فاجعه حره واقم!
فاجعه حره واقم!
تعدای از بزرگان مدینة النبی، پس از مشاهده فسق و فجور یزید بن معاویه ، علیه حکومت اموی قیام کردند.
یزید، لشکری به فرماندهی مسلم بن عقبه روانه مدینه کرد و به او دستور داد :سه روز به مردم مهلت بده، اگر تسلیم نشدند، سه روز جان و مال و ناموس آنها را به سربازانت حلال کن.
با حمله سپاهیان ، سردمداران قیام کشته شدند و سربازان یزید ، به مدت سه روز ، شهر مدینه را غارت و به زنان و دختران تجاوز کردند .
قریب به یک هزار نفر از دختران بدون شوهر مدینة النبی، در این واقعه باردار شدند. تعداد مقتولین، از پنج هزار تا ده هزار نفر تخمین زده شده است؛ که صدها نفر از آنها حافظ قرآن، و ده ها نفر نیز از اصحاب رسول الله بودند.
واقعه حرّه
پرسش : null پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: این فاجعه در ذى الحجّه سال 63 هجرى واقع شد(1) و به واقعه «حرّه» نیز معروف است.(2)
پس از حادثه خونین کربلا و آگاهى مردم از ماهیّت یزیدو پلیدى و خباثت وى، و اعلام قیام و جهاداز سوى «عبداللّه بن حنظله غسیل الملایکه» و برخى دیگر از صاحب نفوذان، انقلاب خونینى در مدینه آغاز شد.
مردم مدینه نخست با عبداللّه بن حنظله تا پاى جان بیعتکردند و آنگاه «عثمان بن محمد بن ابوسفیان»، والى مدینه را بیرون کردند. بنى امیّه در منزل مروان بن حکم اجتماع کردند و همگى در آن جا محبوس شدند.
مردم مدینه یزیدرا از خلافتخلع کرده و به بدگویى و سبّ و لعن وى پرداختند. یزید که از ماجرا مطّلع شد، لشکر عظیمى فراهم ساخت و فرماندهى آن را به عهده مردى خونریز به نام «مسلم بن عقبه» گذاشت.(3)
این فرمانده سفّاک، پس از محاصره مدینه، مقاومت آنان را درهم شکست و به قتل و غارت مدینه پرداخت و کشتار وسیعى را در این شهر به راه انداخت.
ابن اثیر مى نویسد: مسلم بن عقبه، مدینه را سه روز بر لشکریانش مباحساخت که هرگونه بخواهند در آن عمل کنند. آنان به کشتار وسیع مردم پرداخته و اموال آنان را نیز غارت کردند.(4)
ابن قتیبه مى نویسد: یکى از سربازان شامى به منزل زنى وارد شد که کودکى شیرخوار داشت، سرباز از او اموالى را طلب کرد، زن اظهار داشت: هر چه مال در خانه داشتم، همه را به غارت بردند.
سرباز سنگدل یزیدى طفل شیرخوار را از دامن مادر جدا کرد و در برابر چشم او چنان سرش را به دیوار کوبید که مغزش متلاشى شد.(5)
مسلم بن عقبه وقتى بر مردم مسلّط شد، از آنان به عنوان بردگان یزید بیعتمى گرفت که اختیار اموال و خانواده آن ها به دست یزیدمى باشد که هرگونه بخواهد در آن ها تصرّف کند. هر کس امتناع مى ورزید، کشته مى شد.(6)
در این فاجعه از بزرگان مهاجر و انصارهزار و هفتصد تن و از سایر مسلمین ده هزار تن به قتل رسیدند.(7)
ابن ابى الحدید مى نویسد: لشکریان شام، مردم مدینه را سر بریدند، آن گونه که قصّاب، گوسفند را سر مى برد. چنان خون ها ریخته شد، که قدم ها در میان آن ها فرو مى رفت; فرزندان مهاجر و انصارو مجاهدان بدررا به قتل رساند و از آن ها که باقى ماندند، به عنوان بردگان براى یزید بیعتگرفت.(8)
مورّخان نوشته اند که از بس مسلم بن عقبه خون بى گناهان را ریخت به «مُسرف» (خونریز بى حدّ و حصر) معروف شد.(9)
در این فاجعه به زنان مسلمان نیز بى حرمتى شد و جمعى از آنان مورد تجاوز قرار گرفتند.(10)
یاقوت حموى در «معجم البلدان» مى نویسد: در این فاجعه مسلم بن عقبه، زنان را نیز بر سربازان خویش مباحساخت.(11)
سیوطى (دانشمند معروف اهل سنّت) نقل مى کند که حسن بصرى از این فاجعه یاد کرد و گفت: به خداسوگند! هیچ کس از آن حادثه نجات نیافت (یا کشته و یا زخمى شد و یا مورد آزار و توهین قرار گرفت); گروه زیادى از صحابهو دیگر مسلمانان در آن ماجرا به قتل رسیدند; مدینه غارت شد و هزار دختر مورد تجاوز قرار گرفت!!
سپس از روى تاسّف و اندوه گفت: «اِنَّا لِلّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ»(12).
آنگاه ادامه داد: این در حالى است که رسول خدا(صلى اللهعلیه وآله) فرمود:
«مَنْ اَخَافَ اَهْلَ الْمَدِینَهِ اَخَافَهُ اللهُ وَ عَلَیْهِ لَعْنَهُ اللهِ وَ الْمَلاَیِکَهِ وَ النَّاسِ اَجْمَعِینَ»; (هر کس اهل مدینه را بترساند; خداوند او را مورد خوفو خشم خود قرار خواهد داد و لعنت خداو فرشتگان و همه مردم بر او باد!).(13)(14)
واقعه حَرّه، نام واقعه برخورد خشونتآمیز لشکر شام به فرماندهی مسلم بن عقبه با قیام مردم مدینه. در سال ۶۳ قمری مردم مدینه به رهبری عبدالله بن حَنظَلة بن ابی عامر علیه حکومت یزید بن معاویه قیام کردند. در این واقعه، بسیاری از مردم مدینه، از جمله ۸۰ تن از صحابه پیامبر(ص) و ۷۰۰ تن از حافظان قرآن کشته شدند و اموال و نوامیس مردم به غارت رفت.
امام سجاد(ع) در این قیام با مردم مدینه همراه نشد؛ ولی در خانه خود، به بسیاری از زنان و کودکان و حتی اهل و عیال و اطرافیان مروان بن حکم پناه داد.
معنای حره و زمان وقوع
به سنگستان سیاهرنگ، حرّه میگویند[۱] و چون این قیام از سنگستانی در شرق مدینه به نام «حرّه واقم» یا «حرّه زُهره» (منسوب به بنیزهره از اقوام یهود)؛[۲] شروع شد، به این نام معروف گردید. غالب منابع تاریخی، واقعه حرّه را روز دوم ذیحجه یا دو سه روز مانده به آخر ذیحجه ۶۳ق ذکر کردهاند.[۳] برخی منابع نیز آن را در سال ۶۲ دانستهاند.[۴]
زمینههای قیام
از روایات چنین برمیآید که عبدالله بن حنظله نقش مهمی در شکلگیری این جنبش داشته و حتی مردم با او به عنوان رهبر قیام، بیعت کرده بودند.[۵] درباره اسباب و علل واقعه حره، روایتهای گوناگونی رسیده است. بنابر بسیاری از گزارشها، منشأ اعتراض و قیام مردم مدینه فساد یزید بود. طبق این روایات، والی مدینه، هیئتی از بزرگان شهر از جمله عبدالله بن حنظله را برای ملاقات با یزید به شام فرستاد. هیئت مزبور به محض بازگشت از شام، در برابر مردم به فسق و فجور آشکار خلیفه گواهی دادند و مردم را به اقدام برای خلع یزید از خلافت دعوت کردند.[۶]
دستهای دیگر از گزارشها، قیام مردم مدینه را در ارتباط با قیام عبدالله بن زبیر در مکه دانسته و حتی گفتهاند عبدالله بن حنظله از عاملان ابن زبیر بوده است.[۷]
پارهای از گزارشها نیز، نارضایتی از سیاست اقتصادی معاویه را که به تنگدستی و بروز گرسنگی منجر شده بود، جزو دلایل قیام برشمردهاند.[۸]
عزل والی مدینه
مردم مدینه به فرمان عبدالله بنزبیر، عثمان بن محمد را از امارت مدینه عزل کردند و بر امویان شوریدند و آنان را، که حدود هزار نفر بودند و در منزل مروان بن حکم گرد آمده بودند، محاصره کردند.[۹]
ابنزبیر، عبداللّه بن حنظله را به عنوان والی مدینه برگزید.[۱۰] این روایت و برخی روایات پیشگفته نشان میدهند که تا چه اندازه افکار و گرایشهای زُبیری بر این قیام و رهبر یا رهبران آن حاکم بوده است.
تجهیز سپاه شام
تلاشهای مأمور حکومت شام، برای اطاعت مردم از یزید، نتیجهای نداشت. نامه تهدیدآمیز یزید و نیز وساطت نعمان بن بشیر در فرونشاندن این قیام مؤثر نیفتاد[۱۱] یزید تصمیم گرفت برای سرکوب مردم مدینه لشکری تجهیز کند. بعد از امتناع عبیدالله بن زیاد از پذیرش فرماندهی لشکر، وی مسلم بن عُقبه مُرّی را مأمور این کار کرد.[۱۲] شمار لشکریان او را بین ۵۰۰۰ تا ۲۷۰۰۰ نفر نوشتهاند.[۱۳] در این هجوم حصین بن نمیر نیز او را همراهی میکرد. حصین فرماندهی اهل حمص را بر عهده داشت.[۱۴]
حمله به مدینه
وقتی خبر حرکت سپاه یزید به مردم مدینه رسید، آنان گرداگرد مدینه خندق کندند و پناه گرفتند. مردم اجازه دادند که وابستگان به حکومت شام، از مدینه خارج شوند به شرط آنکه در مورد مدینه هیچ اطلاعاتی را به سپاه شام ندهند و در جنگ هم شرکت نکنند. بنی امیه با خروج از مدینه، سوگند خود را شکستند و عبدالملک بن مروان با توصیه پدرش به همراهی مسلم بن عقبه نقشه حمله به شهر را طراحی کردند.
مسلم با عبور از حرّه، در مشرق مدینه پیاده شد و به مردم مدینه سه روز مهلت داد[۱۵] آنگاه، پس از دور زدن خندق، از پشت سر و با کمک طایفه بنی حارثه، که با وعدههای مالی فریفته شدند، وارد شهر شد[۱۶] و چندان جنایت کرد که به مُجرم و مُسرف معروف شد.[۱۷]
رفتار شامیان با مردم
مسلمبن عقبه، به دستور یزید، سه روز جان و مال مردم را بر سپاهیانش حلال کرد. ابن کثیر[۱۸] و سیوطی[۱۹][۲۰] غارت و جنایات سپاهیان او را مصیبتی سهمگین و وصفناپذیر خواندهاند. و مسعودی[۲۱] آن را فجیعترین حادثه، پس از شهادت امام حسین(ع)، دانسته است. سپاهیان مسلمبن عقبه در آن سه روز، از ارتکاب هیچ عمل زشتی، همچون تجاوز به نوامیس، بیرون کشیدن جنین از شکم زنان و کشتن نوزادان[۲۲] و توهین به صحابه بزرگ پیامبر(ص)، از جمله جابر بن عبدالله انصاری نابینا و ابوسعید خُدری،[۲۳] فروگذار نکردند.
شمار کشتگان واقعه حرّه را بیش از ۴۰۰۰[۲۴] و به قولی۱۱۷۰۰ یا ۱۰۷۰۰ نفر[۲۵] برآورد کردهاند. از این میان، ۷۰۰نفر از حاملان قرآن[۲۶] و ۸۰ صحابی رسول خدا به قتل رسیدند، بهنحوی که کسی از اهل بدر باقی نماند[۲۷] عبدالله بن حنظله و فرزندانش نیز کشته شدند.[۲۸]
بیعت گرفتن از مردم
مسلم پس از این جنایات، مردم شهر را جمع کرد و از آنان برای یزید بیعت گرفت، مبنی بر اینکه آنان و پدرانشان بنده یزید بودهاند[۲۹] و به تعبیر دیگر، فَیء (غنیمت جنگی) یزید هستند[۳۰] و هرکسی را که از این فرمان سر باز میزد، گردن میزدند.[۳۱]
فقط علی بن عبداللّه بن عباس (با وساطت خویشانش که در سپاه یزید بودند) و امام سجاد(ع)، از آن بیعت معاف شدند.[۳۲]
موضع امام سجاد در این قیام
- عدم همراهی امام با شورشیان:امام سجاد(ع) در این قیام با مردم مدینه همراه نشد.[۳۳] برای بیطرفی امام(ع) در این واقعه دلایلی مطرح شده است، مانند اینکه این قیام با اذن و حمایت عبداللّه بن زبیر صورت گرفت؛ آگاهی امام(ع) به ضعف و عده کم اهالی مدینه در مقابله با سپاهیان بسیار شام که از خشونت و قساوت دریغ نداشتند؛ تصمیم آن حضرت به دور ماندن از اتهامات دولت اموی -که به قولی، تنها هدف حمله مسلم بن عقبه به مدینه بود؛ حفظ آن عده اندک از پیروان خویش و حفظ کرامت حرم پیامبر. [۳۴]
- منزل امام، پناهگاه امن: به جهت عدم همراهی امام سجاد(ع) با شورشیان، خاندانش از این جنایت آسیبی ندیدند و خانهاش نیز پناهگاه امنی برای بسیاری از زنان و کودکان، حتی خانواده مروان بن حکم، گردید و آن حضرت وابستگان به مروان را با زن و فرزند خود به ینْبُع فرستاد.[۳۵]
- رفتار مسلم با امام سجاد(ع): پس از پایان ماجرا، امام سجاد(ع) با همراهی مروان و فرزندش، عبدالملک، نزد مسلم رفت. گویا یزید از قبل مسلم را به رعایت حال امام سفارش کرده بود؛ از اینرو، مسلم ایشان را گرامی داشت، چهارپایی زین کرد و به ایشان داد که حضرت آن را بازگرداند.[۳۶] برخی علت خوشرفتاری غیرمنتظره مسلم را با امام سجاد، ناشی از دعایی میدانند که حضرت میخواند و ناخواسته هیبت و ترس در دل مسلم میانداخت.[۳۷]
- عدم همراهی برخی از صحابه با شورشیان: برخی صحابه از جمله عبداللّه بن عمر، ابو سعید خدری و جابر بن عبدالله انصاری، شورشیان را همراهی نکردند.[۳۸]
علت شکست
ابنقتیبه[۳۹] پس از مقایسه شکست زودهنگام و شگفتانگیز مردم مدینه در واقعه حرّه با مقاومت عبداللّهبن زبیر و یاران اندکش در برابر همین سپاه، علت اصلی آن شکست را انتخاب دو امیر ذکر کرده است، اما در منابع درباره اختلاف سران قیام مدینه سخنی نیست.
از قول مسلم بن عقبه آوردهاند که پس از اقرار به توحید، بهترین عمل خود را کشتن اهل حرّه میدانست[۴۰] برخی تاریخ نگاران مسلمان معتقدند که سرکوب وحشیانه مردم مدینه در واقعه حرّه، با انگیزه انتقام خون امویان و کشتههای بدر و تقاصّ قتل عثمان از مردم مدینه، بهویژه انصار، صورت گرفته است.[۴۱]