدنی است. با مطالعه تاریخ در مییابیم که زنان در مشرق زمین، پوششی محکمتر و کاملتر از زنان غربی داشته و دارند و همین نشانگر این است که نگاه مردمان نسبت به زن در سرزمینی چون ایران متفاوت از دیدگاه سرزمین های غربی به مقوله «زن» بوده است. پوشش زنان در ایران باستان نشان میدهد که حجاب زنان ایرانی، حتی قبل از ورود اسلام به ایران، حجابی کامل و در جهان باستان منحصر به فرد بود.
حجاب در عصر ایرانی - ترکی
در عصر ایرانی _ ترکی، یعنی حکومتهای غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان، زنان از نوعی مقنعه و چادر استفاده میکردند که تمامی سر را میپوشاند. معمولاً پیشانی، چانه و دهان را نیز پنهان میکرد و روی این مقنعه و روی پیشانی، نواری بسته میشد. نوع دیگری از این مقنعه تقریبا همچون چادر هم سر را میپوشاند و هم ادامه آن شانه ها و تقریبا تمامی بدن را پنهان می کرد. این سرپوش ها اکثرا به رنگ سفید، سبز و گاه قرمز بود.
حجاب در عصر صفوی
شارون فرانسوی، درباره پوشش سر زنان عصر صفوی در سفرنامهاش آورده است: «پوشش سر زنان، چارقد سفیدی است که تا سر شانه میرسد و چادر سفید بلندی که فقط چشمها از پشت آن پیداست و جلو صورت را با پارچه مُشبّک دست باف یا توری میبندند. در منزل هم زنان سر خود را میپوشانند و تا روی سینه آنها پوشیده است.» در سفرنامه الئاریوس نیز در اینباره آمده است: «زنان هنگامی که از خانه خارج میشوند، صورت خود را با تور سفید میپوشانند و چادرشان تمام بدن آنها را فرا میگیرد و فقط چشمان آنها باز است.»
حجاب در دیگر ادیان
حجاب در مسیحیت
در مسیحیت، حجاب زنان امری واجب به شمار میآمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در اینباره میگوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است.» مسیحیت نه تنها احکام دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تاکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است، زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدس بهشمار میرفت و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» ویل دورانت، آمده است که: «ازدواج در سن 20 سالگی اجباری بود، اما از دیدگاه مسیحیت که تجرد، مقدس شمرده شده است، جای هیچ شبههای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است».
در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» میاندازیم: «... و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها، بلکه چنانکه زنانی را میشاید که دعوای دینداری میکند به اعمال صالحه ... ». (انجیل، رساله پولس به تیموناؤس، باب دوّم، فقره 9 - 15. ) همچنین درباره وقار و امین بودن زن میخوانیم: «و به همین گونه زنان نیز باید با وقار باشند و نه غیبتگو؛ بلکه هوشیار و در هر امری امین». (انجیل، رساله پولس رسول به تیموناؤس، باب سوم، فقره 11.)
حجاب در دین یهود
رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفتهاند، بلکه به افراطها و سخت گیریهای بی شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کردهاند. در کتاب «حجاب در اسلام» آمده است: «گرچه پوشش در بین عرب مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت.»
در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی میکردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام میخواست وجود داشت. در بین این ملتها وجه و کفین (صورت و کف دستها) هم پوشیده میشد. حتی در بعضی از ملتها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت سفت و سخت درآورده بودند.
در تورات، از چادر و برقع و روبندهای که زنان با آن سر و صورت و اندام خویش را میپوشاندهاند، صریحا نام برده شده است، که نشانگر کیفیت پوشش زنان است.
ویل دورانت در مورد حجاب در دین یهود مینویسد: «اگر زنی از شریعت یهود سرپیچی میکرد، مثلا بی آنکه چیزی (روسری) بر سر داشته باشد به میان مردم میرفت یا در ملاء عام نخ میریست یا با هر سخنی با مردان (نامحرم) صحبت میکرد و یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش حرف میزند همسایگانش میشنیدند و... مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در این گفتار بطور صریح از سربرهنه میان نامحرمان بودن، در ملأ عام نخ ریسیدن، با مردان نامحرم سخن گفتن و... بعنوان سرپیچی از شریعت یهود نام برده شده است؛ ویل دورانت همچنین میگوید: «گفتوگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود، دختران را به مدرسه نمیفرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی میشمردند، با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود».( ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج12، ص62 )
تأثیر حجاب در سلامت روحی
بانوانی که از سلامت روحی و روانی برخوردارند در خود کمبودی احساس نمیکنند و در نتیجه تمایلی نیز به جلب توجه دیگران ندارند، ولی زنانی که دارای عقده حقارت هستند با نمایش زینتها و زیبایی ها و استفاده کردن از لباس های رنگارنگ و جذاب در بیرون از منزل و در مواجهه با نامحرم میکوشند تا احساس حقارت و کمبود خود را به نحوی مرتفع نمایند. چون همان گونه که انسان زبان دارد، لباس او نیز زبان دارد و زبان لباس خسته نمی شود. اندازه لباس گویای سن و سال پوشنده آن است و شکل آن معرف شغل و مقام و رنگش مرتبط با اخلاق و رفتار طرف و جنسش تعیین کننده احتمالی بنیه های اقتصادی فرد و پاکیزگی و چرکین بودن و مرتب و نامرتبی آن نشان دهنده شخصیت پوشاننده آن است، و بدتر از همه لباسها، لباس شهوت است که زبانی درازتر از همه لباسها دارد و تنها به معرفی نام و فامیل و ظاهر پوشنده و یک صفت غالب باطنی وی که حب مقام است اکتفا نمیکند، بلکه زبان گویای بسیاری از صفات و سجایای پوشنده آن است.
لباس شهرت یک حالت مخصوص انگشت نما دارد که نیروی اجتماع را که باید به سوی کمال و سعادت پیش رود به سوی خود جلب میکند و آن را به هدر میدهد و چه لباس شهرتی زبانش درازتر از آن لباس زنی است که چشمهای بسیاری را به چشم چرانی، که مقدمه فساد و بیماریهای روحی متعددی است، وا می دارد.
روانشناسان منشا و دلیل استفاده از لباس شهرت را عقده حقارت میدانند و در این باره میگویند: «زنان و مردانی که در تعویض لباس و انتخاب رنگهای متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران نقیصه ذاتی کار دیگری نمیکنند. افراط در پوشیدن لباس با مدل ها و رنگهای متنوع هم نظیر افراط در حرف زدن نوعی مبالغه و زیاده روی است و زیاده روی هم شکل انحرافی از حس حقارت است».
آری، انتخاب لباس و نحوه پوشش و آرایش چهره، مانند رنگ رخسار و چهره از سر ضمیر خبر می دهد. معمولا افرادی که دچار نوعی کمبود شخصیت هستند میکوشند که با لباسی که به تن میکنند برای خود شخصیتی تصنعی ایجاد کنند. در برخی احادیث به شکل زیبایی به رابطه بین نحوه پوشش و بیماری روحی عقده حقارت اشاره شده است. از امام صادق (ع) نقل شده است: «کفی بالمره خزیا ان یلبس ثوبا یشهره»، برای حقارت و خواری آدمی همین بس که لباسی به تن کند که او را مشهور نماید. حاصل اینکه حجاب نشانه سلامت روحی و بی حجابی نشانه بیماری روحی احساس حقارت است.
تأثیر حجاب در سلامت جسمی
علاوه بر تأثیر حجاب در تامین سلامت روحی و فکری، حجاب در تامین سلامت جسمانی افراد جامعه نیز نقش دارد. با این توضیح که عدم رعایت حجاب و پوشش مناسب معمولا باعث تحریک جنسی افراد جامعه میگردد و تحریک جنسی نیز در بسیاری از موارد در نهایت باعث ایجاد ارتباطهای جنسی غیر قانونی میشود و ارتباطهای جنسی نامشروع نیز باعث پیدایش بیماریهای خطرناکی مثل ایدز میگردد که امروزه از خطرناک ترین بیماریهایی است که قربانی فروانی از انسانها میگیرد و نسل بشر را تهدید به نابودی میکند. امروزه به دلیل گسترش فساد و روابط جنسی نامشروع که یکی از پیآمدهای بیحجابی و بدحجابی است، آمار تعداد مبتلایان به بیماریهای خطرناک رو به گسترش است.
در سمینار بین المللی پزشکی تهران که با شرکت دوهزار متخصص از شصت کشور جهان تشکیل گردید، در پاسخ یکی از حضار که برای مصون ماندن از بیماریهای مقاربتی چه باید کرد؟ خانم دکتر m.od-uncan در حالی که منقلب شده بود فریاد زد: «اطاعت از قوانین اسلام».
بدون تردید از جمله قوانین اسلام که جنبه پیشگیری از مفاسد ناشی از بیبندوباری های جنسی دارد قوانین مربوط به تنظیم روابط صحیح بین محرم و نامحرم است و یکی از مهم ترین قوانین تنظیم رابطه صحیح بین محرم و نامحرم قانون مربوط به حجاب و پوشش در مواجهه با نامحرم است.
تأثیر حجاب در تشکیل و تحکیم نهاد خانواده
بدون تردید تشکیل خانواده مرکز عشق و امید و تحقیق آرزوهای شیرین همه دختران و پسران جوان است؛ جوانان تشکیل زندگی زناشویی را برآورنده بسیاری از آرزوها و رویاهای خود میدانند، از سوی دیگر خانواده مهم ترین و اساسی ترین نهاد اجتماعی جامعه انسانی است و تأثیر آن در نهادهای اجتماعی دیگر مثل نهاد آموزش و پرورش و نهاد حکومت و سیاست غیر قابل انکار است.بنابراین ثبات و استحکام نهاد اجتماعی خانواده، در استحکام و استواری نهادهای دیگر جامعه نیز مؤثر خواهد بود.
تردیدی نیست که یکی از عوامل مهم در تشکیل و استحکام خانواده رعایت حجاب است. چون اگر در جامعه حجاب کاملا رعایت گردد و رابطه جنسی تنها به رابطه زن و شوهری در محیط خانواده محدود گردد، جوانان با ازدواج به تشکیل خانواده تمایل پیدا میکنند و خانوادههای تشکیل شده نیز ثبات و استحکام بیشتری نیز خواهند داشت و در نهایت بیشترین فایده و نفع نصیب خود زنان خواهد شد، زیرا با مستحکم شدن خانواده، بانوان از محبت و حمایت روحی و عاطفی همسران خود برخوردار خواهند شد، اما اگر بدحجابی و بیحجابی و خودنمایی و آرایش بانوان به طور تحریک کننده در جامعه رواج پیدا کند و در نتیجه روابط جنسی افسار گسیخته و غیرمشروع در غیر از محیط خانواده ممکن گردد، دیگر نه تنها جوانان با ازدواج به تشکیل خانواده تن نخواهند داد، بلکه خانوادههای تشکیل شده نیز دائما متزلزل شده، فرو خواهند ریخت. چون مردان با دیدن زنان بدحجاب و بیحجاب تحریک شده، آسیب پذیر خواهند شد و در نتیجه کانون گرم خانواده به سردی میگراید و محبت در خانواده جای خود را به تنفر خواهد داد، زیرا همسر قانونی رقیب و مانع روابط جدید جنسی به حساب می آید.
بنابراین، در پرتو رعایت حجاب اسلامی است که نهاد خانواده تشکیل میگردد و درخشش و بالندگی و استحکام لازم را پیدا خواهد کرد.
حجاب به معنای پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم، از احکام ضروری دین اسلام است. در ادیان الهی دیگر، از جمله آیین زرتشت، یهود و مسیحیّت نیز این حُکم با تفاوتهایی وجود دارد. یکی از نیازهای حقیقی و مسلّم در زمینههای تربیتی، دینی، اخلاقی و فرهنگی، مسئلة حجاب و عفاف است. هرچه الگوهای حجاب مراتب برتر و بالاتری داشته باشند، تأثیر بیشتری بر معنویّت و دینداری فرد و جامعه خواهند گذاشت و هرچه حجاب فردی و اجتماعی، متعالی باشد، نورانیّت، تقدّس، حرمت اخلاقی و رشد و تعالی جامعة اسلامی بیشتر خواهد بود و هرچه خلأ در این زمینه محسوستر باشد، مشکلات و آسیبهای سلامت، رشد و امنیّت فردی و اجتماعی فزونتر است. هرچند مسئلة حجاب و عفاف بهظاهر یک مسئلة کُهن و تکراری است، ولی ابعاد نوینی دارد که با هر کلمه و هر سخنی میتوان بعضی از این زوایا را استخراج کرد. یکی از راههای گسترش و توسعة حجاب و عفاف این است که دربارة مفهوم حجاب و آثار تربیتی آن در اسلام بپردازیم. بنابراین، ضرورت بررسی مفهوم حجاب در متون اسلامی، جایگاه آثار و جلوههای تربیتی آن به عنوان یک مسئلة پژوهشی مطرح شده که از طریق این تحقیق به پرسشهای اساسی زیر پاسخ داده خواهد شد: 1ـ حجاب در متون اسلامی چه مفهومی دارد؟ 2ـ آثار و جلوههای تربیتی حجاب در دو سطح فردی و اجتماعی چیست؟
1ـ شیوة پژوهش
با توجّه به ماهیّت و کیفیّت این پژوهش، شیوة پژوهش، از نوع تحلیل اسنادی است و با توجّه به موضوع این پژوهش که به بررسی مفهوم حجاب در متون اسلامی، جایگاه آثار و جلوههای تربیتی آن میپردازد، این پژوهش از جملة پژوهشهای بنیادی قرار میگیرد و ابزار پژوهش نیز شامل فرمهای فیشبرداری است و دادهها نیز با استفاده از شیوههای تحلیل کیفی، جمعآوری، طبقهبندی و تحلیل شده است.
2ـ پیشینة پژوهش
پژوهشهایی که دربارة حجاب انجام شده، بسیار زیاد است، ولی به دلیل بُعد تبینی که این مسئله دارد، با هر کلمه و هر سخنی میتوان بعضی از زوایای جدیدی از آن را استخراج کرد که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود: محمّدی آشنایی (1373) در کتابی با عنوان حجاب در ادیان الهی به بررسی حجاب پرداخته است. او ضمن مرور بر مسئلة حجاب در ادیان مختلف از گذشتههای دور تا امروز، بر فطری بودن حجاب تأکید و در پایان، علل انحراف شرایع از حجاب را مطرح ساخته است و به آثار بدحجابی در جامعه پرداخته است. عسکری (1384) در مقالهای با عنوان «حجاب در ادیان الهی»، به بررسی حجاب و حدود آن در ادیان مختلف پرداخته است. او ابتدا به فطری بودن پوشش اشاره نموده، آنگاه حجاب را جداگانه در هر یک از ادیان بررسی کرده است. او به وجود حجاب در همة ادیان اذعان دارد. فیّاض (1386) در مقالهای با عنوان «حجاب، ریشه در تاریخ کهن ایران دارد»، به بررسی حجاب پرداخته است و پس از اینکه دربارة پوشش از گذشتههای دور واکاوی میکند، این گونه نتیجه میگیرد که حجاب ریشه در فطرت انسان دارد و ادیان تنها مُهر تأیید بر آن زدهاند. قانع (1372) در مقالهای با عنوان «حجاب و پوشش در تاریخ معنویّت بشر قبل از اسلام»، به بحث تاریخی دربارة پوشش پرداخته است و با مطالعه دربارة انسانهای اوّلیّه و با استفاده از آثار بهجا مانده از آنها نشان داده است که در طول تاریخ، زنان پوشش بیشتری نسبت به مردان داشتهاند. سپس او به بررسی حجاب در ادیان میپردازد و بیان میدارد که حجاب جنبة فطری داشته است و انبیاء با وضع حجاب، به ندای فطرت بانوان پاسخ گفتهاند و سلاح دفاعی آنها را تقویت نمودهاند. خرقانی (1384) در مقالهای با عنوان «تاریخچة حجاب و پوشش در ادیان مختلف»، به بررسی ریشه و منشاء حجاب و تاریخچة آن از آدم تا خاتم و یا حتّی در میان ادیان غیرتوحیدی و از جوامع بدوی تا جوامع متمدّن میپردازد. او معتقد است که حجاب همیشه وجود داشته است و گاه به صورت دستور دینی، و گاه به عنوان جزئی از فرهنگ رعایت میشده است. استاد مطهّری (1353) در کتاب مسئلة حجاب به بررسی حجاب و پاسخ به شبهات موجود دربارة آن پرداخته است. او ضمن تأکید بر فطری بودن حجاب، آن را تدبیر زن برای ارزشمندی خود میداند. حسینیمنش (1371) در پایاننامة خود با عنوان «حجاب از دیدگاه اسلام و دیگر ادیان الهی»، ابتدا به فرهنگ لباس و آنگاه به فلسفة پوشش در اسلام، فطری بودن پوشش، فوائد حجاب برای صیانت خانواده، بهداشت روانی و حفظ شخصیّت زن میپردازد و در ادامه، حجاب از منظر قرآن و روایات و فتاوی بررسی میکند و در آخر نیز به اهمیّت حجاب در میان ادیان دیگر میپردازد. شفیعی مازندرانی (1390) در مقالة خود با عنوان «چیستی حجاب اسلامی؛ معناشناسی حجاب از منظر آیات حجاب» ضمن بررسی واژة حجاب، اثبات میکند که حجاب انواعی دارد و در هر مورد آن، چیستی خاصّی از حجاب را میتوان از دیدگاه اسلام مشاهده نمود و در این مقاله اثبات میشود که حجاب، یک اصل سابقهدار در میان افراد بشر است. همچنین، حجاب در راستای تقویت، عفّت و کمال انسانها مورد توجّه اسلام بوده است و از بروز بسیاری از ناهنجاریها و فساد اخلاقی پیشگیری میکند.
3ـ مفهوم لغوی حجاب
به گفتة اهل لغت، این واژه به صورت متعدّی و به معنای در پرده قرار دادن به کار میرود. ابندُرَید میگوید: «حَجَبتُ الشَّیءَ... إِذَا سَتَرتُهُ، وَالحِجَابُ السِّترُ... إِحتَجَبَت الشَّمسُ فِی السَّحَابِ إِذَا تَستَتَرت فِیهِ: حجاب، پوششی است که روی شیء را فرامیگیرد و حجاب یعنی پرده... . زمانی که خورشید در ابر فرو میرود، عرب میگوید: إِحتَجَبَت الشَّمسُ فِی السَّحَابِ» (ابندُرَید، 1987م.: ذیل واژة حجب). فیّومی این واژه را چنین توضیح میدهد: «حجب فعلی متعدّی است و به معنای مانع شدن به کار میرود. به پرده، حجاب میگویند؛ زیرا مانع از دیدن است و به دربان، حاجب گفته میشود؛ زیرا وی مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانی اطلاق میگردد، ولی برخی مواقع، به موانع معنوی نیز حجاب گفته میشود» (فیّومی، بیتا: واژة حجب).
از گفتار اهل لغت میتوان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششی گفته میشود که مانع از دیدن شیئی پوشیده میشود. استاد مطهّری نتیجة تحقیقات لغوی خود را دربارة این واژه چنین بیان میکند که کلمة حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب، بیشترین استعمال آن به معنی پرده است. این کلمه از آن روی مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیلة پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هر پوشش حجاب نیست و آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد (ر.ک؛ مطهّری،1367: 386ـ 391)
این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معنای لغوی به کار رفته است و معنای خاصّی پیدا نکرده است. شهید مطهّری میفرماید در قرآن کریم، غروب خورشید را در داستان سلیمان این گونه توصیف میکند: Pحَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِO؛ یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیة 51 سورة شوری و نیز در آیة 53 سورة احزاب به کار برده شده است. در دستوری که امیرالمؤمنین علی(ع) به مالک اشتر نوشته است، میفرماید: «فَلاَ تَطُولَنَّ احتِجَابُکَ عَن رَعِیَّتِکَ» یعنی در میان مردم باش، کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده» (نهجالبلاغه/ ن 53).
4ـ مفهوم اصطلاحی حجاب
حجاب در علومی چون عرفان، طب و دیگر علوم، تعریف خاصّ خود را دارد. در فقه، این واژه در معنای لغوی خود که همان پردة حائل میان دو چیز باشد، به کار رفته است و معنای جدیدی برای آن ایجاد نشده است. در دوران متأخّر، این واژه معنای اصطلاحی خاصّی پیدا کرده است و به پوشش خاصّ زنان اطلاق گردیده است. شهید مطهّری در این باره میفرماید: استعمال کلمة حجاب دربارة پوشش زن، اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها، کلمة «ستر» که به معنی پوشش است، به کار میرفته است.
فقها چه در کتاب الصّلوة و چه در کتاب النّکاح که متعرّض این مطلب شدهاند، کلمة سِتر را به کار بردهاند، نه کلمة حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمة پوشش را به کار میبردیم؛ زیرا چنانکه گفتیم، معنی شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در باب پوشش به کار برده میشود، به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عدّة زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوط نیز همین معنی را ذکر میکند و فتوای فقها هم مؤیّد همین مطلب است. در آیات مربوط، لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست، چه در سورة مبارکة نور، چه در سورة مبارکة احزاب، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است، بیآنکه کلمة حجاب را به کار برده باشد. آیهای که در آن کلمة حجاب به کار رفته است، مربوط به زنان پیغمبر اسلام است.
معنای اصطلاحی جدید این واژه، عبارت است از پوششی است که زن در برابر نامحرمان باید استفاده کند و از جلوهگری و خودنمایی بپرهیزد. در این نوشتار نیز همین معنای اصطلاحی مورد نظر است، نه پردهنشینی زنان. تردیدی نیست که حجاب در این اندازه، یکی از احکام مشترک ادیان ابراهیمی و از احکام ضروری اسلام بوده است و همة طوایف اسلامی بر آن اتّفاق نظر دارند (ر.ک؛ علیمردی، 1389: 119).
5ـ جایگاه حجاب در قرآن
مسئلة حجاب در دو سوره از سورههای قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به اجمال در آیة 59 سورة احزاب مطرح شده است و آنگاه با تفصیل بیشتری در سورة نور آمده است:
Pوَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: و به زنان باایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینة خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند، مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [= کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن، پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که بر پا دارند، به گوش رسد)؛ و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان تا رستگار شویدO.
Pوَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ: و زنان از کارافتادهاى که امید به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نیست که لباسهاى (رویین) خود را بر زمین بگذارند، به شرط اینکه در برابر مردم، خودآرایى نکنند و اگر خود را بپوشانند، براى آنان بهتر است؛ و خداوند شنوا و داناستO.
در شأن نزول آیة 30 سورة نور، Pقُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ...O، کلینی به سند خویش از سعد اسکاف نقل میکند که امام باقر(ع) میفرماید:
«جوانی از جماعت انصار در شهر مدینه با زنی روبهرو شد. در آن زمان زنان پوشش سَرِ خود را پشت گوشهای خود میانداختند [در نتیجه، بناگوش و گردن ایشان هویدا بود]. وقتی زن از کنار وی گذشت، جوان سر را به عقب برگرداند و همچنان که راه میرفت، وی را نظاره میکرد و وارد کوچهای شد و در حالی که به پشت سَرِ خود نگاه میکرد، به راه خود ادامه داد که صورتش به استخوان یا تکّهشیشهای که از دیوار بیرون زده بود، برخورد کرد و شکست. وقتی آن زن از نظرش محو شد، نگاه کرد و دید که بدن و لباسش خونین شد. [به خود آمد] و گفت: به خدا سوگند، خدمت رسول خدا میرسم و او را از این مسئله خبردار میکنم. پس خدمت رسول خدا شرفیاب شد. پیامبر از حال وی جویا شد و او جریان را به اطّلاع آن جناب رساند. پس جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: Pقُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَO» (کلینی، 1388، ج 5: 520).
سیوطی نیز این شأن نزول را به نقل از ابنمردویه از امام علی(ع) نقل کرده است (به نقل از: طباطبائی، 1370، ج15: 116). از این شأن نزول میتوان استنباط کرد که اوّلین آیاتی که در تشریع حجاب و بیان محدودة نظر نازل شده، همین آیات سورة نور است.
6ـ آثار و جلوههای تربیتی حجاب
آثاری که از حجاب بهجا میماند، ابتدا در روح و روان فرد پدیدار میشود؛ زیرا وقتی فردی با آزادی و آزادگی برای خود پوششی انتخاب میکند، حتماً در خود احساس آرامش و سربلندی میکند. این همان حفظ ارزشهای یک فرد مسلمان است.
در جامعهای که افراد در آن با حفظ حدود و رعایت حقوق دیگران ظاهر میشوند و سبب تخریب روح و جسم همنوعان خود نشده، محیط امن و آرامی را برای جوانان فراهم میکنند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهند رفت و هدف اسلام نیز این است که مردان و زنان مسلمان، روح آرام، اعصاب سالم و چشم و گوش پاکی داشته باشند. اکنون آثار و جلوههای تربیتی حجاب را در دو سطح فرد و اجتماع بررسی میکنیم.
6ـ1) آثار فردی حجاب
6ـ1ـ1) شخصیّت زن
«شخصیّت، مجموعة افکار و عواطف و عادات و اخلاقیّات یک انسان است و خلاصه هر چه به یک شخص مربوط میشود، بیرون از وجود او نیست و شخصیّت اوست. تنها راه بالا بردن شخصیّت زن را حجاب او میدانیم. اگر او به حجاب روی آورد، پایگاه خانوادگی او قوی میشود. مردها، ناچار میشوند به زندگی خانوادگی خود، ارج نهند و به همسران خود واقعاً توجّه کنند. علوّ شخصیّت زن در این است که کمال همسری، مادری و کمال اجتماعی را برای خود احراز کند. بیحجاب در بُعد همسری و مادری، شکست خورده و در بُعد فعّالیّتهای اجتماعی، ابزار و بازیچه و ملعبه شده و خواهناخواه سقوط کرده است» (مصطفوی، 1369: 52ـ55).
اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده میشود (ر.ک؛ مطهّری، 1373: 59).
به طور کلّی، اشیائی که در همه جا یافت میشوند و دسترسی به آنها بهآسانی صورت میگیرد، ارزش کمتری دارند. از سویی، بشر همواره اشیای ذیقیمت خود را از دسترس دیگران دور نگه میدارد و به شیوهای خاص از آن مراقبت مینماید. اسلام که زن را گوهر گرانبهای هستی و صاحب شخصیّت کامل انسانی میداند، حجاب را همچون صدف، بهترین وسیله برای حفظ و ثبات آن شخصیّت معرّفی کرده است. آنان که زنان را تشویق به آرایش و تزیین و نمایش زیباییهای جسمی خود مینمایند، در حقیقت، زن را فاقد شخصیّت و روح انسانی میشمارند که باید با تزیین و نمایش زیباییهای جسمی، منزلت اجتماعی مناسب خویش را به دست آورد. تجربه نیز این مطلب را ثابت کرده است.
قبل از ظهور اسلام، نه تنها زنان ارزشی نداشتند، بلکه داشتن یک دختر ننگ به حساب میآمد: Pوَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌO (النّحل/ 58). در چنین جامعهای، بیحجابی که علامت آن بیارزشی بود، رواج داشت. اسلام مقام زن را بالا برد و شخصیّت او را مورد تکریم قرار داد و با آوردن قانون حجاب، حفظ و دوام این شخصیّت را برای همیشه بیمه کرد (ر.ک؛ محمّدی آشنایی، 1370: 35).
دکتر گوستاو لوبون، مورّخ معروف فرانسوی، میگوید: «این مطلب نیز روشن شد که اسلام در بهبودی وضع زنان بسیار کوشیده است و نخستین مذهبی است که مقام زن را بالا برده است و روی هم رفته زنان مشرقزمین از نظر مقام و احترام و شخصیّت علمی و تربیتی و سعادت، بهتر از زنان اروپایی هستند. اسلام نه تنها زن را یک انسان کامل میداند، بلکه احترام به او را ملاک کرامت انسان معرّفی میکند: مَا أَکرَمَ النِّسَاءَ إِلاَّ الکَرِیمُ وَ مَا أَهَانَهُنَّ إِلاَّ اللَّئِیمُ: هرگز زنان را گرامی نمیدارند، مگر کریمان با کرامت و به آنان اهانت نمیکنند، مگر لئیمان بیارزش» (پاینده، 1373: 318).
بر این اساس، حجاب وسیلهای است در خدمت زن تا موفّقیّت خویش را در جامعه تحکیم کرده، شخصیّت و احترام خویش را فزونی بخشد. قرآن در این زمینه میفرماید: «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و همة زنان مسلمان بگوی که روسریها را به خویش نزدیک سازند تا [به عفاف] شناخته شوند و مورد آزار اوباشان قرار نگیرند. خداوند آمرزنده و مهربان است: Pیَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًاO (الأحزاب/ 59).
ویلیام جیمز، روانشناس معروف، در تأیید این مطلب چنین میگوید: «زنان دریافتند که دستودل بازی، مایة طعن و تحقیر است، و این امر را به دختران خود یاد دادند» (محمّدی آشنایی، 1370: 35).
6ـ1ـ2) سلامت جسمانی
حجاب، زمینة فساد را که عامل اصلی بیماریهای مقاربتی است، از بین میبرد و از این طریق، نقش خود را در سلامت جسمانی افراد جامعه ایفا مینماید. به آمار ذیل توجّه نمایید. اگرچه از زمان انتشار آن مدّتها گذشته است، ولی بهخوبی گویای یکی از عوارض فساد میباشد. طبق تحقیقاتی که در ایالات متّحده به عمل آمده، رویهمرفته نود درصد مردم این کشور به بیماریهای مقاربتی مبتلا میشوند. از این رقم، عدّهای که در بیمارستانهای رسمی آمریکا معالجه میشوند، بالغ بر 360 هزار نفر میباشند. از تمام بیمارستانهای ایالات متّحده، 650 بیمارستان تنها به امراض مقاربتی اختصاص داده شده است، در حالیکه معادل یک و نیم برابر افرادی که در این بیمارستانها معالجه میشوند، به پزشکهای خانوادگی و خصوصی مراجعه مینمایند (ر.ک؛ همان: 45).
سالانه 30 تا40 هزار کودک بر اثر بیماریهای مقاربتی موروثی میمیرند و میزان تلفاتی که از این بیماریها در ایالات متّحده ناشی میشود، از مجموع کلّیّة امراض مختلف غیر از سِل، بیشتر است (ر.ک؛ همان).
دکتر آمبروس لینگ که از مقامات صلاحیّتدار دربارة بیماریهای آمیزشی است، اعلام کرد که از سال 1957 به بعد، بیماریهای آمیزشی در بین جوانان کمسال افزایش قابل ملاحظهای یافته است. در میان پسران 15 تا 19 سال، 3/67 و مقدار افزایش در میان دختران که همین سن را دارند، 4/65 درصد شده است (ر.ک؛ همان).
بنابراین، یکی از آثار مهمّ رعایت حجاب در جامعه، حفظ سلامتی و دوری از بیماریهای مختلف است. در کشورهایی که حجاب و پوشیدگی زنان در آنجا بیشتر است، تعداد بیماران ناشی از گسیختگی جنسی، کمتر است. امام رضا(ع) فرمودهاند: «هرگاه بندگان گناهان جدیدی به وجود آورند که تاکنون مرتکب آن نمیشدند، خداوند هم بلاهای تازهای به وجود میآورد که تاکنون نمیشناختند» (ر.ک؛ محمّدی ریشهری، 1393، ج4: 467).
6ـ1ـ3) استحکام خانواده
شک نیست هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیّت رابطة زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حدّاکثر کوشش مبذول شود و برعکس، هر چیزی که باعث سُستی رابطة زوجین و دلسردی آنان گردد، زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد. فلسفة پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسرِ مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که از لحاظ روانی، همسر قانونی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود، در حالیکه از نظر سیستم آزادی و کامیابی غیرمشروع، همسر قانونی از لحاظ روانی، یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه، کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایهگذاری میشود.
از آثار اوّلیّة رعایت حجاب در جوامع، استحکام نهاد خانواده به عنوان کوچکترین و مهمترین نهاد اجتماعی است. با رعایت اصل حجاب و پوشش در محیط بیرون از خانواده، حریم زن و شوهر حفظ میشود و خانواده صاحب ثبات خواهد شد.
خداوند در سورة نور میفرماید: Pوَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ...: و به زنان باایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینة خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)...O (النّور/ 31).
بنابراین، زنان با حجابِ خود موجب تحکیم خانوادة شخصی و دیگران میشوند؛ چراکه با حجابِ خود اطمینان و اعتماد شوهرشان را به پاکی خویش جلب میکنند و باعث تحکیم خانواده میگردند، امّا نقش آنان در تحکیم خانوادههای دیگر، بدین لحاظ است که مردان از تمتّعات خارج از محدودة زناشویی محروم میشوند و طبعاً به همسران خود بیشتر توجّه میکنند (ر.ک؛ مطهّری، 1373: 89).
6ـ1ـ4) آرامش و امنیّت
زن موجودی گرامی و معزّز و نقش او سرنوشتسازی و تربیت بشر است. ارزش او فراتر از آن است که در معرض و دستخوش ارتباطات و روابط بیمرز باشد (ر.ک؛ قائمی، 1373: 390). حفظ حریم زن باعث مصونیّت او میشود و اوّلین اثر را بر آرامش روحی او دارد؛ زیرا در سایة محفوظ ماندن این حریم بین خود و نامحرم، احساس امنیّت میکند و هیچ کس جرأت تعرّض به او را نمیکند. انسان در پناه محافظ، احساس امنیّت و آرامش بیشتری میکند و در صورت پیشامدهای احتمالی، از مصونیّت او برخوردار است. پوشش دینی نیز نگهبان زن از نگاههای آلوده و آسیبهای احتمالی است که به زن مصونیّت و آرامش میدهد و هرچه این پوشش کاملتر شود، درصد امنیّت و حفاظت آن بالاتر میرود (ر.ک؛ عظیمیان و بهشتی، 1388: 91).
امیر مؤمنان علی(ع) در این زمینه میفرماید: «پوشیده و محفوظ داشتن زن، مایة آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست» (تمیمی آمدی، 1389: ح5820).
6ـ2)آثار اجتماعی حجاب
6ـ2ـ1) مسئولیّتهای اجتماعی
«هر فردی در برابر جامعة خود مسئول است. این مسئولیّت، عام است؛ یعنی هم شامل زنها میشود و هم شامل مردها. پارهای از مسئولیّتهای زنان به حجاب آنان بستگی دارد. زن اگر حجاب داشته باشد، بار این گونه مسئولیّتها را بر دوش میگیرد و شخصیّت و عظمت او بالا میرود، امّا اگر جامة مقدّس حجاب را از تن بدرد، از عهدة انجام این گونه مسئولیّتها برنمیآید» (مصطفوی، 1369: 45).
افراد در شبکههای متفاوت جامعه نقش ایفا میکنند؛ شبکههایی نظیر شبکة مساجد، هیئتهای مذهبی و مدارس اسلامی که به نوعی مسیر حرکت آنان برای حفظ هنجارهایی مانند حجاب میباشد (ر.ک؛ شکوری،1390: 6). در جامعة امروزی، اگر فرد در این شبکهها مسئولیّت اجتماعی نپذیرد، هنجارهای که مربوط به آنها خواهد بود، از بین میرود و فرد به نوعی تنبلی و گاهی انحراف از هنجارهای متعارف جامعه دچار میشود و این انحراف در مسئولیّتهای دیگر جامعه نمایان میشود و فرد را از هدف متعال خود دور میکند.
6ـ2ـ2) آزادی زن
«اینکه زنان باید حجاب را رعایت کنند، زور و دستوری از ناحیة مردان نیست تا آزادی آنان را سلب کنند، بلکه وظیفة شرعی آنان است که حجاب را رعایت کنند. زنان باحجاب در فعّالیّتها و رفتوآمدهای خود آزادترند؛ زیرا مردان بوالهوس اطمینان دارند که اینها طعمه و ملعبه نمیشوند. بنابراین، کمتر بر آنها ایجاد مزاحمت میکنند: «زنِ باحجاب مظهر عفاف شناخته شده است و از این روی، در خانه و خارج از آن مزاحم ندارد و آزادانه دنبال کارها و مسئولیّتهای خویش است» (مطهّری، 1373: 100ـ101).
قرآن کریم در دو مورد به این مطلب اشاره فرموده است؛ یکی اینکه میفرماید: Pیَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا: اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [= روسرىهاى بلند] خود را بر خویش فروافکنند. این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده، توبه کنند)؛ خداوند همواره آمرزندة رحیم استO (الأحزاب/ 59).
اُمّسلمه، همسر پیامبر گرامی اسلام، میگوید: «هنگامی که این آیه نازل شد، زنان انصار موقع خروج از خانه، چنان خود را در پوشش سیاه میپوشیدند که گویا روی سَرِ آنها کلاغ نشسته بود و چون کیسهای سیاه به خود پوشانده بودند که سراپایشان گرفته بود» (طباطبایی، 1370، ج 16: 517).
بنابراین، بیحجابی و بدحجابی، برای زنها ایجاد مزاحمت میکند، امّا هنگامی که اهل حجاب باشند، مزاحمتی بر آنان نیست. در آیة دیگر خداوند میفرماید: Pوَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا: و در خانههاى خود بمانید و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسول او را اطاعت کنید؛ خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازدO (الأحزاب/ 33).
6ـ2ـ3) سلامت اخلاق جامعه
همواره باید هرچه به سلامت اخلاق جامعه لطمه میزند، ریشهکن شود و هرچه سلامت اخلاق جامعه را تضمین میکند، تقویت گردد. هرچه گرایش جامعه به حجاب شدّت یابد، از مفاسد اخلاقی و اجتماعی کاسته میشود. سلامت اخلاق جامعه از اهداف عالیة اسلام است. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الأَخلاَقِ: من برای تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث شدم» (مصطفوی، 1369: 45). حجاب زن، به نصّ قرآن کریم، عفاف اوست و عفاف او، خدمتی است به سلامت جامعه.
زن با پوشش شرعی خود، خانواده را استوار و پابرجا میسازد و بیهوده افراد را تحریک نمیکند و هوسها را برنمیانگیزد و مردها را به مفسده نمیکشاند. زن با پذیرش حجاب اسلامی، بزرگترین و ارزندهترین خدمات را به خانوادهها و جوانها و بالأخره، جامعه میکند؛ زیرا اخلاق، پاکی و فضیلت را رونق و رواج میبخشد. زنانی که جسم خود را پربهاتر از آن میدانند که اجازه دهند هر چشمی از آن تمتّع گیرد، هر هوسی بدان گرایش یابد، بر مسند والای فضیلت نشستهاند. کار این گونه زنان، پیامبرگونه است؛ زیرا بعثت پیامبران به منظور تکمیل و تتمیم اخلاق است.
اسلام از بیحجابی و بدحجابی بیزار و متنفّر است؛ زیرا اینها هستند که با متزلزل کردن اخلاق و فضیلت، اسلام را در بین مردم ضعیف و لگدمال میکنند. زنان باحجاب، خدمتگذار واقعی دین و اخلاق، و زنان بیحجاب و بدحجاب، عامل براندازی و بنیانکنی دین و اخلاق هستند (ر.ک؛ همان: 52).
بنابراین، شرط اصلی سلامت اخلاقی جامعه، پرهیز از سقوط در پرتگاه شهوت است. امام رضا(ع) وجود روابط آزاد بین زن و مرد را علّت بسیاری از جنایات و مفاسد اخلاقی معرّفی میفرماید (ر.ک؛ حرّ عاملی، 1414ق.، ج20: 311).
6ـ2ـ4) حفظ نیروی کار اقتصادی
حجاب عامل حفظ نیروی کار است و باعث میشود که اوقات هر کس در همان مسیر کار صرف شود و وسوسههای ناشی از دیدنها، چهرهسازیها و طرّاحی برای به دام انداختنها از بین برود. کشاندن تمتّعات غریزی از محیط خانه به محیط کار، سبب خواهد شد که نیروی کار ضعیف گردد و سرمایهگذاریها به هدر رود.
از سویی، نقش اقتصادی حجاب در رعایت پوشش اسلامی، زمینه را برای انواع مُدپرستیها و رقابتهای ناشی از آن از بین میبرد. اگر زن خود را به خودآراییها در جامعه مقیّد نکند و با لباس ساده و مرتّب و در حدّ پوشش لازم در جامعه ظاهر شوند، بسیاری از آفتها و گرفتاریهای ناشی از مُدپرستی، خودبهخود از بین میروند. هزینة سنگین موادّ آرایشی و لباسهای گرانقیمت، بهویژه با تغییر مداوم مُدها، بار مالی طاقتفرسایی بر دوش خانواده و جامعه تحمیل میکند و به علاوه، باعث هدر رفتن سرمایههای جامعه میشود (ر.ک؛ عظیمیان و بهشتی، 1388: 98).
بنابراین، اسلام با التفات ویژه به مسئله حجاب و پوشش زنان در محیط کار، میخواهد محیط اجتماع از لذّتهای ناهنجار جنسی پاک شود و راه را برای حفظ نیروی قدرتمند روحی و جسمی با حضوری معنوی در محلّ کار بگشاید. در مقابل، بیحجابی و بدحجابی باعث سوق دادن لذّتهای جنسی از محیط کار و کانون خانواده به اجتماع و در نتیجه، تضعیف نیروی کار افراد جامعه میگردد (ر.ک؛ مطهّری، 1367: 94).
6ـ2ـ5) حفظ استقلال فرهنگی و سیاسی
جوامع اسلامی با پوشش خاصّ خود در قالب حجاب یا سِتر سعی دارند که استقلال فکری خود را در قبول اسلام اعلام کنند. در واقع،
«لباس پرچم بدن به حساب میآید که استقلال فکری، دینی، سیاسی و فرهنگی هم محسوب میشود و از همین جا میتوانیم به این نتیجه برسیم که تغییر لباس، نشانگر تغییر اندیشه است و به تبع آن، تغییر در مشی و رفتار افراد ایجاد میشود که در آن صورت، استقلال کشور زیر سؤال میرود، بهویژه از آن روی که وضع برون، حکایت از وضع درون آدمی دارد و نشان میدهد که اندیشة وابستگی در درون رخنه کرده، در ظاهر افراد نیز متجلّی شده است» (قائمی، 1373: 385ـ387).
مبارزه برای استقلال فرهنگی، پدیدة جدیدی نیست. در طول تاریخ بشر، جنگ فرهنگی، همیشه وجود داشته است؛ به عنوان نمونه، فرعون در برابر موسی(ع) به این حربه متوسّل شده، گفت: «میترسم آیین شما را دگرگون سازد و یا در این سرزمین فساد برپا نماید!» (غافر/ 26).
بنابراین، یکی از راههای حفظ استقلال فرهنگی و سیاسی، حفظ حجاب است و یکی از جنبههای تهاجم فرهنگی، مبارزه با حجاب بوده است؛ چراکه «حجاب برای جوامع جهان سومی میتواند نوعی مبارزه با استعمار به حساب آید و مانعی بر سَرِ راه مقاصد شوم آنها باشد. زنان الجزیرای در مبارزات خود با قوای مهاجم فرانسه، این مسئله را به خوبی نشان دادند و ضربة خود را به آنان وارد کردند. در واقع، آنان نشان دادند که مسلمانند و غلبة کفر بر اسلام را نمیپذیرند» (عظیمیان و بهشتی، 1388: 97).
اگر حجاب را در جامعة اسلامی لااقل از همین دید بنگریم، به این نتیجه خواهیم رسید که در تعمیم آن از دید سیاسی باید کوشید. در جامعة اسلامی، حتّی یک ملّیگرا هم باید به سبب استقلال وطن خود و حفظ امنیّت خویش حجاب را بپذیرد که البتّه یک مسلمان به سبب ایمان و اعتقاد خود آن را پذیراست. اگر استعمار بتواند عفّت و پوشش را از زن بگیرد، همه چیز جامعه، از جمله مردان آن را میتواند تحت اختیار و سلطه قرار دهد. یکی از رموز موفّقیّت اسلامی ایران نیز در همین بود که زنان به سرعت خود را یافتند و با توسّل به حربة حجاب در مقابل رژیم خودفروختة پهلوی ایستادند و آن را به زانو درآوردند (ر.ک؛ همان).
نتیجهگیری
اثبات تقدّس و تجاذبهای حجاب و عفاف در متون دینی سببساز گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در بین زن و مرد جامعه خواهد شد و سالمسازی نهادهای اجتماعی بدون توجّه به حجاب و فواید آن امکانپذیر نیست. اهمیّت شناسایی حجاب سرچشمه در ضرورت پردازش شخصیّت معنویزا دارد و عدم وجود الگوهای مناسب برای حجاب و عفاف سبب انتخاب الگوهای نازل حجاب در جامعه میشود. اصلاح هندسههای معرفتی در باب ترویج مسئلة حجاب و عفاف مستلزم ارائه فواید و آثار تربیتی آن است؛ چه اینکه فواید حجاب در حدّی است که بدون آن فرد و جامعه دچار لغزش و آسیب جدّی خواهند شد. آثار فردی حجاب شامل آزادی زن، سلامت جسمی، استحکام خانواده و آرامش و امنیّت و آثار اجتماعی آن، شامل سلامت اخلاقی جامعه، مسئولیّت اجتماعی و حفظ نیروی کار و استقلال فرهنگی و سیاسی میشود. بنابرابن، حجاب را باید رفتاری الهی شمرد که باعث ارتباط بین فرهنگ و دین، عقل و ایمان، سیاست و دیانت و تکامل و اختیار در رفتار انسانی شده است.
ن
کاتی در باب حجاب کارکنان دستگاه های دولتی :
*
62
دستگاه درباره اجرای کامل حجاب و عفاف در کشور مسئول هستند که اگر به وظابف خود عمل می کردند اوضاع بدحجابی
به شرایط کنونی نمی رسید اما در نخستین گام این
62
دستگاه می توانند حداقل از کارکنان خود بخواهند که
حدود اسلامی را در
ورود به جامعه رعایت کنند.
*حجاب و عفاف تنها متعلق به زنان نیست و مردان را نیز شامل می شود همان میزان که زنان نباید خودآرایی کنند و باعث جلب
توجه در ادارات و سازمانها شوند، مردان نیز نباید با لباس هایی زننده
و به کار بردن زیورآلات، محیط کا
ر را آلوده کنند.
* اگر ادارات دولتی برای کارکنان خود در زمینه رعایت عفاف و حجاب، حدودی را تعیین کنند این کارکنان به دلیل اینکه جزئی
از جامعه هستند و شاید بیش از سایر مردم در جامعه حداقل روزی
6
بار برای آمد و رفت، تردد می کنند در نتیجه فضای عمومی
در اجتماع،
فضای پاک تری خواهد شد.
* در صورتی که رعایت حجاب و عفاف در ادارات دولتی واقعاً
«
الزامی
»
باشد
افرادی که بدحجاب هستند هم برای مراجعه به این
ادارات معذوریت پیدا خواهند کرد و به سمت پوشش مناسب پیش می روند.
* اگر قرار است مسئله بدحجابی در ادارات و دستگاه های دو
لتی ریشه کن شود و با اقدامات فرهنگی و بعضی برخوردها اوضاع
رعایت حجاب در سازمان های دولتی بهتر شود نباید
«
برخوردهای فصلی
»
صورت بگیرد و مقطعی، موضوع با جدیت، دنبال و در
دوره ای دیگر به کلی به حال خود رها شود. همان طور که این روش در این سالها در سطح جامعه نیز
جواب نداده است.
* تشویق همیشه کارسازتر از تنبیه است اما با روش های غلط نباید کارکنان را به سمت ریاکاری سوق داد بلکه مسئولان رده بالا
در ادارات دولتی باید سعی کنند با اقداماتی فرهنگی، افراد را به سمت رعایت حجاب و عفاف در مکانی عمومی که متعلق به
دیگران هم ه
ست راهنمایی کنند.
اما آیا تاکنون رعایت حجاب و عفاف در ادارات دولتی جایگاهی در قانون داشته است؟
قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در
31
دی
3131
به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده که در
مقدمه آن آمده است:
«
حجاب
»
از ارزنده
ترین نمودهای فرهنگ
ی، اجتماعی در تمدن ایرانی
-
اسلامی است که پیشینه آن به قبل از
ورود اسلام می
رسد، اما در فرهنگ اسلامی به اوج تعالی و منتهای ارزش و اعتبار خود می
رسد.
سیاست
ها و راهکارهایی در این قانون آمده است که صراحتاً
بند سوم آن به رعایت حجاب و عفاف در سازمان های دولتی
و عمومی
تأکید کرده است:
3
-
در اولویت قرار دادن موضوع حجاب و عفاف در برنامه
های دستگاه
های اجرایی کشور برای مقابله با روند فزاینده بدحجابی.
6
-
ابلاغ روش
های اجرایی و تعیین ضوابط و هنجارهای روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخش
های رسمی و اداری
کشور.
1
-
نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمان
های دولتی و عمومی و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگی و پوشش و
فرم
های اسلامی و حضور ساده و بی
آرایش در محیط کار به دلیل تأثیر منفی بر مراجعان.
1
-
تعریف استانداردهای فرهنگی مناسب برای ترویج فرهنگ عفاف منطبق با فره
نگ دینی و ملی و فراهم کردن زمینه
های لازم
برای ترویج الگوهای مناسب پوشش اسلامی توسط نهادهای الگو ده.
5
-
ایجاد مراکز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازی، ارائه مدل
های مناسب و متنوع و ایجاد رقابت سالم در زمینه بین افراد.
2
-
وضع قوانین و مقررات لازم برای اصلاح
وضعیت پوشش در جامعه.
7
-
گسترش و تقویت مراجع قانونی برای ترویج پوشش اسلامی در جامعه.
3
-
اصالت بخشی به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگی، هنری متناسب.
9
-
رعایت حجاب و حفظ شئون اسلامی از سوی مدیران، مسئولان حکومتی و خانواده
های آنان و تدوین شاخص
هایی در
این زمینه
برای گزینش مدیران.
31
-
رفع اشکالات قانونی در نحوه تولید،
توزیع و عرضه پوشاک داخلی و خارجی.
33
-
پیگیری نحوه اجرای طرح گسترش فرهنگ عفاف به صورت مستمر در جلسات شورای فرهنگ عمومی استان
ها و ارائه
گزارش
های منظم به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (رئیس کم
یته).
36
-
ارزیابی دقیق از اجرای طرح
ها توسط دستگاه
های فرهنگی، انتظامی و قضایی برای مقابله با مظاهر بدحجابی و یافتن
راهکارهای مناسب توسط کمیته توسعه و ترویج فرهنگ عفاف.
31
-
نظارت و ارزیابی عملکرد رسانه
ها
-
خصوصاً صدا و سیما
-
در ارتباط با الگوهای تبلیغی آ
نها و تأثیر آن در جامعه.
31
-
احیاء سنت حسنه
«
امر به معروف و نهی از منکر
»
درمورد حجاب و عفاف.
35
-
فراهم کردن زمینه
های لازم برای تهیه کتب، نشریات و تولیدات علمی
-
فرهنگی به منظور ترویج فرهنگ عفاف و پاسخگویی
به شبهات موجود در مورد آن.
32
-
انجام سیاست
های
تشویقی درباره مدیران و کارگزارانی که در محیط کار خود اصول عفاف و پوشش اسلامی را رعایت می
کنند.
رعایت حجاب و عفاف در ادارات دولتی نیز از منظر تعدادی از صاحب نظران به این ترتیب است:
محمد نبی حبیبی، دبیر کل موتلفه:
دولت حق دارد برای افرادی که به آن ها حقوق پر
داخت می کند، در زیر سقفی که متعلق
به دولت است، رعایت حجاب اسلامی را الزامی کند. به عقیده من طرح مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی جامع و عملی
در زمینه حجاب و عفاف است که تنها یک بعد آن انتظامی است. حداقل کاری که رئیس جمهور می تواند انجام دهد، این است که
د
ر ادارات دولتی خانم ها حجاب اسلامی را رعایت کنند. البته منظور من کارمندان دولت است و نه ارباب رجوع ها.
ما به همان
دلایلی که مشروبات الکلی را حرام می دانیم، بی حجابی را هم حرام می دانیم و این ها احکام الهی است.
آیت الله سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران:
از کارمندان نظام جمهوری اسلامی انتظار می
رود که حرمت واژه اسلامی
را حفظ کرده و پوشش اسلامی را به شکل مطلوب رعایت کنند. سخنی هم از خشونت نیست و خدا لعنت کند کسانی که تا کلمه
حجاب را به کار می
بریم از خشونت می
گویند،
مدیران می
توانند خانم
های چادری را به هر
نحوی که می
توانند تشویق
کنند.
حجت الاسلام حبیبی، امام جمعه رضوانشهر:
برای رفع بدحجابی باید با توسل به قانون، مانع فعالیت افراد غیر محجبه و
بدحجاب در دستگاه های دولتی شد.
شیوع بدحجابی در بین کارمندان و کارکنان در نظام اسلامی به هیچ وجه قابل پذیرش
نیست،
کارمندان و کارکنان بد پوشش که در دستگاه های دولتی مشغول به کار هستند از آنجا که در معرض برخورد با مردم و
ارباب رجوع می باشند، به نوعی خود باعث سرایت و گسترش بدحجابی در جامعه می شوند.
حجت الاسلام حسین طیبی فر، مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحب الزما
ن (عج) اصفهان:
به وضع
کارمندان حقوق بگیر دولت به وسیله مدیران اجرایی باید رسیدگی شود. افرادی که در وضعیت بدحجابی و بی بندوباری هستند
عمدتا شامل
1
گروه می شوند:
3
. عده ای از سرجهالت و ناآگاهی این گونه امور را انجام می دهند و نمی دانند درچه مسیری قدم
گذاشته
اند زیرا مورد سوء استفاده دشمنان قرارگرفته اند
6
. عده ای از سر لجاجت ، بدحجابی می کنند و
1
. عده ای آگاهانه و از
روی عناد ورزی چنین بد حجاب هستند، لذا می بایست سنت حسنه امر به معروف و نهی از منکر را در سطح جامعه نهادینه کنیم
و نسبت به آن جدیت داشته باشیم.
س
تار هدایت
خواه، نماینده سابق مجلس:
مدیران دستگاه
ها باید پوشش و حجاب کارکنان خود را کنترل کنند در صورت کنترل
صحیح در ادارات وضعیت حجاب و عفاف در جامعه بهتر می
شود.
آیت الله مکارم شیرازی، مرجع تقلید:
دولت می تواند
رعایت حجاب
را از ادارات آغاز و با صدور بخشن
امه به ادارات و
بیمارستان
ها تأکید کند که کارمندان دولت را رعایت به موازین حجاب اسلامی کند؛ دولت همچنین در کتب درسی دانش آموزان
به صورت منطقی مباحث را مطرح و فواید حجاب و ضرر بی بند و باری را ارائه کند تا مشخص شود حجاب امری حیاتی در جامعه
است و مسئله ساده
ای نیست که از کنارش به آسانی عبور کنیم.
حجت الاسلام موسی قربانی، مستشار دیوان عالی کشور:
بدحجابی در قانون آمده است که
«
جرم
»
است در تبصره ماده
213
قانون مجازات اسلامی،
«
زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی حاضر شوند به حبس از
01
روز تا
2
ماه
محکوم
می
شوند.
»
حجاب مورد تأکید در این قانون، حذف هر بخش از حجاب اسلامی است مثلاً
حتی مانتوهای با آستین
کوتاه را هم می
توان جزء آن محسوب کرد.
قوانین تصویب شده و موجود است اما برخی مجریان یا اعتقادی به آن ندارند یا به
لحاظ مشکلاتی آن را اجرا نمی
کنند. در بحث بدحج
ابی کارکنان دولت هم در قانون تخلفات اداری به آن اشاره شده و مسئولان
دستگاه
ها موظفند، خاطیان را به بخش تخلفات اداری معرفی کنند که تنبیه
هایی تا مرحله
«
اخراج
»
نیز برای آن دیده شده است.
مینو اصلانی، رئیس بسیج زنان کشور:
هم
اکنون وضعیت حجاب و عفاف در سطح
ادارات به هیچ
عنوان قابل قبول نیست، این
امر به شکلی است که در برخی مکان
ها امکان تمایز کارکنان با مراجعه کنندگان وجود ندارد. در راستای کنترل عفاف و حجاب در
ادارات، کار و اقدام جدی صورت نگرفته است و بخشنامه قوی در این باره تهیه نشده است. زمانی که افراد با
مراجعه به ادارات
دولتی مشاهده می
کنند که هیچگونه الزامی برای رعایت حجاب وجود ندارند، خود را در نوع پوشش در سطح جامعه آزاد
می
بینند.
مقابله با بدحجابی باید از مکان
های دولتی آغاز شود.
ایران، کشوری اسلامی است با قوانین و قواعد اسلامی، بنابر این رعایت اصول و
قواعد آن بر تمام کسانی که در این
سرزمین زندگی می
کنند الزام دارد در شرایطی که مسلمانان جهان برای حفظ حجاب با دولت
های خود درگیر هستند
به دور از انصاف است که در این کشور اسلامی، به جای اینکه خود مردم در حفظ عفاف و حجاب، کوشا باشند
دولتمردان بر رعایت این اص
ول، تأکید ورزند و پیگیری کنند